مرام جریده «وطن» به قلم میرغلام محمد غبار
- رده: از صفحات تاریخ ما
- نویسنده: نوید نابدل
- منتشر شده در دوشنبه، 05 حوت 1392
زندهیاد میرغلام محمد غبار از شخصیتهای مترقی، ستمستیز، مردمی و آزادیخواه وطن ما بود که با اثر ماندگارش «افغانستان در مسیر تاریخ» در جامعه ما شناخته میشود. اما فعالیت او به نوشتن این تاریخ معتبر محدود نمیشود. غبار تمام عمر پربارش را وقف وطن و مردمش نمود و در این راه سختیها و قیدوبندهای زیادی را متقبل شد. او تا آخرین رمق حیات علیه استبداد و رژیمهای ضدملی و خاین رزمید و هیچگاهی تن به سازش و عقبگرد نداد. به همین علت نامش در تاریخ وطن ما بهمثابه یک روشنفکر مبارز و شرافتمند جاویدان گردید.
او از نخستین شخصیتهای متعهد وطن ما بود که بهصورت سیستماتیک و جدی ارزشهای معاصر انسانی چون دموکراسی، عدالت، حقوق بشر و غیر را مطرح نموده با جمعی از همفکرانش «حزب وطن» را بنیانگذاری کرد که از مترقیترین گروههای سیاسی زمانش بود. این حزب ارگان نشراتیاش تحت نام «وطن» را با ایستادگی تمام با وجود جو شدید سانسور و استبداد شاهی منتشر میساخت که بدون شک در بلندبردن آگاهی مردم، دفاع از منافع طبقات ستمدیده و مظلوم و مطرحنمودن افکار آزادیخواهی و پیشرو نقش مهم تاریخی ایفا نمود.
«وطن» که با نشر قانون مطبوعات در دوران صدارت شاه محمود خان در حمل ١٣٣٠ آغاز به انتشار کرد و با نشر ٤٨ شماره در دلو همین سال از جانب حکومت توقیف و غبار همراه با تنی چند از یارانش برای سالها به زندان افکنده شد. داوود خان با نشستن در کرسی صدراعظمی در ١٣٣٥ شخصا غبار را ملاقات نموده از او درخواست همکاری نمود، وقتی با جواب رد مواجه شد با عصبانیت گفت «حکومت به نشر جریده و به حزب غیرحکومتی اجازه نمیدهد» و آنگاه امر انحلال حزب وطن را صادر کرد. از آن تاریخ به بعد حکومت تا بیست سال غبار را در حبس خانگی نگهداشت.
مرام نشراتی جریده «وطن» که تقریبا ٦٣ سال قبل به نشر رسیده بهمثابه یک سند تاریخی جهت انتشار در سایت وزین «حزب همبستگی افغانستان» تقدیم میدارم که از لابلای آن میتوان به روح آزادیخواهی و بالندگی غبار بزرگ پیبرد:
بنام خداوند دانا و توانا
مردم ما كه بعد از عبور چندین قرن سر از خواب دوشینه برداشت و در راه زندگانی جدید جهاد قدم گذاشته اند، میروند ثقلت وظایف اجتماعی خویش را احساس نمایند. واقعا فقط این ما هستیم كه در مشرق زمین امروز میخواهیم از حیات قرون وسطی در ساحه زندگی جدید بشری داخل شویم پس طبعا راه درازی در پیش و همت بلندی در كار داریم.
آری سالیان چهارصد پیش از این قسمت بزرگی از بشر در سایه اختراعات باروت، قطب نما، كاغذ، چاپ و در اكتشافات جغرافیائی و تجدد صنعتی و ادبی با انهدام ملوکالطوایفی پا در قرون جدید و حیات جدید گذاشتند. در حالیكه تا سی سال پیشتر دودسته به بقیة السیف زندگی كهنه قرون وسطی چسپیده بودیم.
همچنان تقریبا دو صد سال میگذرد مجامع بشری به نفحه حیات بخش فلاسفه و نویسندگان عالی مقامی چون لاك، منتسكیو، ولتر و روسو از قبرستان تسلیم و انقیاد نسبت بقدرت مطلقه حكومات و گودال عدم مساوات در اجتماع و فقدان آزادی در امور ذوقی برآمد و وارد صحنه درخشنده قرون معاصر گردیدند قرونیكه در طلیعه آن اعلامیه حقوق بشر یعنی حق حاكمیت ملت، تساوی حقوق مردم در برابر قانون، آزادی شخصی در گفتار و کردار مثل خورشید روحبخش قرار داشت و اما ما تا ایام معدود و انگشتشماری پیش از این از تمام این نعمای بزرگ بشری محروم و حتی از تلفظ آن ممنوع بودیم.
