پیروز باد مقاومت آزادیبخش مردم فلسطین!
- رده: مقالات
- نویسنده: شکور
- منتشر شده در جمعه، 26 عقرب 1402
محمود درویش زمانی سروده بود:
وطنم، من تو را در تو جستوجو میکنم
و جز چینهای دستانت را بر پیشانیها نمیبینم
وطنم، آیا در ویرانهها روزنی باز خواهی کرد؟
حالا این یکی از بزرگترین شاعران جهان نیست که میدید در ۷ اکتبر امسال روزنی هرچند کوچک برای پایان اشغال و ستم و تحقیر صهیونیزم و امپریالیزم در افق گشوده شد.
همزمان با ایجاد اسراییل توسط امپریالیزم امریکا و انگلیس و متحدان در ۱۹۴۸ هفتصدهزار فلسطینی که صاحبان اصلی و تاریخی سرزمینهایی که بعدا اسراییل نامیده شدند از موطنشان رانده، از هستی ساقط و دهها هزار شان به قتل رسیدند.
لیلا خالد: «من هدفی والاتر و نجیبتر از شخص خود دارم، هدفی که همه منافع و تمایلات خصوصی باید تابع آن باشد. چه کسی تروریزم را در منطقه ما کاشت؟ عدهای آمدند، زمین ما را گرفتند، مجبورمان کردند که برویم و مجبورمان کردند در کمپها زندگی کنیم. به نظرم این تروریزم است. استفاده از ابزار برای مقاومت دربرابر این تروریزم و پایاندادن به اثرات آن -مبارزه نام دارد.»
زخم پُردرد و خونچکان این «نکبه» (تباهی کامل) در قلب هیچ آزادیخواه فلسطینی و غیرفلسطینی التیام نیافتهاست. مخصوصاً که پس از آن تا امروز قدرتهای امپریالیستی و تمامی کشورهای وابسته به آنها بر مبارزات مردم فلسطین مهر «تروریستی» زده با تمام قوا پشت اسراییل ایستاده، قطعنامههای ملل متحد در محکومیت توسعهطلبی اسراییل و احقاق حقوق خلق فلسطین را یا وتو کرده یا بیاهمیت انگاشته و اسراییل هم آنها را فقط شایسته تمسخر دانسته و بس.
در مقابل، بسیار طبیعی است که چون اسراییل به نیابت از امپریالیزم امریکا و متحدان روزی از ستم و اهانت بر مردم فلسطین ابا نورزیده، فلسطینیان هم با توسل به اشکال گوناگون مبارزه درفش آزادی و تشکیل دولت مستقل فلسطینی عدالتخواه را همواره در اهتزاز نگه دارند.
اما در ۷ اکتبر بود که توفان خشم بیکران دیرینهی مقاومت فلسطین در غزهی از چهار سو محاصره منفجر شده و با قبول هر نوع پیامد، توانست سدهای امنیتی مجهز با مدرنترین تکنولوژی جهان را پاره کرده، داخل اسراییل شده، صدها نیروی امنیتی را کشته و اسیر بگیرد و بنابر این افسانهی ضربهناپذیری قدرت نظامی و امنیتی دشمن پروردهی امپریالیزم امریکا و ناتو و متحدان را درهم شکسته و خواب خوش چند دههای آنها را آشفته سازد. دولت اسراییل نخستین بار در تاریخ سیطره تبهکارانه بر فلسطین مزهی مشت قهر متراکم خلق به پاخاسته و آسیبناپذیری «گنبد آهنین»بودن رژیم صهیونیستی۱ را چشیدند هرچند این هنوز به معنای ضربت کاری به رژیم صهیونیستی نیست که بدون امریکا توانایی ادامه حیات را ندارد.
اما اینان شاید ندانند که بایدن قیمت ندارد بلکه او ممثل یک نظام امپریالیستی است که بدون جنگ حیاتش در معرض بحرانی واژگونشونده قرار خواهد گرفت. چنانچه کرس هجز مینویسد، «ما جنگ را بر خدمات طبی ترجیح میدهیم، ما جنگ را بر مسکن ترجیح میدهیم، ما جنگ را بر معارف و آموزش ترجیح میدهیم، ما جنگ را بر رفاه شهروندان خود ترجیح میدهیم.»
