«ریالیسم و ضد ریالیسم در ادبیات»، اثر آموزنده و جاودان
- رده: کتاب
- نویسنده: همرزم
- منتشر شده در چهارشنبه، 02 میزان 1393
کتاب «ریالیسم و ضد ریالیسم در ادبیات» در سال ١٣٣٤ از سوی «انتشارات نیل» در ١٨٣ صفحه در ایران اقبال چاپ یافت و به زودترین فرصت جایگاهش را در دل علاقمندان مطالعه، خاصتا نویسندگان، شاعران و بسا روشنفکران متعهد آن زمان تسجیل نمود. حدود شش دهه از عمر این اثر گرانبها گذشت ولی هرگز کهنه نشد زیرا تا هنوز با چرخ روزگار در گردش است و استعدادهای بیشماری را با روحیه واقعبینی تربیت کردهاست. علاقمندی وافر به این کتاب باعث گردید که همه ساله از سوی ناشران با تیراژ بلند تجدید چاپ گردد.
این کتاب چند نسل پی در پی را با ادبیات ریالیستی و ضد ریالیستی در ایران و افغانستان آشنا کرد و در برابر نویسندگان و شاعران رسالت بزرگ آگاهیدهی برای اجتماع به ستم رفته و به ظلمت خوابیده را گذاشت و در دامنش جوانان زیادی را با روحیه ستمستیزانه تربیت نمود. از این لحاظ، خواندن این کتاب دارای اهمیت فوقالعاده بوده و یکی از مراجع ادبی عصر ما محسوب میشود.
گریز از حقایق تلخ زندگی و به نرخ روز سخنزدن عارضه دردناکی است که تا امروز میان نویسندگان و شاعران جریان دارد. بهطورعام، با اندوه باید گفت که تا هنوز ادبیات ریالیستی و پویا فراگیر نشده و به استقلال خود دست نیافتهاست. بالمقابل ادبیات انحرافی اعم از نثر و نظم که شامل چندین مکتب هنری و در این اواخر «پست مدرنیزم» نیز میشود در چنگ ستمگران و ثروتمندان آزادانه در نشر اندیشههای مبتذل دست بالای داشته و به جامعه زهر تزریق میکنند.
نویسنده «ریالیسم و ضد ریالیسم در ادبیات» در شرایط خفقان دست به کار شد، با قید و بند سانسور مواجه گردید و ناگزیر آن را زیر نام مستعار «دکتر میترا» انتشار داد. این اثر رهنمای خوبی برای نویسندگان و شاعران تازهکار محسوب میشود، با نقد علمیـادبی زیبا، به تشریح مکاتب گوناگون ادبی میپردازد که ارزش چندین بار مطالعه را دارد.
داکتر سیروس پرهام
نام اصلی نویسنده، داکتر سیروس پرهام است. وی در ١٣٠٧ هـ ش در شیراز ایران زاده شد و در ١٣٣٠ هـ ش از فاکولته علوم سیاسی پوهنتون تهران فارغ گردید. بعد جهت ادامه تحصیل وارد پوهنتون برکلی در کالیفرنیای امریکا شد و در رشته علوم سیاسی دکترا گرفت. او بعد از فراغت به حیث نویسنده با روزنامه «تهران جورنال» چند سال کار میکند و سرانجام به عنوان سردبیر این روزنامه انتخاب میگردد. ترجمه بهترین اشعار «والت ویتمن» از انگلیسی به فارسی و خلق آثار گوناگون و با ارزش دیگر از قلم شیوای این نویسنده، تراوش نموده و در خدمت جامعه فارسیزبان قرار گرفتهاند.
علاوه بر نویسندگی و ترجمه، داکتر سیروس پرهام در بخش آرشیف ملی نیز تحصیل کرده و نخستین رییس اسناد ملی ایران و یکی از بنیانگذاران آرشیف ملی ایران میباشد که تا هنوز در قید حیات به سر میبرد.
داکتر میترا درمورد روش تحقیقی این کتاب سخن را چنین آغاز میکند:
«سنجش اجتماعی آثار ادبی بر این اصل پایهگذاری شدهاست که تمامی فعالیتهای فکری ما، در هر زمینه که میخواهد باشد، کوششی است برای این که تجربیات ما را مفهوم سازد، رابطه انسان و طبیعت را روشن کند و بالنتیجه زندگی آدمی را آسانتر و دلپذیرتر گرداند. از این حیث هنر را با عمل و سایر تلاشهای فکری انسان تفاوتی نیست.»
نگارنده، مقدمه این کتاب را به «سیر اجتماع و تحول مکتبهای ادبی» اختصاص داده و عمدهترین نکاتی را که بس آموزنده است در معرفی سبکهای ادبی و سیر شرایط اجتماعیـاقتصادی اروپا، با زبان فصیح بازگو کردهاست. چنانچه به حق، علت اساسی پیدایش مکتبهای گوناگون ادبی را در تحولات جهان غرب و شرایط اجتماعی شگرف آن زمان یافتهاست.
