مبارزه عبدالرحمن محمودی در برابر سانسور دولتی
- رده: از صفحات تاریخ ما
- نویسنده: نوید نابدل
- منتشر شده در سه شنبه، 29 دلو 1392
مقاله آقای همرزم درباره جنبش مشروطه را دیدم که تصویر یکی از روشنفکران مبارز و جاویدان وطن ما داکتر عبدالرحمن محمودی توجهم را در آن جلب نمود، بناً خواستم با ارایه سندی که در اختیار داشتم، گوشهای از زندگی و مبارزه این شخصیت کمنظیر و انقلابی تاریخ وطن ما را بازگو نمایم.
امروز در وطن ما همیشه از دموکراسی طوری صحبت میشود که گویی در اثر انساندوستی و ترحم امریکا و غرب به افغانستان هدیه داده شده است و افغانها باید به خاطر آن ممنون باشند. اما اگر اوراق تاریخ خود را ورق زنیم، مردم ما و بخصوص روشنفکران پیشتازی چون سرور واصف، لودین کبریت، میرغلام محمد غبار، اکرم یاری، ولیخان دروازی، غلام نبی چرخی، عبدالرحمن محمودی، عبدالخالق و جمع وسیع از آزادیخواهان سرفراز دیگر برای کسب ارزشهای انسانی زحمات زیادی متقبل شده و حتا خونهای پاک شان را نثار نمودند.
آنچه امروز تحت عنوان «دموکراسی» پیشکش گردیده، در واقع آزادی بیحد و حصر برای باندهای تبهکار مافیایی و نوکران بیگانگان بخاطر غارت و چپاولگری از یکسو و ستمهای مضاعف برای اکثریت ملت است. اما ملت ما به دموکراسیای نیاز دارد که چند دهه قبل، پدران ما با جانفشانیها و مبارزات جانبازانه شان به نمودهای اولیه آن دست یافته حکام ضدملی را وادار به عقبنشینی نموده بودند.
داکتر عبدالرحمن محمودی توسط رژیم ظاهرشاهی به تاریخ ١٨ سرطان ١٣٣١ زندانی شد و آنقدر تحت فشار قرار گرفت تا اینکه در ١٣٤٠ جسم نیمهجانش را به خانوادهاش تسلیم دادند و در میزان ١٣٤٠ این مبارز پیگیر راه آزادی و دموکراسی پدرود حیات گفت.
داکتر عبدالرحمن محمودی یکی از بارزترین شخصیتهایی بود که تمام عمر پربارش را برای کسب ارزشهای انسانی برای ملتش وقف نموده بالاخره در این راه جان عزیزش را فدا نمود.
در دهه سی شمسی، او نشریهای به نام «نداء خلق» انتشار میداد که در کنار جریده «وطن» میرغلام محمد غبار، برای نخستین بار با دفاع از مقولههای بزرگ انسانی چون دموکراسی، عدالت، آزادی بیان، حقوق بشر و غیره رو در رو با رژیم مستبد شاهی رزمید و تحت فشارهای خردکننده و بند و زندان تا آخرین رمق حیات از منافع مردم فقیر کشورش دفاع نمود.
«نداء خلق» که از نشریات پرآوازه و ماندگار وطن ما است با هزار مشکل و خون جگر و با ایستادگی در برابر سانسور «دموکراسی تاجدار» وقت با اندکترین امکانات انتشار مییافت. بالاخره نشریه توقیف و محمودی بزرگ سالها به زندان انداخته شد که در نتیجه شکنجههای جسمی و روحی پدرود حیات گفت.
وقتی زندهیاد محمودی تحت فشارهای شدید سانسورچیان شاهی قرار میگیرد، ابتکاری به خرج داده، به رسم اعتراض در شماره ١٤ «نداء خلق» (٢٦ ثور ١٣٣٠) اکثر مقالهها را ناتمام به چاپ رسانیده، بخشهایی از صفحات را سفید میگذارد و جملات ذیل را نشر میکند که از لابلای آنها میتوان به گوشهای از سختیها و زحماتی که محمودی و دیگر آزادیخواهان رشید وطن ما برای دفاع از آرمانهای شان با آن مواجه بودند، پی برد:
«.... چون مبارزه برای حق مخل امنیت و وحدت ملی تعبیر شده و باساس ماده ١٤ قانون مطبوعات نامه مصادره، نویسنده پنج سال طرد و چهار ماه عایدات جریمه میشود پس از نوشتن چیزی بیشتر درین مورد معذرت میخواهیم.....»
