طرح آشتی نلسون ماندلا طبل شادی جنایت‌کاران افغان

شلیک بر جنبش محصلان توسط رژیم آپارتاید افریقای جنوبی

تمامی جنایت‌کاران چه از نوع خلقی و پرچمی و چه بنیادگرایان تنظیمی و طالبی همیشه در خوف و هیستری هستند تا مبادا روزی به محاکمه کشانیده شده و حساب همه قتل و غارت از آنان گرفته شود. روشنفکران خودفروخته و عناصر مزدبگیر این جنایت‌کاران در زمینه همنوا و هم‌صدا داد می‌زنند که «گذشته را فراموش کنیم» و «آشتی میوه شیرین خداست» تا به هر قیمت که شده اربابان شان را از محاکمه نجات دهند و سلطه ننگین آنان را بر ملت رنجدیده ما تداوم بخشند.

پارلمان افغانستان در سال ١٣٨٥ طرح ننگین «مصالحه ملی» را به تصویب رسانید که براساس آن قاتلان و خاینان ملی برائت داده شدند. و این بار مرگ نلسون ماندلا، رهبر ضداپارتاید افریقای جنوبی گویا فرصت تلایی برای شان داد تا طرح آشتی او را نمونه قرار داده، پرده سیاه دیگری بر جنایات بی‌نظیر شان بیفکنند.

کشتار سیاهان توسط رژیم آپارتاید افریقای جنوبی
در ۲۱ مارچ ۱۹۶۰، ۵۰۰۰ سیاه‌پوست در شهر شارپ‌ویلی در اعتراض به قانون تصویب‌شده‌ای که مطابق آن هیچ سیاه‌پوستی بدون حمل تذکره‌اش حق گشت‌وگذار نداشت، خود را به مرکز پولیس تسلیم کردند. پولیس از این عمل معترضان خشمگین شده بر آنان آتش گشود که در نتیجه ۶۹ تن به قتل رسیدند. پس از این کشتار، دولت خواست که تمام مخالفانش را کاملا از بین ببرد ولی در عین حال جنبش‌های اعتراضی دست به مبارزه مسلحانه زدند. (عکس از پیتر ماگوبین برای «مرکز جهانی عکاسی»)

نلسون ماندلا بعد از سال‌ها مبارزه مسلحانه علیه رژیم آپارتاید بالاخره خواست از راه معامله و مصالحه پیش رود. کشورهای غربی بخصوص امریکا و انگلستان با استفاده از ماندلا «کمسیون حقیقت و آشتی» را تشکیل دادند و به جای محاکمه و سلب مالکیت جنایت‌کاران، آنان را حتا بدون عذرخواهی بخشیدند. جنایت‌کاران افغان هر وقت حرفی از آشتی و مصالحه به میان آید فوری نمونه افریقای جنوبی را برجسته ساخته آن را مثال درخشان می‌نامند که در افغانستان نیز پیاده گردد.

اما آیا واقعا طرح آشتی ماندلا ستم در برابر سیاهان در افریقای جنوبی را ریشه‌کن نموده برای توده‌های فقیر آنجا خوشبختی به بار آورد؟

مادر جوان کشته‌شده در رژیم آپارتاید افریقای جنوبی
۱۴ اپریل ۲۰۱۰: ماموسادی کاترین میلانجنی، عکس پسرش را که در زمان رژیم آپارتاید کشته شده بود، در آغوش گرفته خواهان عدالت است. درحالی‌که دولت امریکا، «کمیسیون حقیقت و آشتی» افریقای جنوبی را که خود ساخته بود، نمونه موفق برای تمام جهان وانمود می‌کند ولی هنوزهم بازماندگان قربانیان آپارتاید برای دست‌یابی به عدالت مبارزه می‌کنند. (عکس از پراندریس پیترسن برای «گتی امیجز»)

جان پلجر، مستندساز و گزارش‌گر شهیر جهان، که سال‌ها زندگی ماندلا را دنبال کرده، مستندی به نام «آپارتاید نمرده است» را در سال ١٩٩٨ ساخت که نشان می‌دهد طرح آشتی ماندلا به جز مصون‌نگهداشتن منافع سفیدپوستان و حفظ و تقویت موقعیت اقتصادی شان هیچ ارمغانی به تهی‌دستان سیاه‌پوست افریقای جنوبی به بار نیآورد.

در این فلم با رفتن به درون جامعه سیاهان و مقایسه آن با زندگی افسانوی سفیدها و مصاحبه‌های فراوان ثابت گردیده است که طرح آشتی ماندلا پیامدی جز تداوم فقر و بدبختی سیاهان به دنبال نداشته است.

