اعتراض روشنفکران مبارز هند بر قتل دگراندیشان

طی دو سال گذشته مردم هند شاهد قتل چندین تن از نویسندگان و شخصیت‌های سکیولار و خردگرا آن کشور بودند که گروهی از معترضان آن را «نابردباری فزاینده در هند» خواندند. در اعتراض به این قتل‌ّها بیش از ۵۰ مورخ و ۴۰ نویسنده آزادیخواه و مبارز هندی جوایز و وجوه نقدی‌ای را که همراه با جوایز از سوی دولت طی سال‌ّهای گذشته دریافت کرده بودند، پس دادند.

آرونداتی روی نویسنده و فیمنیست پرآوازه آن کشور جایزه ملی را که در سال ۱۹۸۹ بخاطر بهترین فلم‌نامه خود گرفته بود پس داد. او در مقاله‌ای با عنوان «چرا من جایزه‌ام را برگرداندم»‌ ‌ در «اندین ایکسپرس» (۵ نوامبر ۲۰۱۵) اظهار می‌دارد که وی جایزه‌اش را تنها در اعتراض به «نابردباری فزاینده» پس نمی‌دهد زیرا وی وسعت این «قتل‌های هولناک» را به مراتب بیشتر از کشتن چند نویسنده و اندیشمند دگراندیش می‌داند. او نوشت:‌ «زندگی جهنمی برای تعدادی بیشتر است. تمام شهروندان – میلیون‌ها دالیتی(۱)، آدیواسی(۲)، مسلمانان و مسیحیان ـ مجبور به زندگی در فضای وحشت اند و نمی‌دانند که چه زمانی و از کجا به آنان حمله خواهد شد.»

در حالی که دولت هند و جارچیان غربی‌اش بصورت مسخره از این کشور به عنوان «بزرگترین دموکراسی دنیا» نام می‌برند اما نویسندگان و اندیشمندان هندی در جریان اعتراضات شان واضح ساختند که همه افرادی که کشته شده اند به دلیل عقاید سکیولار و یا انتقاد شان نسبت به خرافات و بنیادگرایی حاکم هندو بوده است. این نویسندگان علیه فقر، خرافات و رژیم حاکم در هند و بخصوص نارندار مودی و حزب فاشیست او (بی.جی.پی) بودند. عدالت یک مولفه مهم دموکراسی‌است که اکثریت مردم هند بطور وحشتناکی از آن بی‌بهره اند.

در ۲۰ اگست ۲۰۱۳ نارندرا دابولکار نویسنده سوسیالیست هندی مورد حمله مهاجمان ناشناس قرار گرفت به قتل رسید. وی داکتر طب بود و از منتقدان سرسخت سیستم طبقاتی و خرافات موجود در هندویزم بود که دست، پا و مغز مردمش را در جهل و نادانی در هم پیچیده است.

گویند پانسار از رهبران «حزب کمونیست هند» در ۱۶ فبروری ۲۰۱۵ کشته شد. وی از جمله نویسندگانی بود که بشدت جامعه نابرابر و نظام غیرانسانی «کاست» را مورد انتقاد قرار می‌داد. پانسار زمانی مورد خشم احزاب تندرو قرار گرفت که یکی از عبادات معمول در مذهب هندو را که به منظور تولد فرزند پسر بجا آورده می‌شود مردود دانست.

در ۳۰ اگست ۲۰۱۵ نویسنده‌ی کانارا(۳) زبان هندی ام. ام. کالبرگی در درون خانه‌اش به ضرب گلوله کشته شد. کالبرگی استاد پوهنتون و صاحب صدها اثر ادبی بود. وی عقاید سکیولار داشت و در نوشته‌ّها و بیاناتش خرافات هندویزیم را مورد انتقاد قرار می‌داد و برای هزاران‌ انسانی که به وسیله مذهب توسط حاکمان قدرت اسیر زنجیرهای جهل و سرمایه شده اند آگاه‌گری می‌کرد. کالبرگی چندین بار از سوی احزاب راست‌گرا تهدید به مرگ شده بود. یکبار هم بعد از انتشار اثر جنجالی‌اش «مارگا ۱» از سوی روسای معبد مجبور به عذرخواهی شد. وی بعد از این اقدام خود گفت: «من زندگی خانواده‌ام را حفاظت کردم. اما در آن روز به عنوان یک روشنفکر خودکشی کردم.»

هند از جمله سرزمین‌هاییست که بیشترین گوناگونی مذهبی، زبانی، قومی و فرهنگی را دارا می‌باشد. این درحالیست که رژیم‌های حاکم همیشه تلاش نموده اند تا هندوایزم را که دین حاکمان قدرت بوده و از منافع آنان دفاع می‌نماید بر همگان مسلط کنند. نارندرا مودی صدراعظم کنونی این کشور از «حزب مردم هند» (بی.جی.پی)، گروه تندرو بنیادگرای هندو و از نوع رژیم آخندی ایران است که هر صدای مخالف را خفه می‌سازد. این حزب قاتل هزاران مسلمان و دیگر اقلیت‌های مذهبی در این کشور محسوب می‌شود. روشنفکران هندی و بازماندگان قتل‌های اخیر دولت مودی را متهم به دست داشتن در ترور اندیشمندان خردگرا می‌کنند. دوسیه‌های هیچکدام از کشته‌شدگان مورد پیگیری جدی قرار نگرفته است و پولیس عاملان آن را تا کنون ردیابی و دستگیر نکرده است.