«... وقتی ما در هر رشته عنان صحبت را بدست گرفتیم مواجه بیکی از بندهای قانون مطبوعات شدیم و معتقدیم خود این شماره بهترین معرف قانون مطبوعات باشد. ولی بازهم هموطنان ما متیقن باشند که ما بمبارزه پاک و مقدس نشراتی خود مانند سابق دوام خواهیم داد.»
«پولداران بی سرمایه: درین مورد اسناد و شهود و گفتنی های زیادی داریم ولی میترسیم نوشته ما را باساس ماده ١٥ خرافات و جزای آن را ١٥ روز عایدات و باساس ماده ٢٠ تعرض بشخصیات تلقی نموده و نویسنده را به ششماه حبس محکوم سازند فلهذا این حرف ما را به تقدیم معذرت واداشت.....»
«خبرهای مهم و مکتوب های خاص و عجیب و اسناد موثق برای نشر بدست داریم ولی قضاوت های شخصی و انفرادی و خوف ماده ٢٠ و ٢٤ و ١٧ ما را اکنون از نشر آن بازداشته و اکنون خوانندگان گرامی میل دارند روی ما میخندند و یا بحال ما گریه میکنند....»
«کاریکاتور مرتبه ما دزد ملیونر نام داشت ولی خوف ماده ٢٠ ما را از نشر آن بازداشت.... پس از هموطنان گرامی خود تقاضا میکنیم حسب میل و مطابق ذوق خویش کاریکاتوری درین صفحه رسم نمایند...»
در شماره یازدهم «نداء خلق» (١٦ ثور ١٣٣٠) سندی به نشر رسیده که نشریه بهخاطر چاپ چند جمله در افشای دولت مورد جریمه نقدی قرار گرفته، چیزی که باربار در مورد محمودی و غبار صورت میگرفت تا عرصه برای روشنگری و کار آگاهگرانه آنان تنگ شود. این سند و جواب محمودی فقید را عینا نقل میکنم:
«نداء خلق»، شماره ١١، (١٦ ثور ١٣٣٠)
مکاتیب وارده:
٣٦٠- ٩ ثور ١٣٣٠
سرماموریت پولیس کابل شعبه مخصوص
آقای ولی احمدخان عطائی مدیر مسئول جریده نداء خلق،
خبر تعطیل «نداء خلق» در شماره ۲۱ جریده «وطن» (۱۶ اسد ۱۳۳۰).
«وطن» به همت میرغلام محمد غبار انتشار مییافت که بالاخره با تیغ سانسور دولت توقیف گردید.
مدیریت امنیه وزارت داخله تحت مکتوب نمره ١٤٥-٣٠/٢/٥ خویش باساس ارقامی نمره ١٦-٣٠/٢/٥ مدیریت عمومی نشرات ریاست مستقل مطبوعات مینگارد- شاغلی ع نیسان در شماره هفتم نداء خلق تحت عنوان زمزمه خلق مضمونی نوشته که در آن متاسفانه برخلاف ماده ٢٠ قانون مطبوعات درین جملات که میگوید (حکومت حاضره ما اهلیت و استمداد ازاله و استیصال این مصائب و دردهای ما را ندارد زیرا این حکومت امتحان خود را داده است و لزومی ندارد و حتی دور از مصلحت است که آزموده باز آزمایش میشود زیرا برای ترقی مملکت تنها نیت نیک ولو موجود هم باشد کفایت نکرده و بلکه اهلیت، صداقت و کاردانی هم لازم است) بشخصیات تمرد صریح نموده است و لهذا بایست طبق ماده فوق مجازات شود.
ریاست مطبوعات باساس قانون همچه جرایم مطبوعاتی تا ششماه حبس تعین میکند به پاس این که نامبرده منسوب معارف است حکم میکند که سه ماه حبس برایش کافی است، اصولا بالایش تطبیق شود و مدیر مسئول جریده نیز که این جملات را بدون اصلاح نشر کرده است مطابق ماده (١٢) پانزده روز عایدات جریمه شود و چون همین شماره را از خوف سانسور نیز بریاست مطبوعات نفرستاده بودند، مطابق ماده ١٢ دوماهه عایدات دیگر نیز جریمه شود. قرار تشریحات فوق نظریات ریاست مطبوعات حسب ماده٤٦ فصل چهاردهم اصولنامه مطبوعاتی جزای آن ها عملا تطبیق شود، لذا جریمه مذکور را که عبارت از دونیم ماهه عایدات شما باشد زودتر تحویل و رسیدش را بما گسیل کنید تا به مرجعش تقدیم داده شود.
