مبارزه علیه اشغال و بنیادگرایی، گام اول برای رهایی زن افغان است!
- رده: اعلامیهها
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در سه شنبه، 17 حوت 1395
امسال در وضعیتی به پیشواز روز جهانی زن میرویم که بر خونهای نخکشیدهی فرخنده و رخشانه، هزاران زن دیگر در گوشه و کنار کشور در آتش سوزان خشونت و ستم سوختند. یکونیم دهه میشود که از نام زن افغان و نگونبختیهایش سوءاستفاده رذیلانه شده در شعار سخن از «رهایی زنان افغان» زده میشود اما در عمل امروز وضعیت زنان ما فاجعهبارتر تحملناپذیرتر از هر زمان بوده فریاد جانگدار دختران و زنان تحت ستم از هر سوی کشور بلند است. دهشت حاکم در کشور ما تنها در جنایت و شرفباختگی در برابر مریمها، سحرها، مروهها، سحرگلها، بیبیگلها و دیگران خلاصه نمیشود، مردم ما در پکتیا و هلمند و کنر و شاهشهید و سراسر افغانستان مورد بمباردمانهای کور نیروهای اشغالگر امریکایی و ناتو قرار میگیرند؛ حملات انتحاری و انفجاری طالب و داعش در شهرها جان صدها هموطنان معصوم ما را میگیرد؛ جنگسالاران زیر نام اربکی و «قیام مردمی» بهصورت رسمی مسلحتر گشته دوران وحشتناک پاتکسالاری را احیا نموده اند، در بازی موش و پشک ارگ با طالب و داعش هزاران روستانشین ما دربدر اند؛ جنایتکاران جنگی و فسادپیشهگان با ناز و نعمت بیشتر بر کرسیهای قدرت میلمند؛ اقلیتهای مذهبی و دینی سلاخی میشوند؛ ساحه کار برای نیروهای پیشرو و دگراندیش روز تا روز تنگتر و اختناقیتر میگردد؛ سانسور و خودسانسوری بیش از پیش حمکفرما میگردد؛ فقر و بیکاری و قحطی بیداد میکند؛ سیل فرار جوانان امیدباخته از این ماتمکده ادامه دارد؛ مکتب و کلینیک و سرباز خیالی وطن را فرا گرفته، از راه غارت و چاپیدن ملت، مقامات دستگاه مافیایی فربهتر میشوند؛ و دهها شناعت و مرارت استخوانسوز دیگر. درین همه موارد زنان نخستین و آسانترین قربانیان بوده متحمل جانفرساترین فشارهای جسمی و روحی میگردند.
نیروها و دولتهای مرتجع و زنستیز در تلاش اند تا ۸ مارچ را بهسان ۲۵ نوامبر، روز محو خشونت علیه زنان، از مضمون رزمجویانه و عمیق آن تهی نموده به روزهای سرکاری و خنثی در حد تبریک گفتن و گل تقدیم کردن نمایشی تقلیل دهند. اما این دو روز، لالههایی اند که از خون زنان کارگر امریکا و خواهران میرابال در جمهوری دومینیکن سر برآورده و با خون هزاران زن آزاده و طغیانگر چون روزا لوکزامبورگ، سکینه جانسز، مینا، ناهید ساعد، وجیهه، برتا کاسرس، زویا، شیرینعلم هولی، مرضیه اسکویی، کارمن اگوادو و ۱۲ همزرمش مشهور به «۱۳ گلاب»، جیلان اوزلاب، تانیا، لیلا قاسم و زنان بیشمار دیگر عجین گشته اند. زنانی که بر سنن تاریک مردسالارنه و ناعادلانه پا نهاده، در برابر نظامهای حاکم سرمایهداری، بنیادگرا، مستبد و مرتجع، نه بهمثابه بارکش مردان و زینتالمجلس بلکه با استواری و شهامت رزمیدند و جان سپر کردند. پس تجلیل از این روز فقط زمانی ارزشمند و موثر است که بر تجدید پیمان برای مبارزه قاطع و سازشناپذیر برای رفع هرگونه ستم و تبعیض جنسیتی استوار باشد.
