باید آماده شد!

باید آماده شد!

ای رفته در اعماق تباهی
ای سوخته درمیان سه  دوزخ
هزار جنگ
پایمال رقص تعصب و تحقیر
انــــــارکلی
دیوار جبر جور
بر قامتت که ریخت
اقلیم رقم خـورد و
رفتی به یادگار
اینک ترا به گونه‌ی امروز
مشتی به اشتیاق هوس  
با کلاه زور
حراج کرده‌اند

جمعی به گونه‌های تو
با تیره فکر شان
شلاق می‌کشند
ای ببر خفته در شب انبوه نابکار
تعظیم تکمه پیچ زمان را بکن بکن  
آتش بزن حجاب شرانگیز کهنه را
بشکن بهانه را
قربانی زمانه تـویی
تو
خاموشی
وای  
چرا؟
واماندگان وحشی مگر رام می‌شوند؟

اینجا
این بغچه‌های گند و دروغ
وز حلقه‌های گیس شما دار می‌تـنند
بر گرد خاک من  
بر پای لنگ تان
بر گردن برادرکانی فقیر مان
اینجا
تـوان زنـدگـی را «مصلحت» بکٌـشت
اینجا
سـگان بی‌هنر و کاسبان زرد
ویرانگران خادی و جانی
«تطهیر» می‌شوند و
جنایت «معاف عام»

پر دردمندترین زنان
سرزمین من
دست مرا فشرده‌تر از قبل
قبضه کن  
اینجا
نیاز ماست که عصیان می‌شود
باید شعله شد
باید برای پرچم انسان ستاره شد
باید آماده شد

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 109 نفر