زنانی که بر چشم جهانیان خاک میپاشند
- رده: مقالات
- نویسنده: شمیم آزادی
- منتشر شده در پنج شنبه، 17 حمل 1402
اولین اقتصاد امپریالیستی (انگلیس) در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹، برای توجیه استبداد سیاسی و فرهنگیاش سیاست بزرگنمایی و شخصیتکشی را روی دست گرفت، سیاستی که میراثخواران امروزی آن (امریکا و شرکا) همچنان با دقت بیشتر در دست دارند. طی بیست سال نمایش کمیک دموکراسی در افغانستان و نیز تا امروز، ناظریم که چطور امریکا و متحدین همواره از عوامل سستعنصر و میهنفروشش در اجرای برنامههای امپریالیستی (به خصوص نوع فرهنگی آن) استفاده میکند؛ که طبعاً یکی از موثرترین برنامههای ظاهراً انساندوستانه و عملاً جنایتکارانه، برنامه «پهلوان پنبهسازی» آنان بودهاست.
دولتهای کشورهای امپریالیستی از یک سو طالبان را تروریست میخوانند ولی از سوی دیگر برای همین تروریستان فرش سرخ هموار میکنند. به یاد داشته باشیم که پس از تاریخ مصرف طالبان، روزی خواهد رسید که همین فرش را برای نمایندگان داعش نیز هموار خواهند کرد.
میبینیم که در این اواخر وزیران خارجه زن ممالک متعدد (البانیا، بلجیم، کانادا، فرانسه، آلمان، آیسلند، کوسوو، لیختنشتاین، مغولستان، سلوانیا، آندورا و...) تلاش آیاسآیزادگان طالب برای ترور زنان را «به شدت محکوم» کرده و شعاری یافتهاند که «فقط جایی که زنان در امن باشند، همه در امن اند»... در جواب این شیادان جنایتکار که هر روز برای عوامفریبی مردم خود و سراسر جهان نقش عوض میکنند، باید گفت که: شما و دولتهایتان همانهایی هستید که در طول بیست سال گذشته، شامل حلقهی کشورهای جنگافروز امپریالیستی بودید. پشتوانهی مطمین مالی، مشاطهگر خودفروختگان سیاسی و حامی نظامی خاینان میهنفروش شما بودید و شما هستید. شما بودید که اژدهای زنکش بنیادگرایی اسلامی را چاق و هار ساختید. شما بودید که بیست سال دهان پرخون درندگان تنظیمی هزاران بار پلشتتر از طالب را در پستان داشتید. شما بودید که در «مذاکرات» دوحه سر و کله ملابرادرها و ستانکزیها را چونهپاشی کرده و بر قدرت نشاندید... زنانی را پنداندید که صرفنظر از این که کمترین درکی از درد زن محروم افغان ندارند، بلکه با شناعت دردآور از مظلومیت و ناآگاهی زنان ما سواستفاده کرده و در خدمت همجنسان طالبی خود قرار گرفتهاند. به جای این که از زنان ستمدیده و مبارز افغان که در داخل کشور مقابل دهشت طالب سینه سپر کردهاند دعوت کنید و به دنیا بشنوانید، محبوبه سراجها و دیگر دلالانتان را طواف «تربیون» و رسانه میدهید، جایزه میدهید و حتی به نوبل کاندید میکنید. شما خالق و حامی زنان دشمن زن از جنس محبوبه سراج هستید که امروز با وقاحت و دیدهدرایی منحصر به فرد میگوید «چارهای جز گفتگو با طالبان وجود ندارد»، «وقت آن رسیدهاست که جهان به طالبان گوش دهد»، «ما باید با طالبان به توافق برسیم و ببینیم که چه کارهایی را آنان برای ما و چه کارهایی را ما برای آنان انجام داده میتوانیم» (مصاحبه با «فارن پالیسی»، ۱۷ دلو ۱۴۰۱). چنانچه در پاسخ به این که چرا دختران معترض افغان را همراهی نکرد گفت «برایشان گفتم اگر شما یک هزار نفر را جمع کردید با شما یکجا میشوم» در غیر آن اعتراضات بیاثر و «بر فرق خود زدن» (برنامه میدان تلویزیون «افغانستان انترنشنال»؛ ۲۴ عقرب ۱۴۰۱) است. «اختلاف» ننگین و نفرتانگیزش با دختران معترض، گرد دنیا را به خیروخیریت و بدون محرم سفرکردن، لحن سازشکارانه و لابیگری در حد مقامات پاکستانی برای طالبان و... نمونههایی از تبانی این وجدانخفته با کفتاران طالب بوده که حالا دیگر رسماً به «سخنگه» آن بدل گشتهاست.
