عفرین، حماسه کوبانی را تکرار خواهد کرد!

در ۲۰ جنوری ۲۰۱۸، دولت فاشیستی ترکیه به ادامه جنایاتش، به‌طور رسمی اعلام نمود که برای سرکوب «تروریست‌های پی‌.کی‌.کی» و داعش بر عفرین حمله می‌نماید. این دولت مستبد و جنایت‌پرور برای انحراف اذهان عامه داخلی و جهانیان، داعش را نیز با این منطقه گره زد ولی بر همگان روشن است که تقریبا بساط این گروه قسی از سوریه برچیده شده و بخصوص در عفرین و حوالی‌اش خبری از آنان نیست. مهمتر از همه بر اساس گزارش‌های مراجع معتبر، دولت اردوغان از حامیان سرسخت داعش بوده و در حمله بر کوبانی نیز نظامیان ترکیه در لباس داعش شرکت داشتند. حداقل رابطه دیرینه و تنگاتنگ ترکیه با گلبدین خونریز، مشهور به «قصاب کابل»، دلالت بر حمایت این دولت مستبد از پلیدترین نیروها می‌کند. برعلاوه، دولت خون‌آشام اردوغان همان داعشی‌های گذشته را زیر چتر نیروی چندهزاری «ارتش آزاد سوریه» تسلیح و تمویل نموده و در کنار ارتش رسمی ترکیه به جان مردم دربدر این منطقه رها کرده است. دولت اخوانی ترکیه که خصومت دیرینه با خلق ستمدیده کورد دارد، هرگز نمی‌خواهد آنان در صلح و آرامش بسر برده از آزادی و عدالت بهره‌مند گردند به همین دلیل پیاپی دست به توطئه‌های رسوا زده علیه آنان به زور و دهشت متوسل می‌شود.

خواهران، با مبارزه متشکل خشونت علیه زنان را ریشه‌کن سازیم!

به تاریخ ۱۷ اکتوبر ۱۹۹۹، سازمان ملل متحد، ۲۵ نوامبر را که با قتل ددمنشانه سه خواهر مبارز اهل دومینکین معروف به «خواهران میرابال» رقم خورده، منحیث «روز جهانی منع خشونت علیه زنان» تصویب نمود.

شاید در هیچ نقطه‌ای از جهان به اندازه افغانستان در سطح حرف از «آزادی زنان» و «رفع خشونت علیه زنان» و دیگر شعارهای دلپسند سخن به میان نیامده باشد. بخصوص طی یک‌ونیم‌ دهه تجاوز امریکا و نصب غلامانش، زن افغان متاعی برای نمایشات مسخره و عوامفریبی‌های خاینانه اشغالگران و دست‌نشاندگانش گردید تا با آن واقعیت ارتجاعی، ستم‌کارانه و پلید شانرا بپوشانند. سربرآوردن سمارق‌وار صدها انجیوی به‌اصطلاح «مدافع حقوق زن» و فندهای میلیون دالری زیر این نام، همه تلاش‌های امریکا و غرب برای پوشانیدن ماهیت واقعی جنگ جنایتکارانه شان در کشور ما بود تا وانمود سازند که نه برای چپاول افغانستان بلکه برای بهبود زندگی زنانش به اینجا لشکرکشی کرده‌اند. فقط یک مشت زنان ویترینی و خادم بیگانگان و جنگسالاران جنایت‌پیشه از نوع ناهید فرید، شکریه بارکزی، فوزیه کوفی، آمنه بلخی، قدریه یزدان‌پرست، فاطمه گیلانی، آمنه افضلی، سیما سمر، آزیتا رفعت، شینکی کروخیل و... به مقام و دالر و نام و نشان رسیدند اما اکثریت مطلق زنان افغان در این ماتمسرای ویران و تحت حاکمیت خون‌خواران بنیادگرای حکومتی و طالبی و داعشی عذاب‌کش شده، فریاد جگرسوز شان از هرگوشه سرزمین ما بلند است. دیگر حتی سازمان‌های جهانی حقوق بشری نیز انکار نمی‌توانند که زنان افغان بدتر از دوران مکدر طالبان زیر بار ستم بوده با شرایط فاجعه‌بار مواجهند.

