پیشبینیهایی که به کرسی نشست
- رده: مقالات
- نویسنده: فرزاد
- منتشر شده در جمعه، 15 جوزا 1394
روزهاست که از گوشه و کنار افغانستان جز گزارش تشدید جنگ و بدامنی و پیشروی های تروریست های طالبی و داعشی، خبر خوشی به گوش نمیرسد. تمامی مردم افغانستان از موج بیثباتی و خونریزی اعتراض دارند. اخبار رسانههای افغانستان را امروز (۱۳ جوزای ۱۳۹۴ -۳ جون ۲۰۱۵) تعقیب میکردم که همه سخن از فاجعهبار بودن وضعیت افغانستان میدهند و اینکه این کشور شدیدتر از قبل به مرداب فساد و بیعدالتی و جنگ فرو میرود. درحالیکه سران حکومت پوپنکزده برای اشغال کرسیهای دالرزا هنوز کله شکنی دارند، اخبار جاری نشان میدهد آنگونه که قابل پیشبینی بود، حکومت وحشت ملی افغانستان را به سوی پرتگاه کشانیده است.
مشت نمونه خروار، سرخط امروز اخبار افغانستان از «طلوع» و «تلویزیون یک»:
۱. «پروژه جهانی عدالت گزارش سالانه اش را دربارۀ جایگاه کشورها از رهگذر حاکمیت قانون و داشتن نظام موثر عدلی پخش کرد و جایگاه افغانستان در حاکمیت قانون نسبت به سال پار سقوط کرده است. دراین گزارش افغانستان فاسد ترین کشور جهان نام برده شده است.»
۲. «یک گزارش کمیته مستقل مشترک نظارت و ارزیابی با فساد اداری نشان میدهد که در موجودیت یک گروه مافیایی در وزارت کار و امور اجتماعی سالانه به میلیارد ها افغانی از حقوق معلولین و معیوبین دزدی میشود. در همین حال بربنیاد یک گزارش دیگر این نهاد که درباره مقرری ها در وزارت امورخارجه به نشر رسیده است نشان میدهد که در حکومت گذشته و کنونی، بیشترین پوستها در وزارت امورخارجه به اساس روابط شخصی میان مقام های حکومتی، زورمندان و نمایندهگان پارلمان توزیع شده اند و شماری از افرادی که پوست های دیپلوماتیک این وزارت راه مییابند برابر با شرایط این پوست ها نیستند.»
۳. «زلمی زابلی، رییس کمسیون رسیدگی به شکایات مجلس سنا اسنادی ارائه کرد که نشان میدهد در وزارت دفاع ملی ماهانه ۳۴۰ هزار دالر زیر نام تامین امنیت ماینروبان به جیب زده میشود. او مدعی شد که این پول به جیب چند جنرال میرود.»
۴. «ادارۀ فدرال مبارزه با مواد مخدر روسیه هشدار میدهد که کشت و تولید مواد مخدر در افغانستان روبه افزایش است و پس از آن که ایتلاف جهانی به رهبری ایالات متحده درسال ۲۰۰۱ طالبان را سرنگون کرد، میزان این ماده کشنده تا به حال پنجاه برابر افزایش یافته است.»
۵. «آموزگاران کابل دست به اعتصاب زده اند. سه روز پیش این اعتصاب از لیسه حبیبیه آغاز شد و امروز دامنه این اعتصاب به چندین مکتب دیگر در کابل گسترش یافته است. این آموزگاران در اعتراض به عملی نشدن وعده های رییس جمهور به آموزگاران دست به اعتصاب زده اند. رییس جمهور در روز آغاز سال آموزشی به آموزگاران وعده سپرده بود که افزون بر امتیازهای دیگر تا شش ماه برای هر آموزگار یک نمره زمین توزیع خواهد شد کاری که تا کنون نشده است.»
۶. «یافته های یک نهاد مدنی بنام گروه تحقیق و دفاع از حقوق بشر که شصت معدن را در ولایت های مختلف بررسی کرده و از این معدن ها مستندسازی نیز کرده اند، نشان میدهند که حقوق اندک، نبود لباس های ایمنی، نبود وسایل هشدار دهنده در زمان خطر، نبود گروه نجات، نبود غذای سالم، نبود ترانسپورت منظم، وجود گرد و غبار بیش از حد در معادن، وجود گاز های سمی، کمبود اکسیجن، و زورگویی صاحبان کار، همه و همه وضعیت کارگران را در معادن فاجعه بار ساخته اند.»