(محل امضاء سرمامور)
هموطنان گرامی! یک ماه و چند روز از نشر این نامه ملی میگذرد عده زیادی از جوانان و افراد حساس بما حقایقی را نوشتند، اما از جمله مکاتیب و مضامین وارده چیزیکه تا کنون نشر شده در اثر آن اولا آقای محمد آصف خان محسنی و ثانیا آقای غلام علیخان نیسان محصل صنف چهارم فاکولته ساینس بدون محاکمه بدون حق استیناف حبس شده و آقای فراق (قرار اظهار خودش) طرد شده اند و طوریکه میگویند طی ... [چند کلمه ناخواناست] ... اوامر صادر شده است که دیگر مامورین دولت نباید با روزنامه های ملی همکاری نمایند، برخلاف اظهار مکتوب مذکوره ما در همان روز نامه خود را بریاست مطبوعات فرستاده بودیم و ریاست مطبوعات صاحب امتیازنامه را با استعلامی بریاست خواسته ولی موصوف ندانست که مقصود شان چه بوده و چه فرمایش داشتند زیرا در صحبتی که با (ج) محمدهاشم خان میوندوال رئیس مطبوعات نموده و از قصور قانون مطبوعات حرف زدند رئیس موصوف گفته های صاحبامتیاز نامه را تائید فرموده و هم وضع بسیار باشرفانه نمودند، کذا بار سوم است که مدیر مسئول نامه را بمدیریت عمومی نشریات جلب مینمایند و از آنها ذریعه استعلام رسمی سوالاتی مینمایند ولی خیلی تعجبآور است که استعلام را باو نداده و فقط در مقابل سوالات خود از وی استحضاری میگیرند و حتی خلاف قانون از هویت کسانی میپرسند که بر نوشته شان ایرادی هم ندارند و این نوشته خویش را نیز رسما بمدیر مسئول نبرده و بلکه در استعلامیکه در نزد خود شان محفوظ است از وی استحضاری میگیرند،
این است روش دیموکراسی در مملکت و مخالفت با قانون مطبوعات. پس ما از هموطنان گرامی و نویسندگان حساس تمنا داریم که چون مطابق ماده ٤٦ قانون مطبوعات تحقیق و قضاوت یعنی محاکمه علنی و آزاد وجود نداشته و ریاست مطبوعات خلاف قوانین همه دنیا و قانون اساسی افغانستان بدون محاکمه و تحقیق امر صادر میکند پس نویسندگان میتوانند نوشته های خود را از اداره نداء خلق واپس گرفته و خود را از خطر حبس بدون محاکمه و خلاف قانون نجات دهند. و اگر بازهم حاضر اند در مقابل اظهار حقایق ایثار و ثبات نشان دهند پس تقاضا مینمائیم که لطفا همه کسانیکه نوشته های شان تا کنون نشرنشده است بار دیگر اراده خود را بما کتبا ارقام فرمایند ولی ما علیروس الاشهاد بتمام هموطنان گرامی خود بشهادت خداوند توانا علان و تعهد مینمائیم که تا آخرین قطره خون خویش برای دفاع از حقوق مشروع ملی خود و هموطنان گرامی خود مبارزه نموده و شاد میگردیم اگر روزی با افتخار بگوئیم:
حــاصــل عمــــر نثـــار ره یـــــاری کـــردم
شادم از زندگی خویش که کاری کردم
(محمودی- عطائی)
محمودیها با زندگی درخشان و حماسی شان افتخارات تاریخ ما را میسازند که نامهای عزیز شان در قلب هر انسان مبارز و شرافتمند جاری خواهد ماند. ما با آموختن و الهامگیری از یکچنین شخصیتهای ملی و باوجدان میتوانیم راه برون رفت از فاجعه کنونی در وطن درددیده خود را دریابیم.
اگر امروز با حاکمیت میهنفروشان نامی از این قهرمانان راستین تاریخ ما برده نمیشود، فردا بیگمان به گفته خسرو گلسرخی خلق نامهای شان را «در هر سرود میهنیاش آواز میدهد.»