نگاهی بر تقلب گسترده و ریاکاری ها در انتخابات امریکا
- رده: مقالات
- نویسنده: فرزاد
- منتشر شده در یکشنبه، 12 قوس 1391
سیستم حاکم در امریکا خود را بانی دموکراسی و عدالت نامیده کشورهای مختلف جهان را زیر نام آوردن دموکراسی و حقوق بشر مورد تاخت و تاز قرار میدهد. کشور ما نیز از چندین دهه و بخصوص از یازده سال بدینسو به بهانه تامین دموکراسی به میدان زورآزمایی و چپاول امریکا مبدل شده است.
امریکا تلاش نموده به زور بلندگوهای تبلیغاتیاش که رسانه ها و جمعی از روشنفکران خاین و مزدور را شامل میشوند، چهره واقعی و ضدانسانیاش را بپوشاند و تصویر وارونه از آن به مردم ما ارائه دهد. رسانه های افغانستان و تعدادی از به اصطلاح «تحلیلگران» و «کارشناسان» چتلی خوار امریکا پیاپی تبلیغ میکنند که گویا فقط با اتکا به امریکا و با حضور نیروهای نظامی آنکشور ممکن است افغانستان به رفاه و دموکراسی دست یابد.
اگر از بیعدالتی های حاکم در امریکا، فقر و بیخانمانی میلیونها انسان، تفاوت های عظیم اجتماعی، میزان سرسامآور جرم و جنایت، اپارتاید جنسی و نژادی، جنبش وسیع نود و نه فیصد علیه یک فیصد، چپاول شرکتهای غول پیکر، سیستم مسخره دوحزبی و مصارف میلیارد دالری در کمپاین دو کاندید اصلی و غیره نابسامانی های داخلی این کشور بگذریم، تنها با نگاهی به تازه ترین انتخابات امریکا و تقلب ها و دغلکاری های گسترده آن میشود نتیجه گرفت که مردم امریکا خود نیازمند مبارزه برای کسب آزادی و دموکراسی اند چون این کشور فرسنگ ها با دموکراسی فاصله دارد.
نوم چامسکی، روشنفکر مترقی و نظریه پرداز نامآور امریکایی در یکی از سخنرانی های مشهورش با تحلیل و تفسیر سیستم دوحزبی حاکم در امریکا ثابت ساخته است که «امریکا یک دموکراسی نیست».
روزنامه «نیویارک تایمز» (٢٥ جون ٢٠٠٦) در معرفی کتاب نوم چامسکی به نام «دولتهای ناکام: سوءاستفاده از قدرت و حمله به دموکراسی» نوشت:
«نوم چامسکی میگوید که تصویر خودساخته ایالات متحد به مثابه مشعلدار آزادی و دموکراسی که روشنایی بخش راه برای سایر کشورهای جهان است، یک دروغ محض است.»
نویسندگان مترقی و ضد امپریالیست امریکا فراوان در باره گندیده بودن سیستم حاکم در امریکا و دروغین بودن انتخابات آن نوشته اند اما من به گفته های پل کريگ رابرت اقتصاد دان امریکایی و از سیاستمداران کهنه کار دوران زمامداری رونالد ریگن، که خود یکی از گردانندگان همین سیستم بوده و زمانی معاون وزیر مالیه امریکا بود تمرکز میدهم. او در مقالهای به تاریخ ٣ نوامبر ٢٠١٢ در باره عدم شفافیت در انتخابات اخیر امریکا با نقل قولی از استالین آغاز کرده است:
«کسی که رای میدهد هیچ چیزی را تعیین نمیکند، کسی که رای را شمارش میکند همه چیز را تعیین میکند.»
پل کریگ با تفصیل فراوان و با توجه به تجارب چند انتخابات اخیر امریکا نتیجه میگیرد که دموکراسی امریکا قلابی و سیستم انتخابات امریکا با نیرنگ و تقلب لجام گسیخته همراه بوده است:
«از زمان استالین تا کنون تکنولوژی تغییر نموده است. با ماشین های رای دهی الکترونیک که هیچ اثری روی کاغذ نمیگذارند و توسط نرم افزار های ساخت شرکت های خصوصی برنامه داده میشوند، نتیجه شمارش آرا میتوانند قبل از جریان رای دهی مشخص شوند. آنانیکه این ماشین ها را کنترول میکنند به سادگی میتوانند آنها را طوری عیار نمایند که کاندید دلخواه را برنده سازند.»
