فقط با مبارزه و فداکاری می‌توان لوث اشغال، بنیادگرایی و ارتجاع را روبید!

فقط با مبارزه و فداکاری می‌توان لوث اشغال، بنیادگرایی و ارتجاع را روبید!

در نود و نهمین سالروز استقلال کشور قرار داریم، استقلالی که با خون مردم سلحشور، مشروطه‌خواهان پیشرو افغانستان و رهبری شاه امان‌الله رقم خورده است؛ استقلالی که برای تحقق آن، زنده‌یاد شهید سرور واصف و همرزمان سربه‌کف او شعار «ترک مال و ترک جان» را نعره کشیدند؛ استقلالی که آزادی‌های معین و حقوق ابتدایی را برای زنان و دیگر اقشار تحت ستم کشور به ارمغان آورد؛ استقلالی که برای نخستین بار یخ مستعمرات بریتانیا را شکست و مایه الهام برای سرزمین‌های متعدد جهت رهایی از یوغ استعمار پیر شد؛ استقلالی که افغانستان را به پناهگاه امن و حامی صدیق انقلابیون منطقه از جمله هندوستانی‌ها مبدل کرد. و استقلالی که متاسفانه دیگر نداریم.

امروز در حالی قوله‌های عوامفریبانه استقلال‌خواهی سران دولت دست‌نشانده را می‌شنویم که افغانستان نگون‌بخت ما توسط دولت‌ جنایتکار و متجاوز امریکا و متحدینش در ناتو اشغال شده و دست‌ کثیف کشورهایی مانند پاکستان، ایران، عربستان سعودی و حتی روسیه و چین هم باز است تا جوی‌ خون هموطنان ما را جاری سازند. غنی هرچند که با اعصای جادویی جان کیری به کرسی ارگ نصب شد اما حال شاهدیم که افزون بر «مغز متفکر دوم»، خود را بیشرمانه «شاه امان‌الله‌ دوم» نیز قلمداد می‌کند که به خنده تلخی می‌ارزد. «فیسبوک‌چلونگی» ارگ و دست‌بوسان چهار دور و برش نیز بصورت مضحک او را «غنی بابا» خطاب کرده در صفحات فیسبوک گلو می‌درند. لیکن واضح است که دهل و کرنای هیچ جارچی‌ای از یک دلقک بیگانگان قهرمان ساخته نمی‌تواند و محکمه‌ی تاریخ او را در کنار شاه شجاع انگریزی، ببرک کارمل روسی و کرزی امریکایی به زباله‌دان‌ خواهد فرستاد.

اشرف غنی به نمایندگی از دولت دست‌نشانده بعد از سقوط غزنی داد و واویلا راه اندخت، از یک سو می‌گوید که غزنی از دست کسانی سقوط کرده که نام راکت هستوی شان را غزنویان می‌گذارند، زخمی‌های طالبان در شفاخانه‌های پاکستان مداوا می‌شوند، اما از سوی دیگر بیشرمانه برای گلبدین جانی فرش سرخ هموار کرد و همچون عروس از خونخواری پذیرایی نمود که از آوان زایش سیاسی‌اش طوق آی‌اس‌آی به گردن داشته به گفته درست پدرخوانده فقیدش، جنرال حمید گل، یک «پاکستانی وطن‌پرست» است. هر ولایت و منطقه‌ای از افغانستان ممکن است از دست پاکستان و یا هر کشور دیگری سقوط کند و مردم آن به خاک سیاه بنشینند تا زمانی که جاسوسان آی‌اس‌آی و دیگر دستگاه‌های جاسوسی دنیا در دم و دستگاه دولت دست‌نشانده لمیده باشند.

سخن پرمفهوم شاه امان‌الله در نهمین جشن استقلال افغانستان (۲۶ اسد ۱۳۰۶)، هنوز هم صدق می‌کند و باید آن را سرمشق زندگی خویش قرار دهیم: «باید بقلوب اولادهای خود و نسلهائیکه از آنها پیدا می‌شود حس وطن‌دوستی و فداکاری را تولید کنیم. زیرا وقتیکه فداکار باشیم هیچ‌وقت استقلال از دست ما نخواهد رفت.» فقط با مبارزه، ازخودگذری و فداکاری می‌توان سرزمین خون‌چکان خویش را از لوث اشغالگران امریکایی و ایادی بنیادگرا و غیربنیادگرایش رهایی بخشید. بایست با الهام از نسل‌های پیشین رزمید و استقلال از دست‌رفته وطن نگونبخت خود را بدست آورده، یکبار دیگر پرچم استقلال را به نسل‌های آینده سپرد.

نه هفت، نه هشت؛ بیست و هشت، بیست و هشت!

حزب همبستگی افغانستان
۲۸ اسد ۱۳۹۷

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 687 نفر