لیستی از جانباختگان ولایت فراه توسط جلادان خلقی – پرچمی

لیستی از جانباختگان ولایت فراه توسط جلادان خلقی – پرچمی

با کودتای ۷ ثور، جنایتکاران عقده‌مند با کنده و ساطور به جان و مال مردم بی‌دفاع در سراسر میهن افتادند و افغانستان را به قتلگاه فرزندانش مبدل کردند. فراه نیز همانند سایر ولایات در اولین یورش جانیان ۷ ثور پایمال خرمستی‌های ددمنشانه «حزب دموکراتیک خلق افغانستان» شد. دستگیری‌ها و قتل‌های دستجمعی از حوت ۱۳۵۷ آغاز و تا تجاوز سوسیال امپریالیزم که به‌صورت دگر رقم خورد، ادامه یافت. قصابان خلقی به نام سیاسی و یا پلستر(×) بهترین‌ها و سرشناس‌ترین ها را از مناطق گوناگون گلچین کرده و بدون محاکمه و ابلاغ جرم زنجیرپیچ و با هزار و یک تحقیر به ضرب گلوله و نوک برچه شکم دریدند و یا نیمه‌جان در گورهای دستجمعی دفن می‌کردند. این جانیان سوار بر گرده‌های پرزخم اقشار فقیر، کودتای ننگین شان را به‌مثابه انقلاب تحمیل کرده و شعار کاذب «کور،کالی، دودی» را جار می‌زدند.

داکتر رشید
«قصه میشود هنگامیکه جلادان خادیست در برابر چشمان داکتر رشید یارانش را با برچه شکم می دریدند و خون آلود و نیمه جان به چاه می‌انداختند، وی این جنایات هولناک را تحمل نتوانست و قلبش از حرکت ایستاد.»

یکی از شاهدان عینی آن وضع خونین را بازگو می‌کند:

«با کودتای ثور، تقریبا شهر و ده به اعتراض و قیام برخاستند ولی از آنجایی که مردم ما روزهای سیاه را تجربه نکرده بودند و هرگز تصور نمی‌کردند این جانیان آنقدر قسی‌القلب اند که بر قوم و خویش خود هم رحم به دل ندارند، به سادگی به دام افتادند، از سوی دیگر مخبرک‌های چاپلوس خلقی به نام کمیته در تمام نقاط فعال بودند و به بالادستان خود راپور اشخاص ملی و ضدرژیم مزدور را می‌دادند و آنان نیز بی‌مکث می‌کشتند.»

محمد د. گ. می‌گوید:

استاد اولیا‌خان
«زنده یاد استاد اولیا‌خان مورخ ۱۷ حمل ۱۳۵۸، حین تدریس از داخل صنف مکتب ابتدایی ذهکن ـ انادره دستگیر و بعد از لت وکوب فراوان با ۱۱‌تن از هموطنان بی‌گناه آن ولسوالی به زندان منتقل شد. با گذشت چند روز در زندان در کنار سایر آزادیخواهان توسط جلادان حزب منفور خلق تیرباران و به گور نامعلوم برچ دفن خاک گردید.»

«در زمانی که خلقی‌های جنایتکار در اوج قدرت بودند، من از زبان دست‌یاران شان بارها شنیده‌ام که با افتخار یاد می‌کردند: "شب‌هنگام شراب را می‌زدیم و خود را مست می‌کردیم. گورها را که از قبل توسط بلدُزرها آماده کرده و زندانیان را بر لب پرتگاه قطار ایستاد می‌کردیم، با برچه شکم شان را دریده دل خود را یخ می‌کردیم و یک یک به چاله می‌انداختیم.»

با ولچک و زولانه در دست و پای قربانیان در داخل فرقه فراه، بر این حقیقت پنهان صحه می‌گذارد. به گفته یک شاهد عینی،

«از یک گور ۷۵ و از دیگری به تعداد ۲۹ جسد بیرون کشیده شد.»

کشف گورهای دستجمعی در فرقه فراه در آن هنگام به‌سان انتشار لیست ۵۰۰۰ نفری مرگ، بار دیگر تمامی بازماندگان قربانیان را در سوگ نشاند و این ولایت را تکان داد. فراهیان به انتقام برخاستند ولی متاسفانه با فتوای چند ملای شرور خشم مردم در برابر جلادان را صبغه دینی داده و خاموش ساختند. همان طوری که ذکر شد، اکثریت این قربانیان که انسان‌های آزاداندیش و ملی بودند در همان اوایل به‌صورت دستجمعی در فرقه فراه، چاه کافر قلعه، باغ نو، ولایت کهنه و سایر نقاط در گورهای نامعلوم دفن شدند و بعدا جلادان خادیست حتا این دستور را داشتند که در هرجا دستگیر کردند، در همان جا دفن‌اش کنند.

