کارلوس لاتوف با کارتونهای خنجرگونش همسنگر ستمدیدگان جهان است
- رده: هنر و ادبیات
- نویسنده: احمر
- منتشر شده در چهارشنبه، 11 دلو 1391
کارلوس لاتوف: «هنر من از شماست. از آن به دفاع از فلسطینیها و همه مردمی که تحت ستم هستند، استفاده نمایید.»
کارلوس لاتوف (Carlos Latuff)، کارتونیست سیاسی برازیلی است که با کارتونهای ضدامپریالیستیاش در دفاع از مردم تحت ستم جهان نقش مهمی در افشای چهره جنایتکارانه کشورهای زورگو و استعماری ادا نموده است. او در جریان خیزشهای جهان عرب با آثار خنجرگون و هنرمندانهاش در کنار مردم به جان رسیده ایستاده عملا در مبارزه آنان علیه ستم و ارتجاع سهیم گردید.
کارلوس در ۳۰ نومبر ۱۹۶۸ در شهر «ریو دی جینریو» برازیل به دنیا آمد و به گفته خود او اجدادش از لبنان به این کشور آمده اند ولی حمایتش از ملت فلسطین و دیگر کشورهای عربی هیچ ربطی بر این پیوند ندارد.
کارتونهای کارلوس بر موضوع ضدیت با جهانیشدن، سرمایهداری و اشغال نظامی امریکا میچرخد ولی بیشتر بهخاطر کارتونهای آگاهگرانه و دلپسندی که در دفاع از مردم فلسطین و بهار عربی انتشار داده است، شهرت جهانی یافته است. کارلوس آثارش را از طریق ایمیل و شبکههای اجتماعی بهطور رایگان در خدمت دوستدارانش و مردم رنجدیده جهان میگذارد. به باور کارلوس، کارتونیست نه تنها یک هنرمند بلکه یک ژورنالیست میباشد و اگر در کنار آن فعال سیاسی نیز باشد پس نظارهگر رویدادها نه بلکه عضو فعال تاریخ خواهد بود. به علاوه کارهای هنری ، کارلوس در میدان عمل نیز فعال بوده در اعتراضات ضدجنگهای استعماری و دیگر بیعدالتیها نیز شرکت میجوید.
در ۲ جنوری ۲۰۰۷، در مصاحبهای با ویبلاگ هنری «بین هاین» پیرامون کارتونیست شدنش چنین میگوید:
«از آوان کودکی رسامی میکردم و خواب هنرمندشدن را میدیدم. هرچند خانوادهام فکر میکردند که رسیدن به این هدف مشکل است چون به باور آنان هنرمندشدن نیاز به حمایت افراد پرقدرتی دارد. خانوادهام فقیر بود و با افراد پرقدرت رابطه نداشتیم پس چندان فرصتی برایم وجود نداشت. با کارهای مختلف بزرگ شدم که هیچکدام ربطی به هنر نداشت تا این که در ۱۹۸۹ به حیث رسام در یکی از شرکتهای آگهیدهی در مرکز تجارتی شهر جینریو وظیفهای پیدا نمودم. پس از یک سال کارم را رها کردم و از آن بعد به شکل رسام آزاد برای نشریات اتحادیههای صنفی چپ کار کردم.»
کارتونهای کارلوس گویای درک عمیق او از جریانات پس پرده رویدادهای جهان اند. او به خوبی دست امریکا و دیگر کشورهای جنگافروز را در وقایع هولناک در هر نقطه جهان کشف نموده آن را در آثارش بدون هیچ چشم داشتی با مهارت کمنظیری به تصویر میکشد. اگر در اینترنت در جستجوی کلمات «جنگ»، «جنایت»، «اشغال»، «استعمار» و غیره باشید، بدون شک با چندین کارتون عالی کارلوس سر خواهید خورد. او با کارتونهایش در مبارزه تمامی ملتهای فقیر و دربند همنواست و در کنار شان میایستد.
پارهای از کارتونهای کارلوس به اشغال امریکا در افغانستان و عراق اختصاص یافته اند. به طور مثال در کارتونی نشان میدهد که چطور طالبان یا به عبارت دیگر بنیادگرایان اسلامی که دستپرودههای دولت امریکا بودند با صاحبان شان در جنگ اند. در کارتونها دیگری باراک اوباما عساکر امریکایی خسته و شکستخورده از جنگ عراق را به افغانستان سوق میدهد. در کارتونی هم اظهار میدارد که دولت امریکا زیر نام جنگ علیه تروریزم عین جنایات زندان ابوغریب را در اکثر نقاط جهان انجام میدهد. در چند کارتون دیگر او از قهرمانی ژورنالیست عراقی، منتظر الزیدی حمایت نموده که با زدن بوتش بر روی جورج بوش خداحافظی جانانه مردم عراق را به این رییس جمهور جنگ افروز رسانید.
طرح مشهور کارلوس که به نماد مقاومت و ایستادگی مردم فلسطین علیه اشغالگران صهیونیستی مبدل شده است.
کارتونهایی از کارلوس، ماشین تبلیغاتی و دروغپراگنی امریکا را به خوبی به تصویر میکشد و آن را با گفته مشهور گوبلز، رهبر ماشین پروپاگند نازیها مقایسه میکند: «اگر دروغی را با بزرگی کافی بگویی و آن را تکرار کنی، بالاخره مردم به آن باور خواهند کرد.»
