خون قربانیان معصوم یکاولنگ هنوز نخشکیده

تصویر شهیدان یکاولنگ

به تاریخ ۱۹ جدی ۱۳۷۹ (٩ جنوری ۲۰۰۱) طالبان یکجا با جلادان عربی و پاکستانی قتل‌عامی را در ولسوالی یکاولنگ بامیان به راه انداختند که طی آن حدود سیصد تن بصورت وحشیانه به قتل رسیدند. اما به جز چند سازمان سیاسی-حقوق بشری، دیگران به شمول‌ دولت‌هایی که امروز خود را مدافع حقوق بشر و دموکراسی خطاب می‌کنند و با استفاده از همین القاب به افغانستان تجاوز کردند، سکوت مطلق اختیار کردند.

بر اساس گزارش سایت «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا)، این سازمان از طریق اعضایش که چند تن شان از نزدیکان قربانیان این قتل‌عام بودند، آگاهی یافت و به زودترین فرصت این مسئله را با سازمان‌های جهانی مدافع حقوق بشر به شمول سازمان «عفو بین‌الملل» در میان گذاشت. در نخست سازمان «عفو بین‌الملل» این قتل‌عام را طی اعلامیه‌ای تقبیح نمود. سپس در ۱ مارچ ۲۰۰۱، سازمان نامبرده گزارشی را تحت عنوان «افغانستان: قتل‌عام در یکاولنگ» به نشر رسانید و حادثه را از زبان شاهدان عینی چنین بیان داشت:

«در حال حاضر سازمان عفو بین‌الملل معلومات مفصلی را به دست آورده که گزارش‌های پیشین پیرامون قتل‌عام افراد ملکی توسط طالبان در یکاولنگ در ولایت مرکزی بامیان را تایید می‌کند. به قول شاهدان عینی، نیروهای طالبان پس از تصرف دوباره یکاولنگ در ۷ جنوری امسال مردم ملکی را دستگیر و دست به اعدام‌های صحرایی زدند. آنان در اواخر دسامبر ۲۰۰۰، منطقه را به نیروهای حزب وحدت از دست داده بودند. شاهدان عینی به سازمان عفو بین‌الملل گفتند که نیروهای حزب وحدت نیز حداقل ۴ تن را در جریان چند روز تسلط شان بر یکاولنگ اعدام صحرایی نمودند.»

در ۲۷ میزان ۱۳۷۷، طالبان تحت رهبری صوفی گردیزی ولسوالی یکاولنگ را به تصرف در‌آوردند و تا ۱ جدی ۱۳۷۹ بر منطقه حاکمیت داشتند. یک ماه قبل از حمله طالبان، جمعی از ریش سفیدان محل به نمایندگی از مردم نزد کریم خلیلی به دره صوف رفتند و از او خواستند که به علت برفباری و سردی شدید بالای طالبان حمله نکند چون مردم برای عقب نشینی و فرار به کوه‌ها زمینه ندارند و در صورت وقوع جنگ تلفات اصلی را متقبل خواهند شد. خلیلی زبانی و کتبی به مردم وعده سپرده که تا ختم زمستان حمله‌ای در کار نخواهد بود و آنان می‌توانند با خاطر آرام در منطقه بمانند. اما سپس افراد حزب وحدت پس از جنگ‌های بسیار مختصر مرکز یکاولنگ را به اختیار گرفتند و از پشت خانه‌های مردم بسوی طالبان انداخت نمودند که در نتیجه طالبان بدون کدام مقاومت ساحه را ترک کردند. اما پس از چند روز طالبان یکاولنگ را دوباره تصرف کرده و خونخوارتر از گذشته برگشتند اما از آنجایی که جنگ‌افروزان وحدتی قبلاً فرار کرده بودند، مردم عام قربانی توحش طالبان گردیدند.

ملا عمر یکجا با همرزمان عربی طالبان فتوایی صادر کرد که سر تمام مردان بزرگتر از ۱۲ سال بریده شود تا درسی برای بازماندگان هزاره و سادات یکاولنگ باشد. در واقع حزب وحدت زمینه را برای این قتل عام مساعد ساخته خود از چنگ طالبان فرار نمودند اما مردم مظلوم را به دام انداختند.

اکثریت این شهیدان از قریه‌های بیده مشکین، کته خانه، آخندان، کشکک، فیروز بهار، دره علی و مندیک بودند  که در گورهای جمعی مدفون اند.

سیدمیرعلی
میرعلی آرام بخواب، روزی قاتلانت سرافکنده پشت میز محاکمه خواهند بود!

