جان لنون، صدای جاویدان عدالت و آزادی‌خواهی

جان لنون

اکثرا تصور بر این است که هنرپیشه‌ها و هنرمندان دنیای غرب، غرق در زندگی پرزرق و برق خود هستند و جز عشق، فیشن، پول، مقام و شهرت به چیزی نمی‌اندیشند. اما نمونه‌هایی از ستاره‌های غرب وجود داشته‌اند که در کنار درخشش هنری، دارای تعهد اجتماعی بوده در مقاطعی از زندگی، خود را وقف مبارزه برای آرمان‌های والای انسانی کرده‌اند.

مخصوصا شناخت ما افغان‌ها از این گونه شخصیت‌ها به شدت محدود است؛ از یک سو غم نان و از سوی دیگر حاکمیت فرهنگ مبتذل و ارتجاعی در کشور باعث گردید تا معرفت مردم افغانستان و نسل جوانش، فقط در سطح فلم‌های تجارتی و ضدهنری هند باقی بماند. بناءً معرفی هنرمندان متعهد و انسان‌دوست و آموختن از آنان خیلی ضروری است و بخشی از مبارزه علیه فرهنگ حاکم را تشکیل می‌دهد. با همین دید،‌ زندگی و مبارزه جان لنون رهبر گروه «بیتلز»  (Beatles) از مشهورترین گروه‌های هنری دهه هفتاد را به معرفی می‌گیرم.

جان لنون و یوکو اونو در جریان تظاهرات ضد حضور نظامی سربازان انگلیس در ایرلند
جان لنون و یوکو اونو در تظاهراتی مقابل دفتر «شرکت خطوط هوایی بریتانیا در خارج» در شهر نیویارک. این تظاهرات در پنجم فبروری ۱۹۷۲ برگزار گردیده بود و معترضان خواهان خروج فوری عساکر بریتانیا از ایرلند شمالی بودند.

جان لنون (John Lennon) که متولد نهم اکتوبر ۱۹۴۰ است خود را از نسل دهه شصت می‌دانست، دهه‌ا‌ی که به قول وی دهه انقلاب بود و نسل آن راه جدیدی را برای مبارزه علیه سرمایه‌داری استعمارگر برگزیده بودند. خانواده جان ‌لنون مربوط به طبقه کارگر لیورپول انگلستان بود و این تعلق کارگری باعث شد تا او رنج عظیمی را که زحمتکشان جهان متحمل می‌شوند و ستم سرمایه‌داری را با گوشت و پوست حس کند. همین احساس او را به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی کشانید. هنوز خیلی جوان بود که مسوولیت جریده مکتب خود را گرفته و درمورد بی‌عدالتی‌هایی که بر مردم می‌رفت، می‌نوشت. او خود می‌گوید:

«من همیشه ذهنیت سیاسی داشته‌ام و علیه وضع موجود بوده‌ام.»

گروه «بیتلز» در سال ۱۹۶۰ توسط جان ‌لنون و پاول ‌مک‌کارتنی (Paul McCartney) بنیان گذاشته شد. موسیقی بیتل‌ها و جان لنون را می‌توان به دو دوره مختلف رده‌بندی کرد. دوره اول، سال‌های آغازین شهرت بیتلز با موسیقی و اشعار جوان و سرخوش با مضامین عاشقانه. آنان در این دوران در پی شهرت بودند. جان لنون در مصاحبه‌ای با طارق علی و رابین بلاکبرن در مورد آن دوره ‌می‌گوید:

«من، هرگز غیرسیاسی نبودم... از بچگی به سیستم نیش زدم. این بود اصل ماجرا ولی در توفان بیتلیسم از دست رفت. من موقتا از واقعیت جدا شدم... حتا در دوران اوج بیتل‌ها هم من با این نقش در می‌افتادم، همین طور جرج هاریسن. ما چند بار به امریکا رفتیم و  اپشتاین Epstein [مدیر تولید] همیشه سعى می‌کرد به ما حقنه کند که چیزى درباره جنگ ویتنام نگوییم. زمانى رسید که من و جرج با خود گفتیم که خوب این بار که از ما سوال کنند خواهیم گفت ما با جنگ ویتنام مخالفیم و به نظر ما آنان [نیروی نظامی امریکا] باید بى‌تاخیر آنجا را ترک کنند. و ما همین کار را هم کردیم. همیشه احساس خفقان مى‌کردم. ما همگى به شدت تحت فشار بودیم و به سختى مهلتى مى‌یافتیم که افکار خود را بیان کنیم.»

