عامل بی‌کاری و سیه‌روزی کارگران و زحمتکشان ما، اشغالگران امریکایی و رژیم دست‌نشانده و طالبان خون‌آشام اند!

اول می یا روز جهانی کارگر ریشه در اعتصاب کارگران امریکا جهت تعدیل در شرایط کار و کاهش ساعات کار به هشت ساعت دارد که در اول می ۱۸۸۶ آغاز شد و در سرتاسر کشور یک هزار و دو صد کارخانه را به گرد خود جمع نمود تا این که در چهارمین روز اعتصاب در «میدان بیده» شهر شیکاگو تعداد معترضان به ۹۰ هزار تن رسید، پولیس بر آنان آتش گشود و سبب کشتار و زخمی‌شدن تعداد زیادی گردید. سرانجام کارگران محکوم به زندان و چند تن اعدام شدند. سپس اول می به نماد جهانی روز اتحاد و مبارزه کارگران در سراسر جهان مبدل شده و همه‌ساله این روز خجسته را احزاب و اتحادیه های کارگری با راه‌اندازی اعتراضات و راهپیمایی گرامی می‌دارند.

جرگه کفتاران، ادامه فجایع ۸ و ۷ ثور

سیاهروز‌های ۸ و ۷ ثور در حالی فرا می‌رسند که جانیان می‌کوشند در ۹ ثور، ننگ دیگری را بر تقویم تاریخ ما حک کنند. عناصر ضدملی و خیانت‌پیشه زیر نام‌های دلپسند صلح، آرامی و ترقی باز در یک «لویه جرگه» فرمایشی و امریکایی، می‌کوشند طالبان خون‌ریز و قرون‌وسطایی را با پشتاره جنایت و سفاکی شان بخشیده در حاکمیت شریک سازند. این جرگه ضدمردمی راه باز می‌کند تا این سرزمین نگون‌بخت عمیق‌تر به کام اشغال، بنیادگرایی، ارتجاع، خونریزی، ناامنی، فساد، چپاول، بی‌عدالتی و مصایب دیگر غرق گردد. در این جرگه‌ها و گفتگوهای نمایشی، نمایندگان واقعی مردم رنجدیده ما نه،‌ بلکه جانیان ۷ و ۸ ثوری در کنار برادران طالبی و تکنوکرات خویش گردهم می‌آیند تا ملت را عمیق‌تر در پنجال‌های نحس شان اسیر سازند.

اختطاف جولیان آسانژ توسط امپریالیست‌ها حمله بر وجدان بیدار بشریت است!

دموکراسی دروغین امپریالیستی یک بار دیگر چهره‌ی خونین‌اش را عریان‌تر‌ ساخت. دولت‌های اشغالگر امریکا و انگلیس که ادعای صدور دموکراسی به افغانستان، عراق، سوریه، لیبیا و اخیرا ونزویلا را می‌کنند و خود را آقایان جهان می‌پندارند در تبانی با دولت مزدور اکوادور جولیان آسانژ، بنیانگذار سایت افشاگر ویکی‌لیکس را از سفارت اکوادور در لندن کشان کشان با خود بردند، و در حقیقت زیر نام قانون این انسان باوجدان و دوست واقعی ستم‌کشان را در انظار عمومی و رسانه‌ها اختطاف کردند. آسانژ حین دستگیری‌اش با روحیه بلند از داخل موتر پولیس بی‌باکانه با لبخندش به جهانیان می‌فهماند که با این همه افشاگری‌هایش چنان تیری بر پیکر گندیده سیستم ضدبشری امپریالیستی و ابرشرکت‌های وابسته آنان زده که هیچ ضربه‌ای قامت وی را خم نمی‌کند. رسانه‌های جریان غالب که لجام همه‌ی شان به ابرشرکت‌ها و نظام امپریالیستی گره خورده، در‌حالی‌که جریان عروسی مبتذل پسر شهزاده انگلستان را برای ساعت‌ها به‌طور زنده پخش می‌کنند، این واقعه را به‌مثابه خبر درجه شش و بی‌ارزش، کوتاه پوشش دادند تا برای نقاب آزادی بیان شان بینی خمیری کمایی کرده باشند.

ادامه اشغال افغانستان: ادامه جنگ، بنیادگرایی، جنایت و...

