فلم «کابوس داروین»‌:‌ جهانی شدن عامل تباهی باشندگان جهیل ویکتوریا

کابوس داروین

بعد از سقوط اتحاد شوروی سابق و اقمارش، امریکا و متحدان غربی‌ آن بیش از هر زمان دیگر هیاهو راه انداخته، تبلیغات برپا کردند که بهترین و موفق‌ترین نوع نظام سیاسی دموکراسی‌های لیبرال و نظام اقتصادی «بازار آزاد» می‌باشد. ادعا بر این شد که ملت‌های جهان سوم هم باید با انتخاب این گزینه‌ها وارد «نظم نوین جهانی» گردند تا از گرسنگی، فقر و بی‌خانمانی نجات یابند. شعار جهانی‌شدن که در صدر همه این‌ها قرار داشت، پای ده‌ها شرکت فراملیتی را به سرزمین‌های افریقایی، آسیایی و امریکای لاتین باز کرد تا لجام‌گسیخته‌تر به غارت و چپاول این ملت‌ها دست زنند. در کنار این‌ها، حاکمان نظم نوین جهانی هر چندگاهی در زمینه «دستاورد»‌ها و «نمونه»های موفق، تبلیغات کرکننده به راه انداخته و از رشد اقتصادی و بالارفتن درآمد سرانه بعضی از کشورهای «در حال توسعه» حرف می‌زنند.

در این میان تعدادی از رهبران فاسد، جنایت‌کار و دیکتاتور این کشورها مثل سوهارتو، فردینا مارکوس، حسنی مبارک، زین‌العابدین بن علی وغیره به‌عنوان قهرمانان جار زده می‌شوند که توانستند شیوه‌هایی را در پیش گیرند تا ملت‌های شان به «توسعه»‌ و «رفاه» دست یابند. نهادهای بین‌المللی مثل «بانک جهانی»، «صندوق بین‌المللی پول» و «سازمان ملل» این ادعاها را با دادن آمار فریبنده به کرسی واقعیت می‌نشانند. اما شاید کمتر کسی در کشورهای پیشرفته دنیا بداند که توسعه و رفاه در اکثر این مناطق از دو چهره برخوردار بوده‌است، جهانی شدن و بازار آزاد، توسعه و رفاه را برای قشر اندکی از ساکنان کشورهای جهان سوم، آنانی که در راس قدرت اند به ارمغان آورده و سودهای هنگفتی را نصیب شرکت‌های فراملیتی نموده‌است، لیکن اکثریت قاطع مردمان این کشورها سهم شان از این روند جز فقر مدهش، سیه‌روزی وحشتناک و فاجعه محیط زیست چیز دیگری نبوده‌است.

«اقلیت صاحب قدرت اقتصادی در همکاری و هماهنگی با قدرت سیاسی در سطح جهان با تقلب و فریب‌کاری در شیوه مدیریت امور اقتصادی، دموکراسی را تضعیف کرده و شرایطی را به وجود آورده که امروزه ثروت ۸۵ نفر از ثروتمندترین افراد، با دارایی ۵۰ درصد (سه ونیم میلیارد نفر) از جمعیت جهان برابر است.»
موسسه آکسفام، ٢٠ جنوری ٢٠١٤

در بین صدها داستان غم‌انگیز جهانی‌شدن در چهار گوشه جهان، یکی هم قصه مردمان اطراف جهیل ویکتوریا در کشور تانزانیا می‌باشد که هربرت ساوپر (Hubert Sauper) فلمساز اتریشی در فلم «کابوس داروین»‌ ( Darwin’s Nightmare) به زیباترین صورت، این نازیباترین واقعیت عصر ما را به تصویر کشیده‌است.

فلم «کابوس داروین»‌ محصول سال ۲۰۰۴، چندین جایزه معتبر بین‌المللی را از آن خود کرد و نامزد جایزه اسکار هم بود. جهیل ویکتوریا که بزرگترین جهیل در افریقاست، گفته می‌شود که خاستگاه اولیه نسل بشر بوده و امروز سرسبزترین و زیباترین حیات وحش را در خود جا داده‌است. در یکی از سال‌های دهه شصت میلادی تخم ماهی‌ خاردار نیل به این جهیل جهت نسل‌گیری اضافه شد که آن را به‌عنوان یک دستاورد علمی تبلیغ کردند. ماهی‌ خاردار نیل به سرعت در این دریاچه رشد کرد و تمامی ماهیان بومی جهیل ویکتوریا را شکار نموده، نسل آن‌ها را به‌سوی انقراض سوق داد. به زودی رستورانت‌های مجلل کشورهای اروپایی، به‌خاطر گوشت فراوان و خوشمزه این ماهی، به طلب‌گاران و خریداران همیشگی آن تبدیل شدند. همین بود که شرکت‌های بین‌المللی تولید گوشت ماهی به این منطقه سرازیر شدند تا از این خوان سود بزرگی دستگیر شان گردد.

