پیامدهای خونین و ذلتبار حضور نظامی امریکا در کوریای جنوبی
- رده: مقالات
- نویسنده: سمیر
- منتشر شده در چهارشنبه، 15 قوس 1391
دست های خونین امریکا در تمام نقاط جهان در کار است، از کشور های امریکای لاتین گرفته تا سرزمین های الماس در افریقا و از کشور های اروپایی تا گوشه و کنار آسیا، این کشور حضور نظامی و سیاسی دارد. هم اکنون امریکا بیش از ۷۰۰ پایگاه نظامی که شامل پایگاه های زمینی، دریایی، هوایی و جاسوسی میشود، در سراسر جهان دارد، که شب و روز برای تحقق برنامه های استیلاگرانه این کشور کار میکنند. این پایگاه ها بیش از یک میلیون نظامی امریکایی را در خود جا داده اند. بیشتر این پایگاه ها بعد از جنگ جهانی دوم که ظهور امپراتوری امریکا را به همراه داشت ایجاد گردیده اند.
حضور سیاسی و نظامی امریکا در هر نقطه از جهان با قتل، کشتار، نا امنی، تجاوز، قاچاق مواد مخدر و صد ها جنایت دیگر همراه بوده و از این حربه ها برای تداوم قدرت خود در جهان بشکل موثر و گسترده سود برده است. نمونه های اخیر در افغانستان و عراق دیگر برای نادان ترین افراد این را ثابت ساخته که امریکا و سایر قدرت های اشغالگر دشمنان قسم خورده ملت های دربند بوده و کوچکترین گامی برای بهروزی آنان بر نمیدارند.
در افغانستان معمولا «تحلیلگران» و به اصطلاح روشنفکران اجیرشده توسط امریکا در مصاحبه ها، نوشته ها و میزهای گرد تلویزیونی شان در مدح امریکا و پایگاه های نظامیش دروغ های شاخداری تحویل میدهند و مثالهایی میآورند که گویا هرجا امریکا حضور داشته به مردم آن کشور رفاه و آزادی آورده است. اینان مخصوصا کشورهایی را مثال میآورند که در آنجا امریکا پایگاه نظامی داشته و استدلال میکنند که این پایگاه ها باعث رشد و پیشرفت این کشورها گردیده و دولتها آنرا توانمند ساخته تا در برابر تحریکات خارجی از تمامیت ارضی خود دفاع نمایند. تمامی اینگونه استدلال های رذیلانه و خاینانه در خدمت فریب و اغفال مردم افغانستان است تا به پایگاه های دایمی امریکا در افغانستان رای مثبت دهند.
صحنهای از قتل عام مبارزین کوریایی تحت نظر نظامیان امریکایی که تصاویر آن اخیراً از آرشیوهای محرم امریکا بیرون داده شد.
برای اینکه شیادی و خاینانه بودن اظهارات این نوکران و مزدبگیران امریکا را ثابت ساخته باشم، درین نوشته به پیامدهای خونین حضور امریکا در کوریای جنوبی میپردازم، که میتواند سیلیهایی به روی آنانی باشد که شب و روز برای فروش مادر وطن و ایجاد پایگاه های نظامی امریکا در افغانستان گلو پاره میکنند، صاحبنظران و روشنفکران خود فروختهای که خروج امریکا را نقطه پایان حیات انگلی خود پنداشته و در ۲۰۱۴ مرگ خود را حتمی میدانند.
ایجاد پایگاه های نظامی امریکا در کوریای جنوبی به ختم جنگ میان کوریای شمالی و جنوبی بر میگردد. درین جنگ، امریکا برای جلوگیری از نفوذ کمونیست ها و پیروزی کوریای شمالی در آن، دست همکاری بسوی کوریای جنوبی دراز کرد. در نتیجه این اتحاد نظامی رسما در سال ۱۹۵۳ میان امریکا و کوریای جنوبی شکل گرفت که در حال حاضر حدود ۲۸۵۰۰ عسکر امریکایی در سئول و شهر های دیگر کوریای جنوبی مستقر اند. اما نیروهای امریکایی سال ها قبل آنجا حضور داشته و عملا قدرت نظامی و تصمیم گیری های مهم در دست آنان بود.
وجود نظامیان امریکایی و جنایاتی که بوسیله آنان انجام میشود هر لحظه غرور ملی و وجدان مردم مبارز کوریای جنوبی را میآزارد. مردمی که پیشینه های تاریخی در مبارزه علیه متجاوزین و حفظ استقلال خاک شان دارند، اینبار در افسار پیمان های دولت دست نشانده گیر مانده و بیش از پنج دهه است که نظاره گر جنایات و اوباشی های مهمانان ناخوانده اند.