امریکا و اسراییل پیوسته از حماس نام برده و علت نابودکردن غزه و ریختن خون ساکنان آن را وجود «تروریستهای حماس» اعلام مینمایند تا نفرت و غیظ عموم مردم فلسطین را به کار یکی از سازمانها تقلیل داده و با تروریست نامیدن آن، کل مقاومت را تروریست قلمداد کنند. در عملیات ۷ اکتبر غیر از حماس تشکلهای دیگر هم نشان دادند که در مبارزه با امپریالیزم و ماشین جنگی اسراییلیاش بیتوجه به اختلاف نظرها، همصدا و متحد اند و برای تحقق آرمانشان -آزادی فلسطین- آماده اند بیمحابا از جان خود بگذرند.
هدف اسراییل صرفاً «نابودی حماس»۲ نه بلکه نابودی فلسطینیان است -خلقی در زندانهایی به نام غزه و کرانه غربی. اسراییل با اسیران این دو زندان هر رفتار جنایتآمیز را انجام داده میتواند. گیدین لوی (Gideon Levy) از ستوننویسان روزنامه اسراییلی هارتص حتا در اول اپریل ۲۰۱۸ نوشت: «کشتار فلسطینیان در غزه برای اسراییل آسانتر از کشتن پشه است. در اسراییل چیزی ارزانتر از خون فلسطینی وجود ندارد... غزه یک گتو است.»
کمک بیسابقه امریکا به جنگ اسراییل علیه فلسطینیان در واقع کمک به خودش است زیرا سقوط اسراییل این گرانبهاترین و مستحکمترین متکایش به منزلهی تضعیف و فروریزیاش در منطقه خواهد بود. موضعگیری در این جنگ پیچیده نیست زیرا در یک طرف به وضوح جبهه امپریالیستها و همدستان قرار دارند و در طرف دیگر جبهه خلقی که سالهاست بهخاطر حقوق و آزادیاش میرزمد و کشورهای اغلب زیر ستم امپریالیزم پشتیباناش میباشد که بهطور روزافزون دامنه آنها فراختر میشود. در این میان طالبان نیز به «دفاع» از فلسطینیان آواز دادند. اگر اینان به اندازه جهالت و خودفروختگیشان بیشرم نمیبودند باید به فلسطین اشاره نمی نمودند. گروهی مخلوق امپریالیزم امریکا و آیاسآی چطور به خود اجازه میدهد نام پاک و پرافتخار فلسطین را بر زبان آرد که علیرغم محاصره و تسلط فاشیستی بر آن، ۹۹درصد زنان و مردانش باسواد اند ولی طالبان صرفنظر از گور بودن زیر هزارویک جنایتکاری و پلشتی دیگر، بدترین خاینان به ارتقای سواد و چشم و گوش بازشدن مردم و در درجه اول زنان در عصر کمپیوتر و هوش مصنوعی هستند. همین طور است کمک ایران به نیروهای فلسطینی منجمله حماس که اگر به آن لگام زده نشود در آینده همچون سم کشندهای فلسطین پیشرو، سرفراز و الهامبخش را با فاشیزم دینی خواهد آلود.
سرجنایتپیشگان و جاسوسان جهادی که از بدو پرورشیافتن توسط سیآیای میدانستند دفاع از رزم مردم فلسطین و محکومکردن اسراییل به معنای دورشدن سایهی امپریالیزم امریکا از سر شان یعنی بیپدر و مادر شدن شان خواهد بود، ترجیح دادند کماکان خاموشی اختیار کنند که علاوتا میدانستند هرچیزی از دهان بیرون دهند مثل ابرازات نفرتانگیز وقت و بیوقت کرزی و غنی و عبدالله، با موج ریشخند تازهی مردم ما مواجه خواهند شد.
احمد مسعود که چندی قبل با دلربایی به اسراییل خواهان کمک از قصابان مردم فلسطین شده بود، مهر سکوت سخیف بر لب زده است که مبادا حمایت اسراییل و حامیانش در اروپا را از دست داده دست نوازش مهره مهم اسراییل برنار آنری لوی از سرش کوتاه گردد.
اما برای احمد مسعود فرصت مغتنمی است تا از اسراییل بخواهد که اگر عجالتاً کمک بیشتری مشکل خواهد بود، لااقل بقایای تنپوش و پاپوش خونپُر شهیدان غزه را برایش بفرستد!
این جنگ صفبندی بین امپریالیزم امریکا و عمالاش از یک سو و طرفداران و همدلان فلسطین را از دیگر سو در سطحی جهانی آفتابیتر و برجستهتر از هر زمانی ساخت، بالاخص نمایان ساخته که اراذل جهادی چه در قالب «شورای عالی ملی مقاومت» و چه «مقاومت ملی» احمد مسعود جایگاهی بهتر از گروه سگهای درگاه دولت اسراییل کمایی نخواهند کرد.
