عبیدالله بهیر نواسه گلبدین

این روزها سروصدای رسوایی اخلاقی عبیدالله بهیر، نواسه گلبدین و پسر غیرت بهیر، در شبکه‌های اجتماعی بلند است که بیماری جنسی سفلس را به زنی منتقل کرده و مریض‌بودن‌اش را از وی پنهان کرده است. زن امریکایی‌ای برعلاوه نشر یکی دو عکس برهنه عبیدالله بهیر، جریان مکالمه خود با این مفلوک‌بچه و پدر مفلوک‌تر از خودش غیرت بهیر را نیز پخش کرده که در آن با گلوی پربغض گریه و گلایه دارد.

جسد مرد قصاص‌شده توسط طالبان در فراه
جسد مرد قصاص‌شده توسط طالبان در فراه

طالبان با تشریفات و اعزام تمام سران مشهور خود یکبار دیگر اعدام، سربریدن، سنگسار، دره و شلاق، دست و پا قطع کردن و زیر دیوار کردن زنان و مردان افغانستان را در محضر عام و استدیوم ورزشی فراه افتتاح کرده و در ولایات دیگر به تعقیب آن دست به نمایش‌هایی از این قبیل زدند تا به قول خود شان حکم خدا بر زمین خدا جاری سازند، ولی در واقع نیش‌های زهرآگین خویش را به تمام مردم نشان دادند.

قربانیان دایکندی

روز پنجشنبه به تاریخ ۳ قوس ۱۴۰۱، طی یک حمله موحش و خون‌بار طالبان «آی‌اس‌آی»‌زاده، ۹ تن از اعضای خانواده‌ام را از دست دادم که شاید هرگز نتوانم روزی از شوک آن بیرون آیم. طبعاً که ناممکن است اما هنوز هم امید دارم زنده باشند و روزی برگردند و آنان را ببینم.

شرایط بد کارگران جام جهانی قطر
براساس گزارش نشریه گاردین، بیش از ۶۵۰۰ کارگر در جریان ساخت و ساز ستدیوم‌ها و زیرساخت‌های جام جهانی قطر جان باخته‌اند.

بنیادگرایان از هر مارک و نشانی (اخوانی، تنظیمی، طالبی، داعشی، شبابی و...) باشند و هر اندازه هم سفیده‌مالی شده و «جهان‌دیده» گردند، ذهن و ذکر قرون وسطایی‌شان در ارضای شهوت برتری‌جویی از قالب زن و زر و زمین بیرون نمی‌تابد و کتله‌ای از محروم‌ترین و ناآگاه‌ترین و سیهروزترین جامعه را با اغوای حور و شراب بهشت برای دست‌یابی به این مقاصد شنیع خود وسیله قرار می‌دهند. منبرنشستگان بنیادگرا برای زیردستان و مردم عام گپ از اجر «اخروی» می‌زنند ولی خود و خانواده‌های‌ شان در عیش و نوش «دنیوی» به سر می‌برند. این تقریبا در طول تاریخ یک معادله ثابت بوده و شامل حال کلیه بنیادگرایان از هر دین و آیینی می‌شود.

مکتب به آتش کشیده توسط طالبان
طالبان در ۲۹ اسد ۱۳۹۸ «مکتب دخترانه بویه‌زار ناصری» را در ولسوالی شکردره کابل به آتش کشیدند.

مصور شخص فاسد و مفلوک معلوم‌الحال بود که بنابر روابط نزدیک با طالبان در این اواخر به صفت مدیر معیوبین و معلولین ولسوالی شکردره مقرر گردیده است. مصور هم مانند سایر سران طالب به محض رسیدن به چوکی دست به چور و چپاول زده از مواد خوراکی کمک‌شده گرفته تا قلم و کتابچه اطفال یتیم و بی‌سرپرست هم به جیب خود ریخته است.

