جنگ گجگین، مقاومت حماسی استاد حبیب‌الله و یارانش علیه متجاوزان روسی

جنگ گجگین، مقاومت حماسی استاد حبیب‌الله و یارانش علیه متجاوزان روسی

۱۰ میزان ۱۳۶۳، حکایتی از مبارزه حماسی افغان‌ها به رهبری استاد حبیب‌الله خان گجگینی در قریه گجگین ولایت فراه برضد اشغالگران روس دارد. حماسه‌آفرینانی که بی‌باکانه و شجاعانه رزمیدند، جان باختند اما در حاکمیت تاجران دین و جهاد گمنام ماندند.

استاد حبیب‌الله خان گجگینی در سال ۱۳۲۵ در قریه گجگین ولایت فراه به دنیا آمد. در ۱۳۴۱، شامل لیسه زراعت هلمند شد و سپس به‌عنوان شاگرد اول صنف در ۱۳۴۴ شامل فاکولته زراعت پوهنتون کابل گردید. اما وضعیت بد مالی خانواده‌ی استاد، او را مجبور به ترک پوهنتون پس از یک سال نمود و در «لیسه ابونصر فراهی» منحیث استاد شروع به کار نمود. استاد حبیب‌الله تا مدتی به‌عنوان معلم و بعد تا سال ۱۳۵۶ در سمت معاون تدریسی لیسه زراعت فراه فعالیت نمود. با کودتای نوکران روس، به مکتب دوردست ابتداییه کوهک شیندند تبدیل شد. روح بزرگ آزادی‌خواهی استاد حبیب‌الله تحمل حضور اشغالگران روس و ایادی ناپاک شان را نداشت، بنا به سوی مبارزه مسلحانه برضد آنان گام نهاد و با تلاش و تشکل‌دهی جمعی از روشنفکران مبارز و وطندوست، در اواخر سال ۱۳۶۱ وحدت سورخاش را طرح کرد و با چندین جبهه دیگر این وحدت را در ثور ۱۳۶۲ عملی نمود. استاد حبیب‌الله منحیث معاون و مسوول مالی جبهه تعیین گردید. او به کمک مبارزان دیگر این اتحاد، گروه عملیاتی و سیار نیرومندی را تدارک دید که در منطقه پشت رود فراه به «گروه سیار جبهه عمومی سورخاش» نامور شد.

استاد حبیب‌الله خان گجگینی
استاد حبیب‌الله خان گجگینی

در سال ۱۳۶۳، دولت شوروی با خشم تمام سوگند یاد نموده بود که جنگ افغانستان را یک‌طرفه می‌سازد. قریه‌ها بمباران و در هر گوشه و کنار کشور جنگ‌های خونین و نابرابر علیه مردمی که نمی‌خواستند تحت سلطه روسها و غلامان شان زندگی کنند، شدت کسب کرد. روس‌ها یک فرقه ۱۰هزار نفری را به فراه اعزام نمودند تا جبهه‌های قومی و مردمی این ولایت را واژگون سازند. «جبهه قومی سورخاش»، این سنگر تسلیم‌ناپذیر مقاومت که محبوبیت خاصی بین مردم یافته بود، یکی از اهداف روسها در این ولایت بود. این جبهه توسط استاد حبیب‌الله خان گجگینی و یاران پیشرو و روشنفکرش رهبری می‌شد که هدفش را پاک‌سازی آن ولایت از لوث اشغالگران روسی، میهنفروشان خلقی – پرچمی و باندهای جنایت‌پیشه اخوانی جهت کسب استقلال و تامین یک زندگی انسانی به مردم تشکیل می‌داد.

استاد حبیب‌الله خان که از متنفذین قریه گجگین به شمار می‌رفت، از منزلت خاصی در میان توده‌های این منطقه برخوردار بود، و همیشه از وی برای حل و فصل منازعات و مسایل قومی دعوت به عمل می‌آمد. او جهت حل قضیه‌ای با جمعی از همسنگرانش راهی قریه می‌گردد. شب را در آنجا سپری نموده و فردا وقتی می‌خواهند قریه را به هدف جبهه به‌سوی کوه ترک گویند، اطلاع می‌یابند که قریه از سوی عساکر روسی و نوکران شان که مجهز با سلاح سبک و سنگین اند و توسط تانک و طیاره همراهی می‌شوند، در محاصره قرار دارد. مجاهدین روستای همجوار و ۴۰ مبارز دیگر از جبهه‌ی سورخاش به کمک استاد حبیب‌الله می‌شتابند.

میراحمد، یکی از کسانی بود که تحت رهبری استاد حبیب‌الله در این نبرد سهم داشت. او جریان را این گونه بیان نمود:

«مجاهدین از استاد حبیب‌الله خان پرسیدند که تعداد روس‌ها و نوکرانش بسیار زیاد اند چه کار باید بکنیم؟ استاد در جواب گفت: "به هیچ‌صورت تسلیم نمی‌شویم و می‌جنگیم. اگر ما جنگ نکنیم، آنان ما را زنده نمی‌گذارند." مجاهدین هم استاد را قومندان خود انتخاب کردند و از قریه گجگین به قریه بلندی که جوی آب داشت و برای جنگ مساعد بود، رفتیم. مردم قریه بلندی با قران نزد استاد و مجاهدین آمدند که در جنگ قریه شان ویران می‌شود بنا قریه را ترک کنید. استاد هم به خواهش آنان گوش داد و با ۱۵۰ مجاهد به قریه گجگین برگشتیم و در جنگی که برایش هیچ آمادگی نداشتیم، گرفتار شدیم.»