«محکمه بینالمللی جنایات جنگی در کوریا» در نیویارک در فیصله نهایی اش که در ٢٣ جون ٢٠٠١ در نیویارک اعلام گردید، دولت امریکا را به جنایات جنگی در کوریا متهم نمود. در گزارش این محکمه جنایات جنگی وحشتناک نیروهای امریکایی ثبت شده اند که طی سال های ۱۹۴۵ الی ۲۰۰۱ مرتکب شده اند. در اسناد این محکمه آمار و ارقام فراوانی به ثبت رسیده اند.
سند این محکمه آمده است:
«ایالات متحده امریکا جنگ کوریا را دامن زد که در آن با ریختن ششصدهزار تن بم، و از جمله بم های ناپالم، بالای شهر ها و قریه های کوریا آنها را با خاک یکسان نمود و بیش از سه میلیون تن را در شمال و یک میلیون و دوصدهزار تن را در جنوب با استفاده از سلاح های کیمیاوی و کشتار جمعی به قتل رسانید.»
این محکمه در گزارش خود زیر عنوان «آمار جنایات انجام گرفته توسط نیرو های امریکایی در کوریای جنوبی»، چنین مینگارد:
«جنایات نیروهای امریکایی در کوریای جنوبی درست در آغازین مراحل استقرار این نیروها شروع گردید. بر اساس ارقام رسمی ارائه شده توسط دولت کوریای جنوبی، ۵۰۰۸۲ قضیه جنایت بوسیله نیروهای امریکایی میان سال های ۱۹۶۷ الی ۱۹۹۸ (بشمول جنایاتی که خانواده های سربازان انجام داده اند) ثبت شده است که ۵۶۹۰۴ سرباز امریکایی (بشمول خانواده هایشان) درین جنایت ها دست داشتند. درین گزارش همچنان اشاره میشود که آمار دقیق این قضایا شاید بیشتر از این باشد، چنانچه تنها به قضایای پرداخته شده است که بوسیله پولیس کوریا ثبت گردیده اند. براساس این آمار، تعداد مجموعی این جنایات از ۸ سپتمبر ۱۹۴۵ (نخستین باری که این نیروها در کوریا مستقر شدند) حدود صدهزار برآورد شده است. متاسفانه دولت کوریای جنوبی آمار جنایاتی را که قبل از ۱۹۶۷ انجام شده اند در اختیار ندارد، زیرا برای اولین بار بعد از امضای توافقنامه وضعیت نیروها (SOFA) در سال ۱۹۶۷، به نهاد های قضایی کوریای جنوبی اجازه داده شد تا بشکل محدود به بررسی جنایات نیرو های امریکایی در آن کشور بپردازند.»
چنانچه در گزارش محکمه بینالمللی جنایات جنگی در کوریا ذکر گردید، برای دو دهه دولت کوریا جنوبی قادر به آن نبود تا حداقل به ثبت قضایا بپردازد و سربازان امریکایی هیچگاه خود را در مقابل مردم کوریا و دولت دست نشانده پاسخگو نمیدانستند. در پیمان های منعقد شده نیز طرف کوریای جنوبی از کوچکترین حقوق سیاسی و ابتدایی ترین صلاحیت هایی که ضامن استقلال آنکشور باشد برخوردار نبود.
صحنهای از سرکوب قیام کنندگان گوانگجو
تجاوز جنسی در صدر لیست جنایات نیروهای امریکایی قرار داشته و اوباشان امریکایی هر زمانی خواسته باشند میتوانند به این پستی عمل نمایند. تجاوز بر دختران خوردسال، زنان و حتی پیر زنان کوریایی به کثرت وجود داشته، تفریح و سرگرمی روزانه آنان بشمار میآید، این وحشت درست سال های خون و خیانت جهادی در افغانستان را در ذهن انسان تداعی میکند. نمونه هایی از این جنایات در گزارش فوقالذکر چنین آمده است:
«تعداد بیشمار قضایای تجاوز جنسی بوسیله نیروهای امریکایی صورت گرفته است. جمعی از زنان توسط ۴ عسکر امریکایی در مارچ ۱۹۴۶ مورد تجاوز قرار گرفتند، به یک دختر مکتب که ۱۴ سال عمر داشت در ۱۹۵۶ تجاوز شد، به یک مادر و دختر هر دو در ۱۹۶۷ تجاوز صورت گرفت، یک زن توسط ۸ عسکر امریکایی در ۱۹۷۱ مورد تجاوز جمعی قرار گرفت، در ۱۹۸۶ یک معلم که یک ماهه باردار بود در جریان تمرین نظامی بوسیله ۵ عسکر مورد تجاوز قرار گرفت، یک دختر معیوب در ۱۹۹۶ مورد آزار جنسی قرار گرفت و در سال ۱۹۹۷ نیز یک دختر ۶ سال آزار جنسی دید.»