قضیه جنایتسالاران جهادی و طالبی و جاریبودن خون سیآیای در رگرگ شان بر همگان هویداست. ولی ماهیت تعداد وسیعی از روشنفکران خادم اینان که پا به پای سرفاسدان جهادی و شاهمهرههای مافیای کرزی و غنی و عبدالله جانفشان منافع و سیاستهای امریکا در افغانستان و در جهان بودهاند، آن طور که باید افشا نشدهاند. روشنفکران مذکور که با هر پستی ممکن به مقام و مکنتی در دولتهای پوشالی دست یافتند، هماکنون بیقرارتر از دارودستههای کرزی و غنی و عبدالله غلبه امپریالیزم امریکا و صهیونیزم اسراییل را بر فلسطین و فلسطینیان آرزو میکنند. صدای افغانهای سیآیایزاده از افغانستان انترنیشنل، بیبیسی، صدای آلمان، رادیو بینالمللی فرانسه، صدای امریکا و… بالاست.۳
این است دموکراسی، این است حقوق بشر
اگر احیانا هم اسراییل بر جنازهی دهها هزار غزهای جشن و شادمانی برپا کند، دنیا به آخر نمیرسد و مردم فلسطین آزمودهتر و مصممتر مجددا قد برافراشتنی اند. مهم این است که پس از شکست مفتضحانه امریکا بهوسیلهی انقلابیون ویتنام، حرکت ۷ اکتبر ثابت نمود که خلقی کاملا تحت محاصره و اشغال وقتی اراده کند قادر خواهد بود استخوان قدرتمندترین بازوی ابرقدرت امپریالیستی را بشکند، به آزادیخواهان دنیا امید و انرژی بخشیده، لرزه بر اندام امپریالیستها و ارتجاع عرب و غیرعرب افکند و دنیا را دستخوش تغییراتی کند.
کرانه باختری: ارتش اسرائیل یک زن جوان فلسطینی را به اتهام پست اینستاگرامی دستگیر کرد.
از ۷ اکتبر، بیش از ۲۰۰۰۰ فلسطینی در کرانه باختری و قدس شرقی بازداشت شده اند. مقامات اشغالگر اسرائیل اغلب ادعا می کنند که این افراد تروریست های خطرناک و فعال هستند. به عنوان مثال، هفته گذشته، عطا ابو رمله، دبیر کل فتح در ناحیه جنین بازداشت شد.
عهد تمیمی، فعال فلسطینی که در سال ۲۰۱۷ به دلیل هل دادن و سیلی زدن به یک سرباز اسرائیلی به شهرت رسید، روز دوشنبه در روستای کوچک زادگاهش، نبی صالح در کرانه باختری رود اردن، بار دیگر بازداشت شد.
منبع؛ نوشته گریت هوکمن؛ یونگه ولت؛ ترجمه مجله هفته.
کرس هجز (Chris Hedges) درباره امپریالیزم، اسراییل و غزه
«...با انجام پلان زمین سوخته اسراییل، غزه جای زندگی نخواهد بود. اسراییل همان سیاست نازیها را دارد که جاهایی را که در آنها مقاومت مسلحانه را میدیدند با خاک یکسان کرده اثری از زندهجان باقی نمیگذاشتند. نتانیاهو و نفتالی بنت گفتند: "ما با نازیها در جنگیم"... مردم اسیر در بزرگترین زندان سرباز و بزرگترین اردوگاه کار اجباری به مدت ۱۶ سال محروم از غذا، آب، سوخت، دارو، بدون ارتش، نیروی هوایی، واحدهای مکانیزه و... و در حالی که توسط یکی از پیشرفتهترین ارتشهای جهان به گرسنگی کشیده میشوند، ما مردم غزه را نازی خطاب میکنیم.
وقتی مردمی ستمکش تسلیم نشده و مقاومت کنند، ما تمام تظاهرات و رسالت «تمدنساز» خود را دور انداخته چونان نمونه غزه به برپایی بزم عشرت کشتار و نابودگری میپردازیم. ما مست خشونتی جنونآمیز میشویم. ما با شدتی لجامگسیخته میکشیم. ما به حیواناتی تبدیل شدیم که قربانیان خود را متهم به حیوانبودن میکنند. ما دروغ بزرگ و دلخواه مان مبنی به برتری اخلاقی را برملا میسازیم. ما حقیقت بنیانی درمورد تمدن غرب را به نمایش میگذاریم. و نشان میدهیم که بیرحمترین و ماهرترین آدمکشان در سراسر جهانیم و این تنها دلیل تسلط ما به "دوزخیان روی زمین" بوده است. این اعمال ربطی به دموکراسی و آزادی ندارد. اینها حقوقی هستند که ما هیچگاه به مردمان زیر ستم نخواهیم داد...