فاشیزم رژیم هیتلری «ولایت فقیه» علیه مبارزان کورد را محکوم می‌کنیم!

در ۱۳ سنبله (شهریور) ۱۳۹۶ تیرباران دو کولبر کورد هریک حیدر فرجی ۲۱ ساله و قادر بهرامی ۴۱ ساله توسط پاسداران مرزی رژیم تبهکار خامنه‌ای-روحانی، موجی از اعتراضات را در شهرهای مختلف کوردستان تحت حاکمیت ایران در پی داشت. هزاران تن به جاده‌ها ریخته و انزجار شان را از جنایت‌ مداوم این رژیم منفور بر کوردها و دیگر مردم ستمدیده ایران ابراز نمودند.

با حضور امریکا، ناتو و دست‌نشاندگانش، صلح و بهروزی سرابی بیش نیست!

هفتم اکتوبر یادآور روز شومی است که مردم ما را عمیقتر در گودال وابستگی و دهشت و جنایت و تیره‌روزی فرو برد. درست شانزده سال پیش دولت اشغالگر امریکا و ناتو بم‌ّهای شان را زیر نام «صدور دموکراسی» و «آزادی زنان» بر ملت دردمندی ریختند که از سه دهه تحت حاکمیت جنایت‌پیشه‌ترین دولت‌ها از نوع خلقی و پرچمی، تنظیم‌های هفت‌گانه پشاوری و هشت‌گانه تهرانی و طالبان ددمنش با حمایت کامل باداران شرقی و غربی و منطقوی شان، همه‌روزه زجرکش می‌شدند. اما با اشغال میهن ما، مصایب و آلام مردم افغانستان فزونی یافتند: قریه‌های ما هرروز هدف حملات هوایی نیروهای خونریز امریکا و ناتو قرار می‌گیرند که بیشتر قربانیان را زنان و کودکان می‌سازند؛‌ روستانشینان در میان سنگ طالب و داعش و اربکی خرد می‌شوند؛ شهریان در انتحار و انفجار خوکان طالبی و داعشی تکه تکه می‌شوند؛ موش‌های جنگسالار را به گرگ‌های هار بدل کرده بر سرنوشت ما حاکم ساخت و در تازه‌ترین مورد «قصاب کابل» نیز با ناز و کرشمه پذیرایی شده در کنار دیگر جانیان نصب گردید؛ تفرقه‌ مذهبی به‌طور سازمان‌یافته دامن زده می‌شود که نخستین قربانیان آن هموطنان بیگناه ما اند؛ سرزمین ما به میدان جنگ و رقابت‌های قدرت‌های منطقوی و جهانی مبدل شده هرآن خطرات مدهشی تهدیدش می‌کند؛ دستان خونین رژیم‌های پلید ایران و پاکستان تا آخرین حد در وطن ما باز گذاشته شده خاک ما به جاسوس‌خانه نهادهای استخباراتی آنان بدل گشته است، تولید و قاچاق موادمخدر تعیین‌کننده اقتصاد این کشور می‌باشد و سه میلیون معتاد هم پیامد آن؛ زنان نگونبخت ما همچنان در دوزخ سوزان کباب می‌شوند؛ فساد و گندیدگی و خیانت در تار و پود رژیم مزدور آنچنان تنیده که رهیدن از آن به چندین دهه کار طاقت‌فرسا نیاز دارد و هزاران مصیبت و فجایع دیگر.

با راندن اشغالگران و مزدوران بنیادگرا و غیربنیادگرایش از استقلال وطن پاسبانی کنیم!

لبخند کودکانت
از میان ویرانی
و شکنجه
از میان دیوارهای پوشیده از خون
از میان لرزش‌های مرگ و زندگی
پدیدار خواهد شد
ای سرزمین عظیم
ای زخم عمیق و عشق تنها

فدوی طوغان – شاعر فلسطینی


تا برنخیزیم، هر گوشه این خاک میرزااولنگ خواهد بود!