افریقای جنوبی کشوری سرشار از منابع با ارزش طبیعی است و طی قرن‌های متوالی میدان کشمکش کشورهای استعمارگر بوده است. با کشف الماس و تلا در قرن نوزدهم، اشغالگران انگلیس به این کشور یورش بردند، زمین‌ها و معادن مردم بومی افریقای جنوبی را غصب کرده و میلیون‌ها سیاه‌پوست را وحشیانه به قتل رساندند. انگلیس‌ها این سرزمین را در تصاحب خود درآوردند و برای تثبیت قدرت شان رژیمی را بنیاد نهادند که تبعیض نژادی یا آپارتاید را جز قانون اساسی ساختند.

نلسون ماندلا با جورج بوش در کاخ سفید
امپریالیست‌ها به دلیل سازش ماندلا بود که تا توانستند او را تقدیس کردند. منفورترین رییس‌جمهور تاریخ امریکا حتا او را در دفتر کارش در کاخ سفید مورد پذیرایی قرار داد.

ولی «هر جا كه ستم هست، مقاومت هم هست». حزب کمونیست و کنگره ملی افریقای جنوبی علیه رژیم آپارتاید مبارزه مسلحانه را آغاز نمودند که شعله آن به زودی تمام افریقای جنوبی را فرا گرفت. در سال ١٩٧٦ صدها شاگرد مکتب با پولیس درگیر شدند که در نتیجه تیراندازی پولیس، ده‌ها تن کشته شدند. این جرقه قیام سرتاسری بر ضد رژیم آپارتاید را در سال ١٩٨٠ شعله‌ور ساخت و عملا دولت نژادپرست دکلریک، رییس‌جمهور وقت افریقای جنوبی، را فلج کرده در آستانه سقوط قرار داد.

دولت دکلریک برای بقا خود چاره‌ای جز مذاکره با مخالفین نداشت. در این زمان رفتند به سراغ ماندلا در زندان، تا اگر شده از این چهره نمادین مقاومت و قهرمان ضداپارتاید استفاده نموده، راه نجات برای شان دریابند. متاسفانه در این زمان ماندلا با دشمنان ملتش ساخت، که براساس آن او از زندان آزاد گردید. ماندلا قدرت سیاسی را تسلیم گردید و در بدل آن، قدرت اقتصادی سفیدپوستان را تضمین نمود. بدین طریق حاصل کار بازهم به نفع سفیدپوستان تمام شد. این خدمت بزرگ تاریخی ماندلا به استعمارگران، او را بلافاصله به یک قهرمان نزد حامیان و شرکا رژیم آپارتاید تبدیل ساخت و جایزه نوبل را هم برایش اهدا کردند. بناً جای تعجب نبود که در مراسم مرگش رهبران بیش از ٦٠ کشور جهان یکجا با سه رییس‌جمهور پیشین امریکا و باراک اوباما شرکت داشتند و او را پیامبر و بنیانگذار آشتی و صلح خطاب کردند.

کاسمس دسموند، نویسنده کتاب «متروک‌شدگان» معامله‌ی پشت پرده ماندلا را با دولت دکلریک چنین شرح می‌دهد:

«استراتژی دکلریک  این بود که ابتکار عمل را از رهبران کنگره ملی به دست گرفته و به کمک حامیان شان در واشنگتن و لندن قدرت سفیدها را بر اقتصاد افریقای جنوبی تحکیم بخشد بی‌خیال از اینکه کدام نژاد قدرت سیاسی را به دست داشته باشد.»

تفاوت اقتصادی در افریقای جنوبی
اکثریت سیاه‌پوست افریقای جنوبی هنوزهم تحت بدترین شرایط زندگی می‌کنند ولی اقلیت سفید و انگشت‌شمار سیاهان از زندگی افسانوی برخوردار می‌باشند. به گفته جان پلجر در دولت «کنگره‌ی ملی افریقا» عاید خانواده‌های سفیدپوست ۱۵٪ افزایش یافت درحالی‌که عاید خانواده‌های سیاه ۱۹٪ کاهش یافت. (عکس از رور مگ - «مجله فریاد»)

ماندلا وعده داده بود که بعد از به قدرت رسیدن، مالکیت معادن و تاسیسات اقتصادی را از سفیدپوستان سلب می‌کند ولی این وعده به زودی به باد هوا رفت چرا که کنگره ملی به جای درنظرگرفتن خواست مردم بومی افریقای جنوبی ترجیح داد به خواست اقلیت کوچکی از غارت‌گران سفیدپوست تن دهد. کنگره گفته بود که اگر از طریق آشتی و مصالحه با رژیم حاکم پیش نمی‌رفت شاید حمام خون جاری می‌شد در حالیکه حقیقت این بود که بعد از تغییرات جدید تعداد افرادی که مردند به مراتب بیشتر از سابق بود ولی با این تفاوت که این بار نه با تفنگ بلکه از فقر و سوءتغذی و امراض قابل علاج.