هربرت ساوپر در مصاحبه‌ای با کمسیون فلم آسترالیا گفته است که ایده ساختن فلم «کابوس داروین» در سال ۱۹۹۷ زمانی که در حال ساختن فلم مستند دیگری در مورد زندگی پناهجویان روندایی بود، برایش دست داد، زیرا وی در آن زمان به یک واقعیت تکاندهنده پی برد.

صحنه فلم مستند کابوس داروین
فلم مستند «کابوس داروین»‌ نشان می‌دهد که اسکلیت‌های کرم‌زده‌ ماهی‌های گرانبها نصیب باشندگان قریه‌های نزدیک جهیل ویکتوریا می‌شود.

هربرت ساوپر شاهد حضور دو طیاره غول‌پیکر مملو از غذا در میدان‌هوایی‌ای که در نزدیکی جهیل ویکتوریا قرار دارد، بود؛ یکی از این طیاره‌های باربری که در جوار کمپ مهاجران ملل متحد موقعیت داشت، ۴۵ تن نخود زرد را از ایالات متحده امریکا برای مهاجران انتقال داده بود، طیاره دومی حاوی ۵۰ تن ماهی تازه به سمت اتحادیه اروپا آماده پرواز می‌شد. در همین جریان ساوپر با پیلوت روسی آشنا می‌شود و وی افشا می‌کند که طیاره‌های باربری که برای مهاجران مواد خوراکه می‌آورند، برای گروه‌های درگیر اسلحه هم انتقال می‌دهند که توسط آن همین مهاجران هدف قرار می‌گیرند.

در فلم «کابوس داروین» صحنه‌های وحشتناکی روی پرده می‌آیند که قلب انسان را پردرد می‌سازند. کودکان خیابانی به مشکل ‌می‌توانند شکم شان را سیر کنند و راهی ندارند جز پناه‌بردن به دخانیات تا به‌وسیله آن حداقل برای چند لحظه‌ای هم که شده بدبختی‌های شان را فراموش کنند. روسپیگری و شیوع بیماری ایدز از دیگر مسایلی‌ست که جهانی‌شدن برای این مردمان به ارمغان آورده‌است. زنان و دختران جوان روسپی در ازای پول ناچیز به پیلوتان، تخنیکران، ماهیگیران و دیگر کارمندان خارجی شرکت‌های تولید گوشت ماهی، تن‌فروشی می‌کنند. یکی از مصاحبه‌شوندگان می‌گوید که بین شش ماه ۴۵ تا ۵۰ ماهیگیر که به ایدز مبتلا بودند، جان خود را از دست دادند و زنان و کودکان شان به سیل تن‌فروشان منطقه پیوستند.

کابوس داروین

نماینده اتحادیه اروپا طی سفری به این منطقه جهت بررسی کار شرکت‌های تولید گوشت ماهی از موفقیت‌ها حرف می‌زند و اعتراف می‌کند که کشورهای اتحادیه اروپا بزرگترین واردکنندگان ماهی جهیل ویکتوریا اند. در‌حالی‌که وی با شادمانی می‌گوید که شرکت‌ها به بهترین شکل آن بهداشت را مراعات می‌کنند و وضع بهداشت در این کارخانه‌ها در سطح اروپاست، اما در عمل کودکان تانزانیایی در عین جویی که سگان خود را شستشو می‌کنند، آب آشامیدنی برداشت می‌کنند. هیچ نشانی از مکتب، شفاخانه و دیگر نمادهای زندگی مدرن و انسانی در این منطقه دیده نمی‌شود، گویی انسان هنوز در همان چند میلیون سال قبل، آغاز پیدایش خود قرار دارد که فقط برای سیرکردن شکم شب و روز تلاش می‌کند. گوشت ماهی خاردار نیل جهیل ویکتوریا در کارخانه‌هایی که در نزدیکی جهیل واقع اند، جدا شده و آماده ارسال به اروپا می‌گردد، سر و اسکلیت‌های کرم‌زده با موترها به دهکده‌های اطراف انتقال داده می‌شود و این غذای اصلی ساکنان این منطقه است.