این نمونه کوچکی از جنایات نیروی های امریکایی است که دل هر انسان آزاده را در کوریای جنوبی و هر نقطه از جهان میآزارد، چون دست خونآلود امریکا در هر گوشهای از جهان اینگونه قربانی ها را از مردم میگیرد. تحمل مردم در مقابل اینگونه جنایات به پایان میرسد و بالاخره قیام ها و خیزش های مردمی شکل میگیرند، «قیام گوانگجو» در کوریای جنوبی یکی از نمونه های بارز آن است که دیکتاتوری «چون دو هوان» را به لرزه در آورد و آغازی شد برای خیزش های مردمی در آینده.
قیام گوانگجو در ١٨می ١٩٨٠
قیام گوانگجو یکی از خونین ترین خیزش هایست که در تاریخ کوریای جنوبی از آن به عنوان یک حرکت پیشرو که آغازگر جنبش های بعدی بود یاد میشود. حرکت های اعتراضی زمانی اوج گرفت که دیکتاتوری نظامی چون دو هوان زندگی را برای مردم سخت تر ساخته و در همسویی با نیروهای امریکایی فضای رعب و وحشت را در میان مردم و نیروهای دموکرات بوجود آورد. قیام گوانگجو که آنرا بنام قتل عام گوانگجو نیز یاد میکنند بشکل وحشیانه بوسیله دیکتاتوری نظامی چون دو هوان سرکوب شد، نظامیان به فرمان دیکتاتور بروی مردم آتش گشودند، بیش از ۲۰۰۰ نفر به قتل رسیدند.
صحنهای از قیام گوانگجو علیه امریکا و دولت پوشالیش
بعد از ترور پارک چونگ هی در ۲۶ اکتوبر ۱۹۷۹ حاکمیت ۱۸ ساله او به پایان رسید. رئیس جمهور جدید چوی کیوها قدرت را بدست گرفته و کابینه خود را تشکیل داد، اما او و کابینهاش تسلط چندانی بر ارتش کوریا که توسط چون دو هوان اداره میشد نداشتند. بلاخره قدرت رو به افزایش ارتش در ۱۲ دسمبر زمینه را برای کودتای نظامی آماده ساخت و دیکتاتوری نظامی چون دو هوان آغاز گردید. در نخستین روزهای کودتا جنبش های ملی و دموکرات در حال شکل گیری بودند.
در مارچ ۱۹۸۰ صفحه جدیدی در تاریخ جنبش دموکراتیک کوریا و موج ضدیت با امریکا گشوده شد، محصلان و استادان پوهنتون به صنف های خود برگشتند، اتحادیه های محصلان شکل گرفت، روز بروز این تشکلات عرض و پهنا میگرفت و خواست های ترقی خواهانه خود را ابراز مینمودند. حرکت های اعتراضی در سطح ملی براه افتید که بیشتر خواسته هایشان ازین قرار بود: اصلاحات جدی در نظام، پایان دادن به حکومت نظامی، بالا بردن دستمزد ها و آزادی مطبوعات. حکومت نظامی اما به این خواسته ها هیچ توجه نداشته کوچکترین ارزشی به آن قایل نبود. این وضع دیری نپایید و تظاهرات بزرک ضد حکومت نظامی در ۱۵ می ۱۹۸۰ براه افتید که در آن حدود صدهزار تن از محصلان و شهروندان کوریا شرکت نمودند.