بنیادگرایی چه اسلامی، چه هندو، چه مسیحی، یهودی و یا هر دین دیگر همه ریشه و مشخصه‌های یکسان دارند؛ وحشت، جنایت و ضدیت با پیشرفت و علم خصوصیت تمامی آن‌ّها می‌باشد. قتل‌های زنجیره‌ای به دست رژیم مستبد «ولایت فقیه» ایران در دهه هفتاد شمسی که هدفش کشتن چند نویسنده‌ی دگراندیش در آن کشور بود، کاملا به قتل‌ نویسندگان در هند شباهت دارد. واقعیت اینست که در مکتب بنیادگرایان منطق و تحمل‌پذیری جا نداشته فقط با زبان تفنگ با مخالفان سخن می‌گویند. بنیادگرایان خونخوار افغان هم در اولین حملات خود شاعران و نویسندگان پیشرو کشور ما را نشانه گرفته اند، گلبدین بدنام سیدال سخندان شاعر مبارز و وطندوست را در جوزای ۱۳۵۱ در جریان یک تظاهرات در پوهنتون کابل به ضرب چاقو به شهادت رسانید و بدینوسیله ضدیت ابدی خود را با روشنفکران انقلابی کشور اعلان کرد و طی سه دهه با هدایت آی.اس.آی و امریکا به ترور عناصر ملی و مترقی ما ادامه داد.

«قتل‌های هولناک» در هند باعث شد که بیش از دوصد فعال و نویسنده سرشناس هندی و انگلیس در اعتراض به سفر نارندرا مودی در اوایل نوامبر ۲۰۱۵ به انگلستان، پای نامه‌ای امضا کنند که عنوانی دیوید کامرون صدراعظم بریتانیا نگاشته شده و از او خواسته اند که «فضای فزاینده وحشت» در هند را با همتای هندی‌اش مطرح کند.

آرونداتی روی بار دیگر زمانی مورد تحسین عمیق مردمش قرار گرفت که بعد از برگردان جایزه‌اش در مقاله‌‌ی یادشده نوشت:

«اگر ما حق آزادی بیان نداشته باشیم، به جامعه‌ای مبدل خواهیم شد که از سوءتغذیه روشنفکری رنج می‌کشد و ملتی متشکل از احمق‌هاست.... من افتخار می‌کنم که برنده جایزه ملی‌ای بوده‌ام که حالا می‌توانم آنرا مسترد ‌کنم. این کار به من اجازه می‌دهد که بخشی از یک جنبش سیاسی‌ باشم که به ابتکار نویسندگان،‌ فلمسازان و فرهنگیان در این کشور علیه یک نوع شرارت ایدئولوژیکی و حمله به هوش جمعی ما راه افتیده است. اگر اکنون در برابرش برنخیزیم، ما را ازهم دریده در اعماق مدفون خواهد کرد.... من مفتخرم از اینکه بخشی از این جنبش می‌باشم، و نیز از آنچه امروز درین کشور رخ می‌دهد شرمنده‌ام.»

در جامعه‌ای که روشنفکرانش بیدار و شرافتمند باشند، رژیم‌ها برای خاموش ساختن آنان به هر وسیله‌ای از جمله آزار، ‌شکنجه، زندان و ترور متوسل می‌شوند. اما درین جوامع بدون شک عناصر پیشرو از نوع آرونداتی روی را می‌توان یافت که با ایستادگی و نیش قلم شان جانیان و ارتجاع را مورد آماج قرار داده آگاهی‌دهی کنند.

تف کردن به جوایز اعطاشده از سوی یک دولت مستبد و مرتجع مشخصه ابتدایی یک روشنفکر متعهد و مردمگراست. کاش آرونداتی روی و دیگر روشنفکران هندی نمونه و سرمشق خوبی برای آن به‌اصطلاح روشنفکران افغان باشند که متاسفانه در برابر تمامی وحشت و جنایت بنیادگرایان و اربابان خارجی شان خاموش بوده اند و در بسا موارد بخاطر رسیدن به قدرت و مقام به پای جانیان و مرتجعانی از نوع محقق،‌ فهیم، عبدالله، ملاعمر، خلیلی، گلبدین، محسنی، کرزی، عطامحمد، کریم خرم و... افتادند.


آیا در میان به‌اصطلاح روشنفکران افغان که با افتخار مدالهای آلوده را از فاسدترین و بی‌اراده‌ترین دولت جهان به سینه دارند کسی با وجدان بلند و شرافت آرونداتی روی و دیگر نویسندگان مبارز هند یافت خواهد شد که این مدالهای بی‌ارزش را در اعتراض بر وضعیت فراتراز ماتم کشور به ارگ‌نشینان ضدملی مسترد کند؟



۱. در نظام «کاست» هند دالیت‌ها بنام «نجس» یاد می‌شوند. ۲۰۰ میلیون انسان در «بزرگترین دموکراسی دنیا» نجس خوانده شده و از قرن‌ها بدینسو از حقوق انسانی شان محروم اند.
٢. آدیواسی‌ها که بنام (ساکان اصلی) هم یاد می‌شوند، مردمانی اند که عمدتا در مناطق مرکزی هند زندگی می‌کنند. وضعیت زندگی و جایگاه اجتماعی آنان بدتر از دالیت‌ها می‌باشد. آدیواسی‌ها با جنبش مائویست هند روابط تنگاتنگ دارند و بیشتر مبارزات آنان توسط کادرهای مائویست رهبری می‌گردد به همین دلیل اکثرا مورد حمله دولت هند قرار می‌گیرند.
٣. کانارا یا کنری یکی از زبان‌های مروج در جنوب هند است که ۳۵ میلیون هندی با آن تکلم می‌کنند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 84 نفر