اکثر پیلوتان و طیاره‌هایی که برای انتقال ماهی می‌آیند، روسی اند. پیلوتان نظامی که در جنگ افغانستان شرکت کردند و پس از فروپاشی شوروی با کم‌ترین مزد در خدمت شرکت‌های بین‌المللی قرار گرفتند. تعدادی از این پیلوتان می‌گویند که طیاره‌های حامل شان از اروپا و امریکا صندوق‌های بزرگ را انتقال می‌دهند اما آنان از محتویات آن اطلاع ندارند و علاقه هم ندارند که بدانند. یکی از پیلوتان بالاخره به ساوپر می‌گوید:

«من دو پرواز از اروپا به انگولا داشتم، هدف ما مهم بود. محموله‌های بزرگ به مانند تانک بود، آن‌ها را به انگولا انتقال دادم، فکر کنم شرکت من آن‌ها را گذاشته بود و بعدا رفتم به جانسبورگ، از آنجا انگور گرفته دوباره به اروپا رفتیم. دوستانم برایم گفتند که کودکان انگولایی در روزهای کریسمس اسلحه و کودک اروپایی انگور به دست آورند.»

ریچارد ماگمبا (Richard Magmba)، ژورنالیست افریقایی درمورد تجارت اسلحه به این قاره توسط شرکت‌های اروپایی با طیاره‌های باربری که ماهی جهیل ویکتوریا را انتقال می‌دهند، در روزنامه‌ها مطلبی نوشت، وی می‌نویسد:‌

«امروز طیاره‌هایی که به این جا می‌آیند، دو دلیل دارد. این‌ها با پروازهای مستقیم نمی‌آیند، این‌ها از کشورهای غربی و اروپایی با محموله‌ها می‌آیند. اکثر این محموله‌ها اسلحه می‌باشد که مستقیما وارد مناطق جنگی مانند کنگو، لایبریا، سودان وغیره جاها می‌شوند. بعد از این که اسلحه را به افریقا انتقال دادند، ماهی را از اینجا می‌برند، این سود دو جانبه برای این طیاره‌های باربری دارد.»

کابوس داروین
پوستر فلم مستند «کابوس داروین»
این مستند را از طریق شبکه تورنت از اینجا دونلود کرده می‌توانید.

جنگ‌هایی که در کشورهای مختلف افریقایی جریان دارند، خونین‌ترین برخوردها بعد از جنگ جهانی دوم بوده‌اند. یک سروی نشان می‌دهد که تعداد قربانیان جنگ کنگو در یک روز مساوی به تعداد قربانیان حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۱۱ ‌می‌باشد. کشورهای غربی و نهادهای بین‌المللی اکثرا جنگ‌های واقع شده در افریقا را «جنگ‌های قبیلوی»‌ جلوه می‌دهند، اما واقعیت این است که اکثر این برخوردها نتیجه دست‌اندازی‌ کشورهای امپریالیستی جهت به دست‌آوردن منابع طبیعی قاره افریقا است.

گمان بر این است کشورهایی که سرشار از منابع طبیعی اند باید ثروتمندترین و توسعه‌یافته‌ترین‌ها باشند، اما حقیقت دنیای «مدرن»‌ و «جهانی‌شده»‌ی ما چیز دیگریست. قرار تحقیقات نهادهای امریکایی افغانستان دارای ‌ذخایر دست‌نخورده و «قبلا ناشناخته» مواد معدنی به ارزش یک تریلیون دالر می‌باشد، در حالی که یکی از فقیرترین کشورهای دنیا است. یکی از دلایل عمده جنگ و بی‌خانمانی ما هم همین است، حضور ده‌ها قدرت غربی در کشور ما نه به خاطر جنگ با تروریزم، تامین امنیت و رفاه برای افغان‌هاست، بلکه چشم طمع امپریالیست‌های غربی به این همه منابع است که برای چپاول آن اینجا را با چنگ و دندان حفظ خواهند کرد.

در افغانستان نگونبخت ما سیزده سال می‌شود که امریکا و متحدانش سیاست جهانی‌سازی را عملی می‌سازند. به نظر می‌رسد که سهم افغانستان در این آشفته‌بازار، تولید وسیع مواد مخدر است که بعد از اسلحه و نفت بیشترین سود را نصیب شرکت‌های فراملیتی می‌سازد، ولی در مقابل میلیون‌ها هموطن ما را به مرگ تدریجی و سیه‌روزی سوق می‌دهد. کشوری که شکار این سیاست شد، روی امنیت، خوشبختی و پیشرفت را هرگز نخواهد چشید مگر این که مردمش متحد شده، خارجی‌های چپاولگر را از خاک شان بیرون رانده، خود زمان امور را به دست گیرند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 111 نفر