بار دیگر ملت ما در شوک زجرکش شدن هم‌میهنان بی‌گناه ما در سرپل غرق ماتم گردیدند. به تاریخ ۱۵ اسد ۱۳۹۶ داعشی‌ها و طالبان درنده قریه میرزااولنگ ولسوالی صیاد سرپل را متصرف شده و براساس گزارش‌ رسانه‌ها، بیش از ۵۰ تن غیرنظامی را به‌ صورت فجیعی به قتل رسانده و ده‌ها خانواده فقیر را به گروگان گرفتند. قساوتی که انسان را به یاد قتل‌عام یکاولنگ بامیان در جدی ۱۳۷۹ می‌اندازد، اما اینبار با سفاکی بیشتر که حتا به زنان و کودکان رحم نشده انسان‌های بی‌‌دفاع سر بریده می‌شوند و اجساد پاره پاره و سلاخی می‌گردند.

مردم افغانستان تا هنوز در آتش جنایتکاران ۷ و ۸ ثوری می‌سوزند

۷ و ۸ ثور، لکه‌های ننگ تاریخ ماست که تا امروز میهن و مردم ما را در آتش می‌کشند و از آن پیاپی انواع جدید جنایتکاران و جاهلان و فروخته‌شدگان زاییده می‌شوند. دو روز سیاهی که اغلب مردمان این سرزمین آرزو می‌کنند کاش در تقویم وجود نمی‌داشت تا خاطرات هولناک آن همه‌ساله در ذهن شان نمودار نگردد: خاطرات کودتای خونین؛ ناپدید شدن‌ها و اعدام ده‌هاهزار انسان بی‌گناه؛ شکنجه‌ و زنده به گور شدن‌ها؛ دربدری و فرار از بم‌های روس‌ها؛ تحمل توهین و تحقیر در ایران و پاکستان. و به تعقیب آن، جلادان ۸ ثوری افغانستان نگونبخت را در چنگال سیاه شان فشرده جنایات فجیع‌تری بر مردمانش روا داشتند که خاطرات پیشین را می‌شوید: هر کوچه شهر کابل تبدیل به خط اول جنگ می‌گردد؛ در اولین روزها تمام اماکن عامه و دفاتر چور می‌گردند؛ مادران ۷۰ ساله و کودکان معصوم مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند؛‌ دیدن زایمان زنان به سرگرمی افراد تفنگ به دست بدل می‌گردد؛ شکریه‌ها و ناهیدها و صدها زن و دختر پرپر می‌شوند؛‌ نسل‌کشی در افشار صورت می‌گیرد؛ میخ بر سر انسان‌ها کوبیده شده «رقص مرده» نمایش داده می‌شود؛ بر اسیران ادرار خورانیده شده در کانتینرها زنده به آتش کشیده می‌شوند، خاینانه‌ترین و شرم‌آورترین اعمال در برابر هموطنان هندو و سیک ما صورت گرفته دارایی و جایداد شان غصب می‌گردد؛ فابریکه‌های کشور و تسلیحات نظامی در بدل نرخ آهن‌پاره به پاکستان به فروش می‌رسد؛ کابل به شهر ارواح بدل می‌گردد، کشور در آتش جنگ‌های قومی و سمتی و زبانی و مذهبی به آتشدان بدل می‌گردد، دستان خونین دولت‌های مرتجع پاکستان و ایران تا عمق در کشور ما باز گذاشته می‌شوند و صدها قساوت و میهنفروشی و شیادی دیگر. پس از آن، مردم ما باوجود تحمل شلاق و استبداد قرون‌وسطایی طالبان، با پرتاب بم‌های امریکا و شرکایش مواجه شده یکبار دیگر همان جلادان ۸ ثوری برما تحمیل ‌گردیدند که این بار دست به دست شرکای جرم ۷ ثوری خود داده با دریافت بوجی‌های دالر، یکونیم دهه تمام است که با نکتایی و دریشی اما با همان افکار متعفن و دستان پرخون، خیانت و ستم و فساد و میهنفروشی نموده افغانستان را برای مردمش دوزخ ساخته‌اند.

اجازه ندهیم افغانستان میدان رقابت تسلیحاتی ابرقدرت‌ها گردد!