اسارت مردم افغانستان تحت اشغال امریکا و ناتو و دست‌نشاندگان داخلی شان هفده‌ ساله شد. دیگر بر اکثریت مطلق افغان‌ها، سوای آنانی که دالر و کرسی چشم و وجدان شان را کور ساخته، ثابت گردیده است که تجاوز نظامی امریکا، وطن و مردم ما را عمیق‌تر در گودال خون و فساد و بدبختی غرق کرده به میدان خطرناک رقابت‌های امپریالیستی مبدل ساخته است. متجاوزان امریکایی و متحدانش با شعارهای زیبای «دموکراسی»، «جنگ با تروریزم»، «حقوق زن» و «بازسازی» بر ماتمکده‌ی ما یورش بردند تا به خاطر منافع استراتیژیک و اقتصادی شان مردم خسته از جنگ ما را باز هم قربانی سیاست‌های شوم شان سازند. هفده سال حضور نظامی امریکا و ناتو، از جمله سیاه‌ترین روزهای تاریخ ماست که علاوه بر قتل‌عام صدهاهزار افغان، روی کار آوردن و تقویت انواع باندهای خطرناک تروریستی و رهزنان، تبدیل افغانستان به فاسدترین و مافیایی‌ترین کشور جهان، رشد کم‌سابقه تولید و قاچاق مواد مخدر، تاراج ذخایر زیرزمینی دست‌نخوره وطن ما، افزایش فاصله بین فقر و سرمایه، تباهی و دربدری اکثریت نفوس کشور، ستم وحشیانه بر زنان و سوءاستفاده رذیلانه از نگون‌بختی‌های آنان، فرار جمعی جوانان درمانده و بیکار و فراوان فجایع دیگر پیامد آن به شمار می‌روند.

فقط با مبارزه و فداکاری می‌توان لوث اشغال، بنیادگرایی و ارتجاع را روبید!

در نود و نهمین سالروز استقلال کشور قرار داریم، استقلالی که با خون مردم سلحشور، مشروطه‌خواهان پیشرو افغانستان و رهبری شاه امان‌الله رقم خورده است؛ استقلالی که برای تحقق آن، زنده‌یاد شهید سرور واصف و همرزمان سربه‌کف او شعار «ترک مال و ترک جان» را نعره کشیدند؛ استقلالی که آزادی‌های معین و حقوق ابتدایی را برای زنان و دیگر اقشار تحت ستم کشور به ارمغان آورد؛ استقلالی که برای نخستین بار یخ مستعمرات بریتانیا را شکست و مایه الهام برای سرزمین‌های متعدد جهت رهایی از یوغ استعمار پیر شد؛ استقلالی که افغانستان را به پناهگاه امن و حامی صدیق انقلابیون منطقه از جمله هندوستانی‌ها مبدل کرد. و استقلالی که متاسفانه دیگر نداریم.

ننگ سکوت در برابر سرنوشت غم‌بار هموطنان هندوباور خود را با مبارزه و ایستادگی بزداییم!

بار دیگر نجیب‌ترین و پاک‌ترین اقلیت افغانستان، سیک‌ها و هندوها، به دردناک‌ترین صورت ممکن به خاک و خون کشانیده شدند. به تاریخ ۱۰ سرطان ۱۳۹۷ درحالی‌که شهر جلال‌آباد به‌خاطر «تشریف‌فرمایی» اشرف غنی تحت تدابیر شدید امنیتی قرار داشته و حتا هوتل‌ها از مسافران تخلیه گشته و مارکیت‌ها جبرا مسدود بودند، در حمله انتحاری‌ای ۱۹ تن به‌شمول ۱۷ برادر سیک و هندوی ما به شهادت رسیده و ۱۰ تن دیگر مجروح شدند. این قتل‌عام موحش در برابر مقر ولایت به وقوع پیوست که آنان انتظار ملاقات با اشرف غنی را داشتند. رییس‌جمهور پوشالی وعده دروغین داده بود که گویا به قضیه غصب جایدادهای شان توسط جنگسالاران و زورمندان محلی رسیدگی خواهد کرد. بنابر گفته‌ی شاهدان عینی، سران سیک‌ به‌طور مکرر با دفتر حیات‌الله حیات والی ننگرهار تماس گرفته تقاضای ورود به داخل را نموده بودند، اما باوجودی که اشرف غنی در سخنرانی‌اش از ریسک بلند امنیتی سخن گفته بود، آنان در روی جاده ساعت‌ها در انتظار نشانیده شدند تا این که به‌صورت هولناکی قربانی گشتند.

با حضور امریکا و غلامانش، انتحار و کشتار پایانی نخواهد داشت

خاطرات سیاه‌روزهای ۷ و ۸ ثور در ذهن مردم ما تازه بوده که ۱۰ثور روز دردناک دیگری را ثبت تاریخ کرد. هنوز خون قربانیان حملات انتحاری وحوش طالبی و داعشی در جاده‌ها نخشکیده که بار دگر جوی خونی در شش‌درک کابل جاری گشت. در این حمله که ظاهرا مسئولیت آنرا داعش بر دوش گرفت، عمدتا خبرنگارانی که برای پوشش انتحاری اولی در ساحه حضور یافته بودند از جمله محرم درانی (رادیو آزادی)، عبادالله حنان‌زی (رادیو آزادی)، یارمحمد توخی (طلوع‌نیوز)، غازی رسولی (تلویزیون یک)، نوروز علی‌رجبی (تلویزیون یک)، شاه‌مری فیضی (خبرگزاری فرانسه)، سلیم تلاش (تلویزیون مشعل)، علی سلیمی (تلویزیون مشعل) و سباوون کاکر (رادیو آزادی) جان باخته و عده‌ای دیگر هم زخمی شدند. همزمان، احمدشاه خبرنگار بی‌بی‌سی در خوست از سوی افراد ناشناس به ضرب گلوله به شهادت رسید.