در دوره دوم، آثار جان لنون جنبه اجتماعی و سیاسی پیدا کردند و بیشتر یک فعال و رهبر سیاسی بود تا خواننده راک. وی هزاران تن را علیه جنگ ویتنام به جاده‌‌ها کشانید و از خاموشی قبلی‌اش در قبال آن «احساس شرمندگی» کرد.

پوش البوم «تصور کن»
پوش پرفروش‌ترین البم جان لنون به نام «تصور کن» که مجله رولنگ ستون در لیست ۵۰۰ بهترین البم نشر‌شده جهان تا به حال، مقام ۸۰ را برایش داد.

تمامی فعالیت‌های بعدی لنون متاثر از مسایل حاد سیاسی زمانش بود، وی به راستی هنرش را به صدای رسای آزادی‌خواهان سراسر جهان و «خنجری بر حنجره دژخیمان» بدل کرده بود. در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۹ نشان «عضو امپراتوری بریتانیا» را همراه با یادداشتی خطاب به ملکه پس داد. لنون در این یادداشت نوشته بود:

«علیا حضرت، من این نشان را در اعتراض به مشارکت بریتانیا در قضیه نیجریه- بیافرا، در اعتراض به حمایت ما از امریکا در ویتنام و در اعتراض به پایین آمدن "فیل‌مرغ سرد" در لیست آهنگ های پرفروش پس می دهم.
با عشق. جان لنون از کیسه.»

جان لنون، اسطوره گروه بیتل‌ها در ۱۹۶۶ از اجرای کنسرتی که فقط برای سفیدپوستان در فلوریدای امریکا ترتیب داده شده بود سرپیچی کرد و بعدا از اجرای کنسرت در افریقای جنوبی به علت جنایات رژیم نژادپرست افریقای جنوبی در حق اکثریت سیاهپوست آن کشور سر باز زد. او کنسرتی برای تقبیح نژادپرستی در امریکا برگزار کرد که از سوی سازمان نشنلیست، نژادپرست و منفور Ku Klux Klan تحریم شد. بعد کنسرتی در حمایت از صلح شرق‌میانه داد که دقیقا به همین سبب دولت اسراییل در ۱۹۶۵ موسیقی جان‌‌لنون و گروه بیتلز را به بهانه ترویج «فساد اخلاقی» بین جوانان ممنوع اعلان کرد. او کنسرت‌های چند در حمایت از انقلابیون و آزادی‌خواهان ویتنامی و ایرلندی نیز اجرا نمود.

لنون، دوستی نزدیک با جان سینکلایر (John Sinclair) رهبر «حزب پلنگان سفید» که از احزاب مترقی و چپ در امریکا بود، داشت. «پلنگان سفید» مدافع جدی حزب نام‌آور «پلنگان سیاه» (Black Panthers) بود و نقش ارزنده‌ای در دفاع از حقوق سیاهان در امریکا بازی کرد. سینکلایر در مقابل ستمگری و نظامیگری امریکا قاطعانه ایستاد. دولت ریچارد نیکسون برای بدنام ساختنش، او را متهم به حمل دو عدد سگرت حاوی چرس نموده به ده سال حبس محکوم کرد. در ۱۰ دسامبر ۱۹۷۱ لنون با جمعی از آزادیخواهان کنسرت بزرگی در حمایت از آزادی سینکلایر در مشیگان برگزار کرد و بهترین آهنگ خود را برای این مرد انقلابی سرود:

«اگر او [جان سینکلایر] یک سرباز می‌بود
اگر ویتنامی‌ها را به گلوله می‌بست
اگر عضو سی‌آی‌ای می‌بود
اگر مواد مخدر می‌فروخت
او آزاد می‌بود، او را آزاد می‌گذاشتند
نفس می‌کشید، مثل من و تو»

