قتلعام صدها الجزایری در پاریس، دهشتی که زیر زده شد
- رده: مقالات
- نویسنده: نوید نابدل
- منتشر شده در چهارشنبه، 11 قوس 1394
حملات تروریسی پاریس به تاریخ ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵، طنین جهانی داشت و تقریبا تمامی رهبران جهان آنرا محکوم کرده روزها سرخط اخبار دنیا را به خود اختصاص داد. دیوید کامرون صدراعظم بریتانیا این رویداد را «بدترین عملیات خشونتبار در فرانسه پس از جنگ جهانی دوم» نامید و اکثر رسانههای جهان هم این حرف را تکرار کردند. حتی فیسبوک برای ۱۲۰ کشته پاریس ماتم گرفته امکاناتی را در دسترس قرار داد که کاربران میتوانستند به نشانه همدردی تصویر کاربری شانرا با پرچم فرانسه مزین سازند، کاری که به خاطر هزاران کشته جنگهای امپریالیستی جاری در کشورهای فقیر هیچگاهی صورت نگرفت. رهبران و رسانهها در برابر دهشت حاکم و جویبار خون در سوریه، عراق، افغانستان، لیبیا، اکراین، یمن و غیره نقاط جهان نه تنها چشم بسته اند که بر آتش جنگ و کشتار پترول میپاشند.
با همه دردناک بودن قتل دهها انسان بیگناه در پاریس، اما این حادثه «بدترین کشتار در پاریس بعد از جنگ دوم جهانی» نبود. بدترین کشتار پاریس در سال ۱۹۶۱ هنگامی رخ داد که پولیس فرانسه بروی تظاهرکنندگان الجزایری که علیه اشغال کشورشان توسط فرانسه دست به تظاهرات مسالمتآمیز زده بودند آتش گشوده بیش از سیصد تن را قتلعام نمود.
به تاریخ ۱۷ اکتوبر ۱۹۶۱، بیش از سی هزار تن از الجزایری های ساکن فرانسه که اکثر شان حقوق شهروندی فرانسه را نیز کسب کرده بودند به درخواست «جبهه رهاییبخش ملی الجزایر» در پاریس دست به تظاهرات زده برای استقلال الجزایر از چنگ ارتش فرانسه فریاد برآوردند. دولت برای سرکوب این راهپیمایی حدود هفت هزار نیروی پولیس فرستاد که بلافاصله با وحشت تمام بر جان معترضان افتاده بر آنان آتش گشودند. بنابر آمار مستقل، حدود سیصد تن درین روز کشته شدند که اجساد تعدادی از آنان توسط پولیس به رودخانه سن انداخته شد. صدها الجزایری دیگر توسط پولیس دستگیر و تحت شکنجه قرار گرفتند. قرار معلوم تعدادی از بازداشت شدگان در زیر ضربات وحشیانه پولیس جان باختند.
اما برای کشتهشدگان ترور دولتی آنزمان هیچ کسی ماتم نگرفت و رهبران جهان نیز حتی برای شان اشک تمساح نریختند. باوجود اعتراض روشنفکران سرشناس آنزمان چون ژان پل سارتر و سیمون دوبووار بر این ددمنشی، سانسور شدید دولتی جلو پخش حقایق را گرفت. مجله «گزارش واشنگتن در مورد امور شرق میانه» در شماره مارچ ۱۹۹۷ خود نوشت:
«جریان کامل دهشت ننگین ۱۹۶۱ در تاریخ فرانسه وسیعا در آن زمان زیر زده شد. با آنکه داستان های دلخراش افراد بعد ها به آرامی در رسانهها و روزنامههایی که برای سالها در اثر سانسور و کنترول دولت قضیه را کمارزش نشان داده بودند راه یافت، اما اکثرا همان ارقام رسمی را انتشار دادند که گویا دو تن و یا بعد ها پنج تن در این تظاهرات کشته شدند. تلویزیون دولتی تصاویری را پخش کرد که الجزایری ها را بعد از تظاهرات در حال اخراج از فرانسه نشان میداد اما هیچ تصویری از خشونت پولیس نمایش داده نشد.
بنای یادبود قتل عام ۱۹۶۱ در پاریس: «به یاد تعداد بیشمار الجزایریهایی که در اثر سرکوب خونین تظاهرات صلحآمیز در ۱۷ اکتوبر ۱۹۶۱ کشته شدند.»
خبرنگاران تهدید شده بودند که تظاهرات را پوشش ندهند و به آنان اجازه داده نمیشد که به مراکز حبس دستگیرشدگان نزدیک شوند.... حتی خبرنگاری که تعداد زیادی از اجساد الجزایری های کشته شده را دیده بود، اجازه داده نشد که از آن گزارش دهد.»
اینهمه جنایت به فرمان رئیس پلیس پاریس، موریس پپن (Maurice Papon) صورت گرفت. موریس از همکاران نازی ها در دوران جنگ دوم جهانی بود که ۱۶۰۰ تن از یهودیان فرانسه را به کوره های آدمسوزی هیتلر فرستاد ولی تا آنزمان اصلا مورد بازخواست قرار نگرفته بود.
نهتنها کسی به خاطر قتلعام پاریس محاکمه نشد که در همین سال به موریس پپن بالاترین نشان دولتی فرانسه، «لژیون دونور» اعطا گردید. به دلیل همین معافیت بود که در ۸ فبروری ۱۹۶۲، تظاهرات دیگری تحت فرمان موریس مورد حمله پولیس قرار گرفته هشت تن کشته شدند.
قتل عام ۱۳ نوامبر در پاریس، نتیجه تروریستپروری و حمایت دولت فرانسه و مجموع غرب از گروههای وحشی و جنایتکار در سوریه و عراق و افغانستان و مجموع جهان است. آنان با فرستادن تسلیحات و پول به باندهای جاهل و جانی، جهان را به کام بربریت فروبرده جویبار خون راه انداخته اند. همانگونه که مسئول خون سیصد تن الجزایری دولت فرانسه است، مسئولیت قتل ۱۲۰ تن در تازهترین دهشتافکنی پاریس نیز بر دوش دولت جنگافروز این کشور میباشد.