و این بار امریکا بزرگترین بمب غیرهستوی موجود در زرادخانه‌‌اش را که به «مادر تمام بمب‌ها» شهرت دارد، بدون هیچ مانع و دغدغه‌ای در کشور ما آزمایش کرد. اگر در برابر این آزمایشات دهشتناک خاموش بنشینیم، افغانستان ما میدان شغالی رقابت‌های تسلیحاتی ابرقدرتها گردیده حتی خطر هستوی آنرا تهدید خواهد کرد.

نگذاریم جانیان حاکم با حافظه ما بازی کرده دهشت علیه فرخنده به فراموشی سپرده شود!

دو سال از زجرکش‌شدن فرخنده گذشت، وحشتی که انسان‌های باوجدان افغانستان و جهان را تکان داد اما برای «مقامات» نامحترم آب از آب تکان نخورد و تا امروز عاملان اصلی این سفاکی کم‌نظیر مانند شرف بغلانی، حبیب ده‌افغانان و سرجنایتکاران حامی اینان به جزای اعمال شان نرسیده آزاد می‌خرامند. چند عنصر زن‌ستیز و مفلوک مانند ملا ایاز نیازی، سیمین حسن‌زاده، زلمی زابلی، حشمت ستانکزی به دفاع از قاتلان شهید فرخنده برخاستند و اگر مورد بمباران نظرات کاربران فیسبوک قرار نمی‌گرفتند، مطمئنا که جمع وسیعی از دولتی‌های همفکر و هم‌کیش شان برای مسلمان‌نمایی به آنان می‌پیوستند.

مبارزه علیه اشغال و بنیادگرایی، گام اول برای رهایی زن افغان است!

امسال در وضعیتی به پیشواز روز جهانی زن می‌رویم که بر خون‌های نخکشیده‌ی فرخنده و رخشانه، هزاران زن دیگر در گوشه و کنار کشور در آتش سوزان خشونت و ستم سوختند. یکونیم دهه می‌شود که از نام زن افغان و نگون‌بختی‌هایش سوءاستفاده رذیلانه شده در شعار سخن از «رهایی زنان افغان» زده می‌شود اما در عمل امروز وضعیت زنان ما فاجعه‌بارتر تحمل‌ناپذیرتر از هر زمان بوده فریاد جانگدار دختران و زنان تحت ستم از هر سوی کشور بلند است. دهشت حاکم در کشور ما تنها در جنایت و شرفباختگی در برابر مریم‌ها، سحرها، مروه‌ها، سحرگل‌ها، بی‌بی‌گل‌ها و دیگران خلاصه نمی‌شود، مردم ما در پکتیا و هلمند و کنر و شاه‌شهید و سراسر افغانستان مورد بمباردمان‌های کور نیروهای اشغالگر امریکایی و ناتو قرار می‌گیرند؛ حملات انتحاری و انفجاری طالب و داعش در شهرها جان صدها هموطنان معصوم ما را می‌گیرد؛ جنگسالاران زیر نام اربکی و «قیام مردمی» به‌صورت رسمی مسلح‌تر گشته دوران وحشتناک پاتک‌سالاری را احیا نموده اند، در بازی موش و پشک ارگ با طالب و داعش هزاران روستانشین ما دربدر اند؛ جنایتکاران جنگی و فساد‌پیشه‌گان با ناز و نعمت بیشتر بر کرسی‌های قدرت می‌لمند؛ اقلیت‌های مذهبی و دینی سلاخی می‌شوند؛‌ ساحه کار برای نیروهای پیشرو و دگراندیش روز تا روز تنگتر و اختناقی‌تر می‌گردد؛ سانسور و خودسانسوری بیش از پیش حمکفرما می‌گردد؛ فقر و بی‌کاری و قحطی بی‌داد می‌کند؛ سیل فرار جوانان امیدباخته از این ماتم‌کده ادامه دارد؛ مکتب و کلینیک و سرباز خیالی وطن را فرا گرفته، از راه غارت و چاپیدن ملت، مقامات دستگاه مافیایی فربه‌تر می‌شوند؛ و ده‌ها شناعت و مرارت استخوان‌سوز دیگر. درین همه موارد زنان نخستین و آسان‌ترین قربانیان بوده متحمل جانفرساترین فشارهای جسمی و روحی می‌گردند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 153 نفر