تحلیل یک روزنامه غربی از پیشرفتهای دوره امانی
- رده: از صفحات تاریخ ما
- نویسنده: احمر
- منتشر شده در یکشنبه، 16 جوزا 1395
درحالیکه پیاپی تبلیغ میشود که افغانستان تنها و تنها با «همکاری جامعه جهانی» و «حضور امریکا» ممکن است به پیشرفت و ترقی برسد، اما برعکس واقعات تاریخی حداقل صد سال گذشته بر این حقیقت صحه میگذارد که وطن ما در مقاطعی که مستقلانه کوشیده راه رفاه در پیش گیرد، به پیشرفتهای زیادی نایل آمده اما مداخلات خارجی همیشه آن را به قهقهرا و نابودی سوق داده است.
مردم افغانستان تا زمانی که تحت رهبری یک نیروی دموکراسیخواه و ملی سرنوشت شان را از چنگ اشغالگران بیرونی و خاینان داخلی نجات نبخشند، رسیدن به خودکفایی اقتصادی، رشد اجتماعی، تمدن و عدالت در چهارچوب نظام تحمیلی، بیگانهپرست و فاسد کنونی ناممکن است.
حدود نه دهه قبل، اصلاحات دوره امانی را مطبوعات غرب بهمثابه تغییر بینظیر در آسیا خواندند که آن زمان حتا چین و هند از این کاروان بسیار عقب بودند. در ذیل ترجمه یکی از این نوشتههای تقدیم است.
حکمران افغان تمدن جدید را میپسندد
امیر جهت کسب معرفت در حال مسافرت اروپا است
نویسنده: جی. دبلیو. تی. میسن
منبع: روزنامه «ستاره صبحگاهی یکشنبه» (The Sunday Morning Star)
به نقل از خبرگزاری «یونایتید پرس»، ۲۹ جنوری ۱۹۲۸
نیویارک – ۲۸ جنوری ۱۹۲۸: سفر امیر افغانستان به اروپا رویداد بسیار ارزشمندی برای خاورمیانه است که در آن امیر میخواهد با نظریههای جدید تمدن غرب آشنایی حاصل کند. هیچ کشور شرقی بهجز جاپان در نوینسازی کشورش موفق نشده است. سیام (تایلند امروزی) در این زمینه سعی مینماید ولی چین هنوز در این ره قدم نگذاشته و هند هم گیر مانده است. کشورهای شرقی از توسعه حرف زیاد میزنند ولی فاقد توان برای عمل اند.
اما در افغانستان به ویژه پس از پایان جنگ جهانی عزم راسخ برای پیشرفت دیده میشود و امیر هم همت بلند از خود نشان داده است تا منحیث حکمران روشن شناخته شود. او در ۱۹۱۹ به تاج رسید و اکنون ۳۵ سال دارد. دو سال پس از به قدرت رسیدنش، وی معاهدهای را با برتانیه کبیر امضا نمود که طبق آن استقلال کامل افغانستان به رسمیت شناخته شد. با این آغاز، توجه همگان بهسوی افغانها جلب شده است که توانستند کشور شان را از خط نابرابری شرقی بیرون کشیده و مساوی با ملل فعال غربی قرار گیرند.
اصرار بر احترام به باورهای دینی
امیر محمدان (مسلمان) است، لیکن در شروع مسافرتش هنگام سخنرانی اصرار بر احترام به باورهای دینی نمود که باعث ایجاد شور در میان برادران مسلمان هندیاش گردید. وی حین گذر از شهر بمبئی به مقصد اروپا برای وعظ در مسجد صدر این شهر دعوت شده بود که در موعظهاش از پیروان پیغمبر درخواست دوستی با ادیان دیگر را نمود. در جواب به خطاب مسلمانان دیگر، وی دوباره بر همکاری میان ادیان گوناگون تاکید ورزیده، خاطرنشان نمود که در افغانستان وی هیچ فرقی بین افغانهای مسلمان و هندو نمیگذارد. این نصیحت مکرر بخصوص در هند باارزش است، زیرا دشمنی مداوم آشتیناپذیر میان مسلمانان و هندوان مانع خودمختاری این کشور شده است.
افغانستان در سردرگمیهای ایجادشدهی بینالمللی پس از جنگ جهانی فراموش شده است. اکثر افرادی که چیزی درمورد این کشور میدانند از لابلای نوشتههای کپلینگ و متباقی نویسندههایی است که تصویری از افغانستان منحیث یک کشور حایل میان روسیه و هند دادهاند، جایی که همیشه دسیسههای سیاسی ادامه دارد. لیکن افغانها به درستی از این طرز دید متنفر اند. آنان مانع مبلغین بلشویکهای روسی شده و بهطور مساوی از حمایت توطئهگران مسلمانی هند سرباز زدهاند.
اکنون افغانها حقیقتی را خاطرنشان میسازند که سواد ابتدایی در کشور شان مجانی و حتمی است و برای آنانی که خواهان ادامه تحصیلات عالی هستند، رایگان است. تجارب نوین در شیوههای آموزش صورت میگیرد. یک مکتب تحت سرپرستی آلمان و دیگری توسط فرانسه افتتاح گردیده تا دیده شود کدام نظام بهتر است. نظام رایگان قضایی نیز اتخاذ گردیده که براساس آن طرفین دعوا بنابر میل خویش میتوانند اختلافات خود را نزد هیئت منصفه محلی درج نمایند، بدون این که از پروسه رسمی محکمه بگذرند.
یکی دیگر از اصول بنیادین اتخاذشدهی ترقی شامل ایجاد فابریکهها و کارخانههای دولتیای میگردد تا مردم عام پیرامون شیوههای علمی صنعت آموزش ببینند. امیر در نظر دارد تا در نتیجه سفر اروپاییاش، پروژههای مزبور را ترقی بخشیده و پروژههای جدید را علاوه نماید. کشور وی کوهستانی است و گفته میشود که او آرزو دارد افغانستان را سویس شرق بسازد.
کامیابی افغانها در ترقی شان میتواند تاثیر محرکی بر ملل دیگر شرق آبراه سویز داشته باشد، جایی که آبها در طغیان اند. چنانچه تاثیرات افغانستان در حال نفوذ است، آشوبگران سیاسی باید جا برای سیاستمدارانی خالی کنند که عادت بر تفکر از دید عملی دارند. افغانها نشان دادند که موفقیت شان نتیجه انضباط و کوشا بودن آنان میباشد و هیچ کاری با نقش توطئهچین و دسیسهگر سیاستمداران ندارد. قبول معیارهای غربی جهت کارایی امور توسط امیر، باوجودی که در یک جامعهی محافظهکار اسلامی رشد یافته است، ممکن است افغانستان را به رهبر جهانی خاورمیانه مبدل سازد.