افغانستان زیر نام «رهایی زن» و «دموکراسی» توسط دولت جنگافروز امریکا و متحدانش اشغال گردید، اما همانگونه که انتظار میرفت پلیدترین و خودفروختهترین عناصر دشمن زن و دموکراسی با عبا و قبای پاریسی بر گردههای زخمی مردم رنجور ما تحمیل گردیدند. باندهای جنایتکار و جهالتپیشهای که در جریان خودخوریهای شهر کابل بر مادران ۷۰ ساله و دخترکان ۷ ساله رحم نکردند، آنانی که از تماشای زایمان زنان حظ بردند و ددمنشانهترین اعمال را مرتکب شدند، در کنار چند زن دلقک و خاین نشسته دم و دستگاه دولت پوشالی را تکمیل کردند. امروز کشورما در چنگ عناصری قرار دارد که اکثریت شان جواسیس و جیرهخواران دولتهای منفور پاکستان و ایران و چهل کشور دیگر بوده هرچند در هر نهاد و عمل شان کلمه ملی را پیوند میزنند اما در عمل منافع ملی را قربان منافع باداران خارجی شان ساخته اند. این خصلت هر نیروی اشغالگر است که برای تحت قیادت نگهداشتن یک ملت، بر ارتجاعیترین، سفاکترین و بدنامترین گروهها و عناصر تکیه نموده آنان را بر سرنوشت ملتی حاکم میسازند. بخصوص تاریخچه مکدر امریکا در دهها کشور ثابت نموده که برای پیادهسازی اهداف شوم و ویرانگرش، دیکتاتورهای بدنام و آدمکشان و تروریستهای قساوتپیشه را تمویل و تجهیز میکند. امروز هم، در این کشور مردی به نام دونالد ترامپ بر اریکهی قدرت نشسته که از تجاوز جنسیاش بر زنان با افتخار یاد میکند و معلوم نیست به ادامه اژدههای تنظیمی و طالب و القاعده و داعش، چه گروه بربرصفت دیگری را رویکار خواهد آورد.
یکی از عمدهترین شعارهای عوامفریبانه انتخاباتی ع و غ را «حقوق زنان» میساخت. اشرف غنی زمانی گلویش را پندانده در جمعی از زنان فریاد میزد «دولتی که نتواند مصونیت زنان را تامین کند حق ندارد خود را دولت بنامد». او برای فریب اذهان عامه، شخصا جریان محاکمه یکی از قضایای تجاوز جنسی را به ظاهر تعقیب نموده مستقیما با نزدیکان قربانی تماس گرفت، سوگلیاش را هم بیبیگل ساخته برایش بودجه میلیون دالری مهیا ساخت، اما معلوم نیست این پول به جیب کدام زنان بلیگوی ارگ میریزد. اما ساعاتی از جنایت تکاندهنده علیه شهید فرخنده که ملت را بهتزده ساخت نگذشته بود که ع و غ هردو به آرامی از کنار آن گذشته برای پایوازی رهسپار امریکا شدند و در آنجا کوشیدند افغانستان را بهشت روی زمین توصیف نمایند. و تا امروز که تقریبا دوسال از این موحشترین حادثه علیه یک زن در تاریخ وطن ما میگذرد، به آن رسیدگی صورت نگرفته و قاتلان اصلی کماکان آزاد میخرامند. در طول دوسال ریاست جمهوری غنی، صدها حادثه هولناک علیه زنان ثبت شده، نیم نفوس وطن ما بدتر از دوران مافیایی کرزی در کام خشونت فرو رفتند. غنی که از «مصونیت برای زنان» سخن میگفت در عمل برای یکی از جانیترین دشمنان زن و انسانیت به نام راکتیار مصونیت مهیا ساخت و بس. درحالیکه زخم روانی و جسمی هزاران زن قربانی قساوتهای تنظیمی هنوز تازه است، از امیرک بیمار و خاینی پذیرایی میشود که زندگی ننگین سیاسیاش را با تیزابپاشی بر صورت زنان آغاز کرد و تا امروز از لکههای ننگ تاریخ ما به شمار میرود.
«حزب همبستگی افغانستان» بدین باور است که فقط با همبستگی و مبارزه جسورانه زنان میتوان این قفس را درهم شکست. هیچ نیروی خارجی و دستنشاندگانش نجاتدهنده ما شده نمیتواند. بایست همچون زنان رزمنده کورد در برابر اشغال، بنیادگرایی و ارتجاع ایستاد. تحقق حقوق مساوی زنان، آزادی و دموکراسی در افغانستان، فقط با مبارزه خستگیناپذیر زنان و مردان این سرزمین ممکن است و بس و این مبارزه قربانی و خودگذری میطلبد. جز این راهی برای رهیدن از این زندان وجود ندارد.
حزب همبستگی افغانستان
۱۸ حوت ۱۳۹۵ – ۸ مارچ ۲۰۱۷