دیکتاتور بنیادگرای ترکیه در چندقدمی نابودی
- رده: مقالات
- نویسنده: واحد منصوری
- منتشر شده در جمعه، 02 جوزا 1393
یوسف یرکل مشاور رجب طیب اردوغان، صدراعظم ترکیه، با لگدکاری یک معترض در منطقه «سوما» در شهر «مانیسا»، خشم مردم و کارگران را برانگیخت. این معترض اردوغان را دزد و قاتل خوانده به سمت موتر حامل وی حمله کرده بود. این لگد به سان دسته گلی از سوی حکومت اخوانی اردوغان تلقی شد که در پای تابوت قربانیان حادثه انفجار معدن گذاشتهاست. در پی این حرکت، هزاران کارگر و فعالان سازمانهای مدنی و احزاب چپی به سرکها ریختند و علیه دیکتاتوری ترکیه شعار دادند.
روزنامه ترکیزبان «ملیت» در سرمقاله ١٨ می ٢٠١٤ خود نوشت:
«بیتردید معترضانی را که دلهای آنان داغدار است، میتوان با رفتارهای ملایم آرام کرد. اما متاسفانه نه تنها در شهر سوما بلکه در دیگر شهرهای ترکیه نیز نیروهای پلیس برای پایاندادن به تظاهراتی که به منظور همبستگی با بازماندگان قربانیان معدن زغال سنگ سوما برگزار شده بود، از موترهای مقابله با ناآرامیهای اجتماعی و آبپاش استفاده نمودند و معترضان را در جادهها لت و کوب کردند.»
پس از انفجار معدن در شهر سوما، رجب طیب اردوغان در جریان دیدارش از محل حادثه، مرگ ۲۸۲ معدنچی را یک امر «عادی» خواند که باعث خشم باشندگان سوما گردید و همه با فریاد او را قاتل و دزد خطاب کردند. افراد امنیتی اردوغان از ترس حمله باشندگان، او را به مغازه نزدیک انتقال دادند. به گفته شاهدان عینی، در این جریان معترضی به موتر اردوغان حملهور شد و سه یا چهار لگد حواله این موتر نمود. با وجودی که نیروهای ویژه امنیتی این معترض را از پا درآوردند و دیگر تهدیدی به شمار نمیرفت، یوسف یرکل از موتر پایین و با لگد به جان این معترض افتاد.
به دنبال انفجار در معدن ذغال سنگ در شهر سوما و برخورد خشن پولیس و حکومت ترکیه با اعتراضکنندگان، یکبار دیگر موجی از تظاهرات خشماگین سراسر ترکیه را فرا گرفت. اتحادیههای کارگری این کشور، یک روز اعتصاب عمومی اعلام کردند و در شهرهای مختلف دست به تجمع و راهپیمایی زدند. صدها هزار کارگر با سردادن شعارهایی علیه دولت انقره و حزب حاکم «عدالت و توسعه» به جادهها ریختند و دفتر این حزب را مورد حمله قرار دادند. آنان همچنین شیشههای دفاتر آن را با پرتاب سنگ شکسته و وسایلش را بیرون انداختند.
همچنان دامنه اعتراضهای اتحادیههای مختلف کارگری، اتحادیههای محصلان و دیگر تشکلهای مترقی به استانبول، انقره، ازمیر و دیگر شهرهای ترکیه گسترش یافت. پولیس ضدشورش هم طبق روال همیشگیاش، با گاز اشکآور و موترهای آبپاش به تظاهرکنندگان حملهور شد.
دولت اردوغان یکی از خشنترین دولتهای جهان، علیرغم تندرویهای اسلامی و روابط نزدیک با گروههای تروریستی سوریه و ایران مورد حمایت جدی امریکا، بریتانیا و برخی کشورهای دیگر غربی است. این دولت در سرکوب جنبشهای کارگری نقش اساسی داشته و تلاش گستردهای کرده تا از نقش و تاثیرگذاری اتحادیههای کارگری بکاهد. ماههاست که به تعقیب جنبش «پارک گزی» و افشای فساد گسترده مالی، موجی از خیزشهای مردمی سراسر ترکیه را فراگرفته مردم و مخالفان حکومت در پارلمان خواستار استعفای اردوغان اند. اما از آنجایی که قوه اجراییه و اکثریت کرسیهای پارلمان در دست حزب حاکم قرار دارند، هیچ حرکتی برای مجازات مشاور اردوغان و یا هم برکناری اردوغان برداشته نشدهاست. حزب «عدالت و توسعه» که خواهان «اسلامی»کردن ساختار قدرت سیاسی و کل جامعه در ترکیه بوده، در سال ٢٠٠٢ با پشتیبانی همهجانبه امریکا و شرکایش در اتحادیه اروپا به قدرت رسید و تا حال با زورگویی و اعمال فاشیزم علیه دگراندیشان به قدرت چسبیدهاست.