به باور جان پلجر تبعیض اینک به شکل آپارتاید اقتصادی در مقابل سیاه‌پوستان نمایان شد:

«چرا آزادی‌هایی که بخاطر شان هزاران نفر جنگیدند و کشته شدند تا هنوز به دست نیآمده اند؟ در اینجا آپارتاید مبتنی بر تبعیض نژادی غیرقانونی اعلان شده ولی قضیه بسیار فراتر از این پیش رفته است. فعلا ظلم و بی‌عدالتی در چوکات آپارتاید اقتصادی تعریف می‌شود که مردم را به مثابه کارگران ارزان مصرفی می‌شناسند و این نظام توسط شرکت‌های بزرگ در انگلستان، اروپا و امریکا حمایت می‌شوند. و این همان آپارتاید است که به یک قشر اقلیت کوچک اجازه می‌دهد که به زور پول و سود صاحب تمام زمین‌ها، دارایی‌های صنعتی و تمام اقتصاد باشند. امروز این نظام را با بی‌شرمی بازار آزاد می‌گوید.»

«کمسیون حقیقت و آشتی» فقط یک نمایش مضحک و فریبنده‌ای بود که عملا  به جز خاک‌پاشیدن به چشم مردم مظلوم افریقای جنوبی دستاوردی برای این ملت نداشت. در این نمایش مسخره که از طریق تلویزیون و رادیو پخش می‌گردید سران رژیم استعمارگر همچون هنرپیشه‌های سینما ظاهر گردیده از جنایات هولناکی که انجام داده بودند با افتخار قصه می‌کردند بدون این که حتا کلمه معذرت را به زبان آورند. هیچ حرفی از محاکمه در میان نبود و در آخر کار تصمیم  بر این شد که تمامی جنایتکاران و قاتلان باید برائت داده شوند.

مادر جوان کشته‌شده در رژیم آپارتاید افریقای جنوبی
خانم چاریتی کاندولی، مادر جوان کشته‌شده در رژیم آپارتاید به نام سیزوی، می‌گوید که عدالت وقتی عملی می‌شود که قاتلان پسرش مجازات می‌شدند، اما چنین نشد. (عکس از فلم مستند «آپارتاید نمرده است»)

خانم کاندولی که پسرش توسط آدم‌کشان رژیم آپارتاید کشته شده بود آشتی نه بلکه محاکمه قاتلان پسرش را می‌خواست:

«وقتی او را کشتند، جسدش را روی یک تخته چوب انداختند و به مدت ٩ ساعت می‌سوخت.  قاتلان پسرم مانند دیرک کوتزی به این نوع اعمال افتخار می‌کردند. برایم مهم نبود که به چه انگیزه سیاسی او را کشتند ولی شیوه‌ای که او را به قتل رساندند وحشیانه و غیرانسانی بود، حداقل جسدش را به ما تسلیم می‌دادند.»

دیرک کوتزی یکی از منفورترین چهره‌های رژیم آدم‌کش آپارتاید با ظاهرشدن در یک برنامه تلویزیونی که مجری برنامه او را یک «قاتل مفتخر» معرفی می‌نماید با خونسردی و افتخار قتل ٦ نفر را که خودش انجام داده بود، بازگو می‌کند. او در جواب سوالی که در زمان وظیفه‌اش به چه علاقه داشت، می‌گوید: «دوست داشتم افسر پولیس و ماجراجو باشم.» دیرک کوتزی و هم‌قطارانش بعد از به قدرت‌رسیدن ماندلا زندگی به مراتب بهتر و پرتجمل اختیار کردند.

جان پلجر، افریقای جنوبی زمان ماندلا را که گویا در نتیجه طرح آشتی او وضعیت سیاه‌پوستان بهبود یافته، چنین ترسیم می‌کند:

«در افریقای جنوبی کنونی ٥ فیصد سفیدپوستان صاحب ٨٨ فیصد سرمایه کشور هستند و این اقلیت کوچک بیشترین فایده را از دمکراسی و تغییرات جدید حاصل نموده‌اند. در زندگی پرتجمل شان هیچ کمی نمایان نگردیده و حتا به سرمایه شان افزوده شده و در پرداخت مالیات امتیازهای خاص دارند. پنج شرکت بزرگ از جمله انگلو-امریکن  ٤/٣ سهم بازار ژوهانسبورگ را در اختیار دارند که به بالکونی شاهی مشهور اند. انگلو-امریکن بزرگ‌ترین شرکت بریتانوی تولیدکننده تلا و پلاتینیوم در جهان می‌باشد. بریتانیا با سرمایه‌گذاری هنگفت در افریقای جنوبی بیشترین سود را نسبت به دیگر کشورهای استعمارگر به دست می‌آورد. دولت کنگره ملی با سیاست‌های جدید، شرایط بهتری را برای رشد شرکت‌های بزرگ مانند کوکاکولا، مرسیدیز بنز، شیل و غیره مساعد ساخت که سیر سعودی در این مدت داشتند. یک طیف کوچکی از مقامات بالایی سیاه‌پوستان نیز از این تغییرات بهره‌مند شدند. ٣ فیصد زمین‌های قابل زرع در افریقای جنوبی که بیشترین محصولات زراعتی را به این کشور می‌آورد در تصاحب سفیدپوستان قرار دارد.»

