«طالبان معتدل» چال تازه کرزی برای تداوم قدرت
- رده: مقالات
- نویسنده: واحد منصوری
- منتشر شده در سه شنبه، 16 ثور 1393
کابل طی روزهای گذشته شاهد دو گردهمایی در دو بخش جداگانه این شهر بود. روز ٢٩ اپریل جهادیها تحت رهبری عبدالله و محقق در هوتل انترکانتیننتل گردهم آمدند و یک روز پس از آن حدود ٥٠٠ تن از اعضای گروه طالبان در مسجد عیدگاه کابل در نزدیکی غازی ستدیوم (کشتارگاه دوران طالبان) تجمع کردند. صدای تکبیر و ترانههای طالبی این گروه تا ارگ ریاست جمهوری میرسید.
هر دو تجمع مشابهتهای زیادی داشتند زیرا چانهزنی در مورد چگونگی قاپیدن قدرت و رسیدن به ارگ هدف اصلی هر دو گردهمایی بود.
عبدالله و محقق که به مناسبت هشت ثور آغاز جنایات تنظیمهای ستمکار در کابل صحبت میکردند به کرزی و کمیسیون انتخابات هشدار دادند که در صورت تقلب و دستکاری در انتخابات آرام نخواهند گرفت.
عبدالله در بخشی از سخنانش گفت:
«به مردم افغانستان وعده میدهیم که صدای ما خاموش نخواهد بود و از حق مردم انشاءالله دفاع میکنیم.»
محقق نیز از کرزی خواست تا در انتخابات مداخله نکند:
«کرزی باید در مرحله آخر ریاست جمهوری خود کشور را به سوی بحران سوق ندهد.»
فقط با گذشت هشت ساعت از این تهدیدها و هشدارها صدها ملا و چلی بچه زیر نام «شورای نجات افغانستان» در مسجد عیدگاه جمع شده و اعلام داشتند که در تلاش ساختار یک «حکومت مستقل اسلامی» هستند که در آن از مجاهدینی که در جنگهای داخلی دست داشتند دعوت نخواهد شد.
فردی به نام سید اکبر آغا از رهبران طالبان و پسر کاکای سیدطیب آغا سکرتر ملاعمر در این گردهمایی اعلام کرد که باید از اعمال غیراسلامی در حکومت کرزی جلوگیری شود و در آینده سیاسی افغانستان به آنانی که در جنگهای داخلی دست داشتند سهم داده نشود. هدف این رهبر طالبان گروههای جهادی «ائتلاف شمال» بود که در سالهای ١٣٧١ تا ١٣٧٥ کابل را به ویرانه مبدل کرده و در پنج سال حاکمیت طالبان از مخالفان اصلی این گروه به شمار میرفتند.
سران آدمکش طالبی که وحشت و جهالت دوران حاکمیت قرون وسطایی شان تا هنوز در ذهن ملت زنده است، یکبار دیگر توسط کرزی در یک معامله خاینانه بکار گرفته شده اند.
سید اکبر آغا، به جرم ربودن سه کارمند سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۴، به شانزده سال زندان محکوم شد. اما در سال ۲۰۱۰ از سوی حامد کرزی عفو و از زندان آزاد شد. او در زمان اقتدار طالبان رهبر گروه «جیشالمسلمین» (شاخهای از گروه طالبان) بود و همزمان به حیث قوماندان طالبان در ولایت وردک فعالیت داشت.
جهالتپیشههای دیگری هم در نشست طالبان در کابل حضور داشتند. ملا احمدزی فردی با ریش دراز و لنگی بزرگ و چپلیهای چرکین با همان قیافه وحشتناک طالبی پشت میز خطابه قرار گرفت و با دشنامهای غلیظ و بیرون از چوکات اخلاقی حضور زنان در ادارههای حکومت کرزی را فحاشی نامید و از حملات انتحاری و انفجارهای طالبان دفاع کرد.
او گفت:
«اگر مرمیهای طالبان و حملات آنها نمیبود حالا زنان بیشماری در ادارهها حضور داشتند و فحاشی به حدی میرسید که در کنار هر خانه یک سینما ایجاد میشد.»
این حرفها در حالی مطرح شد که امنیت این گردهمایی را پولیس افغانستان بر عهده داشت و بالون بزرگ امریکایی ها نیز از منطقه بالاحصار این گردهمایی را با کمرههای فلمبرداری تحت نظارت داشت.
کرزی با برنامهریزی دقیق ظاهرا به عبدالله و محقق و قانونی و دیگر جنایتکاران گروههای جهادی نشان داد که اگر دم تکان دهند با توسل به «برادران» طالبیاش حق شانرا خواهد داد. او یالکشالان طالب را بسان خارچشم این جنایتکاران از مهمانسراهای شخصیاش در کابل بیرون کشید و برای لحظهای طوری وانمود کرد که اگر تیم عبدالله از میل تفنگ حرف بزند و برای رسیدن به ارگ حکومت تحت ادارهاش را تهدید کند برادران ناراضش در کنار او ایستاده خواهند شد. کرزی با اتکایش به آدمکشان پلید طالبی یکبار دیگر ماهیت خود را برملا ساخت که با آنهمه حرفهای فریبنده در مورد «دموکراسی»، وقتی منافع شخصی خودش مورد تهدید قرار گیرد، حاضر است به خونخوارترین و ضددموکراتیکترین عناصر و گروهها تکیه نماید.