قومکشی سنگ بنای سیاستهای امپریالیزم غرب را تشکیل میدهدکه منحصر به اسراییل و نازیستها نیست بلکه بنیاد سلطهجویی غرب است... آنانی که خود در معرض پوگروم بودند، مرتکب قومکشی میشوند.
محاصره غزه به حمله نازیها به گتوهای وارسا و به استالینگراد شباهت دارد که بیش از ۹۰ درصد ساختمانهای شهر نابود شدند. فلسطینیان را جانور و نازی میخوانند که خود و فرزندانشان حق زندگی ندارند و باید از روی زمین پاک شوند.» هدف اسراییل عبارت است از کشتن دهها و احتمالاً صدها هزار فلسطینی و پاکسازی قومی و راندن زندهماندگان به کمپهای مهاجران در مصر. اسراییل میخواهد نه تنها یک خلق بلکه ایده فلسطین را محو کند.
افراطیون یهودی، صهیونیستهای بنیادگرا، دینمداران متعصب، ملیگرایان افراطی، فاشیستهای مخفی در دولت اپارتایدی اسراییل وقتی میگویند که میخواهند غزه را از روی زمین بروبند، باور کنید.
اسراییل نه تنها با حملههای هوایی بلکه با بهکاربرد قدیمیترین و بیرحمانهترین سلاح جنگ - گرسنگیدادن ـ غزه را نابود میکند. پیام اسراییل در تجاوز به غزه روشن است: غزه را ترک کنید یا بمیرید.» (کنسورتیم نیوز، ۳۱ اکتبر، ۷ نومبر، ۲۵ اکتبر)
گفتههایی از فینکلشتاین درباره غزه
برای اکثر مردم، محکومکردن حماس بهعنوان «قاتل منفور» وغیره بسیار آسان است. فکر میکنم این سوال اخلاقی پیچیدهتری است. شما از نظر اخلاقی اقدامات اکثر ستیزهجویان را که سریع از دروازههای غزه به اسراییل عبور کردند، چگونه ارزیابی میکنید ستیزهجویانی که در یک اردوگاه کار اجباری به دنیا آمدهاند و از روز اول تمام زندگی خود را در همان جا سپری کردهاند؟ مکانی با طول حدود ۴۰ کیلومتر و عرض ۵ کیلومتر که در آن متراکمترین نفوس جهان جا گرفته است، مکانی که هیچکس نمیتواند در آن وارد یا خارج شود، به استثنای شماری بسیار اندک، مردم بیکار و گرفتار در سیاهچالی اند بدون گذشته بدون حال و بدون آینده.
*****
کودکی دهها هزار فلسطینی از یک زخم روحی به زخم روحی دیگر، از وحشت به وحشت میگذرد. خانههایشان ویران میشود، والدین شان در مقابل چشمان شان تحقیر میشوند، سربازان نیمهشب به خانههایشان وحشیانه حمله میبرند، تانکها به صنوف شان آتشباری میکنند. از خدمات روانشناسی خبری نیست. آیا تا به حال درمورد کودک فلسطینیای «قربانی اضطراب» شنیدهاید؟
*****
نمود ظاهری ایالات متحده تعجبآور نیست. چیزی که مرا کمی شگفتزده کرد این است که جو بایدن چگونه افسارگسیخته از اسراییل حمایت کرده است.
*****
من به اشک تمساح اهمیتی نمیدهم. اگر قلب داری باید برای فلسطینیها گریه کنی.
پروفیسر نورمن فینکلشتاین (Norman Finkelstein)، پسر یک زوج یهودی بازمانده هولوکاست، مولف ۲۰ کتاب و منتقد سرسخت سیاست اسراییل بهخصوص در قبال فلسطینیها است و بهخاطر بیان حقایق افشاگر دولت امریکا و اسراییل محاکمه و از کرسی استادیاش در پوهنتون برکنار و از رفتن به اسراییل محروم گردید. بنابر دانشنامه ویکیپیدیا، نوام چامسکی به او هشدار داده بود که «اگر به این مسیر ادامه دهی به دردسر خواهی افتاد چرا که جامعه دانشگاهی امریکا را بهعنوان باند کلاهبرداری رسوا خواهی کرد و آنان این را دوست ندارند و تو را نابود خواهند کرد.» فینکلشتاین پنج سال قبل در کتابش «غزه: تحقیق درمورد شهادتاش» گویی نسلکشی جاری فاشیزم اسراییل را در این سرزمین سوگوار میدیده است.