کشتار معدنکاران توسط پولیس افریقای جنوبی
جنایت سفیدها مقابل سیاهان در افریقای جنوبی کماکان ادامه دارد. در اگست ٢٠١٢ پولیس تجمع معدن‌کاران پلاتین متعلق به انگلستان را که خواهان حقوق شان بودند مورد حمله قرار داده ٣٤ تن را وحشیانه به قتل رسانید، اما در برابر این وحشت صدایی از ماندلا برنخاست و حتا آن را محکوم ننمود. (عکس از AP)

 

سیامک ستوده، نویسنده ایرانی و مدیر مسوول ماه‌نامه «روشنگر»، در مقاله‌ای درباره ماندلا می‌نویسد:

«نلسون ماندلا به توده‌ها تکیه نکرد، بلکه به آن‌ها خیانت ورزید... او انقلاب توده‌های آفریقایی را به سرمایه‌داران سیاه و سفید افریقای جنوبی فروخت. او مبارزه علیه آپارتاید را که می‌توانست در ادامه خود به رهایی نهایی مردم و کارگران افریقای جنوبی از هر نوع بی‌عدالتی و نابرابری اقتصادی و سیاسی منجر شود به هرز داد و به بیراهه کشاند.»

«انتقادی که حتا از جانب موافقان کمسیون هم در همین مورد مطرح می‌شد، این بود که کوچک‌ترین مجازاتی برای مرتکبین به جنایت که شامل عفو می‌شدند، درنظر گرفته نمی‌شد. هیچ‌گونه محرومیت اجتماعی‌ آن‌ها را تهدید نمی‌کرد. آن‌ها حتا می‌توانستند پست‌های خود را که زمانی در آن مقام، به خشن‌ترین شکل حقوق بشر را زیر پا گذاشته بودند، هم‌چنان حفظ کنند و یا خود را برای انتخابات کاندید کنند.»
منیره برادران،
کتاب «علیه فراموشی»، صفحه ۷۶.

نلسون ماندلا مبارزه را در نیمه‌راه از همرزمانش دزدید و زندگی پرافتخارش را با میراث تاسف‌انگیزی که در نتیجه طرح آشتی از او به جای ماند، خدشه‌دار ساخت. او نزد مردمش به جای یک رهبر مبارز ضداستعمار و ضدآپارتاید به یک قهرمان امپریالیست‌ها مبدل شد که برای حفظ و تداوم منافع دنیای غرب نقش موثری داشت. ماندلا دیگر در قطار اسطوره‌های آزادی‌خواه و ضداستعمار افریقا چون پاتریس لومومبا قرار ندارد که بخاطر استقلال کشور شان حماسه‌ها آفریدند. دستگاه جاسوسی امریکا و انگلیس لومومبا را تیرباران کردند و جسدش را قطعه قطعه نموده در اسید سلفوریک انداختند تا مبادا  اثری از او در خاک کانگو باقی بماند، ولی جسد ماندلا را فرش از گل کردند تا این قاره استعمارشده ماندلاهای بیشتری بیافریند.

در افریقای جنوبی جنایت‌کاران رژیم آپارتاید قدرت سیاسی را به ماندلا واگذار کردند و به جنایات شان اعتراف کردند هرچند شاهرگ‌های اقتصاد را کماکان در چنگ خود نگه‌داشتند، ولی در افغانستان حرف از آشتی و مصالحه زمانی زده می‌شود که جنایت‌کاران کماکان بر اریکه قدرت تکیه زده‌اند و تمامی شان در انتخابات مسخره آرزو دارند که منحیث رییس‌جمهور بر ملتی که چندین دهه ستم و خیانت روا‌داشته اند، حاکمیت نمایند.

امروز آن دلقکان امریکا که سخنان ماندلا را قلقله کرده می‌گویند «می‌بخشیم اما فراموش نمی‌کنیم»، اگر کمی وجدان و شرافت داشته به مردم نگونبخت افغانستان تعهد می‌داشتند، بدون شک با دیدن تجربه منفی افریقای جنوبی شعار می‌دادند که «نه می‌بخشیم و نه‌ فراموشی می‌کنیم»، چون سیاست «بخشیدن جنایتکاران» به معنی تکرار فجایع و تداوم سلطه آدم‌کشان و خاینان است.

داونلود فلم «آپارتاید نمرده است» از شبکه تورنت

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 408 نفر