وطن در خـون و خیـانت می‌جوشد، خاموشی ننگ است!

همانگونه که قابل پیش‌بینی بود، با تحمیل حکومت وحشت ملی از سوی امریکا بر مردم ما، افغانستان به‌طور روزافزون در بربریت و بدبختی‌های عذابناک غرق گردیده‌است. فقر و بی‌کاری و فساد و زورمداری از یکسو و تشدید جنگ و انفجار و انتحار و کشتار از سوی دیگر زندگی مردم مظلوم ما را شکنجه‌بار ساخته‌است.

در پی قتل فجیعانه فرخنده، حوادث دلخراش کشته‌شدن هموطنان ما در بدخشان، هلمند، بلخ، غزنی، خوست، ننگرهار، کابل، فراه و سراسر کشور، ابر تیره خفقان و مرگ بر فضای کشور ما مستولی گردیده‌است. به گروگان رفتن ۳۱ هموطن فقیر ما، قتل‌عام و سربریدن داعشی ده‌ها سرباز اردوی ملی در بدخشان و بی‌تفاوتی ذلتبار ع‌–غ و اطرافیان شان در قبال این فجایع، مردم سراسر کشور را غرق تنفر از حکومت شاریده و فاسد ساخته‌است.

فراخوان مشترک سیلی غفار و مینا احدی برای دفاع فعالانه‌تر از جنبش برابری‌طلبانه زنان در افغانستان

راهپیمایی دادخواهانه برای خون فرخنده در کابل

یک هفته قبل در کابل پایتخت افغانستان، فرخنده ۲۷ ساله به دست تعدادی متعصب و جاهل به‌طرز فجیعی به قتل رسید. آن‌ها با اعلام این که فرخنده قرآن را آتش زده او را وحشیانه کشتند و جسدش را آتش زدند.

عکس‌العمل زنان و مردم در افغانستان به این فاجعه، چنان قوی و متحدانه بود که حکومت در افغانستان را مجبور کرد چند نفر را دستگیر کند و چند پلیس را اخراج کند. اگرچه حداقل چهار نفر از مقامات حکومتی قبلا از این جنایت دفاع کرده بودند و نظر تعدادی اینست که این حرکت وحشتناک توسط چند سرکرده احزاب زن‌ستیز اسلامی جهت مرعوب ساختن مردم طرح‌ریزی شده بود.

فرخنده

بازهم موحش‌ترین بربریت در برابر زن در یک کیلومتری ارگ، وجدان‌های بیدار را تکان داد. فرخنده ۲۸ ساله را جهالت‌پیشگان درنده به اتهام واهی قرآن‌سوزی در حضور پولیس جبرکُش کرده، تن توته توته‌اش را به آتش کشیدند. هرچند ملا نیازی، سیمین غزل حسن‌زاده، حشمت استانکزی، زلمی زابلی و چند ناانسان دیگر به‌صورت علنی پرپرشدن فرخنده را مورد تایید قرار دادند، اما واقعیت این است که جمع وسیع از به‌اصطلاح مقامات دم و دستگاه مشبوع از جنایتکاران و جاهلان از این فاجعه حظ بردند. اما خوشبختانه اکثریت مردم ما که فریب و دغلکاری‌های تیکه‌داران دین و وطن را که چندین دهه است با تمام وجود درک می‌کنند، با واکنش سریع و یک‌صدا در مقابل این عمل هیتلری، دهان ملا جاسوسک‌های رژیم ع و غ و سایر اوباشان پلید شان را چنان بستند که در اولین دقایق شرمنده به جایگاه ننگین خود نشستند و سکوت اختیار نمودند.

زنان مبارز کوبانی

هفته‌هاست که مردم مبارز کوبانی اعم از زن و مرد و پیر و جوان آن چنان حماسی و فدایی‌وار علیه لشکر جهل و وحشت ایستادگی می‌کنند که همدردی و حمایت آزادی‌خواهان و انسان‌های شرافتمند سراسر جهان را در پی داشته‌است. شهرهای بزرگ جهان شاهد تظاهرات وسیع در دفاع از مبارزان کوبانی‌است، هرچند جهان به‌اصطلاح آزاد و رسانه‌های غرب در برابر آن چشم بسته‌اند.