داکتر میترا که هستی اجتماعی را تعیینکنندهی شعور میداند، به نقل از بانویل، رماننویس ایرلندی، بورژوا را بهصورت مردی توصیف میکند که «تنها سکه پنج فرانکی را میپرستد، هیچگونه آرمانی جز حفظ لاشه خود ندارد، و از شعر فقط تصنیفهای عاشقانه و از هنر آنچه از هرزه و شهوانی است، میپسندد». چیزی که بدبختانه پس از گذشت قرنها تا امروز دامنگیر روشنفکران کوتهبین ما نیز هست.
بحث اصلی این کتاب، ریالیزم ادبی میباشد. اما نویسنده این تعریف ساده از ریالیزم، «نمایاندن زندگی آن چنانکه واقعا هست» را که تا اکنون در اکثر کتب به همین مضمون اکتفا کردهاند، نمیپذیرد و مینگارد:
«ریالیسم بیان واقعی زندگی و واقعیت است، ولی نه زندگی و نه واقعیت هیچ یک ساده و یکدست نیست. زندگی پدیده بغرنج و تو در تویی است که بوسیله عوامل محرکه گوناگون و ناپیدایی که در شرایط معینی بوجود میآیند و رشد میکنند و میمیرند، زیرسازی شدهاست.... پدیدههای قشری و ظاهری را بجای واقعیت گرفتن جز انحراف از رئالیسم و گرایش بسوی ناتورالیسم حاصلی نخواهد داد.»
در قرن هجدهم، هنگامی که انقلاب کبیر فرانسه دگرگونی عظیم را در جهان رقم زد، ریالیزم ادبی نیز با درهمکوبیدن خیالبافیهای اغراقآمیز و درک واقعیتهای اجتماعی، جایگاهش را در کنار انقلاب یافت.
ریالیزم در سبک یک مکتب ادبی، در ابتدا با نویسندگان نه چندان شهرتیافته گام به گام مردم در کوچههای مزدحم پا گذاشت، با ملل درد دل رفیقانه را پیشه کرد، وارد کلبههای فقیرانه اجتماع گشت، برازندگیاش را در عمل ثابت ساخت و مورد پذیرش جامعه به صفت یک مکتب ادبی پیشرو قرار گرفت.
شانفلوری، رماننویس سده هجدم فرانسه و از صاحبنظران این مکتب، ریالیزم را «انسان امروز در تمدن جدید» تعریف میکند. ریالیزم بر اساس اصول علمی «جستجوی حقیقت از لابلای واقعات» تحقق میباید و میباید علل و عوامل بدبختیها را با زبان گویا انعکاس دهد. اما این واقعیتها ابدی و ازلی نیست بلکه قابل تغییر میباشند.
ساچکوف، واقعگرای روسی، اصول اساسی ریالیزم را این گونه شرح میدهد:
«آشکارساختن واقعیت نوین، نفوذ در جنبههای گوناگون آن و پژوهش درباره این جنبهها، انتقاد بیامان از اصول فیودالیزم و اخلاقیات آن، و کوتاهنیامدن در انتقاد از جنبههای منفی جامعه تکامل یابندهی بورژوایی».
داکتر میترا نیز تاکید میورزد که «هدف ریالیسم جستجو و بیان کیفیات واقعی هر چیز و روابط درونی مابین یک پدیده و دیگر پدیدههاست». در پایان مینویسد:
«میتوان نتیجه گرفت که هنر واقعی جز شیوهی ریالیسم راه و روش دیگری نتواند داشت، نمیخواهم بگویم که ضد ریالیسم هنر نیست، ضد ریالیسم هنر هست، ولی نوعی انحراف هنری یا بیماری روحی است که در دوران نابسامانی و تشنج اجتماعی پدید میآید، همانگونه که ساختن بمب اتمی علم هست، منتهی علم منحرف و ضد انسانی که از تضادهای اقتصادی و اجتماعی ناشی میگردد».
داکتر میترا در بخش اول، فصل سوم این کتاب، به شرح نوابغ ریالیزم قرن نوزدهم می پردازد و بالزاک، دیکنس و تولستوی را که با نگاه نقادانه به اجتماع مینگرند، از جمله نخبگان این مکتب نام میبرد.
بالزاک به نقد جامعه خویش با دیدگان امروزی نگاه کرده، مینگارد: «پول نقش قانونگذار را در حیات اجتماعی و سیاسی بازی میکند». وی در مقدمه کتاب «کمدی انسانی» که در واقع دایرةالمعارف جامعه فرانسه محسوب میگردد با نوشتن این جمله که «آدمی محصول اجتماع و محیط خویشتن اند»، پرده از روی نظامهای ستمگر و عوامفریب مذهبی برمیدارد.