قیام گوانگجو در ۱۸ می ۱۹۸۰ آغاز و الی ۲۷ میادامه داشت. در بیشتر از یک هفته شهر گوانگجو در جنوب کوریا میدان نبرد میان طرفداران دموکراسی و تفنگ بدستان حکومت نظامی بود. در نخستین روز این خیزش جوان ۲۹ ساله قربانی شد. این حادثه خشم مردم را برانگیخت و در ۲۰ می حدود ۱۰۰۰۰ نفر در این تجمع اعتراضی شرکت نمودند. در ۲۱ می خشونت ها اوج گرفت، این درست زمانی بود که نیروهای نظامی مستقیما بروی معترضین آتش گشودند و بیرحمانه دست به کشتار غیر نظامیان زدند. مردم نیز در مقابل خاموش ننشسته، خود را با امکانات دست داشته مسلح کردند. پاسخ مشابه به عملکرد نیروهای نظامی داده شد و حتی مرکز فرهنگی امریکا در این شهر را نیز به آتش کشیدند، اما این جنگ نابرابر نتوانست ادامه پیدا کند و در ۲۷ می قیام سرکوب گردید.
در سرکوبی این قیام نیروهای امریکایی نیز سهم داشتند، آنان امکانات کافی در اختیار نیروهای ارتش کوریا میگذاشتند تا بتوانند به بهترین شکل ممکن این جنبش را از پا در آورند، افزون بر آن نیروهای امریکایی در اکثر موارد شریک جرم نیروهای کوریایی بحساب میآیند، چون آنان شاهد تمام فجایع اتفاق افتاده در جریان این قیام بودند، دسته دسته کشتار ها را نظاره میکردند، اما کوچکترین حرکت در جهت مانع شدن از ارتکاب این جنایات انجام ندادند. به گزارش محکمه بینالمللی جنایات جنگی در کوریا، تنها در سال ۱۹۸۰ و در جریان قیام گوانگجو ۱۶۷۹ مورد جنایت بوسیله عساکر امریکایی ثبت گردیده است.
با سرکوب قیام، موج ضدیت با امریکا نیر در کوریا اوج گرفت و حملات و بمب گذاری ها بر مراکز فرهنگی و سیاسی امریکاییان در شهرهای مختلف کوریا آغاز شد. از جمله در ٢٣می ١٩٨٥ کتابخانه امریکا در شهر سئول توسط ٧٣ محصل کوریایی اشغال گردید و تا سه روز آنرا بدست داشتند. در قیام ماه می ١٩٨٧ در شهر انچون و سایر تظاهرات مردم، شعار «یانکی به خانه ات برگرد!» ورد زبان تمامی تظاهرکنندگان بود.
دولت کوریا تا چندین سال، از قیام گوانگجو به مثابه «شورش گوانگجو» یاد مینمود تا اینکه در اثر سعی و فشار مردم، در ١٩٨٨دولت رسما آن را به مثابه «جنبش دموکراتیک گوانگجو» تغییر نام داد و با درخواست های مکرر و تلاش مردم، در ١٩٩٧ هشت تن از مقاماتی که عامل قتل عام گوانگجو بودند محاکمه و به خاینت و قتل عام متهم شدند. از جمله چون دو هوان به اعدام محکوم شد که بعدا سزایش به حبس ابد تقلیل یافت.
فعلا از ١٨ می همه ساله در پای بنایی که در کنار آرمگاه قربانیان این قیام اعمار گردیده، رسما یادبود به عمل میآید و جایزهای نیز همه ساله به یاد قربانیان به یک شخصیت جهانی که بیشترین تلاش را برای حقوق بشر و آزادی نموده باشد داده میشود. ملالی جویا از افغانستان یکی از دریافت کنندگان این جایزه میباشد که در سال ٢٠٠٣ آنرا بدست آورد.
فاجعه هنوز هم ادامه دارد
در حال حاضر با آنکه گروه های جامعه مدنی کوریا جنوبی فعال اند و نسبت به این جنایات بیتفاوت نبوده و اعتراض می کنند، اما این امر بر شیوه کار و رفتار نیروهای امریکایی تاثیر نداشته، جرم و جنایت شان ادامه دارد. چنانچه در اکتوبر ۲۰۱۱ میلادی دو دختر نوجوان کوریایی مورد تجاوز نیروهای امریکایی قرار گرفتند. مردم و گروه های مدافع عدالت کوریا نیز از دولت برای عدم پیگیری این قضایا شکایت داشته و دولت دست نشانده را شریک جرم آنان میپندارند.
حتی تعدادی از مقامات نظامی و سیاسی امریکا به گوشهای ازین جنایات در کوریایی جنوبی اعتراف کرده و در گزارش های شان به بعضی موارد آن اشاره کرده اند. ایرنست دبلیو کارستن، کشیش سابق کمپ نظامیان امریکایی در کوریا، در گزارش خود به دولت امریکا در اکتوبر ۱۹۶۴، شدیدا عملکرد نیروهای امریکایی را مورد انتقاد قرار داده مینویسد:
«۹۰ درصد از عساکر امریکایی در کوریا به فساد اخلاقی آلوده اند. آنان زمانیکه به پوسته هایشان میروند، روابط جنسی غیر قانونی داشته و با روسپی ها بسر میبرند زمانیکه به ایالات متحده باز میگردند؛ زن، خانه و وسایل شان را برای کسانیکه تازه آمده اند میفروشند.»
