نمونه‌هایی از چپاول طالبان در شکردره

مکتب به آتش کشیده توسط طالبان
طالبان در ۲۹ اسد ۱۳۹۸ «مکتب دخترانه بویه‌زار ناصری» را در ولسوالی شکردره کابل به آتش کشیدند.

مصور شخص فاسد و مفلوک معلوم‌الحال بود که بنابر روابط نزدیک با طالبان در این اواخر به صفت مدیر معیوبین و معلولین ولسوالی شکردره مقرر گردیده است. مصور هم مانند سایر سران طالب به محض رسیدن به چوکی دست به چور و چپاول زده از مواد خوراکی کمک‌شده گرفته تا قلم و کتابچه اطفال یتیم و بی‌سرپرست هم به جیب خود ریخته است.

نورمحمد (نام مستعار) باشنده ولسوالی شکردره می‌گوید:

«چندی قبل یکی از موسسات از طریق مدیریت معیوبین و معلولین ولسوالی شکردره به اطفال یتیم و بی‌سرپرست کتاب، کتابچه، بکس مکتب و سه هزار افغانی کمک نموده بود. مدیر مصور که شخص فاسد و چپاولگر است و می‌خواست که از این پول و مواد کمک‌شده به خود بزند، مواد کمکی را از موسسه گرفته و به آنان گفته بود که ما در حضور یک هیئت دولتی آن را تقسیم می‌کنیم. به مجردی که افراد موسسه رفته بودند، مصور به یک تن از اقارب خود احوال داد که اطفال قریه را جمع کند و با خود به ولسوالی بیاورد. او هم اطفال بی‌بضاعت و نادار را از قریه ناصری جمع می‌کند و تا مرکز ولسوالی که راه بسیار طولانی است با پای پیاده می‌برد. بخاطر گرفتن عکس و فلم، مواد کمکی را به آنان توزیع می‌کند و در ختم پول و کتابچه و بکس مکتب را از آنان جمع می‌کند و تنها به چند طفل که پدر شان به‌اصطلاح آدم‌های جنجالی بودند، تنها بکس یا کتابچه می‌دهد و دوباره آنان را پای پیاده به خانه‌های شان روان می‌کند.»

از چندی بدینسو یکی از نهادها بخاطر «شفافیت»!!! قبل از توزیع مواد خوارکی به فامیل‌های نیازمند آنان را بایومتریک کرده و بعد به آنان کمک می‌کند. مصور که در حرص و چور شهره است اینبار نیز مسوولیت توزیع مواد به او سپرده شده بود. وی از هر فامیل دو تن یک رییس فامیل و یک معاون را بایومتریک نموده بود. جالب این بود که طبق «قانون» مصور خان، معاون باید پسر یا از نزدیکان همان فامیل نباشد. وی شش هزار تن را (یک رییس و یک معاون) بایومتریک کرده از نهاد کمک‌رسان هم به نام و مشخصات شش هزار تن کمک گرفته بود ولی در روز توزیع به سه هزار تن مواد توزیع نموده بود و سه هزار بسته کمکی را بین خود و همکاران دزدش تقسیم کرده بود.

با آنکه قبل از حاکمیت طالبان حکومت کرزی-غنی با ساختن مساجد و مدارس از لحاظ فکری و عملی افغانستان را به مرکز تروریزم تبدیل کرده بود ولی با حاکمیت طالبان این روند سریعتر شد و مدارس که در پاکستان بودند به افغانستان منتقل شدند که یکی از آن‌ها در ولسوالی شکردره فعالیت خود را آغاز می‌کند.

عبدل (نام مستعار) باشنده ولسوالی شکردره می‌گوید:

«مردم قریه ما که از فروش محصولات انگور امرار معاش می‌کنند و دیگر هیچ نوع درآمد ندارند، زندگی بسیار فقیرانه دارند و در خانه‌های گِلی زندگی می‌کنند ولی در همین قریه یک مدرسه بزرگ در چهار جریب زمین به شکل عصری اعمار شده بود، حالا زمین‌های اطراف این مدرسه نیز از سوی پسران انور دنگر به زور پول استملاک می‌شوند که ساحه مدرسه را بزرگتر بسازند.»

به گفته عبدل، حدود چهار جریب زمین حاصلخیز مردم را خریدند و قرار است تعمیر جدید در آن اعمار کنند. او می‌افزاید:

«همین مدرسه موجود هم نظر به نفوس قریه ما کلان بود ولی حالا مردم تبصره می‌کنند که قرار است طالبانی که از پاکستان آمده در اینجا جابجا شوند و ما از این ناحیه به تشویش هستیم. پسران انور دنگر زمین ما را که تاک‌های خوب در آن داشتیم و حاصل فراوان از آن جمع می‌کردیم به زور خریدند. گرچه ما زیاد مقاومت کردیم ولی نتیجه نداد چون آنان هم پول دارند هم زور و هم حاکمان منطقه هستند.»

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 134 نفر