بخش دوم کتاب را نویسنده به ادبیات ضدریالیزم (رمانتیزم، سمبولیزم، سوریالیزم، اگزیستانسیالیزم و...) اختصاص میدهد. او شرح افسون رمانتیزم را با این سخن خانم ژرژساند، ژورنالیست و نمایشنامه نویس فرانسوی، آغاز میکند که: «ما نسل بدبختی هستیم. به همین سبب از بیچارگی ناچاریم به کمک دروغهای هنر، خویشتن را از واقعیتها زندگی بدور داریم»، و مفصل به سراغ هر یک از مکاتب ضدریالیستی میرود. بالاخره سرخوردگی و بیچارگی نویسندگان این مکاتب را قدم به قدم تعقیب کرده، در نتیجه در میباید که شکوهها و نالههای هنرمندانهی نویسندگان و شاعران منزوی فقط در درک نادرست و تشخیص تخیلی از واقعیتهای زندگی نابرابر و کمرشکن مردم نشئت میگیرد و بس. در همین رابطه، چند بیت یک شعر فریدون توللی که جز همین حلقه هنری میباشد، بازگو کنندهی واقعیت درونی و فلسفه وجودی اینان است:
ناشناس از همه بگذشتی و در ملک وجـود
کس زبـان تو ندانست و روانت نشاخـــــت
سنگ ره بـــودی و جز نفرت خلقت نگرفت
چنگ غم بودی و جز پنجه ی مرگت ننواخت
برو ای مرد، برو چون سگ آواره بمیر!
داکتر میترا، همانند صدها هنرمند واقعگرای جهان، فقط مکتب علمی و هنری ریالیزم را که با واقعیتهای عینی جامعه همخوانی دارد و منعکسکننده آلام و آرزوهای بشر است، صادقانه میستاید و در پایان، سخن را به این ترتیب اوج میبخشد:
«علم برای خود علم مفهومی ندارد، زیرا هدف پژوهشهای علمی بهتری زندگی و رفاه و خوشبختی آدمی است. "هنر برای هنر" نیز وهم و نیرنگی بیش نیست. هنری که برای خود هنر آفریده شده باشد ناقص است، زیرا نقش واقعی تقویت و تلطیف روحی انسان، افزودن بر محتویات فکری و بیدارکردن اوست.»
در سال ١٣٥٣ هـ ش این اثر برای چندمین بار زیر چاپ میرود و بر تعداد صفحات آن نیز افزود میگردد. در «پیشگفتار نو بر کتاب کهنه» که در ختم کتاب، توسط نویسنده گنجانیده شده، چنین آمدهاست:
«در این دوران دگرگونی پرشتاب ارزشها، ارزش پایدار در بیدارماندن است، چشم و گوش را باز نگهداشتن، جستجوکردن و بیدروغ و ریاگفتن و بازگوکردن، به نوالهای دستآموزنشدن و به افیونی در خوابنرفتن.»
و سرانجام آن چه از مطالعه این کتاب باید آموخت، این است: اگر هنرمندی واقعیتهای جانگداز اجتماع به اسارترفتهی ما را از چشم محرومترین اقشار به تصویر نکشد و برای آگاهی و بسیج در این راه، گامهای عملی و استوار نگذارد به حراف بیهدفی میماند که از هنر پویا چیزی نمیداند و همسان کسانی که بر بیهودگی قلم میزنند و یا همگام با ستمگران میخرامند، با آثار شان در لجنزار دفن خواهند شد. متاسفانه تاریخ ادبیات ما، در دامن خویش از این قماش نویسندگان و شاعران فراوانی را جا داده که میبایست هرچه زودتر تصفیه و افشا، به ملت معرفی و با دغلکاریهای کثیف شان تجرید و منزوی گردند.
در سرزمین ما مناسبات اجتماعی و طرز زندگی بینهایت پیچیده و دستنخورده باقی ماندهاست، که به تصویرکشیدنش کار آسانی نخواهد بود و طلب تحقیقات وسیع را میکند. تنها نبوغ هنری، مطالعه و جستجو از لابلای کتابها و انترنت برای یک نویسنده و هنرمند کافی نیست. هنرمند مردمگرا برای آن که به حقایق هولناک زندگی بیش از پیش آگاهی یابد و جهت به تصویرکشیدن آن، میبایست خود را در دریای بیکران سیر و تحول جامعه بار بار غوطهور نماید تا بتواند با آفرینش اثر ماندگار، در برابر ابتذال ادبی مقاومت کند.
من متن کامل کتاب اسکنشده بهصورت فایل پی.دی.ایف خدمت علاقمندان تقدیم میدارم چون به این نظرم که در شرایط فاجعهبار جاری که در کشور ما هرسو بربریت و جنایت و پستی جاریست، قلمبدستان فقط با سبک ادبی ریالیستی میتوانند قلم شان را شمشیر ساخته علیه بیعدالتیها و ستمگریها به کار برند. نویسندهای که به مکاتب ضدریالیستی پناه برد، در آخرین تحلیل آثارش در خدمت ستمگران و خاینان ملی خواهد بود و نه مردم تیرهروز.