سرود «پوستر سرخ»، تعظیمی به پارتیزان‌های ضد نازیزم

پوستر سرخ

در ۱۹۴۴ سایه شوم نازیزم بر فراز اروپا در گردش بود. در فرانسه نیز دولت دست‌نشانده هیتلری از چهار سال (۱۹۴۰) بدینسو حکمروایی می‌کرد، اما از سوی دیگر مبارزات ضدهیتلری در سراسر قاره ادامه داشت. زنان و مردان سلاح برداشته و در گروه‌های پارتیزانی علیه این هیولا به‌خاطر نجات خاک شان می‌جنگیدند. آنان با استفاده از تاکتیک‌های مختلف مانند فلج نظام اقتصادی، نشر مخفی مواد ضدنازیزم، جمعاوری اطلاعات، سبوتاژ و مبارزات چریکی به دولت هیتلر و دیگر دولت‌های دست‌نشانده‌اش ضربه می‌زدند.

سرود «پوستر سرخ»، تعظیمی به پاتیزان‌های ضد نازیزم
پوستر سرخ (L'Affiche Rouge)

در این میان، گروه چریکی متشکل از بیشتر غیرفرانسوی‌ها تحت رهبری میساک مانوشیان (۱ سپتامبر ۱۹۰۶ – ۲۱ فبروری ۱۹۴۴؛ شاعر و مبارز فرانسوی ارمنی‌تبار)، مشهور به «گروه مانوشیان» در حوالی شهر پاریس می‌جنگید. مانوشیان که در اگست ۱۹۴۳ رهبری این گروه را به عهده گرفته بود، از اگست تا نوامبر همین سال در حدود ۳۰ حمله موفق بر هیتلری‌ها را به انجام رساند تا این که به تاریخ ۱۶ نوامبر ۱۹۴۳، بیست و سه تن (۸ لهستانی، ۵ ایتالویی، ۳ هنگری، ۲ ارمنی، ۱ اسپانیوی، ۳ فرانسوی و ۱ زن رومانی) اعضای این گروه توسط پولیس نظام پوشالی فرانسه دستگیر و پس از شکنجه به «پولیس ساحوی مخفی آلمان» تسلیم داده شدند. دولت آلمان بعد از یک محاکمه نمایشی در حضور رسانه‌ها و افراد سرشناس وابسته به دولت پوشالی وقت، آنان را با این هدف محکوم به اعدام نمود تا «رعب در دل رهگذران بیافرینند»، ولی قسمی که خود مانوشیان در نامه‌‌ای که در آخرین ساعات زندگی‌ به خانمش، مالینه، نوشته بود: «عدالت با گام‌های پیروز مان تحقق خواهد یافت» و این طور هم شد و به زودی نازیزم منهدم گردید. در فرجام به تاریخ ۲۱ فبروری ۱۹۴۴، ۲۲ عضو مرد گروه دستگیرشده مانوشیان در قلعه مونت-ویلاریان تیرباران شده و ۱ زن به نام اولگا بانکیچ (Oliga Bancic) که پیام‌رسان گروه بود، به اشتوتگارت – آلمان منتقل و با ضرب تبر سرش را از تنش جدا کردند.

فاشیست‌های هیتلری، سپس برای فرونشاندن خشم مردم فرانسه از تیرباران پارتیزان‌ها، پوستر تبلیغاتی‌ای را با تیراژ ۱۵۰۰۰ به رنگ سرخ و چاپ عکس‌ ۱۰ پارتیزان تیرباران‌شده به نشر رسانیدند تا مقاومت فرانسوی‌ها را بدنام ساخته و نشان دهند که توسط خارجی‌ها و یهودی‌ها رهبری می‌گردد. اما «گروه مانوشیان» در قلب مردم و تاریخ مبارزاتی فرانسه جاودانه شد.

