کتاب «کی‌جی‌بی در افغانستان»، سند میهن‌فروشی سران خلقی – پرچمی

کتاب «کی‌جی‌بی در افغانستان»، سند میهن‌فروشی سران خلقی – پرچمی

ششم جدی ۱۳۵۸ آغاز «مرحله تکاملی» غلامی رهبران خلقی ـ پرچمی به اربابان روسی شان بود. هرچند تعدادی از اینان مزدوری شان به روس‌ها و کی‌جی‌بی را انکار می‌کنند، اما خوشبختانه طی سال‌های گذشته چندین کتاب‌ براساس اسناد موثق از آرشیوهای کی‌جی‌بی و یا خاطرات افسران روسی منتشر شد که میزان وابستگی برده‌وار حاکمیت ۱۴ساله اینان را با روشنی تمام برملا می‌سازد.

کتاب «کی‌جی‌بی در افغانستان» یکی از این کتاب‌هاست که بر اساس هزاران سندی استوار می‌باشد که واسیلی متروخین، آرشیودار ارشد کی‌جی‌بی در جریان ماموریتش در کی‌جی‌بی مخفیانه گردآوری نموده است. این اسناد فعالیت‌های کی‌جی‌بی در افغانستان بین سال‌های ۱٩٧٨ و ۱٩٨٣ را دربر می‌گیرد که در لابلای آن تعدادی از جواسیس خلقی‌-‌پرچمی با نام‌های مستعار استخباراتی شان افشا شده‌اند.

کتاب «کی.جی.بی در افغانستان»
کتاب «کی.جی.بی در افغانستان» را از اینجا دونلود نمایید.


در این کتاب نقش جمعی از مهره‌های روس چون اسدالله سروری، سیدمحمد گلابزوی ، شهنواز تنی، جنرال قادر، عبدالصمد ازهر، سلطان‌علی کشتمند، محمود بریالی، صالح محمد زیری، اسلم وطنجار، بارق شفیعی، عبدالمجید سربلند، نوراحمد نور، اناهیتا راتب‌زاد، دستگیر پنجشیری، شیرجان مزدوریار، شاه‌محمد دوست، محمد رفیع و غیره در ماموریت‌های کی‌جی‌بی فاش شده است که چند تن از اینان هنوز به حیات ننگین شان ادامه می‌دهند.

«کی‌جی‌بی در افغانستان» سند محکومیت و روسیاهی سران «حزب دموکراتیک خلق افغانستان» است که مطالعه آن را بخصوص به نسل جوان که از ماهیت این وطنفروشان آگاهی ناقص دارند توصیه می‌کنیم.

این کتاب توسط داکتر حمید سیماب به دری ترجمه و قبلا به‌صورت پراکنده در چند سایت اینترنتی پخش شده است. اینک «حزب همبستگی افغانستان» آن را به‌صورت کتابی صفحه‌آرایی نموده انتشار می‌دهد.

با ارج‌گذاری از زحمات آقای داکتر حمید سیماب در ترجمه این کتاب مهم و با سپاس از این که به «حزب همبستگی افغانستان» اجازه صفحه‌آرایی و چاپ این سند را دادند. ضمنا از ایشان ممنونیم که متن نهایی را تصحیح نموده، برای متن چاپی آن مقدمه‌ای نوشتند و پیشنهادات ارزنده شان را با ما در میان گذاشتند.

داکتر سیماب درمورد ارزش نشر اسناد کی‌جی‌بی می‌نویسد:


«و اما اسناد کی‌جی‌بی برای ما افغان‌ها اهمیت و ارزش ویژهٔ دیگری دارند. نشر این یادداشت‌ها نه تنها برهان قاطع برای تاریخ‌نگاران است بلکه شاید وجدان خفتهٔ افرادی را بیدار کند که در ابتدا با نیت خیر و آرزوی خدمت –ولی غافل از اصلیت– "خلقی" و "پرچمی" شدند و هنوزهم ژرفای گودال خیانتی را که رهبران اجیر و جاسوس حزب شان آن‌ها را بدان کشاندند، نمی‌توانند باور کنند. چنین اشخاص شاید در خیانت و وطنفروشی، قتل و جنایت و شکنجه، انباشتن زندان‌ها و پرکردن پولیگون‌ّها، سرکوب ۲۴ حوت هرات و ۳ حوت کابل، دلالی روس‌ها، بمباران روستاها و بربادی زندگی‌ها مستقیماُ دست نداشتند اما با کوردلی و ابرام در جفا هنوز بار گناه عضویت در حزبی مولود جاسوسی و خودفروشی و ایستادن در صف وطنفروشان و سلسله‌جنبانان بربادی و ویرانی کنونی کشور را پذیرفته نمی‌توانند....»

آقای سیماب که خود سال‌های شکنجه و درد را به جرم آزاداندیشی در زندان مخوف پلچرخی متحمل شده‌ است، صلح بدون عدالت را پوچ می‌داند:

«پرآشکار است که نمی‌توان اسیر درد و داغ گذشته باقی ماند و باید به آینده دید و به‌طرف آینده ره گشود، ولی به نام صلح و آرامش و خوشبختی آینده نیز نمی‌توان روی گذشته با چشم‌پوشی و فراموشی ماست‌مالی کرد. چون اغماض و نسیان بر خیانت و جنایت ارزش‌های فردا –یا فردای ارزش‌ها– را زیر سوال می‌برد و آنچه را که والاست رنگ پریده می‌سازد. گذشت و بخشایش بدون حساب‌گیری و پاسخ‌خواهی نمی‌تواند زخم‌های خون‌چکان سی سالهٔ جامعهٔ ما را شفا بخشد. تا زمانی که شاهین ترازوی عدالت در پاسخ فریاد دادخواهی مردم جهنم‌دیدهٔ افغانستان عمود نگردیده، نمی‌توان به التیام زخم‌های دل و روان مردم باور داشت.»


تصاویر تعدادی از چاکران روس که در کتاب نام گرفته شده‌اند

تصاویر تعدادی از چاکران روس 
که در کتاب نام گرفته شده اند

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 147 نفر