رهبران جهادی در مکه و مدینه قسم خوردند ولی یکشبه آن را شکستند
- رده: از صفحات تاریخ ما
- نویسنده: نوید نابدل
- منتشر شده در پنج شنبه، 07 ثور 1396
رهبران تنظیمهای جنایتپیشه، تاریخچه طولانی در بستن پیمان برای صلح و شکستن یکشبه آن دارند. در طول جنگهای خانمانسوز میانگروهی در کابل، گلبدین، ربانی، مسعود و دیگران بارها با پادرمیانی صاحبان پاکستانی، ایرانی و عربستانی شان معاهده صلح امضا کردند، اما رنگ امضاء های شان نخشکیده دوباره به دریدن گلوی همدیگر پرداختند.
اما از قرآنخوردن و عهد بستن شان در خانه کعبه ممکن نسل امروزی بیخبر باشد، به همین دلیل خواستم برای شناخت بهتر از این تاجران دین، تصاویر و اسنادی از آن ارایه نموده نشان دهم که اینان به هیچ قول و عهد شان حتی در مقدسترین مکانهایی که خود را واعظان آن جلوه میدهند، پابندی ندارند.
معاهده صلح اسلامآباد، از مشهورترین پیمانهای تنظیمهای جهادی است که به تاریخ ۱۶ حوت ۱۳۷۱ (۷ مارچ ۱۹۹۳) مقامات پاکستانی، ایرانی و عربستانی نوکران شان را برسر یک میز نشانده وادار به امضای آن کردند. طی آن ۹ تنظیم تعهد سپردند که به سگجنگی های کابل پایان بخشیده برای صلح در کشور کار نمایند.
به دنبال امضای این معاهده، به عودت ملک فهد پادشاه وقت عربستان، ربانی، گلبدین، مجددی، گیلانی، محمدی و نمایندگان حزب سیاف و حزب وحدت با نوازشریف و جمعی از مقامات پاکستانی عازم عربستان گردیدند. درحالیکه ماه رمضان بود، اینان در مسجد نبوی در مدینه نماز اداء کردند، بعد برای ادای عمره و عهدبستن در پیشگاه خداوند که به قول شان برای اعاده صلح در افغانستان وفادار خواهند ماند به خانه کعبه رفتند جایی که ملک فهد و نوازشریف منحیث ضمانتکنندگان به تاریخ ۱۲ مارچ ۱۹۹۳ روی سند پیمان آنان امضا نهادند. درین جریان نوازشریف و ملک فهد اظهار نمودند: «امضای تعهدنامه در مقدسترین مکان مسلمانان به این معنی است که خداوند نقضکنندگانش را هرگز نخواهد بخشید.»
فردای آن رسانههای پاکستانی و جهان از احتمال بازگشت صلح در افغانستان سخن میگفتند، اما این خوشخیالیای بیش نبود. فقط بیست روز از قرآنخوری سران جهادی در خانه خدا گذشته بود که اخبار راکتپرانی و جنگ و تباهی آنان سرخط روزنامههای جهان گردید.
در ذیل بریدههای فقط چند روزنامه پاکستانی از آن روزها را جمعاوری کردهام با عناوینی چون «در اثر اصابت راکت ۳۰ تن در کابل کشته شدند»، «تلفات سنگین در جنگهای مجدد کابل»، «راکت قصر ریاستجمهوری را هدف قرار داد»، «۲۰۰ تن در جنگهای بین افغانها کشته شدند»، «آتشبس افغانستان نقض شد»، «حمله راکتی باعث کشته شدن ۱۰۱ تن در کابل گردید» و ....
فقط بیست روز بعد از قرآن خوردن رهبران در مکه و مدینه، اخبار شکستن عهد شان و آغاز راکتپراکنی و کشتار در کابل سرخط روزنامههای جهان گردید.
جنگ و ویرانی و شکمبهدری تنظیمی در کابل آنچنان بالا گرفت که خشم باداران خارجی شان را نیز که برنامههای شان در افغانستان را بربادرفته یافته بودند، برانگیخت. ملک فهد در پیامی در اواسط جنوری ۱۹۹۴ به سران جهادی افغان گفت «از خداوند بترسید و به جنگ تان خاتمه دهید». در ادامه پیام وی که روزنامههای پاکستانی بخشی از آن منتشر کردند میخوانیم:
«این وضعیت تراژیک بیش از همه غمانگیز و ناامیدکننده است که به دنبال آن به وقوع میپیوندند که رهبران افغان تعهد محکم بسته معاهده اسلامآباد را امضا کردند و بعد با تشریفات رسمی در جریان ماه مبارک رمضان در محوطه حرمین شریفین، مقدسترین مکان روی زمین، تجدید پیمان کردند.»
رهبرانی که هرکدام خود را تیکهداران اسلام خوانده مخالفان را به آسانی تاپه کفر و الحاد میزنند، به قسمخوردن شان در مکه و مدینه پایبند نماندند. بااینحال حماقت خواهد بود اگر معاهده کنونی گلبدین راکتیار با دولت پوشالی را جدی انگاشته امید داشت که حزب اسلامی و رهبر بیمارش خلق و خوی فاشیستی و جنایتکارانه شان را کنار گذاشته یکباره به کبوتر صلح بدل گردند.
انتظار پایبندی به صلح از گروههای منفوری که فقط با توسل به تفنگ و دهشت و ترور خود را بر ملت تحمیل میکنند، عبث و خودفریبیاست. آنچه زیر نام پروسهصلح پیش برده میشود، یک بازی شیطانی امریکا و غلامانش میباشد که با فریب مردم، وحشیترین و خونریزترین عناصر را عطر و پودر زده یکبار دیگر بر سرنوشت ملت حاکم سازند چون این گروهها در تاریخ سراسر خیانت و پلشتی شان ثابت ساخته اند که در بدل دالر و کرسی، حاضر اند به دهل استعمار برقصند.