راه حفظ استقلال از دید شاه امان‌الله خان

در نهمین جشن استقلال افغانستان که به تاریخ ۲۶اسد ۱۳۰۶ برگزار شد، شاه امان‌الله خان نطق اندیشه‌برانگیزی ایراد نمود که در مطبوعات آنزمان انعکاس یافت. من گوشه‌هایی از سخنان این شاه مترقی و عدالتخواه را برای خوانندگان سایت «حزب همبستگی افغانستان» بازتایپ و با تصویری از منبع اصلی آن در ذیل تقدیم می‌دارم. اگر دیدگاه‌های پیشرو او در عمل پیاده می‌شد، امروز کشور ما اینچنین غرق بینوایی و جنگ و تباهی و جهالت نمی‌بود.

حاجی شاه محمد، از رزمندگان صدیق جنگ مقاومت ضد روسی

حاجی شاه محمد از قومندانان خودگذر و نیک‌نام جنگ مقاومت بود که در برابر اشغالگران روسی و رژیم مزدورش به بسیج مردم پرداخت و رهبری جبهه «دربست» اناردره را به عهده داشت. وی از نخستین قیام‌کنندگانی بود که با اراده پولادین بارها به مصاف دشمن رفت، دلاورانه رزمید و ضربات کوبنده‌ای را نیز به ارتش متجاوز تا دندان مسلح وارد ساخت. او ساده و بی‌ریا زیست و هرگز در پی مقام و پول و نام و نشان نبود. مردم فراه او را بمثابه قهرمان پاکباز می‌شناسند. با تاثر که این شخصیت ملی، دوسال قبل در اثر سکته قلبی در زادگاهش به جاودانگی پیوست.

انجنیر سیدکمال خان، فرزند آزاده و قهرمان افغانستان

قبلا راجع به سیدکمال از فرزندان بزرگ مردم ما مطلب و از جمله گوشه‌هایی از جریان محاکمه وی را آوردیم. اینک نکات دیگری از زندگی با افتخارش:

از اقدام شجاعانه عبدالخالق که نادر مزدور را به زباله‌‌دان تاریخ فرستاد همه می‌دانیم اما در باره سید کمال خان که حدود چهار ماه قبل از خالق، برادر نادر جلاد (محمد عزیر) در برلین را به جزای اعمالش رسانید، کمتر سخن رفته است. با الهام از سیدکمال بود که عبدالخالق قهرمان با گفتن اینکه «سید کمال و محمد عظیم خان شهید دم مار را بریدند، اکنون نوبت من است تا خود مار را بکشم» به زندگی سرکرده‌ی خاندان غدار پایان بخشید.

حکم محکمه در مورد اعدام شهید سیدکمال در آلمان

سیدکمال، از قهرمانان گم‌نام سرزمین ماست که نخستین جرقه پیکار علیه رژیم مستبد و جنایتکار نادرشاهی را با کشتن سردار عزیزخان (سفیر افغانستان در برلین و برادر نادرشاه) شعله‌ور ساخت که نهایتا به نابودی شخص شاه توسط قهرمان دیگر میهن ما عبدالخالق انجامید. متاسفانه آگاهی ما در مورد زندگی، افکار، فعالیتهای وطندوستانه و دموکراسی‌خواهانه و سیر رشد روحیه جانبازی حماسی شهید سیدکمال، محدود است به اطلاعاتی که زنده‌یاد میر غلام‌محمد غبار به صورت مختصر در جلد دوم «افغانستان در مسیر تاریخ» آورده است. به همین دلیل، اطلاعات جعلی و مسخ‌شده‌ای که توسط دستگاه حیله‌گر و دروغ‌پرداز نادری پخش می‌گردید تا حدودی جای واقعیت را گرفته و منابعی نیز آنرا نشخوار نمودند.

خالد صدیق چرخی در کتاب «برگی چند از نهفته‌های تاریخ افغانستان» (۱۳۹۰) انگیزه سیدکمال را عمدتا «عدم تأدیۀ مصارف تحصیلی» از سوی سفارت وانمود ساخته به اظهارات مملو از دروغ فرد مرتجعی به نام داکتر عبدالرحیم (وزیر صحیه‌ی زمان ظاهر شاه) استناد می‌ورزد که گویا هم‌صنفی و هم‌دوره سیدکمال بوده است.