پل گریک به بخش هایی از نوشته ویکتوریا کولیر در مجله «هارپرز» (٢٦ اکتوبر ٢٠١٢) در باره ناشفاف بودن پروسه انتخابات توسط ماشین های الکترونیک رای دهی اشاره میکند:
«با اختیار نمودن وسیع تکنولوژی رای دهی کمپیوتری و برون سپاری انتخابات ما به مشتی از شرکتهایی که در پس پرده با نظارت و جوابگویی محدود آنرا اداره میکنند، یک دنیای جدید سرقت انتخاباتی مهیا گردید. خصوصی سازی انتخابات ما بدون آگاهی و موافقت همگانی صورت گرفته که باعث یکی از خطرناکترین و کمتر شناخته شده ترین بحرانی در تاریخ دموکراسی امریکا گردیده است. در واقع ما توانایی بررسی و اثبات نتایج انتخابات را از دست دادهایم.»
ویکتوریا جزئیات «دو انتخابات اول قرن ٢١ امریکا» را شرح میدهد که چطور جورج دبلیو بوش در برابر الگور و بار دوم در مقابل جان کیری با تقلب برنده اعلام گردید.
«دوران دزدی رای الکترونیک توسط چاک هیگل، یک میلیونر گمنام افتتاح شد که برای کرسی سنای امریکا از نبراسکا در سال ١٩٩٦ در انتخابات شرکت جسته بود.... امریکاییان قلیلی تا قبل از انتخابات میدانستند که هیگل رئیس شرکتی بود که ماشین های کمپیوتری رای دهی ساخته شده بوسیله آن قرار بود رای خود وی را بشمارند. هیگل فقط دو هفته قبل از کاندید شدن به سنا از این پست استعفا داده بود.»
هیگل در اثر تقلب الکترونیک موفق شده بود که گورنر محبوب نبراسکا، بین نیلسن را شکست دهد، این درحالی بود که نظرسنجی ها قبل از انتخابات عکس آنرا نشان میداد و پیروزی وی تعداد زیادی را حیرت زده نمود.
پل گریک معتقد است که جمهوریخواهان، به خاطر داشتن شرکتهایی که ماشین های الکترونیک و نرم افزارهای رای دهی را تولید میکنند، برتری تکنولوژیک دارند، اما ممکن در آینده این برتری به دموکراتها انتقال یابد. ایده رای دادن زودهنگام که در امریکا معمول شده، به پروگرامر های برنامه های رای دهی کمک میکند که با درک مسیر انتخابات، ماشین ها را بصورت درست آماده کنند تا کاندید های مورد نظر را به پیروزی برسانند.
پل گریک نتیجه میگیرد:
«در سال ٢٠٠٥ کمسیون بیطرف ریفورم انتخابات فدرال نتیجه گرفت که امانت انتخابات توسط آنانی که برنامه سازی کمپیوتری را کنترول میکنند، به خطر افتاده است. خصوصی بودن تکنولوژی رای دهی حقیقتا با یک انتخابات شفاف ناسازگار است. کشوری که انتخابات شفاف نداشته باشد، کشوریست که دموکراسی ندارد.»
دست کاری از طریق ماشین های الکترونیک تنها یک شیوه تقلب در انتخابات امریکا به شمار نمیرود، هرچند مطبوعات طراز اول امریکا در باره این مسایل سکوت نمودند، اما رسانه های آزاد و مترقی آنکشور گزارشها و تحلیل های بیشماری با فاکت های قوی در باره عدم شفافیت و تقلب انتخابات ٢٠١٢ انتشار دادند که توجه شما را به گوشههای تعجب برانگیز و درعینحال کمیک آن جلب میکنم:
سایت خبری «امریکن دریم» به تاریخ ١٣ نوامبر ٢٠١٢ در مقالهای تحت عنوان «٢٢ نشانه از اینکه تقلب رای دهی شدیدا غیرقابل کنترول و انتخابات قلابی بود» به تفصیل این نشانه های تقلب وسیع پرداخته است:
«بعد از آنچه در نوامبر امسال دیده شد، چطور امریکاییان در آینده به راستی انتخابات ما اعتماد خواهند کرد؟ بیش از هفتاد هزار گزارش از مشکلات در روز رای دهی موجود بودند و بیشمار شاهدانی وجود دارند که مدعی اند در برابر چشم شان ماشین های رای دهی، آرای یک کاندید را به نام کاندید دیگر ثبت کردند. در چندین ایالت، مناطقی وجود دارند که رای دهندگان ثبت شده نسبت به نفوس واجد شرایط رای دهی با یک تفاوت فاحش بیشتر اند.»