وحشت طالبی در جاده‌های کابل

در ۲۴ اسد ۱۴۰۱، طالبان به مناسب حاکمیت دوباره شان وحشتی را زیر نام «جشن استقلال» در جاده‌های کابل و چند شهر بزرگ دیگر به راه انداختند. استقلال کاذبی که از سوی باداران امریکایی، پاکستانی و قطری به این نیروی جانی تحفه داده شده است. وقتی وحشت و گشت و گذار کاروان‌های طالبان را می‌بینی، انسان به یاد خرمستی‌های شورای‌نظاری‌ها در روز مرگ احمدشاه مسعود می‌افتد و فقط تفاوت این است که پکول و لُنگک با لنگی و واسکت عوض شده است.

شاگردان دختر در بلخ

به تاریخ ۲۴ اسد ۱۴۰۰ (۱۵ اگست ۲۰۲۱)، بساط نظام کرزی-غنی برچیده و جایش به طالبان داده شد. امتحان‌های دوره تابستانی در مکاتب سپری شده بودند و همه‌ی شاگردان و معلمان طبق معمول رخصتی‌های تابستانی خود را سپری می‌کردیم.

قومندان ناصر از افراد نزدیک مفتی محمد ادریس انوری معاون والی پروان طالبان

با آمدن طالب زمینه رشد عناصر دزد و قاتل و جنایت‌کار بیش‌تر از هر زمانی مساعد شد. از آن جمله پسران انور دنگر به معنای واقعی کلمه «هرجایی» و خاین، نیز به صفت قومندان و ولسوال و معاون والی مقرر شدند. ادریس پسر کلان انور دنگر که حالا به مفتی محمد ادریس انوری مسما گردیده معاون والی ولایت پروان گماشته شد. او بخاطر زهرچشم نشان دادن به مردم شکردره بدنام‌ترین‌های آن ولسوالی‌ را با خود به صفت محافظ و راننده استخدام کرد که در این میان ناصر نام که در هرزگی و رذالت‌پیشگی، زبان‌زد خرد و کلان منطقه است، راننده شخصی ادریس شد که اکنون به قومندان ناصر تغییر نام داده و برعلاوه ماما خسر مفتی ادریس نیز می‌باشد.

زلزله‌زدگان، قربانیان آفت طالبی و طبیعی

در اول سرطان ۱۴۰۱ ، زلزله‌ای مردمان برخی از روستاهای ولسوالی گیان و برمل پکتیکا و ولسوالی سپیره خوست را زنده به گور کرد. «حزب همبستگی افغانستان» در پوشش داکتران رضاکار تیم سیار صحی‌ای متشکل از چندین داکتر زن و مرد، نرس و افراد کمکی را جهت تداوی به بازماندگان این فاجعه مرگبار و بیماران متاثر از مریضی‌های پس از بلایای طبیعی به ولسوالی گیان فرستاد.

راهپیمایی اعتراضی دختران مکتب علیه طالبان
۶ حمل ۱۴۰۱: راهپیمایی شاگردان و معلمان در اعتراض به فرمان اجازه‌ندادن دختران بالاتر از صنف ششم توسط طالبان جانی

زمانی تنظیم‌های جهادی همچون حزب اسلامی و جمعیت اسلامی درس و مکتب را معادل کفر دانسته و به صد‌ها معلم مکتب را سر بریدند، چه رسد به این که مکتب دخترانه‌ای در مناطق زیر حاکمیت شان وجود داشته باشد، اما سال‌های سال طول کشید تا افشا شد که دختر ربانی با لباسی به گفته بنیادگرایان و جهادیان غیراسلامی مادلینگ کرده یکجا با شهزاده دوبی عکس می‌گیرد و رستورانت مجللی در آن شهر دارد. و گلبدین -قصاب کابل نه که قصاب تمام افغانستان- دختران‌اش را برای مذاکره به سفارت امریکا می‌فرستد که یکی تحصیلات عالی در علوم سیاسی از هند دارد و دیگری در پاکستان طب خوانده است. و نواسه دختری‌اش به نام عبیدالله بهیر با تحصیلات آسترالیا در «پوهنتون امریکایی افغانستان»‌ تدریس می‌کرد. به همین گونه، اگر درباره هر سرکرده جهادی سنی و شیعه تحقیق کنیم که باوجود کفری‌خواندن مکتب و درس، پسران و دختران شان در خارج از بهترین تحصیلات برخوردار بوده‌اند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 45 نفر