این است كه میگویم در روی كره خاك آخرین ملتی هستیم كه دیرتر و دورتر از همه در سیر تاریخ تحول و تكامل بشری افتان وغلطان روانیم. ولی بحكم طبیعت انسانی این تاخر و پسماندگی ابدا سبب ناامیدی و دلشكستگی ما نمیگردد برعكس روح سعی و قوت كوشش در حد اعظم آن بما میبخشد تا برای تلافی مافات، برای رفع آفات، برای حفظ حیات و بالاخره برای جلب سعادت از آن استمداد و استفاده نمائیم. در میان مردم كه من حیثالمجموع باین جد و جهد عرقآور موظف و مكلف اند بعقیده ما وظیفه منورین كشور گرانتر و عمدهتر و مفیدتر است و لهذا بحكم این عقیده است كه ما با قلت بضاعت و استطاعت توانستیم توسط طبع و نشر روزنامه وطن ساحه فعالیت های نظری كه مقدمه هر نوع خدمات عملی اجتماعیست برای طبقه منور و جوان مملكت آماده نمائیم و ما مصمم هستیم درین راه مبارك توانائی محقر خویش را وقف كنیم.
البته مرام و نصبالعین ما در روزنامه وطن بشكل ثابت و پایهدار عبارت خواهد بود:
نشر اصول دیموكراسی در كلیه شئون اجتماعی مملكت باساس رژیم مشروطه شاهی بمعنی مساوات عمومی مردم بدون قید و رجحان، نژاد، زبان، مذهب، ولایت، قبیله وغیره و بمعنی آزادی قانونی مردم در گفتار و كردار، كسب و كار، اجتماع و اقامت و مسافرت و بعمنی تفكیك قوای ثلاثه دولت و تعین حدود و مسئولیت هریك و مصئونیت مال و جان و حقوق مردم از تعدی و تجاوز و تعین مجازات باحكام و محاكم صالحه. هكذا تقویه وحدت ملی باستناد تاریخ مشترك، وطن مشترك، مفاد مشترك كه از آغاز تاریخ تا امروز مردم افغانستان را در رشته واحد ملیت منسلك ساخته است. و ارائه طریق حفظ منافع عامه اعم از مامور و مستخدم، زارع و کارگر، معلول و معیوب بواسطه وضع قوانین و ایجاد موسسات تعاونی و بحث در اطراف مسائل مهمه معارف، اقتصاد و حفظالصحه عمومی همچنین مبارزه بر ضد اقوال و اعمالیكه بنوعی از انواع تمامیت و امنیت و استقلال خاك را جرح و وحدت ملیت و مبانی دیموكراسی را نقص و اخلاق اجتماعی را افساد كند.
اینست مرام و نصبالعین كاركنان (وطن) كه تعقیب خواهد شد.
این نكته قابل تذكر است كه افق نظر وطن وسیعتر از آن است كه در نشرات خویش مادامیكه حیات و سعادت جامعه منظور اوست با اشخاص و افراد معین خوب یا بد بپردازد زیرا وطن فرد را هرچه باشد منحیث هو هو نمیشناسد بلكه اعمال و افعالی را مورد تبصره و انتقاد قرار خواهد داد كه در سرنوشت كشور كم یا بیش موثر باشد. پس نشرات و انتقادات وطن مبتنی بردو ركن است. یكی موضوع او امری از امور اجتماعی خواهد بود نه فرد و یا افراد معین زیرا ما با هیچ فردی مخالفت و یا محبت شخصی نداریم مگر در امور اجتماعی. دیگر انتقادات وطن در هر موضوعیكه باشد محض تظاهر و بینتیجه نه بلكه با نشان دادن راههای اجتماعی و عملی توام خواهد بود.
غبار
جریده «وطن»، شماره اول، حمل ١٣٣٠
معنی بعضی لغات:
دوشینه: دیشب، شب گذشته
بقیة السیف: بازمانده، به جا مانده
نفحه: وزیدن باد یا بوی خوش
مافات: آنچه گذشته، آنچه فوت شده
بریده مرام جریده «وطن»