لنون در ۱۹۷۰ با یوکو اونو جاپانی‌اصل که از مخالفان سرسخت جنگ ویتنام بود و در موسیقی هم دست بالایی داشت، ازدواج کرد. این زوج همفکر و ستم‌ستیز برای ماه عسل به هوتل الیزابت مونترال رفته، خصوصی‌ترین لحظات زندگی شان را به حرکت اعتراضی علیه جنگ ویتنام و به طور کل جنگ‌های امپریالیستی در سراسر دنیا بدل کردند. آنان تابلوی بزرگی با عنوان بستر صلح (Bed Peace) را بالای سر خود نصب کرده و شعارهایی به طرفداری از صلح و در ضدیت با جنگ به در و دیوار آویختند. درحالی‌که موجی از رسانه‌ها آنان را در محاصره گرفته بودند، یک هفته تمام از اتاق شان بیرون نشدند و حرکت شان انعکاس جهانی یافت. جان لنون خطابه‌های آتشین علیه نیکسون و نظامی‌گری‌ امریکا داشت و از هر طریق و شیوه می‌خواست مردم دنیا و بخصوص امریکاییان را علیه جنگ و بی‌عدالتی‌هایی که از سوی دولت شان صورت می‌گرفت، بکشاند. آهنگ «تصور کن» در این فضا سروده شد که بعدا ورد زبان تمامی معترضان جنگ گردید.

جان لنون و یوکو اونو در جریان کارزار «بستر صلح»
جان لنون و یوکو اونو در جریان کارزار «بستر صلح»

به راستی که نمی‌توانیم وجدان و شرف جان‌لنون‌ها را با اکثر هنرمندان کشور خود مقایسه کنیم. اکثر هنرمندان افغان هیچگاهی در اعتراض به جنایات هولناکی که بر مردم ما توسط جنایت‌کاران وطنی و اشغال‌گران روسی و حال امریکا می‌ر‌وند، لب نگشودند. جان‌ لنون را می‌بینم که از هر لحظه زندگیش استفاده می‌کند و آن را به حرکت مبارزاتی علیه زورگویان بدل می‌سازد. علت اصلی ماندگارشدن لنون و رسوخش در قلب مردم جهان در همین نکته نهفته است.

ماشیندار هنری ‌لنون روز به روز برای قصر سفید خطرناک‌تر پنداشته می‌شد. اف‌بی‌ای امریکا و «سیا» در جریان کارزار ضد جنگ ویتنام که لنون تقریبا به یکی از رهبران آن تبدیل شده بود مرتبا وی را تحت نظر داشتند و تمامی مکالماتش را ضبط می‌کردند.

آهنگ Give Peace a Chance (به صلح یک فرصت دهید) او به سرود اکسیون‌های ضدجنگ بدل شد و در یک مورد، حدود یک میلیون تن آن را یک صدا در تظاهراتی در برابر کاخ سفید سردادند.

دولت در برابر دشمنی قرار گرفته بود که نه می‌شد تاپه «تروریست» بر او زد و نه زیر نام «کمونیست» می‌شد او را نابود ساخت. او فقط گیتار و صدایش را در خدمت مردم گذاشته بود که در برابرش بمب اتم و زرادخانه مهم‌ترین ابرقدرت جهان نمی‌توانست کاری از پیش برد.

در فلم مستند «امریکا در برابر جان لنون» (The U.S. vs. John Lennon) ساخته دیوید لیف (David Leaf) و جان سچینفیلد (Johan Scheinfeld) ویدیوی ریچارد نیکسون،‌ رییس‌جمهور وقت امریکا پخش می‌شود که مستقیم لنون را تهدید کرده است:

«اگر کسی در صنعت هنرپیشگی باشد، بیاید و در یک راهپیمایی سیاسی شرکت ورزد؛ وی کاری می‌کند که یک قربانی و خطر بزرگ فردی به حساب می‌آید.»

اسناد غیررده‌بندی‌شده ایف‌بی‌آی درمورد لنون
پاره‌ای از اسناد غیررده‌بندی‌شده ایف‌بی‌آی درمورد جان لنون که دلالت بر جاسوسی این سازمان علیه لنون می‌کند.