۷. «به دنبال کشته شدن نه کارمند یک نهاد خیریه در ولسوالی زارع بلخ از سوی تفنگداران ناشناس، سازمان عفو بینالملل با نکوش این کشتار میگوید که حکومت افغانستان باید کارهای بیشتری را برای محافظت از کارمندان نهادهای امداد رسانی انجام دهد.»
۱۲ ثور ۱۳۹۳: یکی از شعارهای «حزب همبستگی افغانستان» در گردهماییای که در تقبیح روزهای شوم ۸ و ۷ ثور برگزار شده بود. اعضای حزب در این گردهمایی طی سخنرانیهای شان «انتخابات» را نمایشی خواندند و آنرا ادامه حاکمیت جنایتکاران زیر سایه اشغال دانستند.
اما با توجه به ماهیت ضدمردمی تیمهای عبدالله و غنی، این وضعیت تیره از قبل واضحا قابل پیشبینی بود. سایت «حزب همبستگی» به تاریخ ۲۱ سرطان ۱۳۹۳ قبل از رویکار آمدن دولت شاریده کنونی، در روزهایی که یک گله از بهاصطلاح روشنفکران چتلیخوار دو تیم مافیایی تلاش داشتند آنان را فرشته های نجات ملت تمثیل کنند، نتیجهگیریای کرده بود که به واقعیت پیوست:
«اما برای ناآگاهترین مردم افغانستان هم روشن گردیده که چه عبدالله به ارگ تاجپوشی شود و یا هم اشرف غنی، امریکا وضعیت را طوری برنامهریزی کرده که به زودی همه بگویند "خداوند کفنکش سابق را بیامرزد". هرکدام اینان برنده اعلان گردند، مسلم است که بازنده ملت است و فساد و بدبختی و فقر و سیهروزی و بیعدالتی بدتر از رژیم مافیایی کرزی ادامه خواهد یافت.»
در مقاله دیگری قبل از انتخابات مافیایی، در همین سایت:
«شاید چپن کرزی این بار روی شانههای اشرف غنی قرار گیرد و مسوولیت پیشبرد سیاستهای غرب در افغانستان از یک سرسپرده به سرسپرده دیگر منتقل گردد، اما ماهیت دستگاه حاکم هیچ تغییری نخواهد کرد و مردم ما کماکان زیر سنگ فساد، بدامنی، فقر و جنایت خرد خواهند شد. لیکن این مانور و نمایش سیاسی درس بزرگی به مردم افغانستان خواهد آموخت که به درستی فرق دموکراسی و "دالرکراسی" را تشخیص دهند.»
تشدید فساد و بیعدالتی نتیجه منطقی حاکمیت دستگاه مافیایی است. آنانی که برخورد علمی به گذشته داشته و این ستمکاران را نه از روی سخنرانیها و وعدههای عوامفریبانه شان بلکه از روی اعمال ننگین گذشته شان محک میزدند، هیچگاهی دچار خودفریبی نشده و قبل از رویکار آمدن شان، امروز را پیشبین بودند. بطور نمونه در مقالهای به تاریخ ۲۲ جوزای ۱۳۹۳ در سایت «حزب همبستگی» آمده است:
«نکته اصلی هم همین است که هیچ فرد جدید در بین هردو تیم وجود ندارد، همه اینان آزمودههایی اند که در سیزده سال گذشته پیچ و مهرههای فاسدترین دولت دنیا بودند. بناً به یقین دولت آینده خلاف دروغهای شاخدار دار و دستههای انتخاباتی اشرف غنی و عبدالله فاسدتر و بیکارهتر از دولت فعلی خواهد بود و شاهمهرههای فساد در آن کماکان نقش اساسی را بازی خواهند کرد.»
انتصابات خیلهخند، جنجالهای چندین ماهه بر سر نتایج آن، سرخمی های اینان در برابر جان کیری و نهایتا تحمیل حکومت ناقصالخلقه متشکل از فاسدان و شرارتپیشگان ضدملی بر ملت ما درسهاییست که باید از آن آموخت. متاسفانه معمولا در نبود یک نیروی مقتدر مردمی، حافظه تاریخی مردم درگیر بدبختیها کوتاه میباشد. اگر ملت درسهای لازم را از این همه جریانات نگیرد، در آینده باربار بازهم در دام نیرنگهای غداران ملی و چاکران بیگانه اسیر خواهد ماند.
ملتی که از سرگذشت های تاریخیاش نیاموزد، محکوم به تکرار همیشگی آن خواهد بود.