این نشریه به تفصیل ٢٢ مثال از علایمی پرداخته که سندی بر وجود تقلب گسترده به شمار میروند. از جمله باراک اوباما در بيش از صد حوزه اخذ رای در منطقه «کوياهوگا کانتی» در ايالت اوهايو، بيش از ٩٩ درصد رای کسب کرده است و حوزه های فراوانی بودند که در آنها رقیب اوباما ميت رامنی در آنها دقيقا «صفر درصد» رای به دست آورد. «در کجای دنیا چنین چیزی ممکن است؟ حتی دیکتاتور های جهان سوم ٩٩٪ رای بدست نمیآورند.» در بيش از ٥٠ حوزه اخذ رای، رامنی ٢ رای يا کمتر کسب کرد. با توجه به اینکه ایالت اوهایو معمولا در انتخابات امریکا منطقه کلیدی شمرده میشود، اینچنین نتایج غیرمحتمل دال بر وجود تقلب آشکار در انتخابات است.
موارد دیگری که مقاله فوق به آن اشاره نموده است:
«روز قبل از انتخابات، ویدیویی پخش شد که نشان میداد اعضای تیم کمپاین اوباما، کسانی را کمک میکنند که خود را برای رای دهی در بیش از یک ایالت ثبت نام کنند.»
«اتحادیه های منطقه نیوادا، پناهجویان غیرقانونی را ثبت نام کرده آنان را وادار میکنند که به نفع کاندید مشخصی رای دهند.»
«از آنجاییکه اکثریت نظامیان قرار بود علیه اوباما رای دهند، کمپاین اوباما تلاش کافی به خرج داد که نظامیان را تحت فشار قرار دهد که از رای دهی صرفنظر نمایند.»
«در ایالت اوهایو دو قاضی انتخابات دستگیر شدند که تلاش داشتند افراد ثبت نشده را داخل پروسه رای دهی سازند.»
نشریه «توتچی» در روز انتخابات گزارش داد:
«در ایالت هایی وقتی رای دهندگان به حوزه رای دهی مراجعه نمودند برایشان گفته شد که اینان قبلا رای داده اند، اما کسانی بودند که دوبار رای میدادند.»
«پندت پرس» (٩ نوامبر ٢٠١٢) و تعدادی از رسانه های دیگر گزارش دادند که در شهر سنت لوئیس ایالت فلوریدا، میزان اشتراک مردم در انتخابات ١٤١.١ فیصد ثبت گردیده است!
روزنامه «واشنگتن تایمز» (٩ نوامبر ٢٠١٢) نیز درباره تقلب در شهر سنت لوئیس و جنجال کاندید دموکرات ها و جمهوریخواهان گزارشی انتشار داد. بر اساس این گزارش نماینده دموکراتها، پاتریک مارفی در آنجا برنده اعلام گردیده ولی نماینده جمهوریخواهان الین ویست مدعی شده که ٤٤٠٠ رای او به نفع مارفی شمارش شده اند چیزی که ناظران انتخاباتی نیز آنرا تایید کرده اند.
ناظران جهانی نیز در شماری از ایالت های امریکا از حضور در مراکز رای دهی ممنوع گردیدند. از آنجاییکه هر ایالت امریکا قوانین خاص انتخاباتی خود را دارد و یک قانونی سراسری برای امریکا وجود ندارد، در ایالت های آیوا و تگزاس مقامات تهدید کردند که اگر ناظران به محوطه رای دهی داخل شوند، به دستگیری شان اقدام خواهند کرد که این امر به واکنش تند بعضی از رهبران جهان و بخصوص روسیه مواجه شد.
