قتل‌عام صبرا و شتیلا

آریل شارون، صدراعظم جنایتکار اسراییل بود که از فبروری ۲۰۰۱ تا اپریل ۲۰۰۶ قدرت را به دست داشت و بیشتر برای قتل‌عام فلسطینان در جنین، قبیه، صبرا و شتیلا نام زشتی از خود به جا گذاشت. در ۱۱ جنوری ۲۰۱۴ زندگی ننگین این جلاد پس از ۸ سال کوما پایان یافت و نامش منحیث یکی از پلیدترین و خونریزترین فاشیست‌های جهان ثبت تاریخ گردید.

مخالفانش بنابر نفرت زیاد او را «بلدوزر» و «قصاب صبرا و شتیلا» می‌نامیدند و دوستانش «شاه اسراییل». ولی واقعیت امر این است که این جنایت‌کار به کمک امریکا و انگلستان شهرک‌های یهودی‌نشین را با زور گلوله و بلدوزر در سرزمین فلسطین بنا نهاد. جنایات آریل شارون را می‌توان به سه بخش تقسیم کرد: تباهی شهرها، قتل هزاران انسان بی‌گناه و وارونه‌جلوه‌دادن واقعیت‌ها تا حقیقت را به نفع خودش تغییر دهد.

تهاجم امریکا بر گرنادا

گرنادا (Grenada) کشور کوچک در جنوب جزایر کارایب است که ٣٤٤ کیلومتر مربع مساحت و ١١٠٠٠٠ جمعیت دارد. مردم این کشور هم مثل بسی ملت‌های دیگر مزه تجاوز، زورگویی و جنایات دولت امریکا را چشیده اند. این جزیره کوچک از ١٩٤٩ الی ١٩٦٣ مستعمره فرانسه و بین سال‌های ١٩٦٣ الی ١٩٧٤ تحت سیطره انگلستان قرار گرفت که یک دولت پوشالی به رهبری ایریک گیری (Eric Gairy) در آن حکمفرما بود.

طی ٢٤ سال حکومت ایریک گیری، گرنادا به مرکز فساد و سرکوب روشنفکران و قتل دیگراندیشان مبدل گشت و مردم نگونبخت آن تحت شرایط ناگواری بسر می‌بردند. همین بود که در ١٩٧٤ مبارزات آزادیخواهانه در این کشور آغاز گردید و طی یک کودتای سفید حاکمیت به دست حزب نهضت جدید نوئل (NJMP) (یا «تلاش مشترک برای رفاه، آموزش و آزادی») که در راس آن موریس بیشاپ (Maurice Bishop) قرار داشت، افتید.

تلویزیون طلوع جنایات امریکا را می‌پوشاند.

تلویزیون «طلوع» طی چند هفته گذشته اعلاناتی را پیاپی به نشر می‌رساند که در آن به گوش مردم پف می‌شود که «موافقتنامه امنیتی» با امریکا به نفع مردم و وطن ما بوده باید دولت را مجبور سازند که آن را امضا نماید. این اعلانات در لابلای سریال‌های مبتذل ترکی که بیشترین بیننده را به خود جلب می‌کنند، پخش می‌شوند. برعکس دیگر اعلانات که در آن‌ها منبع اعلان ذکر می‌شود، مسئولیت این اعلان را هیچ نهاد دولتی و یا غیردولتی به دوش نگرفته است و از آدرس نامشخصی پخش می‌شوند و فقط گفته می‌شود که «آنچه را دیدید یک اعلان تجارتی بود».

وقتی نماینده حزب همبستگی با تلویزیون طلوع در تماس شده با آقای مجیب ساحل از بخش فروشات این تلویزیون صحبت کرد تا دریابد که صاحب این اعلان کیست، ایشان گفتند اجازه ندارند که این نکته را فاش نمایند ولی همین قدر گفته می‌توانند که این اعلان پس از تصدیق مرجع دولتی به نشر می‌رسد.

