خون انجینر عبیدی لکه ننگ ابدیست در دامن جلادان خلق-پرچم
- رده: از صفحات تاریخ ما
- نویسنده: رها آرزو
- منتشر شده در یکشنبه، 09 سرطان 1398
کی میان ابرهای تیره پنهان میشود
آسمان ما که با خون شهیدان روشن است
انجینر نصيرالله عبيدی پسر حاجی اول شاه عبیدی در ۱۴ سنبله ۱۳۲۵ خورشيدی در شوربازار کابل چشم به جهان گشود. مکتب ابتدایی را در عاشقان و عارفان خواند و از لیسه عالی غازی فارغ گردید. اوایل دهه ۴۰ در عصر شکوفایی جنبش روشنفکری کشور، عبیدی جوان وارد فاکولته انجینری پوهنتون کابل شد و با اندیشههای نوین آشنا گردید. در ۱۳۴۵ استعداد سرشارش سبب شد که برای ادامه تحصیل به اتحاد جماهیر شوروی برود. بعد از هفت سال تحصيل در رشته برق حرارتی به درجه ماستری از پوهنتون مسکو فارغ و دوباره به وطن برگشت و در وزارت معادن و صنایع آغاز به کار نمود. بعد از مدتی بهحيث مدير عمومی برق حرارتی در فابریکه کود و برق مزار مقرر گردید.
انجینر عبیدی شخصیت وطندوست و باجراتی بود، وی از آوان تحصیل در پوهنتون کابل زمانی که هنوز کودتای خونین هفت ثور صورت نگرفته بود به ماهیت خودفروخته خلقیها و پرچمیها پی برده و در بحث با دیگر محصلان آنان را افشا مینمود. اعطای بورس تحصیلی شوروی وی را رام نکرد، در مسکو هم با روسها و خلقیها و پرچمیها مجادله داشت و بهمثابه یک انسان وطنپرست از افغانستان و منافع ملی آن دفاع میکرد.
حدود يک سال قبل از کودتای ننگین ثور، از فابریکه کود و برق مزار به کابل تبديل شد و در دفتر مقاولات و ماشینری وزارت معادن و صنایع به وظیفه گماشته شد. علت تبديلی وی پرخاش متداوم او با مشاوران و کارمندان روسی در فابریکه کود و برق مزار جهت دفاع از حق انجینران و کارگران افغان در آنجا بود.
در زمان ریاستجمهوریاش، داوود خان هيئت سه نفری را به رهبری انجینر نصيرالله عبيدی برای تفتيش به فابریکه کود و برق به مزار شريف فرستاد و دستور داد که در جریان این تفتیش بنابر کمبود بودجه تعدادی از کارگران و انجینران افغان باید از کار برکنار گردند. نصیرالله در جریان بررسی متوجه شد که در فابریکه کود و برق روسهای که فقط میخانیک ساده استند از امتیازات یک انجینر برخوردار میشوند، درحالیکه صدها انجینر ورزیده افغان بیوظیفه بوده و یا قرار است بیکار شوند. هیئت سهنفره به رهبری انجینر نصیرالله بعد از برگشت از مزار به کابل گزارشی را تهیه و به دولت ارایه نمودند که براساس آن صدها مشاور و کارمند روسی فابریکه کود و برق که با فاميلهای شان به مزار آمده بودند و خون ملت ما را میمکيدند، اضافه بست شدند. فقط در حدود صد کارگر و انجینر روسی حفظ گردیدند تا آنان در ظرف يک سال کارگران افغان را آموزش داده و بعد به کشور شان برگردند. پرچمیها که در دولت داوود خان دست بالا داشتند و در واقع همهکاره آن بودند مانع عملیشدن این پیشنهاد گردیدند.
انجینرعبیدی
اسماعیل دانش از خلقیهای مشهور در شوروی با انجینر نصیرالله همزمان تحصیل میکرد باوجودیکه استعداد و سطح علمی او با نصیرالله اصلا قابل مقایسه نبود اما بعد از کودتای هفت ثور به لحاظ خلقیبودنش وزیر معادن و صنایع گردید. انجینر نصیرالله که کارمند آن وزارت بود حاضر نشد که به اتاق اسماعیل دانش رفته و مقام جدیدش را به او تبریک بگوید.
روسها که بنای غارت افغانستان را داشتند، میخواستند تمام ماشین آلات فابریکه حجاری و نجاری کابل را که از امریکا خریداری شده بود از بین رفته و ناکارآمد قلمداد کرده بهجای آن ماشینهای روسی را به افغانستان به فروش برسانند. نصیرالله و چند انجینر دیگر افغان در برابر آنان قرار گرفتند. انجینر نصیرالله خود یک ماشینی را که مشاوران روسی آن را از کارافتاده گفته بودند، دوباره ترمیم و به کار انداخت.
این رفتارهای نصیرالله و همکارانش برای روسها و دستنشاندگان خلقی و پرچمی شان قابل قبول نبود و کینهی عمیق از آنان به دل گرفته و بالاخره در پی نابودی شان شدند. چند روز قبل از گرفتاری انجنير نصيرالله عبيدی، محمد امين ابوی که در دفتر مقاولات و ماشینری وزارت معادن و صنایع همکار وی بود به دستور اسدالله سروری، ریيس اگسا از خانهاش گرفتار و به شهادت رسید. بعدا در ۲۸ ثور ۱۳۵۸ انجینر نصيرالله عبيدی را که فقط ٣٣ سال داشت از اتاقش در جاده ميوند کابل به جرم وطنپرستی دستگیر نموده به خاد صدارت بردند و بعدا به جای نامعلومی انتقال دادند. در ۲۴ عقرب ۱۳۵۸ اسم وی در جمله شهدای بود که لیست آنان را حفیظالله امین جانی در وزارت داخله نصب نمود و به فامیلهای شان اعلام کرد که عزیزان شان کشته شده و دیگر پشت زندانها و مراکز خاد نگردند. نام شهید نصیرالله در لیست پنج هزار شهید که در سنبله ۱۳۹۲ توسط پولیس هالند انتشار یافت در شماره ١٠٤٥ هم آمده است. علت جرم او اخوانی درج شده است. در اینجا در پهلوی هزاران نیرنگ باندهای جنایتکار خلق و پرچم این دروغ شاخدار شان را هم به سمع ملت افغانستان باید رسانید که انجنير نصيرالله عبيدی و همفکرانش هرگز و هیچ زمانی با اخوانیها رابطه نداشتهاند بلکه آنان مربوط جریانات انقلابی و روشنفکری بودند که تحمل جنایات و خیانتهای وطنفروشان خلقی و پرچمی را نداشتند.
در اخیر باید خاطرنشان کرد که انجنير نصيرالله عبيدی در تمام دوران خدمتش بهمثابه یک انجینر بامهارت با صداقت ایفای وظیفه نموده که بعد از شهادتش بهجز از اسناد تحصیلی و چند جلد کتاب و یادداشتهایش چیزی از خود به جا نگذاشته است. چهره آرام، پر از صفا و صمیمیت با صدای پرطنين انجینر نصیرالله عبیدی هرگز از خاطر يارانش محو نخواهد شد.
یادش گرامیباد!