ضابط دین محمد و سید وزیر
از راست به چپ: ضابط دین محمد انسان آزاده که توسط جلادان خلقی - پرچمی سلاخی شد و سید وزیر که از قریه چاه زندان، قلعه‌کاه میباشد.

در سند کوتاهی که به ما رسیده است، می‌خوانیم:

داکتر سید محمود
داکتر سید‌محمد از نخستین داکتران فراه که خدمتگار توده‌ها بود و از چهره‌های تابناک جریان دموکراتیک نوین افغانستان نیز شمرده می‌شد. یکی از دوستانش می‌افزاید «وقتی اوضاع از سوی کودتاچیان ثوری اختناقی شد برای داکتر بار‌ها گفتیم خود را مخفی کن او با جرات تمام و لب پرخنده میگفت: همین آدم‌های زبون و بی‌سواد صلاحیت کشتن مرا ندارند و من ماهیت کثیف اینان را خوب میدانم .»

«در اواخر برج حوت ۵۷ الی اواسط ۱۳۵۸ در ولایت فراه به تعداد چند تن از جلادان تره‌کی و امین به نام‌های آغا گل باعث - والی از هرات، شایسته وارث - مدیر معارف، غلام حسین مستوفی، الله‌داد توفان - والی بعدی، طاهر ختیز - مدیر لیسه زراعت و کمکی - مدیر لیسه ابونصر (ارزگانی‌ها) با همکاری چند تن از حزبی‌های بی‌رحم فراهی مانند محمد ظریف بزگر - سارنوال، شیراحمد بشرزی - ولسوال، عبدالرحمان - شاروال، ظاهر نصرو - مدیر اطلاعات کلتور، منشی حبیب، مجید بهلول، صدیق خاوری، سرمعلم بصیر، انجنیر اکبر، خان آقا، انجنیر فیض محمد، گل‌احمد موج، محمد محسن - مدیر اداری ولایت، نوراحمد بشرزی - ولسوال، رحم‌الدین ولسوال، محمد اسماعیل - ولسوال و تعداد دیگری از همکاران ‌شان مانند معلم علاوالدین، معلم حکیم، معلم شکور، معلم ودود، عبدالحمید، سارنوال امان‌الله، معلم عبدالسلام، عبدالرزاق، مامور عبدالرشید، ولسوال عبدالحق، مامور محمد نسیم، مامور عبدالقادر وغیره افراد ردیف پایین‌تر مانند غلام، نعیم، سخی، شیرمحمد دریور، محمد دین دریور و ده‌ها تن از مزدوران و کاسه‌لیسان دیگر در آن دوره تعداد زیادی از هموطنان بی‌گناه را به اتهامات بسیار اندک و دور از کرامت انسانی و بشری بدون محاکمه زنده به گور کردند.»

در مورد محاکمه صحرایی خادیست‌ها ارقام دقیق در دست نیست، زیرا قبل از سقوط رژیم مزدور اسناد محرم را سرجنایتکاران به گمان اغلب نابود کرده‌اند. اما شاهدان عینی ارقام مختلفی از سر به نیست‌کردن ۵۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر تنها در ولایت فراه طی یک سال دارند.

محمد حسین
محمد حسین مجدود مشهور به ملک گلوجان

«حزب همبستگی افغانستان» با انتشار لیست ۳۲۶ تن این جنایات فجیع را به شدت تقبیح کرده و خواهان محاکمه علنی قصابان مردم در کنار سایر جنایتکاران ۴ دهه اخیر می‌باشد. لیست تهیه‌شده با امکانات ناچیز از قریه‌‌ها و نواحی شهر که توسط اعضا و هوادران ما آماده شده تا اکنون تکمیل نیست، بنابر این از تمامی هموطنان دردمند تقاضا داریم تا با افزودن نام سایر جانباختگان گمنام همت گماشته و برای راندن جنایتکاران معلوم‌‌الحال و اربابان خارجی شان گام‌های عملی در سراسر افغانستان بردارند.

«حزب همبستگی افغانستان» همصدا با مردم این سرزمین، جنایتکاران خلقی-پرچمی ، تنظیمی، طالبی و سایر وطن‌فروشان دربار امریکا را هرگز قابل عفو نمی‌داند و بدین سبب با مستندسازی جنایات هولناک ضدبشری در کشور و ارج نهادن به جان‌باختگان گمنام مصمم است تا بار دیگر همانند منار یادبود شهدای یکاولنگ، منار دیگری را که در آن اسامی شهدا حک دیوار تاریخ خونبار ما گردد، به مساعدت و همکاری بازماندگان قربانیان در ولایت فراه تهداب‌گذاری نماید.

فایل پی‌دی‌اف لیست ۳۲۶ تن از جانباختگان ولایت فراه را از اینجا دونلود نمایید.

لیستی از جانباختگان ولایت فراه توسط جلادان خلقی – پرچمی

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 140 نفر