قتل عام در اندونیزیا

بعد از جنگ جهانی دوم امریکا و بریتانیا به عنوان دو متحد پیروز بر سایر رقبای امپریالیست شان، در پی بلعیدن ملت‌ها و سرزمین‌هایی که تازه از یوغ استعمار چند قرنه‌ی اروپایی‌ها رهایی یافته بودند، برآمدند. آنان زیر نام «توسعه‌دادن»، «فقرزادیی»، «گسترش حقوق بشر»، «جهانی‌سازی» و ده‌ها دروغ دیگر، سیاست‌های استعمارگرانه امپریالیستی را در پیش گرفتند تا منابع طبیعی و نیروی ارزان کار کشورهای جهان سوم را راحت‌تر به تاراج برند.

امریکا جهت دست یافتن به این خواست‌های خود در کنار سرکوب جنبش‌های آزادیبخش در نقاط مختلف دنیا، اقدام به سرنگونی چند دولت‌ مستقل و مردمی نمود که تلاش داشتند تا دست شرکت‌های دزد و غارتگر غربی را از سرنوشت ملت‌های شان دور نگهدارند. به همین دلیل است که بخصوص طی دهه‌های پنجاه، شصت و هفتاد میلادی شاهد کودتا‌های نظامی به حمایت مستقیم امریکا و بریتانیا در کشورهایی چون ایران، شیلی، ارجنتاین، اندونیزیا، یونان و... بودیم.

سیما سمر: مجرمین جنگی را ببخشید

سیما سمر، رییس کمیسیون (نا)مستقل حقوق بشر افغانستان چندی قبل از قربانیان بیش از سه دهه جنگ خواست که مجرمین جنگی را ببخشند. او این حرف‌ها را در روزهایی زد که لیست ٥٠٠٠ قربانی جنایات میهنفروشان نوکر روس بیرون شده و تمامی بازماندگان در سوگ عمیقی فرو رفته بودند. او زمانی این درخواست را از قربانیان می‌کند که یک درجن از بدترین مسببین و مرتکبین بربادی و قتل و کشتار مردم مظلوم ما برای رسیدن به ارگ در انتخابات ریاست جمهوری صف بسته‌اند و دندان تیز می‌کنند تا بار دیگر بر گرده‌های مردم سوار شوند.

جنایتکارانی که حتا حاضر به یک عذرخواهی نمایشی از مردم نیستند و با دستان خونین و تاریخچه مکدر دعوای قهرمانی دارند را تنها کسانی می‌توانند ببخشند که یا شرکای جرم آنان اند و یا هم وجدان شان به‌وسیله دالر مجرمین جنگی و صاحبان خارجی شان ملوث شده است. خانم سمر باید بداند که عذرخواهی‌های فرمایشی این خونخواران نیز هیچگاهی مردم ما را راضی نخواهد کرد. یکی از اینان از یکسو به‌اصطلاح عذرخواهی می‌کند از سوی دیگر می‌خواهد که مردم او را منحیث معاون رییس جمهور قبول نمایند!

راضیه

دولت امریکا با تبلیغات وسیع و گسترده به طور مداوم مردم جهان را از امکان دستیابی و استفاده سازمان‌ها و گروه‌های تروریستی به سلاح کیمیاوی و بیولوژیکی می‌ترساند حال آنکه خود بزرگترین تولیدکننده، استفاده کننده و پخش‌کننده این نوع سلاح‌های کشتارجمعی به شمار می‌رود.

این تبلیغات را امریکا در حالی به راه انداخته که هرکس می‌داند دستیابی به اسلحه بیولوژیکی و کیمیاوی نیاز به تکنالوژی پیشرفته دارد و گروه‌های تروریستی با افکار قرون وسطایی هرگز قادر به ساخت آن نیستند. اکثر گروه‌های هراس‌افکن و دولت‌های مستبد از طریق امریکا و انگلستان به این سلاح‌ها دست یافته اند.

