یک قرن جنایت و چپاول امریکا در هائیتی
- رده: مقالات
- نویسنده: کاوه عزم
- منتشر شده در دوشنبه، 08 جدی 1393
هائیتی کشور کوچکی با حدود ۲۸ هزار کیلومتر مربع مساحت در دریای کارائیب موقعیت دارد و ۹۵ درصد از حدود ده میلیون نفوس آن سیاهپوست اند. این کشور نیز مثل افغانستان، چندین دهه میشود که قربانی سیاستهای جنگافروزانه و اشغالگرانه دولت امریکا بودهاست و تحت اداره غلامان امریکا، اکثریت مطلق مردمش تحت فشار فقر و فساد و موادمخدر و بدبختی بهسر میبرند.
هائیتی در گذشتههای دور مستعمره اسپانیا بود و به تعقیب آن زیر حاکمیت فرانسویها قرار گرفت. با الهام از انقلاب کبیر فرانسه در ۱۷۸۹، مردم هائیتی نیز دست به شورش زدند که نهایتا در ۱۸۰۴ تحت رهبری ژان ژاک دسالین منحیث اولین کشور امریکای لاتین که رهبر آن سیاهپوست بود، استقلال خود را از فرانسه گرفت.
در سال ۲۰۱۰ یک زلزله ۷ ریشتری ۹۰ در صد آبادی هائیتی را با خاک یکسان نمود. گفته میشود که این زلزله طبیعی نبود بلکه توسط سیستم پیشرفتهای به نام «هارپ» که امریکا در اختیار دارد، به وقوع پیوست.
قیام سیاهپوستان در این کشور، دولت ایالات متحده امریکا و شرکتهای بزرگش را به وحشت انداخت، چون عاید عمده این شرکتها از نیروی کار ارزان بردههای سیاهپوست بود. دولت امریکا از همان آوان استقلال این کشور، مداخله و دستدرازی در امور داخلی هائیتی را آغاز نمود. امریکا تا سال ۱۹۱۵، زمانی که آن کشور را اشغال کرد، استقلال هائیتی را به رسمیت نشناخت. قیام سیاهپوستان از یکسو و موقعیت ستراتیژیک آن کشور از سوی دیگر دلیلی شد که دولت خونآشام امریکا برای مستعمرهساختن هائیتی تلاش نماید. در ۱۹۱۵، رییسجمهور ویلسن با ارسال نیرویهای هوایی و زمینی، آن کشور را به بهانه «حمایت از دموکراسی» و «حفاظت از جان و مال امریکاییها» اشغال نموده، دولت دموکراتیک آن را سرنگون ساخت.
دولت جنایتپرور امریکا قبل از اشغال افغانستان نیز بهخاطر آمادهکردن اذهان عامه ابتدا برگههای تبلیغاتی را در سراسر کشور از طریق طیارههای نظامی پخش نمود و فوری چینلهای سیار رادیویی را به کار انداخت. به مجرد ورود نیروهای نظامی امریکا به افغانستان، صدهاهزار پایه رادیو را در گوشه و کنار افغانستان مجانی توزیع نمود تا مردم به پروپاگند آنان گوش دهند و افکار عامه را در چنگال خود بگیرد. در این پروژه خود تا حد زیاد موفق هم بود.
شیوههای محیلانه استعمار در همهجا یکسان است. آنان با ترور اذهان عامه ابتدا در لباس دوست وارد شده، بعد به جنایت و غارتگری و چپاول داشته های مادی و معنوی کشور تحت اشغال مبادرت میورزند.
با اشغال هائیتی، امریکا قانون اساسی و پارلمان آن کشور را لغو و قانون اساسی جدیدی را تصویب نمود که براساس آن شرکتهای خارجی میتوانستند در آن کشور مالکیت داشته باشند و از منابع آن نیز استفاده کنند. 19 سال حضور نیروهای وحشی امریکا هائیتی را به مرکز فساد و تولید موادمخدر بدل کرد. در این زمان امریکا با شرکت «داینکورپ» قرارداد بست تا پولیس هائیتی را آموزش دهد تا با خروج نیروهایش از آن کشور، با توسل به نیروهای داخلی، تسلطاش را حفظ نماید.