بر اساس گزارش «دی را ستوری» (٧ نوامبر ٢٠١٢)، ناظران بینالمللی نیز نگرانی شانرا از جریانات انتخابات امریکا ابراز نمودند. دان ایورتس رئیس ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE)، که به نمایندگی از ملل متحد کار نظارت بر انتخابات امریکا را به عهده داشت، بعد از انتخابات گفت:
«نگرانی های عمدهای در ارتباط به حق رای، درستی لیست رای دهندگان، شفافیت مالی کمپاین های انتخاباتی، روش بازشماری آرا و دسترسی ناظران جهانی وجود دارند.»
این نشریه ضمنا نوشته است که از حضور ناظران بینالمللی سازمان امنیت و همکاری اروپا در شماری از ایالت ها و از جمله اوهایو و فلوریدا جلوگیری صورت گرفته است که در مغایرت با قوانین جهانی میباشد. و تاجاییکه گزارش شده است بیشترین تقلب ها در این دو ایالت سرنوشت ساز صورت گرفته اند.
رادیو «صدای روسیه» نیز در گزارشی از زبان ناظران روسی نوشت:
«این انتخابات با اصول جهانی حق انتخاب آزاد، شفافیت و آزادی هیچ همخوانی نداشت.»
ناظران جهانی در ضمن به مصارف «نامحدود» در کمپاین انتخاباتی بخصوص دو کاندید اصلی، اوباما و رامنی اعتراض داشتند و آنرا نشانه نبود شفافیت در انتخابات نامیدند. دان ایورتس رئیس ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا درین باره گفت:
«مصرف پول برای اهداف سیاسی و فاش نکردن منبع آن پرسش هایی را در باره شفافیت به میان میآورد.»
بعضی مطبوعات امریکایی ماهها قبل از انتخابات به ویدیوی مخفی یک گفتگوی تلفنی اوباما پرداختند که در آن وی از امکان تقلب در انتخابات صحبت نموده بود.
به علت نبود شفافیت، دعواهای انتخاباتی نیز روزافزون گردیده اند. روزنامه «واشنگتن پست» به تاریخ ٢٩ اکتوبر ٢٠١٢ نوشت:
«هزاران وکیل مدافع، به نمایندگی از دو کاندید عمده ریاست جمهوری، احزاب شان، اتحادیه ها، گروه های حقوق مدنی و ناظران گروه های تقلب انتخاباتی در سراسر کشور جابجا شده به حالت آماده باش قرار گرفته اند تا ایراد های نتایج انتخابات را که در اثر خطای ماشین ها، سرکوب کردن رای دهندگان و غیره ادعا ها و فعالیت های غیرقانونی برروز میکنند، رسیدگی کنند.»
انتخابات امریکا مجموعا شش میلیارد دالر مصرف برمیدارد و از این میان تنها دو کاندید اصلی دموکراتها و جمهوریخواهان جمعا دو میلیارد دالر در کمپاین انتخاباتی خود صرف نمودند که بخش عمده آن کمکهای شرکتهای خصوصی بوده که به صورت اعانه به صندوق کاندید ها واریز نمودند تا در صورت پیروزی آنان در سیاست گذاری ها و معاملات پول آور دست بالا داشته باشند. دریکچنین حالتی چطور ممکن است که کاندید های مستقل و غیروابسته بتوانند مقابل این غولها که رسانه های قدرتمند را نیر در انحصار دارند رقابت نمایند؟
امریکا که خود را مهد دموکراسی و پولیس جهانی معرفی میکند، عملا هیچگاهی سیستم دموکراتیک نداشته است و در حقیقت پول، ریا، شرکتهای غول پیکر و یک مشت میلیاردر ها همه چیز را در چنگ دارند. پس منتهای خودفریبی و کودنی خواهد بود که پذیرفت امریکا برای احیای دموکراسی به افغانستان آمده است و امید داشت که تحت سلطه آنکشور، افغانستان به جاده دموکراسی و ترقی گام بردارد. تقلب و ریا و فساد در انتخابات و سیستم حاکم مافیایی افغانستان که با تمام تار و پود به امریکا وابسته است، در واقع نسخه برداری شده از گندیدگیهاییست که در امریکا و در قلب کاخ سفید جریان دارند.