به گفته مردم محل، پسر جوانی به نام سید میرعلی وقتی می‌بیند طالبان قصد کشتن پدرش سیدصفدر و کاکایش سیداکبر را دارند به سوی آنان حمله نموده می‌کوشد جلو این جنایت را بگیرد، اما طالبان بعد از این که پدر و کاکایش را می‌کشند، میرعلی را با قساوت تمام زنده پوست می‌کنند.

یکی از ساکنان قریه بیدمشکن که نخواست نامش فاش شود و گواه قتل‌عام بوده و بصورت معجزه‌آسا از مرگ نجات یافته به گزارشگر «حزب همبستگی افغانستان» گفت که طالبان افغان یکجا با پاکستانی‌ها و عرب‌ها تک تک خانه‌های ده قریه همجوار مرکز یکاولنگ را در مدت چهار روز جستجو کردند و تمام مردان این قریه‌ها را به مرکز این ولسوالی آوردند. دستان آنان را از پشت با لنگی خود شان یا ریسمان بسته بودند و در گروه‌های مختلف آنان را تیرباران کردند. اکثر این تیرباران‌ها در عقب تعمیر دفتر موسسه «آکسفام» و شفاخانه مرکزی یکاولنگ به وقوع پیوسته است که یکی از کارمندان این موسسه بعداْ جریان دفن آنان در گورهای جمعی را نیز فلمبرداری نموده است. طالبان مردان را وادار می‌سازند که رو به دیوار باایستند و از پشت با کلاشنیکوف به ناحیه قلب یا سر آنان نشانه گرفته و شلیک می‌کردند.

زنی به نام «ن. ب.» که بیوه یکی از کشته‌شدگان این فاجعه به نام ولی است در مصاحبه‌ای با سایت «راوا» چشمدیدش را چنین می‌گوید:

«طالبان به خانه ما داخل شدند و همه چیز را به آتش کشیدند. شوهرم فرار کرد و گفت که تا یک ماه دیگر برمی‌گردد. یک ساعت بعد صدای فیر را شنیدم ولی فکر کردم که فیرهای عادی است. دو روز پس، پسر ۷ ساله‌ای دروازه ما را تک تک زد و گفت که طالبان کاکا ولی را کشته‌اند. باورم نمی‌شد چرا که فکر می‌کردم به کابل رفته است. گفت جسدش در عقب دیوار است. تحمل آن صحنه غم‌انگیز را نداشتم. طالبان او را هنگام فرار در نزدیک دیوار کشته بودند. دهن و چشمانش باز بود و رویش از شدت سردی کبود شده بود. طالبان ظالم جیب‌هایش را پالیده و تمام چیزهایش را برده بودند. خونش خشک شده و جسد با زمین چسبیده بود. به تنهایی جسد را انتقال داده نتوانستم و کسی هم نبود که کمکم کند. تا این که بعد از یک روز دو مرد پیدا شدند که آن را به داخل خانه انتقال دهند و خودم او را در حویلی خانه‌ دفن کردم. برای یک هفته دیگر در آنجا ماندیم و بعد یکجا با چند خانواده دیگر به پاکستان مهاجر شدیم. طفل شش ماهه‌ام سخت ریزش کرد و در جریان راه پیش از رسیدن به پاکستان مرد. درد شوهر و کودکم هنوز قلبم را می‌سوزاند و هر لحظه‌ای آن روزهای شوم را به خاطر دارم.»

ولی یکجا با صدها تن دیگر شهید شد و هنوز خاطره‌ی آن روزهای دردناک بر یکاولنگ سایه افکنده و هر باشنده این ولسوالی کوله‌باری از غم و درد را با خود می‌کشاند. لیکن آن عده رهبران تنظیمی با آن که خود را مدافع ملیت پایمال‌شده هزاره قلمداد می‌کنند در دولت پوشالی کرزی لمیده و طرح دوستی با همنوعان جانی طالب شان را می‌ریزند تا حلقه‌ جنایتکاران تکمیل‌تر شود. شاید هم با خود بگویند که ما باوجود ارتکاب این همه جنایات هنوزهم در عیش و نوش هستیم پس برادران طالب ما چرا نباشند.

حزب همبستگی افغانستان لیست قربانیان این قتل عام وحشیانه را از بازماندگان شان جمعاوری نموده به مثابه سند بربریت آدمکشان طالبی برای روز محاکمه به نشر می‌رساند. متاسفانه این لیست هنوز کامل نیست و تلاش ما برای تکمیل آن ادامه دارد.

برای دریافت فایل پی.دی.ایف این لیست اینجا کلیک کنید.

تصویر شهیدان یکاولنگ

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 67 نفر