دولت امریکا با مساعدساختن زمینه برای حاکمیت مزدورانش، در سال ۱۹۳۴ آن کشور را ترک نمود. به زودی ظلم و بربریت دولت دستنشانده امریکا، مردم هائیتی را به ستوه آورده دست به شورش زدند که منجر به فرار دستنشانده امریکا، ژان کلود (مشهور به بی بی دوک) گردید. پس از فرار این جانی زمینه انتخابات مساعد گشت و طی انتخابات دموکراتیک و همگانی، آریستید منحیث رییسجمهور انتخاب گردید. ولی پیروزی او دیری دوام نکرد و یکبار دیگر سی.آی.ای طی کودتای خونین، که منجر به قتل ۶۰۰۰ غیرنظامی گردید، دولت ملی-دموکرات وی را سرنگون و با ارسال ۲۰،۰۰۰ سرباز هائیتی را بار دیگر اشغال نمود.
امریکا قبل از اینکه نیروهای خود را به این کشور بفرستد، تبلیغات وسیع را به راه انداخت. طبق شیوه معمول اردوی امریکا، جنگ روانی با راهاندازی چینلهای رادیویی و پخش ورقههای تبلیغاتی آغاز شد، چیزی که ما در ۲۰۰۱ در افغانستان نیز آن را تجربه نمودیم. سایت «های بیم» به تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۹۹۴ نوشت: «درمیان ساعت ۲ الی ۳ شب طیارههای چهارماشینه امریکا در شهر پورتو پرنس و چند شهر دیگر ۲ میلیون ورق تبلیغاتی حاوی پیام برگشت آریستید پخش نمودند.» سایت میافزاید در این اوراق از مردم خواسته شده بود تا با نیروهایی نظامی امریکا همکاری کنند و از خانههای شان بیرون نشوند. در همین زمان دولت امریکا فقط جهت تبلیغاتش، یک استیشن رادیویی نیز راهاندازی نمود که روی موج کوتاه نشرات ۲۴ ساعته داشت و در شهرها و دهات، رادیوهای مجانی را از طیاره برای مردم پرتاب نمود. در عقب رادیوها روی کاغذ نوشته شده بود:
جین آریستید پس از فرار به امریکا با کلنتن در قصر سفید ملاقات نمود و بهخاطر برگشتن به قدرت با وی دست به معامله زد.
«نیروهای امریکایی بهخاطر برگشت دموکراسی آمدهاند. بهخاطر حفاظت خود و خانواده تان به توصیههای زیر عمل کنید: آرام باشید. داخل خانههای تان باشید. از کلکین دور باشید. روی جادهها به شکل گروهی تجمع نکنید. نیروهای امریکایی را تنها بگذارید تا کار خود را بکنند.... برای معلومات بیشتر به رادیو ۱۰۸۰ گوش دهید.»
آریستید پس از کودتا راهی دومنیکن و از آن جا به سمت امریکا رفت. در امریکا جهت برگشت به قدرت، تسلیم سیاستهای اشغالگران دولت آن کشور گردیده بود و امریکا نیز زمینه برگشت وی را مساعد ساخت. اینبار عساکر امریکایی پس از دو سال هائیتی را ترک نمودند. آریستید با تمام توان سیاستهای شیطانی امریکا را عملی مینمود که این کار او باعث بروز خشم مردم مبارز آن کشور گردید. در ۲۰۰۴، مردم دست به شورش زدند که منجر به فرار آریستید گردید و دولت امریکا اینبار زیر چتر نیروهای «حافظ صلح» سازمان مللمتحد برای در چنگ نگهداشتن آن کشور وارد عمل گردید.
