خواهران، با مبارزه متشکل خشونت علیه زنان را ریشه‌کن سازیم!

خواهران، با مبارزه متشکل خشونت علیه زنان را ریشه‌کن سازیم!

به تاریخ ۱۷ اکتوبر ۱۹۹۹، سازمان ملل متحد، ۲۵ نوامبر را که با قتل ددمنشانه سه خواهر مبارز اهل دومینکین معروف به «خواهران میرابال» رقم خورده، منحیث «روز جهانی منع خشونت علیه زنان» تصویب نمود.

شاید در هیچ نقطه‌ای از جهان به اندازه افغانستان در سطح حرف از «آزادی زنان» و «رفع خشونت علیه زنان» و دیگر شعارهای دلپسند سخن به میان نیامده باشد. بخصوص طی یک‌ونیم‌ دهه تجاوز امریکا و نصب غلامانش، زن افغان متاعی برای نمایشات مسخره و عوامفریبی‌های خاینانه اشغالگران و دست‌نشاندگانش گردید تا با آن واقعیت ارتجاعی، ستم‌کارانه و پلید شانرا بپوشانند. سربرآوردن سمارق‌وار صدها انجیوی به‌اصطلاح «مدافع حقوق زن» و فندهای میلیون دالری زیر این نام، همه تلاش‌های امریکا و غرب برای پوشانیدن ماهیت واقعی جنگ جنایتکارانه شان در کشور ما بود تا وانمود سازند که نه برای چپاول افغانستان بلکه برای بهبود زندگی زنانش به اینجا لشکرکشی کرده‌اند. فقط یک مشت زنان ویترینی و خادم بیگانگان و جنگسالاران جنایت‌پیشه از نوع ناهید فرید، شکریه بارکزی، فوزیه کوفی، آمنه بلخی، قدریه یزدان‌پرست، فاطمه گیلانی، آمنه افضلی، سیما سمر، آزیتا رفعت، شینکی کروخیل و... به مقام و دالر و نام و نشان رسیدند اما اکثریت مطلق زنان افغان در این ماتمسرای ویران و تحت حاکمیت خون‌خواران بنیادگرای حکومتی و طالبی و داعشی عذاب‌کش شده، فریاد جگرسوز شان از هرگوشه سرزمین ما بلند است. دیگر حتی سازمان‌های جهانی حقوق بشری نیز انکار نمی‌توانند که زنان افغان بدتر از دوران مکدر طالبان زیر بار ستم بوده با شرایط فاجعه‌بار مواجهند.

اشرف غنی ضمن شعارهای فریبنده کمپاین انتخاباتی‌اش گفته بود «دولتی که مصونیت زنان را در ساحات مختلف فراهم نتواند حق ندارد خود را دولت بنامد»، اما مدهش‌ترین بربریت در برابر فرخنده‌ها، تبسم‌ها، رخشانه‌ها، جمیله‌ها و هزاران زن گمنام و تیره‌روز دیگر در دوران حکومت‌داری مسخره و پرفساد خودش به وقوع پیوست ولی آب از آب تکان نخورد. از یک رژیم دست‌نشانده و بویناک که خود متشکل از سفاک‌ترین دشمنان زن و انسانیت باشد، دولتی که راکتیار، این تیزاب‌پاش منحرف و جرثومه خیانت و بربادی و میهن‌فروشی را عروسک‌گونه استقبال نماید و طالبان وحشی‌ را «برادر» خطاب کند، نباید انتظار کوچکترین رسیدگی به آلام زنان را داشت.

دهشت در برابر زن معلول عواملی‌ست که تا ریشه‌ای به آنها برخورد صورت نگیرد، نمی‌توان گام موثر در این زمینه برداشت. تجارب سایر کشورها ثابت می‌سازد که کسب آگاهی، مبارزه پیگیر و سهیم شدن در حیات سیاسی و اقتصادی دلایل عمده‌ای بوده‌اند که زنان به جایگاه رفیع رسیده همدوش مردان در رهایی و پیشرفت جامعه نقش شایسته ایفا نموده‌اند.

خواهران و مادران داغدار،

در جسم رنجور کشور ما طی چهار دهه گذشته ویروس بنیادگرایی که زن‌ستیزی مشخصه بارز آن است، عمیقا ریشه‌ دوانیده و فرهنگ فیودالی و مردسالارانه در تار و پود جامعه عجین گشته است. پرمدعاترین مردان ما نیز دید تبعیض‌آمیز نسبت به زنان داشته آنان را موجودات درجه دوم و «عاجزه» می‌پندارند. در چنین فضایی تیره، وظیفه نیروهای مترقی و ضدبنیادگراست تا برای بسیج و بارور شدن جنبش سرتاسری و پیشرو زنان در عمل بکوشند. باید به این حقیقت آفتابی سر نهاد که حق نه با گدایی و اتکا به نیروی‌ بیرونی بلکه با پیکار و جان‌گذشتگی علیه عناصر و جریانات ارتجاعی و ضدزن کسب شدنیست. خواهران میرابال، ایستادگی زنان آیسلند و بخصوص نبرد قهرمانانه زنان کوبانی نمونه‌های درخشانی اند که باید آنها را سرمشق قرار داد.

«حزب همبستگی افغانستان» معتقد است که بدون شرکت فعال زنان هیچ حرکت عدالتخواهانه و دموکراسی‌طلبانه نمی‌تواند پا گیرد. کشوری که نیم نفوسش در زنجیر‌های سهمگین جهالت و بربریت پیچانیده شده باشد، هرگز به بهروزی دست نمی‌یابد. برای کسب استقلال کشور و غرس نهال آزادی و سایر ارزش‌های بزرگ انسانی، باید در کنار مردان، نیروی خفته زنان را نیز به سیل بنیان‌برکن بدل نمود؛ تنها چنین خروشی می‌تواند در رفع خشونت و تبعیض علیه زنان موثر واقع گردد.

حزب همبستگی افغانستان

۲۵ نوامبر ۲۰۱۷ (۴ قوس ۱۳۹۶) – کابل

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 111 نفر