کودکان افغان قربانیان اصلی جنگ»

آغازین سال ۲۰۰۲ میلادی و نخستین روزهای حاکمیت سیاسی حامد کرزی به عنوان رییس جمهور مؤقت افغانستان بود که طی سخن‌ها و مصاحبه‌های رسمی خویش با صراحت گفت: «ملا عمر مرتکب جنایت‌های بزرگی شده که باید محاکمه و مجازات شود.»

امریکا بزرگترین تهدید برای جهان

نتایج یک نظر‌سنجی که به تاریخ ٢ جنوری ٢٠١٤ از سوی «موسسه بین‌المللی گالوپ» (WIN/Gallup International) به نشر رسیده، نشان می‌دهد که اکثریت مردم دنیا امریکا را بزرگترین تهدید برای صلح جهانی می‌دانند. در این نظر‌سنجی ۶۷۸۰۶ تن از ٦٥ کشور جهان شرکت ورزیده‌اند. مردم ایالات متحده و کشورهای امریکای لاتین که بار ویرانگری‌های دولت امریکا را به دوش می‌کشند، بیشتر از سایر ملل، امریکا را عامل بی‌ثباتی جهان می‌دانند. بر اساس این گزارش پاکستان پس از امریکا دومین تهدید بزرگ بر ضد امنیت و ثبات جهان خوانده شده.

سید طیب جواد

روزنامه «دیلی بیست» به تاریخ ١٨ دسامبر ٢٠١٣ اسنادی را فاش نمود که از جیره‌خواری سید جواد طیب پرده بر‌می‌دارد. بر اساس این اسناد اداره توسعه‌ی بین‌المللی امریکا (USAID) سالانه بیش از ١٠٠٠٠٠ دالر جیره به سید طیب جواد می‌پرداخت که این رقم شامل کرایه خانه و مصارف غذایی او نمی‌شود. جواد از سال ٢٠٠٢ الی ٢٠٠٣ رئیس دفتر کرزی بود و بعدا بنابر شایستگی در خدمت به اهداف امریکا، سفیر افغانستان در آنکشور شد.

سید طیب جواد همزمان از دو پیمانکار امریکا RANCO و «انترنیوز» دالر دریافت می‌کرد. به گفته مسئولان اداره توسعه‌ی بین‌المللی امریکا این پول بخاطر جلب تحصیلکرده ‌های غرب در دولت کرزی به حیث تکنوکرات‌ها برای «بازسازی» افغانستان پرداخت می‌شد.

ببرک با بادار روسی و کرزی با بادار امریکایی

زمامداران دست‌نشانده بیگانگان معمولا برای توجیه مزدوری و غلامی شان استدلال‌های یکسانی ارائه کرده آن را حرف‌های مردم وانمود می‌سازند. دولت‌های پوشالی از آنجایی که بین مردم ریشه ندارند، ادامه حیات شان را در خوشخدمتی و پوزه‌مالی هرچه تمام‌تر به اربابان خارجی شان دانسته به هر صورتی می‌کوشند تجاوز خارجی را با پوششی از کلمات زیبای «همکاری» و «همسویی» مخفی سازند. اگر دیروز میهنفروشان خلقی ـ پرچمی از «کمک انترناسیونالیستی همسایه بزرگ شوروی» سخن می‌گفتند، امروز جیره‌خواران امریکا نام «کمک جامعه جهانی» را بر آن گذاشته اند.

من بخشی از سخنرانی‌های ببرک کارمل را با نطق‌های حامد کرزی بصورت مقایسوی گرد‌آوری نموده‌ام که از لابلای آن می‌توان به درک این نکته رسید که حکام فروخته‌شده در هر دوره تاریخ، در حرف و عمل با هم شباهت زیادی دارند هرچند بنابر اقتضای زمان شیوه‌ها و نیرنگ‌های متفاوتی را برای چاکری برگزینند:

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 577 نفر