جنگ شدید در می‌گیرد. روس‌ها با تانک و طیاره، قریه گجگین را مورد حمله وحشیانه قرار می‌دهند و در طی چند ساعت تعداد زیادی از باشندگانش را می‌کشند و هرسو به مخروبه بدل می‌گردد. برای مدتی از سوی مجاهدین انداخت نمی‌شود و روس‌ها تصور می‌کنند که همه کشته شده‌اند و مقاومت درهم پاشیده است، در‌حالی‌که اکثر شان زخمی و نیم‌جان خود را در پشت دیوارهای شکسته و ریخته پنهان کرده بودند. استاد حبیب‌الله خان به رزمندگانش فرمان می‌دهد که تا نزدیک‌شدن دشمن شلیک نکنند. روس‌ها فاتحانه پیش‌روی می‌کنند که در این اثنا مقاومت دوباره آغاز می‌گردد. این بار تعداد زیادی از روس‌ها کشته می‌شوند و ۱۶ میل کلکوف عساکر روسی به دست مجاهدین می‌افتد. روس‌ها عقب‌نشینی می‌کنند و از دور با سلاح ثقیله به حمله شان ادامه می‌دهند.

در این روز از جانب قوای روسی دو تعرض صورت می‌گیرد، ولی با مقاومت قهرمانانه تحت رهبری استاد حبیب‌الله روبرو شده و هر دو تعرض به عقب رانده می‌شوند. به گفته‌ی شاهدان عینی، استاد حبیب‌الله با آنکه یک دستش زخم برداشته بود اما نمی‌خواست دیگران مجروح شدنش را متوجه شوند که مبادا باعث تضعیف روحیه شان شود بنا در همان حال شجاعانه به جنگ ادامه می‌دهد تا این که مرمی تانک بر سرش اصابت نموده و با مقاومت فراموش‌ناشدنی‌اش جاودانه می‌گردد.

با شهادت استاد حبیب‌الله، مردم فراه یک فرزند اصیل و نجیب شانرا از دست داده در سوگ نشستند.

میراحمد می‌افزاید:

«جنگ گجگین، یک نبرد تاریخی و یک مقاومت به‌یادماندنی و قهرمانانه بود. در شروع جنگ، زمانی که حملات هوایی و زمینی روس‌ها آغاز شد، همه فکر می‌کردند که هیچ‌کس زنده نخواهد ماند، زیرا ۱۰ هزار عسکر تعلیم‌دیده مجهز با پیشرفته‌ترین تانک و طیاره در برابر ۱۵۰ مجاهد، هر کدام با یک میل کلاشینکوف و صد مرمی، هیچ قابل مقایسه نیست. اما رهبری استاد حبیب‌الله و شهامت مبارزانش داستان را تغییر داد.»

در این نبرد از ۱۵۰ مجاهد، ۴۵ تن شان جان می‌بازند و دیگران در نیمه‌های شب از بین جوی‌ها خود را از صحنه بیرون می‌کشند. ولی در مقابل، ۱۵۰ عسکر روسی کشته می‌شوند. فردای آن، تانک‌ها و عساکر روسی با ترس و لرز به قریه آمده و می‌بینند که کسی زنده نیست و در شهر اعلام می‌کنند که سرکرده مجاهدین کشته شد. خلقی‌ها که غلامان حلقه به گوش روس‌ها و دشمنان قسم‌خورده مردم افغانستان هستند، از خوشی جشن می‌گیرند.

از میان ۴۵ مجاهد جان‌باخته، ۲۲ تن آنان از «جبهه سورخاش» بودند که از آن جمله می‌توان از استاد حبیب‌الله، محمد نادر صوفیزاده، اخترمحمد شاه‌، محمد‌الدین شاه‌، محمد شریف، مامور میرحمزه، حبیب‌الله، بازمحمد، عبدالستار، مستری محمد‌الدین، گل‌خان، فضل‌احمد، بریدمن محمد ناصر صوفیزاده و محمد اسلام رنجبر نام برد. اینان همه آن مبارزان پاکباز و وطندوست بودند که نه برای دالر و مقام و غنیمت، بلکه برای استقلال و حیثیت وطن و مردم شان رزمیدند و خون پاک شان را نثار کردند، اما متاسفانه ثمره جانبازی‌های شان امروز توسط یک مشت خاینان و جانیان به معامله گرفته شده به فنا رفت.

استاد حبیب‌الله خان گجگینی و همرزمان جان‌باخته‌اش دیگر با ما نیستند ولی مردم گجگین و سراسر فراه هنوزهم از حماسه‌ی آنان به افتخار یاد نموده، یاد شان را در سرودهای محلی گرامی‌ می‌دارند.

پوستر مبارزان جبهه عمومی سورخاش فراه
پوستر مبارزان جبهه عمومی سورخاش فراه

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 267 نفر