«کوریا تایمز» نیز در شماره ۱۰ جون ۱۹۷۱ خود به نقل از یکی از مقامات بلند رتبه نظامی مینویسد؛ ۷۰ درصد سربازان امریکایی به امراض مقاربتی مبتلا بوده و در پهلوی آن معتاد به مواد مخدر نیز هستند. با آنکه اکثریت عساکر عادی از خانواده های فقیر بوده و برچسب این جنایات نیز به آنان زده میشود، اما واقعیت امر و اسناد موجود حکایت از آن دارد که بیشتر این جنایات بوسیله افسران نظامی صورت گرفته اند تا عساکر عادی. در کنار تجاوز جنسی، عروسی های تقلبی و جعلی نیز فراوان وجود داشته، ولی متاسفانه آمار و ارقام دقیق درین زمینه به ثبت نرسیده است.
کشتار عناصر چپ
پس از ۱۹۴۷ و تجزیه تحمیلی کوریا به شمالی و جنوبی به کمک ایالات متحده امریکا، در بخش جنوبی کوریا حکومت دست نشانده تحت حاکمیت "سیگمان ری" به قدرت رسید. این حکومت در همکاری با نیروهای امریکایی لبه تیغ کشتار را متوجه چپ ها و طرفداران کوریای شمالی ساخت. آنان از نفوذ کمونیست ها در جامعه کوریای جنوبی سخت نگران بودند و آنرا معادل از دست دادن کامل قدرت در کوریای جنوبی میدانستند.
«اسوشیتید پرس» (١٨ می ٢٠٠٨) در مقاله تحقیقی بر اساس اسناد و مدارکی از آرشیو محرمانه واشنگتن بدست آمده از کشتار موحش بیشمار نیروهای چپ در کوریای جنوبی پرده بر داشته است. بر اساس این گزارش، تنها در ۱۹۵۰ بیش از ۱۰۰ هزار نفر از نیروهای چپ و یا کسانیکه مظنون به همکاری با چپ ها بودند، بدون محاکمه قتل عام شدند. نیروهای امریکایی نظاره گر این کشتار های وحشیانه توسط همکاران کوریایی شان بوده و از آن عکسبرداری نیز کرده اند.
تحقیق «اسوشیتید پرس» از روی دیگر جنایت در کوریایی جنوبی که کشتار اسیران جنگی تحت هدایت مستقیم نیروهای امریکایی است پرده برداشته است. در جریان کوریا و درست زمانیکه نیروهای کوریای شمالی در حال پیشروی بودند، قومندان نیروهای امریکایی رولیزن س. امریچ به نظامیان کوریای جنوبی اجازه داد ۳۵۰۰ زندانی سیاسی را تیرباران کنند تا از آزادی قریب الوقوع آنان بوسیله ارتش کوریای شمالی جلوگیری بعمل آید.
در سال ۲۰۰۵ خانواده قربانیان کمیسیونی را تشکیل دادند تا به افشای جنایات نیروهای امریکایی و حکومت دست نشانده در کوریایی جنوبی بپردازند، آنان امریکایی ها را شریک جرم در تمامی جنایات صورت گرفته توسط «همکاران» کوریایی شان میدانند. یونگ بیون ـ یون مورخ کوریایی که در مورد جنایات نیروهای کوریایی جنوبی در ۱۹۵۰ تحقیق میکند، مینویسد: «آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد این واقعیت است که امریکاییها در مکان ارتکاب جنایت بوده اند، مانع کشتارها نشده اند و از کشتارها عکس گرفته و گزارش تهیه کرده اند.»
جنایات نیروهای امریکایی در کوریای جنوبی ادامه دارد و مردم آزادیخواه این کشور از اینکه استقلال و آزادی شان توسط امریکا و دولت دست نشاندهاش نقض گردیده و خاک شان در جنگ قدرت امریکا در منطقه مورد سوءاستفاده قرار میگیرد شاکی اند و تظاهرات و اعتراضات ضدامریکایی هرچند گاهی در آنجا اوجگیر است. کوریا آبستن یک قیام دیگر نوع گوانگجو میباشد.