در بعضی از کارتونهایش، کارلوس چهره واقعی اوباما را افشا نموده و او را عین جورج بوش میداند و جواب خوبی به آن سادهلوحانی میدهد که حتا باوجود مخالفبودن شان با سیاستهای استعماری دولت امریکا، بر این باور بودند که با به قدرت رسیدن اوباما دنیا گل و گلزار خواهد شد. کارلوس حرف اروندتی رای، فعال سیاسی و نویسنده چیرهدست هندی، را به صورت کارتونی جذاب به جهان ارایه میکند که «اوباما دزد روز است و بوش دزد شب بود... »
کارلوس وقتی در ۱۹۹۹ از کرانه باختری غزه دیدار نمود، با دیدن رنج و مرارتهای مردم آنجا تصمیم گرفت تا هنرش را وقف مبارزه ملت فلسطین بر ضد دولت جنایتکار اسراییل نماید و در این مورد در ۱۸ جنوری ۲۰۰۹ به «گلف نیوز» گفت:
«به ادریس، مرد فلسطینی که او را در هییرون دیدم، قول دادم که پس از برگشتم به برازیل، مهارتم را در خدمت ملت فلسطین قرار خواهم داد و این کاری است که تا به حال کوشش میکنم.»
کارلوس در کارتونهایش به جهانیان نشان میدهد که دولت صهیونیست دقیقا جنایاتی را مرتکب میشود که نازیها بر ضد یهودیان در جریان جنگ جهانی دوم مرتکب شده بودند. ولی طرفداران دولت اسراییل برای پوشانیدن جنایات شان، کارتونهای کارلوس را یهودستیز نامیده و در ردیف آثار نیونازیها قرار میدهند که در عکسالعمل به این اتهام کارلوس در ۱۸ دسمبر ۲۰۰۸ به اخبار یهودی «فارود» جواب داد:
«... کارتونهای من بر یهودها و مذهب یهودیت هیچ تمرکزی ندارد. هدف من اسراییل به حیث نهاد سیاسی، دولت و نیروهای مسلحاش که در خدمت اهداف امریکا در خاور میانه کار میکند و بخصوص سیاستهای اسراییل علیه فلسطینیان است. از قضای روزگار اسراییلیهای یهود بر فلسطینیان ستم روا میدارند. اگر اینان عیسوی، مسلمان یا بودایی میبودند باز هم من همان گونه از آنان انتقاد میکردم. من کارتونهایی درمورد جورج بوش، کاندولیسا رایس، تونی بلیر، ارنستو زیدیلو (رییس جمهور پیشین مکسیکو) و پینوشه ساختم که هیچکدام شان یهود نیستند.... گفتن این که کارتونهای من بیان طرز کهن ضدیهودیت است، استراتیژی مشهوری برای بیاعتبارسازی انتقادها از اسراییل است.»
در سالهای اخیر کارتونهای کارلوس بر وقایع بهار عرب میچرخند. در واقع او با این آثار روشنگرانه و عالیاش در کنار معترضان و انقلابیون این جنبش ایستاد به آنان یاری رسانید. در نخست مبارزه مردم دلیر مصر را در خیابانها بر ضد رژیم مستبد حسنی مبارک نشان میدهد و این که چطور دولت امریکا و اسراییل در زیر بازوان این نظام ظالم برای نجاتش در آمدهاند. در کارتونهای امروز کارلوس درمورد مصر میتوان دید که بنیادگرای اسلامی و عیسوی دست به دست هم دادهاند تا ثمره انقلاب مصر را به یغما ببرند و یکبار دیگر این کشور را به سوی نابودی و قهقرا بکشند و در پای دولت خونخوار امریکا بریزند.
با وجود کارزار وسیع علیه کارلوس از سوی دولت اسراییل و امریکا، او استوارانه به راهش ادامه میدهد و میگوید:
«اگر نامم را در گوگل جستجو کنید، ویبلاگها و صفحات متعددی را خواهید یافت که مرا به نامهای مختلف صدا میکنند و حتا تهدید به مرگ میکنند. کارزار افتراآمیزی را نیز بر ضد من شروع کرده اند، ولی من به چنین چیزهای ارزش قایل نیستم. هنر و تلاشم برای مردم عام زجرکشیده وقف شده چه فلسطینیانی هستند که در اردوگاههای مهاجرین در لبنان زندگی میکنند یا مردمی در مناطق زاغهنشین جینیریو.»
و یا در مصاحبهای با سایت خبری «منصات» که از بیروت نشر میگردد، میگوید:
«کارتونهای من برای خردهبورژواها و سرمایهداران نیست پس هیچ پروا ندارم که آنان چه میگویند و فکر میکنند. من هنرم را برای مردمی که در غزه، بغداد و زاغه نشینهای امریکای لاتین زندگی میکنند، یعنی تودههای عام مردم تقدیم میکنم. امیدوارم که هنرم به روحیه مردم رنجدیده و آزادیخواهان در هر گوشه و کنار این سیاره قوت بخشد.»
وقتی در مصاحبهای با مجله «کیودبلیو» (۱۷ دسامبر ۲۰۱۱) از او پرسیده شد که آیا به خاطر تهدیدهایی که دریافت میکند در نظر دارد که از کارش دست بردارد گفت: «تنها مرگ میتواند مرا از کارم باز دارد.»
برای معلومات بیشتر درمورد کارهای کارلوس لاتوف به صفحات ذیل رجوع کنید:
http://twitpic.com/photos/CarlosLatuff
http://latuff2.deviantart.com
گزیدهای از کارتونهای کارلوس لاتوف