با وجودی که دولت ترکیه خود را دموکراتترین دولت جهان قلمداد میکند اما معترضان و مخالفانش را به بدترین شیوه ممکن سرکوب مینماید.
با کشتهشدن حدود ٣٠٠ کارگر در معدن ذغال سنگ «سوما» و سرکوب شدید معترضان، جهان همچنان خاموش ماند و رهبران حامی نظامهای دیکتاتوری و سرمایهداری در اروپا و امریکا به ابراز تسلیت به خانوادههای قربانیان اکتفا کردند. رسانههای محلی ترکیه که بیشتر تحت نفوذ حکومت این کشور قرار دارند و همچنان رسانههای جهانی کشورهای حامی ترکیه تلاش کردند تا شورشها و تظاهرات میلیونی در این کشور را ناچیز جلوه دهند و بر شرایط اختناق و سرکوب در این کشور پرده بیندازند.
مردم ترکیه با دولتی روبرو اند که هیچ تفاوتی در اعمال فاشیزم، فساد و زورگوی و به جیبزدن داراییهای عامه با حاکمان مستبد و بنیادگرای ایران ندارد. اما از آنجایی که ترکیه جز ماشین جنگی امریکا و ناتو در افغانستان است و حدود یکهزار نیروی مسلح در چوکات «آیساف» دارد، با هیچگونه تحریم و فشار جهانی مواجه نشدهاست. ترکیه زیر نام اسلام با ماسک ظاهرا «صلح و برادری» بیشترین پول را در برنامههای تبلیغاتی و کورکردن اذهان افغانها به مصرف میرساند و از این طریق آب به آسیاب امریکا میریزد. تهاجم فرهنگی و مذهبی ترکیه در افغانستان از طریق رسانههای حامی امریکا جنایت دیگری از این کشور است که به بحث جداگانه نیاز دارد. حزب «گلیم جم» دوستم از دستپروردههای آن کشور بوده از کمکهای مالی، تکنیکی و رسانهای دولت ترکیه برخوردار است.
اشرف دهقانی از انقلابیون نامآور ایران در شناخت از وضعیت کنونی جامعه ترکیه چنین نوشتهاست:
«افزایش نرخ بیکاری و در همان حال رشد تورم و از دستدادن ارزش لیر ترکیه و در نتیجه تشدید فقر و فلاکت و تبعات تأسفبار آن نظیر رشد فحشا، گدائی و رشد انواع تخلفها و ناامنیها در جامعه، نتیجه استثمار شدید نیروی کار و عملکردهای غارتگرانه بورژوازی وابسته این کشور میباشد. امروز درآمد بسیاری از مردم ترکیه روزانه دو دلار و یا حتی کمتر از آن است. حتی کارمندان دولت زندگیای در حد پائینتر از خط فقر دارند. بر طبق آمارهای منتشر شده، از هر چهار کودک در ترکیه یک کودک دچار سوءتغذیه است و براساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اجتماعی، ترکیه دارای بیشترین میزان مرگ و میر کودکان در بین کشورهای عضو این سازمان است. زاغهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ به همان گونه که ما در ایران شاهدیم در اینجا نیز وسیعاً وجود دارد. در چنین شرایطی در صد کمی از اقلیت جامعه از قِبَل اجرای پروژههای امپریالیستی در کشور به ثروتهای کلانی دست یافتهاند و اختلاف طبقاتی بسیار چشمگیر گشتهاست. همه این واقعیات زمینه اصلی خیزش اخیر در ترکیه میباشند.... اساساً باید توجه داشت که همین که یک مطالبه اجتماعی به چه سرعتی به شعارهائی با مضمون سیاسی تبدیل شد و چطور در همان آغاز اولین تجمعات تودهای، کار به درگیری خشونتبار بین مردم و پلیس انجامید، خود نشاندهنده شدت تضاد فیمابین تودههای ستمدیده ترکیه با حاکمیت و بیانگر شدت خشم آنان از وضع ظالمانه موجود است.»
اقارب کشتهشدگان انفجار معدن سوما
کارگران معدن ذغال سنگ سوما در ترکیه قربانی مناسبات استثمارگرانه در آن کشور هستند و تا زمانی که این سیستم حاکم است، این گونه حوادث ناشی از کار، نه اولین و نه آخرین آن خواهد بود. اما با توجه به شورشهای اخیر، قوتگرفتن احزاب و سازمانهای آزادیخواه و چپی و بیداری نسل جوان و روشنفکر مترقی، سرنگونی دیکتاتوری بنیادگرایی در انقره را میشود به سادگی پیشبینی کرد.