آنچه جنبش کوبانی را واقعا نمونه و پرصلابت می‌سازد حضور شیرزنان مسلح در خط مقدم جنگ است. زنان آگاه و مصمم همدوش مردان بی‌باکانه با قلب‌های مملو از عشق می‌رزمند و جان می‌دهند، اما سرزمین شان را به جلادان عصر عتیق نمی‌دهند. درخشش زنان پرشور کورد در کوبانی، درس بزرگی ازعشق به میهن و انسانیت را به تمام ملل دربند و گرفتار رژیم‌های پوشالی خاصتا سازمان‌های زنان آزاده می‌دهد که «مردم متحد هرگز شکست نمی‌خورند».

بریده‌های اخبار جنایات ایالات متحده در افغانستان

از اشغال افغانستان توسط متجاوزان امریکایی و متحدانش سیزده سال گذشت. اشغالی ‌که با دسیسه‌ خونین یازدهم سپتامبر طرح‌ریزی شد و با غرش طیاره‌های بی-۵۲ زیر لوای سازمان ملل و ناتو آغاز و با امضای سند غلامی با نوکرانش در ارگ به هدف نهایی نزدیک گردید. امریکا طی نشست خاینانه بن، دشمنان آزموده ملت را که یک عمر تربیت نموده بود، بار دیگر به بهانه‌ی «مبارزه علیه تروریزم»، احیای «دموکراسی»، «حقوق بشر» و «بازسازی» بر گرده‌های زخمی ملت نصب کرد که نتیجه آن تکرار مضاعف خونریزی، ویرانی، غارتگری، فقر و تقویت بربریت و تروریزم برای ملت ما بود، اما یک مشت جانی و میهنفروش را میلیاردر و فربه ساخت.

تجاوز جنسی در پغمان

تجاوز وحشتبار جمعی اوباشان بر چهار زن در پغمان مردم سراسر کشور را در شوک عمیقی فرو برد. روزهاست در هر گوشه کشور اکسیون‌هایی در تقبیح این جنایت، راه‌اندازی می‌شوند. همه یک‌‌‌‌‌صدا خواهان اعدام هفت جانی‌ای ‌اند که فعلا در چنگ پولیس قرار دارند و به جرم شان اعتراف کرده‌اند.

درحالی‌که طی سیزده سال بر این چنین پلیدی‌ها چشم پوشیده شده‌است، اما در این مورد، محکمه تحت فشار افکار عامه حکم اعدام هفت تن را صادر کرد و کرزی هم آمادگیش را برای توشیح آن اعلام نمود. اما آنچه رسانه‌ها به آن نمی‌پردازند و زیر زده می‌شود، این است که هنوز مجرمان اصلی آزاد می‌گردند و فقط چند تجاوزکار کم‌زور محاکمه شده‌اند. «امیر پغمان» هم تقاضای اعدام فوری هفت تن را داد، چون بدین صورت افراد کلیدی برائت حاصل کرده، زمینه فراهم می‌گردد که عاملان اصلی این پلشتی در امان بمانند. در پغمان که ساحه حاکمیت عام و تام سیاف و قومندان‌هایش چون ممتاز، زلمی توفان، ملا عزت، شیرعلم و غیره است، ناممکن است که باندهای بی‌ارتباط به اینان بتوانند به راحتی رهزنی‌ و جنایتی به این پیمانه بزرگ را مرتکب گردند.

قربانیان معصوم غور

هنوز خون ده‌ها هموطن ما در ارگون نخشکیده بود که خون‌خواران طالبی ١٤ تن از هموطنان معصوم ما را در ولایت غور به‌صورت فجیع تیرباران کردند. اکثریت قربانیان این فاجعه زحمت‌کشان فقیری بودند که بعد از ماه‌ها کار شاق، می‌خواستند روزهای عید را در کنار فامیل‌های بی‌بضاعت شان سپری نمایند. لطیفه و نوروز که تازه ازدواج کرده بودند، می‌خواستند برای گذشتاندن نخستین روزهای زندگی مشترک شان به بند امیر بروند که اجساد شان که با سه عضو دیگر خانواده ددمنشانه تیرباران شده بودند به بازماندگان شان تسلیم داده شد.