دولت نیکسون دست به اقدام جدی زد؛ در اواخر سال ۱۹۷۲ دفتر مهاجرین امریکا نامه‌ای به جان لنون و یوکو فرستاد که به آنان گفته شده بود تا ظرف ۶۰ روز امریکا را ترک کنند. اسناد اف‌بی‌ای نشان می‌دهد که بار بار اتهام استفاده از مواد مخدر به جان‌لنون و دوستانش زده شده و دفتر مهاجرین این مسئله را بهانه‌ای برای اخراج وی از امریکا عنوان کرده است. بیرون‌شدن اسناد محرم آن زمان نشان داد که در این قضیه شخص نیکسون مداخله مستقیم داشت و در چندین سند اف‌بی‌ای «جرم» لنون «مسئله امنیتی‌ـ‌ فعال انقلابی» ذکر گردیده است.

«کمیته ملی برای جان و یوکو» و «کمیته آزادی هنرمند» در پی سازماندهی کارزار ارسال نامه‌‌های اعتراضی به دفتر مهاجرین امریکا شدند، ظرف چند روز حدود دو صد نامه از سوی هنرمندان و افراد سرشناس با پیام «اجازه دهید آنان در امریکا بمانند» فرستاده شد. در اثر اعتراضات وسیع هواداران لنون و یوکو، دولت امریکا ناگزیر به عقب‌نشینی شد و در فکر راه حل دایمی و جنایت‌کارانه‌ای برآمد.

بالاخره در ۸ دسامبر ۱۹۸۰ زمانی که جان‌لنون با همسرش به منزل شان در نیویارک برمی‌گشتند، هدف حمله فردی به نام مارک دیوید چپمن قرار گرفته به قتل رسید. دولت امریکا و اف‌بی‌ای بیش از دو دهه اسناد مربوط به قتل جان‌ لنون را اجازه انتشار نداده و ادعا می‌کردند که «این یک مسئله امنیت ملی است و انتشار آن امریکا را در معرض عملیات تلافی‌جویانه نظامی خارجی قرار می‌دهد.» اما از جانب دیگر مرگش را یک تصادف عادی و انجام‌شده توسط یک آدم روانی و دیوانه نشان می‌دهند. درحالی که مدارک زیادی گواه آنست که قاتلش از ماموران «سیا» در هاوایی بوده و این جنایت بنابر دستور سی‌آی‌ای انجام پذیرفته است.

دشمنان آزادی و صلح ندای جان‌ لنون را که مظهر صداقت و ایمان و عشق به ارزش‌های بزرگ انسانی بود، تحمل نتوانستند و این وجدان بیدار جهان را خاموش ساختند. اما لنون با حمایت و همبستگی قاطعش از مبارزات مردمی در هر گوشه و کنار جهان دیگر خورشیدی شده بود که هیچ ابر سیاه نمی‌توانست جلو درخشش را بگیرد. چنانچه همسرش در فلم «امریکا در برابر جان لنون» می‌گوید: «آنان تلاش کردند که جان را بکشند، ولی نتوانستند زیرا پیامش تا کنون زنده است.» و ریکادو الارکن (Ricardo Alarcon) سیاستمدار کوبایی می‌گوید: «در مورد این مرد می‌توانیم هر چیز را باور کنیم جز این که مرده است!»

لنون با کار و مبارزه‌اش برای دنیای عاری از بی‌عدالتی، تبعیض و جنگ و بالاخره نثار خونش در این راه به انسان ابدی تبدیل گردید. اگر جنبش ضدجنگ در زمان جنگ ویتنام با حضور لنون درخشش خاصی یافته بود، آهنگ همیشه ماندگارش «تصور کن» که از فردای نوین و عاری از مالکیت، گرسنگی و ستم نوید می‌دهد، تا امروز طنین‌انداز تمامی جنبش‌های ضدجنگ توسعه‌طلبانه امپریالیستی بوده، او را جاویدان ساخت.

جان لنون و یوکو اونو در جریان تظاهرات ضدجنگ ویتنام
جان لنون در حال سخنرانی در جریان یک راهپیمایی ۳۰.۰۰۰ نفره ضد جنگ ویتنام که در ۲۲ اپریل ۱۹۷۲ سازمان داده شده بود.

داونلود فلم «امریکا در برابر جان لنون» از شبکه تورنت

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 134 نفر