«شورای کویته» که متشکل از رهبران فراری طالبان در شهر کویته پاکستان است اخیرا تغییراتی را در سطح رهبری خویش آورده است. بر اساس سندی که از سوی اداره امنیت ملی افغانستان به خبرنگاران رسیده گفته شده است که سازمان استخبارت پاکستان «آی.اس.آی» طالبان را به سه بخش تقسیم کرده است:
«دسته اول متشکل از طیب آغا، حافظ مجید، امیر خان حقانی، ملا محمد عیسی، خادم عبدالروف، ضیا آغا و تورک آغا بوده که از مولوی عبدالقیوم ذاکر رئیس شورای نظامی طالبان که اخیرا از این سمت برکنار شده حمایت مینمایند.
دسته دوم: متشکل از ملاگل آغا، ملا ثانی، مولوی لالی، ملا ابراهیم مشهور به «صدر» و مولوی عبدالحکیم میباشند که از اختر محمد منصور حمایت و برعلیه عبدالقیوم ذاکر میباشند.
دسته سوم: متشکل از ملاحسن رحمانی، ملا عبدالرزاق، سراجالدین حقانی، امیرخان متقی که برخلاف دسته اول و دوم میباشند.»
همچنان بربنیاد این سند:
«بتاریخ ٩ ثور ١٣٩٣ ساعت ٧:٠٠ شام جلسهیی در منطقه گنج بای پاس شهر کویته پاکستان با اشتراک ملاعبدالمنان هوتک برادر ملا عمر، ملا اختر محمد منصور، ملاگل آغا و سازمان استخبارات آیاسآی پاکستان تدویر گردیده بود که در آن ملا عبدالمنان هوتک و یا ملا ابراهیم مشهور به «صدر» را به عوض ملا عبدالقیوم ذاکر به حیث معاون شورای رهبری و مسؤول نظامی شورای تحریک طالبان تعیین نمودهاند، ولی طرفداران عبدالقیوم ذاکر مخالفت خویش را اعلام نمودند.»
برجسته ساختن نقش طالبان و مساعد ساختن شرایط به نفع این گروه در کابل دقیقا زمانی صورت میگیرد که تیم عبدالله در کشمکشهای «نمایش انتخاباتی» خود را برنده میدان میانگارد.
سید اکبر آغا و ملا احمدزی دوتن از جهالتپیشگان طالبی که در نمایش تازه به نفع کرزی وارد محرکه شده اند.
یونس قانونی به عنوان نماینده جنگسالاران در ارگ کمین گرفته و عبدالله و عطا و محقق و محمدخان در کنار عبدالله اکت معاونیت ریاست جمهوری میکنند و خواب مشاوریت و وزیر ارشد را میبینند. بیخبر از اینکه کرزی هنوز حاضر نیست کوچش را از ارگ بیرون و از لقمههای چربی که طی سیزده سال او و خانوادهاش را از هوتلچیهای معمولی به میلیونرهای کشور بدل نمود دست بشوید.
از رویاوریی این دو گروه جنایتکاران جهادیـ طالبی بر میآید که تیم حاکم در ارگ تلاش دارد «آب گلآلود کرده ماهی بگیرند». کرزی و حواریونش میکوشند وضعیت را به وخامت بکشانند و زمینه را برای ادامه یک حکومت مصلحتی و ائتلافی متشکل از تمامی قاتلان و جنایتکاران مساعد کنند. حکومتی که در آن هم سرمایههای بادآورده خانواده کرزی حفظ باشد و هم ادامه قدرت سیاسی جنایتکاران جنگی و مافیای مواد مخدر برای یک دهه دیگر تضمین گردد. زد و بندهای پس پرده این روزها یکبار دیگر ثابت میسازد که «انتخابات» فقط نمایشی بود برای مشروعیت بخشیدن به دولتی به مراتب فاسدتری که بزودی رویکار میآید در حالی که رای مردم هیچ نقشی در آن نداشته و نخواهد داشت.
هر دو بازی و در کل نقشه کرزی برای آینده مستقیما با حمایت امریکا طرحریزی شده و سفارت امریکا در کابل به طور مساویانه برای طرفین امکانات مالی و تخنیکی مساعد کرده است. برای امریکا اساسی نیست از میان نوکرانش چه کسی جانشین کرزی میشود، مهم این است که این شخص حامی منافع امریکا بوده و برای برآورده شدن برنامههای امریکا در کشور جانفشانی نماید. برای رسیدن به این هدف امریکا حاضر است هم جنایتکاران جهادی را در آغوش بگیرد و هم طالبان وحشی را ناز و نوازش بدهد.