چشمدید یک تن از بازماندگان قیام ۲۴ حوت هرات

قیام ۲۴ حوت هرات

به‌مناسبت سی و ششمین سالگرد قیام ۲۴ حوت هرات، به سراغ بصیر احمد رفتم. دهقانی که پنجاه و چهارمین سال عمرش را درمیان انبوهی از خاطرات تلخ، فقر و بی‌کاری سپری نموده‌است. بصیر احمد، باشنده قریه «امام شش نور» ولسوالی انجیل هرات است. او در هنگام قیام، تحصیل‌اش را رها کرده و به جمع قیام‌کنندگان می‌پیوندد. وی چشمدیدش را این گونه بیان می‌دارد:

در هنگام قیام، در صنف دهم «لیسه جامع» شهر هرات درس می‌خواندم. زمانی که خبر قیام باشندگان هرات علیه رژیم دست‌نشانده خلقی‌ها به قریه ما رسید، من هم یکجا با مردم قریه‌ام به جمع قیام‌کنندگان پیوستم. مردم به‌سوی شهر هجوم آوردند. ما هم تصمیم گرفتیم که با آنان ملحق شویم و بدون تاخیر به سمت شهر روان شدیم. وقتی به ایستگاه سپین در نزدیکی قومندانی هرات رسیدیم، با چندین قیام‌کننده‌ای که روی بام‌ها سنگر گرفته بودند، برخوردیم. هرچند به ما هشدار دادند که پیش نرویم ولی ما نافهمیده به جلو رفتیم، بی‌خبر از آن که دشمن در کمین است. تانکی که در صحنه حضور داشت، به‌سوی ما دور خورد و با داشکه آغاز به آتش کرد، که منجر به قتل چندین تن از اهالی قریه ما شد. متباقی در دروازه کاروان‌سرا پنهان شدیم. تعداد ما به بیش از چهار صد تن می‌رسید ولی فقط دو میل تفنگ (یک امبرلیس و یک تک‌تیر) در اختیار داشتیم.

قیام ۲۴ حوت هرات
مراسم تشیع جنازه دو تن از شهیدان قیام ۲۴ حوت هرات. (عکس از: «انجمن اجتماعی دادخواهان افغان»)

قیام ۲۴ حوت، خیزش همگانی و خودجوش بود. اگرچه، رژیم خلق و پرچم قیام‌کنندگان را عوامل ایران و پاکستان قلمداد می‌کردند و از سوی دیگر امروز تنظیم‌های هفت‌گانه و هشت‌گانه بی‌شرمانه قیام را به پای خود ختم می‌کنند، اما حقیقت این است که قیام ۲۴ حوت کاملا یک حرکت مردمی بود. این قیام، واکنش توده‌های مردم برضد جنایات رژیم خلق و پرچم بود که در نخستین روزهای به قدرت‌رسیدن شان، دست به دستگیری و ناپدیدکردن هزاران انسان بی‌گناه زیر نام «اشرار» و «ضدانقلاب» زدند؛ نه سازماندهی تنظیم‌ها. چون ظهور کوتاه شان به آنان این اجازه نمی‌داد که درمیان مردم آنقدر نفوذ کرده باشند و قیامی به چنین گستردگی را ترتیب دهند.

ابتدا، قیام از قریه «سلمی» ولسوالی پشتون زرغون هرات آغاز شد. رژیم با توسل به زور، زنان را زیر نام کورس‌های سوادآموزی از خانه شان بیرون می‌کردند ولی مردم قریه که از ماهیت کثیف رژیم آگاهی داشتند، هرگز حاضر نبودند که زنان شان ولو که کسب علم هم باشد، به چنین دری قدم بگذارند. بناً اهالی قریه بر ولسوالی حمله‌ور شدند. رژیم تعدادی از آنان را شهید کرد و سپس به دستگیری قیام‌کنند‌گان و متنفذین منطقه پرداخت. پس از آن، آوازه این خیزش ابتدایی به مناطق دیگر هرات نیز رسید و این بار باشندگان ولسوالی‌های گذره و انجیل با معترضان همنوا شدند.

توده‌های فقیر با چوب، بیل و تبر حرکت نموده و چندین دفتر پولیس را تصرف کردند و مقدار سلاح به دست مردم رسید. تعداد دقیق قیام‌کنند‌گان معلوم نیست ولی با در نظرداشت قریه‌های که من شاهد حرکت مردم در آن‌ها بودم، می‌توان گفت که ۸۰٪ سنین هفده و هژده تا هفتاد سال در این قیام شرکت جسته بودند. در آن روزها همه شاهد توفان خشم مردم بودیم. داستان‌هایی که تا آن زمان در کتاب‌های تاریخ درمورد شان خوانده بودم، این بار خودم بخشی از آن بودم. متاسفانه که این قیام، گروه رهبری‌کننده‌ای در راس خود نداشت تا رهبری خیزش را به عهده گیرد، تقسیم وظایف نموده و از جمله به زخمی‌ها و شهدا رسیدگی گردد. شاید یکی از علل شکست زودهنگام قیام هم در کنار سرکوب بی‌رحمانه رژیم، عدم رهبری واحد آن نیز شده می‌تواند.

در روزهای نخست، اکثریت اماکن دولتی به دست مردم افتاد و بعد نظامیان نیز به جمع قیام‌کنندگان پیوستند. اما رژیم به کمک حملات هوایی و تانک، با بی‌رحمی تمام به سرکوب قیام‌کنندگان پرداخت. یکی از صحنه‌های وحشیانه سرکوب قیام، در ۲۵ حوت در «تنده پل رنگینه» بود. اهالی قریه‌های در مسیر سرک امام شش نور ولسوالی انجیل جهت حمله به شهر به آنجا رسیده بودند، که در کمین خلقی‌های پنهان در تعمیر دو طبقه‌ای افتادند. جمعی از جوانان از راه بام‌ها خود را جهت یاری به مردم رسانند، ولی طیاره‌های بم‌افکن از راه رسیده و مردم را به خاک و خون یکسان کردند. آن روز، مردم تا شامگاهان جنازه‌ها را با کراچی دستی و موتر به قریه‌های شان انتقال می‌دادند.

رژیم نیروی کمکی از قندهار فرستاد و طیاره‌های روسی به بمبارد ادامه دادند. گروه ما تا شب مقاومت نمود و با آغاز شب به قریه‌های مختلف ولسوالی انجیل از جمله قریه نیسان عقب‌نشینی نمودیم. در عین حال، مردم ضربات محکم به نیروی‌های مدافع رژیم وارد نمودند. تانک‌های شان در دروازه قندهار و پای‌حصار به آتش کشیده شد و با چوب و چماق تعداد بی‌شمار افراد رژیم را نابود کردیم.

هرچند، قیام ۲۴ حوت ۲۴-۲۵ هزار کشته بر جا گذاشت و ظاهرا شکست خورد، اما سرآغاز مبارزه مردمی علیه اشغالگران روس و چاکران داخلی‌ شان بود. در آن جریان، گوش‌هایم صدمه دید و شنوایی‌ام کمتر شد ولی باوجود آن به یکی از جبهه‌های ضدروسی پیوستم. تا سقوط رژیم دست‌نشانده روس جنگیدم و بعد از آن سلاحم را کنار گذاشته و امروز مصروف دهقانی هستم.

تعدادی از جان‌باختگان قیام ۲۴ حوت هرات. (عکس از: «انجمن اجتماعی دادخواهان افغان»)
قیام ۲۴ حوت هرات
قیام ۲۴ حوت هرات

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 119 نفر