قربانیان غور فقط به خاطر هزاره‌بودن قتل‌عام شدند. در ١٧ جوزای سال جاری نیز در ولسوالی گیزاب ولایت ارزگان ١٧ تن از جوانان رشید دایکندی را این قصابان آدم‌نما به جرم هزاره‌بودن سر بریدند. فقط چند روز قبل چندین هموطن بینوای اوزبیک ما را در فاریاب به گلوله بستند. این همه وحشیگری‌ها و قساوت بی‌مانند که از گوشه و کنار افغانستان گزارش می‌شود تحمل و صبر ملت را به نقطه غلیان رسانیده‌است.

رضا شهابی

با روی‌کار‌آمدن آدم‌کشان «میانه‌رو» تحت ریاست حسن روحانی در رژیم فاشیستی ایران، موج دستگیری و شکنجه و اعدام در برابر آزادی‌خواهان و دگراندیشان آن کشور شدت بی‌سابقه‌ای یافته‌است. دستگاه خونخوار «ولایت فقیه» که در لجن نیستی دست و پا می‌زند، در کنار اعدام و چپاول پناهجویان بینوای افغان، هر روز جنایات هولناکی در حق مردم سلحشور ایران نیز مرتکب شده، هر صدای مخالف را هیتلروار سرکوب می‌کند.

رضا شهابی، کارگر مبارزیست که به‌خاطر فعالیت‌های صنفی، بیش از چهار سال است تحت شکنجه‌های روحی و جسمی در اسارت رژیم آخندی به‌سر می‌برد. او با شهامت تمام ٥٠ روز است که دست به اعتصاب غذایی زده و در وضعیت جسمی نامناسبی قرار دارد. جلادان رژیم پوسیده خامنه‌ای‌ـ‌روحانی کم‌ترین توجهی به خواست‌های انسانی وی ندارند.

غزه افغانستان و فلسطین غرق آتش و خون

خون بی‌دفاعان در هرگوشه افغانستان و فلسطین جاریست و ما هر روز شاهد فجایع تکان‌دهنده آن هستیم. بدون شک عقب هر فاجعه و ویرانی، استعمارگران آدم‌خوار نشسته و با افراشتن آتش جنگ‌ها و غارت ملل به زندگی ننگین خویش ادامه می‌دهند. در این میان، جهان به‌اصطلاح آزاد در برابر قتل‌عام طالبی و صیهونیستی نه تنها سکوت اختیار نموده‌اند بلکه در خفا به آدم‌کشان اسلحه و امکانات می‌دهند.

غزه افغانستان و غزه فلسطین سال‌هاست به‌مثابه قربانیان هم‌سرشت و هم‌سرنوشت، فدای توطئه و دسیسه‌های سازمان‌یافته‌ قدرت‌های غربی و منطقوی می‌شوند. ما به وجدان‌های بیدار مردم جهان آواز می‌دهیم که علیه این موج فاشیزم عریان و ستمگری که جهان را به‌سوی بربریت حیوانی سوق داده‌است، برخیزند، ورنه به زودی این وحشت آنان را نیز به کامش فرو خواهد برد.

تسکین درد ارگون مبارزه است و بس

این بار مردم نگونبخت ارگون ولایت پکتیکا بر فرش عزای فرزندان خود نشستند. دشمنان سوگندخورده ملت ما به اشاره اربابان خارجی شان معصوم‌ترین توده‌های ما را هدف حمله وحشیانه شان قرار دادند. به گفته شاهدان عینی این انفجار که هدفش کشتن بی‌گناهان این منطقه بود، به اندازه‌ای شدت داشت که از بازار ولسوالی چیزی را سالم نگذاشت و بیش از نود تن را به کامش فرو برد. ریاست امنیت ملی نیز با اظهار این جمله که حمله‌ی ارگون از سوی گروه حقانی تحت رهبری آی.اس.آی راه‌اندازی شده، کار شان را تمام‌شده اعلام داشتند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 52 نفر