از راست به چپ: لیو فری، لویی آراگون و میساک مانوشیان
از راست به چپ: لیو فری، لویی آراگون و میساک مانوشیان

لویی آراگون (Louis Aragon)، رمان‌نویس و شاعر انقلابی فرانسه که بعضی آثارش چون «نامه‌های تیرباران‌شده‌ها»، «هفته مقدس» و «یادگار شهیدان» به فارسی نیز ترجمه شده‌اند، در ۱۹۵۵ به‌مناسبت نامگذاری جاده‌ای به اسم این گروه، شعری را که مشهور به «پوستر سرخ» است، با اقتباس از بخشی‌ از نامه‌ی میساک مانوشیان در وصف ازخودگذری این قهرمانان سرود. در ۱۹۶۱، لیو فری (Léo Ferré)، خواننده و آهنگساز انقلابی فرانسه، آلبومی را که حاوی ۱۰ آهنگ است بر شعرهای لویی آراگون به نام «سروده‌های آراگون» به نشر سپرد. اولین آّهنگ این آلبم «پوستر سرخ»‌ است که امروز از شهکارهای موسیقی فرانسه به شمار می‌رود و بعدها توسط هنرمندان متعدد دیگر بازخوانی شد. حدید کدوری نیز این آهنگ ماندگار را بازخوانی نموده که در پایین ترجمه بخشی از نامه‌ی مورخ ۲۱ فبروری ۱۹۴۴ میساک مانوشیان و ترجمه شعر برای خوانندگان سایت همبستگی تقدیم است:

«ملینه عزیزم،

تا چند ساعت دیگر در این جهان نخواهم بود. ما در ساعت ۳ بعد از ظهر امروز تیرباران می‌شویم. این مانند حادثه‌ای است که در زندگیم رخ می‌دهد. باورم نمی‌شود، می‌دانم دیگر هرگز ترا نخواهم دید که برایت بنویسم؟ در‌حالی‌که حیرانم، اما همزمان همه چیز برایم بسیار روشن است.

من در ارتش آزاد‌ی‌بخش به‌عنوان پیش‌قراول پیوستم و در آستانه پیروزی و رسیدن به هدف، خود را فدا می‌کنم. خوشا به ‌حال کسانی که بعد از ما زنده خواهند بود و طعم آزادی و صلح فردا را می‌چشند.

در این لحظه مرگ، تاکید می‌کنم هیچ کینه‌ای نسبت به مردم آلمان ندارم و هرکس که شایسته هرچه بود، دریافت خواهد کرد.»

شما نه توقع جلال داشتید، نه اشک
                                 نه مرثیه و نیایش،
یازده سال گذشت،
                            آخ، چقدر زود گذشت
به چه سادگی سلاح برداشتید
مرگ، چشمان پارتیزان‌ها را خیره نمی‌کند.

دیوارهای شهر ما از چهره‌های تان آذین شده بود
تاریک و پرریش، پرموی و پرهیبت
چهره‌های خونین
                         و تلفظ نام تان دشوار
تا رعب در دل رهگذران بیافرینند.

به نظر نمی‌رسد کسی شما را فرانسوی بپندارد
تمام روز همه بی‌اعتنا از کنار شما می‌گذشتند
اما در اوقات ممنوعه،
انگشتان سرگرادنی روی عکس تان می‌نوشت:
                                 «برای فرانسه تیرباران شدند!»
و این دلتنگی فردا را دگرگون می‌کرد.

همه بی‌رنگی شبنم را در خود داشت
در فبروری در آخرین لحظات زندگی شما
وقتی یکی تان به آرامی گفت:
«تمنای خرسندی برای همه، برای بازماندگان همچنان،
زندگی را بدورد می‌گویم بدون تنفری در وجودم علیه مردم آلمان
دردا بدرود، شادیا بدرود
الوداع گل‌ها، الوداع زندگانی و روشنایی و باد.
ماری، خوش باش و گاهی هم در رویای من
منزلگه تو زیبایی‌هاست
وقتی همه‌چیز در "ایروان" به پایان می‌رسد.
کوهساران از نور آفتاب زمستان روشن خواهد شد.
چقدر زیباست طبیعت و قلبم می‌شکند
عدالت با گام‌های پیروز مان تحقق خواهد یافت
مالینه من، عشقم، بینوایم
به زندگی ادامه بده و کودکی به دنیا بیاور.»

بیست و سه تای شان در صفیر گلوله‌ها جان باختند
بیست و سه تن پیش از وقت قلب شان درهم شکست
بیست و سه تا خارجی اما برادران ما
بیست و سه تایی که تا حد مرگ به زندگی عشق می‌ورزیدند
بیست و سه تایی که در هنگام مرگ، غریو «فرانسه» کشیدند.

لویی آراگون، ۱۹۵۵




آهنگ «نمای سرخ» با زیرنویس فارسی که توسط گروه «کدور حدادی» بازخوانی شده است.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 358 نفر