۱- صهیونیزم در قرن هجدهم جنبشی بود با شعار بازگشت یهودیان به سرزمینهای متعلق به فلسطین، ایجاد دولت اسراییل و دربدر ساختن دهها هزار فلسطینی. ولی امپریالیزم امریکا و شرکا به موازات خفهکردن فریاد آزادیخواهی مردم فلسطین، پس از رویکارآوردن اسراییل توسط امپریالیستها در ۱۹۴۷ آن را به عنوان پاسدار منافع خود در خاورمیانه و مخصوصاً کنترول نفت کشورهای عربی، آن را به نیرومندترین پایگاه خود در منطقه تبدیل کردند. امروز صهیونیزم چیزی نیست جز اعمال فاشیزم عریان بر فلسطینیان، ستمگری، نژادپرستی، حقتلفی، تبعیض مداوم و اصلا محو آنان. همان قدر که یهودیستیزی امری به غایت ارتجاعی و ضدانسانی است، دفاع از صهیونیزم یعنی تفکر و عمل دولت اسراییل به معنی دنبالهروی از سیاستهای امپریالیزم امریکا و ندیدن سرشت فاشیستی و ارتجاع یهودیت سیاسی میباشد.
۲- جنرال گرشونهاکوهن در ۲۰۱۹ گفت: «آنچه را باید بدانید این است که حماس قسماً توسط اسراییل ایجاد گردید. این اگرچه یک تئوری توطئه به نظر آید، ولی موضوعی است مستند، راز آشکاری که اسراییل سالها برای تامین مالی و حمایت از حماس کوشید. لازم است حقیقت را گفت. استراتژی نتانیاهو عبارت است از جلوگیری از ایجاد دو دولت و بنابراین او حماس را به نزدیکترین شریکاش بدل میکند. حماس علناً یک دشمن است اما در خفا یک متحد. نتانیاهو گفته است که «تقویت حماس بر ضد محمود عباس به نفع ماست.» الیور کوهن، رییس امور مذهبی اسراییل در غزه بیان داشت: «متاسفانه حماس مخلوق اسراییل است.» و عنوان یک مقاله والاستریت جورنال در ۲۰۰۹ بود: «اسراییل چگونه حماس را رشد داد.»
معالوصف، حماس جزء مهم مقاومت فلسطین به حساب میآید که در حمله ۷ اکتبر نقش بهسزایی داشت. رابطه آن (و نیز سایر سازمانهای مقاومت) با رژیم ایران را باید در پرتو شرایط و موقعیت بینهایت دشوار مقاومت و استفاده رژیم آیتالله قتلعامها از آن شرایط شناخت و فهمید. مسلما هیچ آزادیخواه و دموکرات سکیولر از نقد بنیادگرایی حماس غافل نخواهد بود، لاکن در حال حاضر پیشبرد و سهمگیری در مقاومت تعیینکننده است. به قول لیلا خالد «اکنون بحث در باره ایدئولوژی نیست، درباره رهایی است. هر کسی که با اسراییل میجنگد در همان سنگر ماست.»)
۳- ملک ستیز و اسداله ندیم از این قماش افراد اند که در «بحث روز» افغانستان انترنیشنل ۴ نوامبر ۲۰۲۳، در برابر منشه امیر نماینده اسراییل که با وقاحت یک صهیونیست دوآتشه حجم قتلعام اسراییل در غزه را ساختگی میگفت و هرچه از افترائات صهیونیستی در چنته داشت به مقاومت فلسطین وارد میآورد و دروغ سر بریدن کودکان توسط فلسطینیها را تکرار میکرد، مثل هراس دو برده از صاحب صهیونیست خویش تتله شده و جرئت نکردند در رد گفتههایش زبان شور بدهند. بدینترتیب دو «تحلیلگر» خود را منحیث دو بیوجدانی شناساندند که از کرس هجزها و گیدین لویها هم خجالت نکشیده و بهمثابه سرسپردگان خط سیآیای به هیچ قیمتی قصد نداشته و ندارند از جنایات شنیع نازیهای اسراییلی و خون مردم غزه بر دست و روی بایدن و امپریالیزم امریکا یاد نمایند تا مبادا نمکحرامی کرده باشند.