در سال ۲۰۰۳ اداره بوش، جیمز فویلی (James Foley) را بهحیث سفیر آن کشور تعیین نمود که گروههای ویژه را به همکاری شرکت «داینکورپ» آموزش دهد تا روشنفکران و شخصیتهای متنفذ قومی را توسط آنان نابود نموده، تجارت موادمخدر را رونق دهد. دولت امریکا در همین زمان مصارف خود را در آن کشور از پول موادمخدر تمویل مینمود. براساس امار «اداره مبارزه با موادمخدر امریکا» هائیتی بیش از جزایر کارائیب و کلمبیا کوکایین تولید میکند.
«این بار عمل درست در هائیتی»، کتاب ارزشمندی است که مشترکا توسط نوام چامسکی، پاول فارمر و امی گودمن نوشته شده و از جنایات یک قرن اخیر دولت امریکا در این کشور پرده برمیدارد.
جاک بلوم، مشاور خاص جان کیری، در یک نشست به سنای آن کشور گفت:
«در هائیتی....سازمانهای استخباراتی ما و نظامیان هائیتی با کارتلهای موادمخدر همکاری میکنند. بهجای واردکردن فشار بالای ما با آنان همکار هستیم. ما دست زیر الاشه نشستیم و قاچاق و توزیع موادمخدر را در ایالات میامی، فلیپیدیا و نیویارک تماشا میکنیم.»
در ۲۰۱۰، یک زلزله ۷ ریشتری در هائیتی، ۹۰ درصد هست و بود آن کشور را با خاک یکسان نمود. تمامی کشورهای جهان دست به دست هم داده و خواهان رساندن کمک به آن کشور شدند ولی دولت امریکا بهجای ارسال کمکهای بشری، ۱۰،۰۰۰ نیروی نظامی خود را به آن کشور فرستاده کنترول میدانهای هوایی و مناطق مهم را در چنگ گرفت. اکثریت سازمانها و افراد ضد جنگ به این باور اند که زلزله هائیتی طبیعی نبوده، با استفاده از سیستم پیشرفته «هارپ» امریکا به قوع پیوست. اما کیوبا اولین کشوری بود که حتا قبل از وقوع حادثه داکتران و دیگر امدادگران صحیاش را به این کشور فرستاده بود و در ضمن ونزویلا کمکّهای بشری به پیمانه وسیع فرستاد و یگانه کشوری بود که تمام قرضههایش را بخشید.
پس از سالها حضور امریکا در هائیتی، آن کشور فقیرترین کشور نیمکره غربی و پس از سومالیا و افغانستان، سومین کشور فقیر جهان است. براساس شاخص توسعه انسانی، بین ۱۸۲ کشور در رده ۱۴۹ قرار دارد، امید به زندگی در بین زنان و مردان ۵۳ سال بوده، ۷۸ درصد مردم آن زیر خط فقر زندگی میکنند.
مردم هائیتی تقریبا یک قرن میشود که قربانی سیاستهای جنایتکارانه و وحشیانه دولت امریکا و نظامیانش بوده، مبارزه شان برای استقلال، آزادی و عدالت کماکان ادامه دارد.
سازمانهای ضد جنگ روز ۲۸ فبروری را به نام «روز جهانی همبستگی با مردم هائیتی» نامگذاری نموده و در سراسر جهان برضد اشغال هائیتی توسط امریکا/سازمان ملل دست به راهپیمایی میزنند.
۵ دسمبر ۲۰۱۴: تظاهرات هائیتیها علیه دولت شان در سرکهای پورتو پرنس، پایتخت این کشور.
معترضان در اعتراض به افزایش فقر و بیکاری و عدم بازسازی پس از زلزله ۲۰۱۰ به سرکها ریخته بودند.
نیروهای «حافظ صلح» سازمان ملل با رهاکردن فاضلاب مصاب با مکروب «وبا» در بزرگترین دریایی هائیتی تا سال ۲۰۱۰ سبب کشتهشدن ۸۵۰۰ نفر آن کشور گردید. این کار باعث شد تا مردم انزجار خود را نسبت به نیروهای سازمان ملل با راهاندازی اعتراضاتی ابراز کنند.
در جریان اشغال هائیتی توسط دولت امریکا، یکی از عساکر این کشور بر لاشههای هائیتیها درمقابل کامره عکاسی ایستادهاست.