خانمهای وزیران خارجه! ما مردم اخوانگزیده و طالبگزیده افغانستان ادعاهای ضدطالبی شما را باور کنیم یا لبخندهای مقامهای بلندرتبه شما با برادران تنی طالبان را؟
محصول دیگر کارخانه دلقکپروری خانم کوفی «زدنوک» (قاچاقبر صاحب طی مصاحبهای میگوید که «پدرم هم یک وکیل بود و یک وکیل بسیار زدنوک بود!») است! فوزیه کوفی که خوردوبردش در جریان درامهبازیهای دوحه تا کنار برادران طالبش خندان عکسگرفتن، بهجیبزدن پولهای مکتب فرغامبول در ولسوالی یفتل پایان بدخشان، دزدیدن پولهای مکتب پایمزار کوفآب، غصب پولهای شهرک «خرش» و قاچاق رنگارنگ مواد مخدر به آسیای میانه دیگر برای کودکان میهن ما هم آفتابی و ضربزبانی شدهاست. همان «کارشناس و مدافع» حقوق زنان که پس از اشتراک در نشست مسکو با طالبان گفت: «دیدگاه طالبان نسبت به زنان تغییر کرده و برنامههای خوبی برای زنان افغان دارند.» شما و دولتهایتان برای شهرزاد اکبر سفیدهمال جنگسالاران جنایتکار در کمیسیون نامستقل حقوق بشر، «جایزه حقوق بشر فرانسه-آلمان» را میدهید. ماری اکرمی را که ننگ افتادن به دامان گلبدین و طالب را در پیشانی دارد، نامزد جایزه سوخاروف میکنید. به حبیبه سرابی که مجلسآرای معاملهگریها با طالب بود، جایزه «سیمون وی جمهوری فرانسه برای برابری جنسیتی» را تعارف میکنید... و به همین قسم شمایید که در کنار شکریه بارکزیها، ناهید فریدها، جمیله افغانیها، سیما سمرها، فاطمه گیلانیها، رنگینه حمیدیها، ظریفه غفاریها و سایر زنان سرکاری و مزدور دولتهای متجاوزتان و پایبوس گروههای تروریستی بنیادگرا ایستادهاید. هرگز تعجب ندارد که چرا هیچگاه از شخصیتهای نظیر گلآرام که بر ضد مزدوران امپریالیزم در دایکندی سلاح بر دوش گرفت و آتش گشود، کلمهای به زبان نمیآرید. تعجب ندارد که به الههی قربانی تجاوزهای موحش «قاری بیلچه» که با قبول خطر مرگ صدایش را بلند کرد و امروز در زندانهای مخوف استخبارات طالب زجرکش میشود، جایزه شجاعت نمیدهید. هرگز جای شگفتی نیست که مقالهای از سراجالدین حقانی که رهبری خونینترین حملات تروریستی شبکه خونخوار حقانی را بر عهده داشت و افبیآی قیمت سرش را ده میلیون دالر تعیین کردهبود، در روزنامه «نیویارک تایمز» میخوانیم.
اگر ادعا دارید که در حمایت از زنان افغانستان قرار دارید کدام یکی از شما مثل سارا واگنکنشت، صدای بیصدایان شده و در مقابل تصامیم دولتتان موضع گرفتید؟ کسی که در مسئله جنگ و تباهی سوریه، لیبیا، عراق، افغانستان، اکراین و... امپریالیزم امریکا را عامل عمده آن قلمداد میکند چون با این گونه جنگافروزیها، بازار گرم فروش اسلحه و صنعت آن رونق زیادتر یافته و خود سیا که تولیدکننده و صادرکننده برندهای گوناگون گروههای بنیادگرای تروریست است تلاش میورزد با توطئهچینیهای مضحک و اعمال ضدانسانی، کشورهای عقبنگهداشتهشده را در کام جنگ فرو ببرد تا حین کندن قبر خودش، چند صبایی به حیات ویرانگرش بیفزاید.
ما درحالی که اکثریت زنان زحمتکش غرب را مدافع و حامی زنان افغان میدانیم، اما شما زنان طبقات حاکم را که در کرسیهای بلند دولت لمیده و با مردان ستمگر همدست شده و بدترین سیاستهای استعماری و ضدبشری را در برابر مخصوصاً کشورهای هرچیزباخته مثل افغانستان روا میدارید، دشمنان زنان خود میدانیم. شما را در فجایعی که سیاستهای ضدانسانی دول امپریالیستی عامل اصلی آن بوده و سیاره خاکی را هم به کام نابودی فرو میبرد، سهیم میدانیم. پس هرگز فریب «ابراز نگرانی»های حقارتبار و دروغینتان را نمیخوریم. شما در مقابل رسانهها و مطبوعات ظاهراً مدافع زنان دربند افغان استید، اما پشت سر سند ارسال پول و کمک به طالبان را امضا میکنید و با ضدزنترین و وحشیترین دستگاههای حاکم ساخت و پاخت دارید.
برعکس، زنان ما باید به این آگاهی برسند که هرگاه مقامات زن و مرد غربی از کنار ما دور شوند، زمانیست که میتوان به آینده مبارزه زنان افغان امیدوار بود و این کارزار عظیم به صورت موثرتر و مثمرتر به پیروزی نزدیک شود.