با آگاهی و مبارزه همگانی، ننگ ۷ و ۸ ثور را پاک کنیم!

سال پرخون دیگر را پشت سر گذاشتیم و سیا‌ه‌روزهای ۷ و ۸ ثور از راه رسیدند؛ روزهای شومی که هر بار با فرا رسیدنش، زخم‌های قربانیان آن تازه می‌شود. دو روز خونینی که یکی زمینه اشغال سوسیال-‌امپریالیزم شوروی را فراهم کرد و دیگرش جاده را برای اشغال وطن ما توسط پاکستان، ایران، عربستان و نهایتا امریکا و ناتو صاف نمود. ۷ ثور آغازگر جنایت و وطنفروشی در کشور بود و میلیونها کشته، زخمی و انسان‌های دربدر به جا گذاشت. ملتی که آرزو داشت با شکست مفتضحانه شوروی و پوشالیانش در فضای انسانی و آرامش بسر برند، اما هیولاهای ۸ ثوری نه تنها حاصل این همه قربانی‌های ملت را برباد دادند که در نخستین روزهای ورود نحس شان به کابل، این شهر زیبا را به مخروبه مبدل ساخته، هفتادهزار تن از ساکنان بیگناهش را شهید و محشری برپا کردند که تاریخ کشور کمتر نظیر آن را به خود دیده بود. از همین رو مردم ما به درستی شعار «۸ ثور سیاه‌تر از ۷ ثور» را سر دادند.

دردا که چپاولگرانِ هست و بود افغانستان و قاتلانی که ملت ماتمدار ما را از دم تیغ کشیدند، امروز تحت پرچم امریکا مصروف دور دیگری از آدمکشی و خیانت و تاراج اند. اینان یکدیگر را در آغوش گرفته بر خون و اجساد مردم افغانستان قهقهه می‌زنند. گلابزوی، تنی، طاقت و دیگر میهنفروشان خلقی-پرچمی که از سر و روی شان خون مردم جاریست، به دست‌بوسی گلبدین راکتیار شتافته این قصاب کابل را کبوتر صلح تبلیغ می‌کنند.

با آگاهی و بسیج رزمنده، در راه رهایی زنان گام برداریم!

۱۶۰ سال قبل از امروز، خیزش زنان کارگر در نیویارک مایه‌ی الهام برای مبارزات رهایی‌بخش زنان گردیده، در سال ۱۹۱۰ بنابر پیشنهاد کلارازتکین، هشتم مارچ منحیث «روز جهانی زن» تثبیت گردید. البته دولت‌ها و نهادهای ارتجاعی تلاش دارند این روز را از مضمون سیاسی و عدالت‌خواهانه تهی ساخته در سطح برگزاری محافل بی‌ارزش و تبریک‌گویی به زنان کاهش دهند. اما، هشتم مارچ با خود‌گذری‌ها و خون زنان بالنده‌‌ و مبارز همچون روزا لوکزامبورگ، سکینه جانسز، مینا، ناهید ساعد، وجیهه، برتا کاسرس، زویا، شیرین‌علم هولی، مونیکا آرتل، مرضیه احمدی اسکویی، کارمن اگوادو و همرزمانش، خواهران میرابال، جیلان اوزلاب، تانیا، لیلا قاسم و صدها زن آگاه دیگر گره خورده است.

عفرین، حماسه کوبانی را تکرار خواهد کرد!

در ۲۰ جنوری ۲۰۱۸، دولت فاشیستی ترکیه به ادامه جنایاتش، به‌طور رسمی اعلام نمود که برای سرکوب «تروریست‌های پی‌.کی‌.کی» و داعش بر عفرین حمله می‌نماید. این دولت مستبد و جنایت‌پرور برای انحراف اذهان عامه داخلی و جهانیان، داعش را نیز با این منطقه گره زد ولی بر همگان روشن است که تقریبا بساط این گروه قسی از سوریه برچیده شده و بخصوص در عفرین و حوالی‌اش خبری از آنان نیست. مهمتر از همه بر اساس گزارش‌های مراجع معتبر، دولت اردوغان از حامیان سرسخت داعش بوده و در حمله بر کوبانی نیز نظامیان ترکیه در لباس داعش شرکت داشتند. حداقل رابطه دیرینه و تنگاتنگ ترکیه با گلبدین خونریز، مشهور به «قصاب کابل»، دلالت بر حمایت این دولت مستبد از پلیدترین نیروها می‌کند. برعلاوه، دولت خون‌آشام اردوغان همان داعشی‌های گذشته را زیر چتر نیروی چندهزاری «ارتش آزاد سوریه» تسلیح و تمویل نموده و در کنار ارتش رسمی ترکیه به جان مردم دربدر این منطقه رها کرده است. دولت اخوانی ترکیه که خصومت دیرینه با خلق ستمدیده کورد دارد، هرگز نمی‌خواهد آنان در صلح و آرامش بسر برده از آزادی و عدالت بهره‌مند گردند به همین دلیل پیاپی دست به توطئه‌های رسوا زده علیه آنان به زور و دهشت متوسل می‌شود.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 51 نفر