در صدها صفحه سندی که در آرشیو وزارت خارجه آلمان در ارتباط به دوسیه سیدکمال نگهداری می‌شوند و «حزب همبستگی افغانستان» به آنها دسترسی یافته است، سند ۴۲ صفحه‌ای وجود دارد که حکم نهایی محکمه بوده تمامی جزییات قضیه در آن درج است. این سند حقایق را برملا ساخته و به طور انکارناپذیر روشن می‌سازد که او عنقای بلندپروازی بود که تحصیل در غرب و «مصارف تحصیلی» برایش پشیزی ارزش نداشته و تنها به خاطر آزادی وطن و مردمش دست به ماشه برده جانش را فدا کرد.

غلام سرور «جویا»، مبارز تسلیم‌ناپذیر

شور عشقی از وطـن مستانـه بر سر داشتـن
بـایـد از حُـبِ زن و فـرزنـد دل بـرداشتـن
آنکـه در خـود می‌نبینـد طـاقـت رنـج و الـم
بهتر این باشد که دست از شور و شر برداشتن

دهم جدی مصادف است با جاودانه شدن یکی از ثابت‌قدم‌ترین، جدی‌ترین و سرفرازترین روشنفکران افغانستان. غلام سرور جویا (*) از مبارزان نامدار، نویسنده توانا و شاعر آزادیخواه کشور ما بود که بیش از ٢٢ سال از عمر پربارش را در سیاهچال‌های خاندان مستبد نادر جلاد سپری نمود. او با قبول تمام سختی‌ها و شکنجه، تسلیم زورگویان نشد و نهایتا به صورت مرموزی در زندان جان باخت.

جویا در ١٢٧٧ شمسی در محله اندرابی کابل چشم به جهان گشود. پدرش مرزا غلام حسین خان نام داشت که منشی عبدالقدوس خان «اعتماد الدوله»، صدراعظم وقت بود و جویا درس و کتابت را از پدر آموخت.

نطق شاه‌ امان‌الله خان علیه قومپرستی و فرقه‌گرایی

بخشی از خطبه شاه ‌امان‌الله خان در خرقه‌مبارک قندهار به روز جمعه، ۷ عقرب ۱۳۰۴
منبع: «امان افغان»، سال ششم، شماره ۳۷، ۸ قوس ۱۳۰۴ش

.... کسانی که سابق ازین در بین تان قومیت و غیره امتیازات را تولید و طرح افگنده اند، مقصد شان فقط پیش بردن مقاصد شخصیه آنها بوده تنها به همین اسما قومیت میان مردم عناد و نفاق و هم‌چشمی را پیدا کرده، بدین وسیله منافع خودها را پیش می‌بردند. خودم این مسلک و نیت را با لذات بد دیده، برخلاف مقررات اسلامیه می‌پندارم و نمی‌خواهم که مزید برین ازین پره و جنبه‌داری ضرری باتفاق و عالم اسلام و ترقیات افغانستان بهمرسد.

عبدالرحمن لودین مشهور به کبریت

«حزب همبستگی افغانستان» معرفی چهره‌های انقلابی و قهرمانان واقعی تاریخ وطن ما را از وظایف مهم خود دانسته، به شرح زندگی عبدالرحمن لودین، از مبارزان ثابت‌قدم راه آزادی می‌پردازد که در سی و هفتمین بهار زندگیش توسط نادر سفاک تیرباران شد. او نمونه بارزی از یک روشنفکر پاکباز و نترس بود، که سرش را در راه آرمانش فدا کرد و رسم مبارزه واقعی را به ما آموخت.

مرور کارنامه‌ی الهامبخش حماسه‌آفرینان دوران مشروطیت ازینرو برای نسل امروز ضرور است که اشغالگران خارجی و مزدبگیران داخلی شان این ملت خسته از جنگ را با توطئه‌های خطرناک انقیاد‌طلبی، سیاست‌گریزی، سیاست‌ستیزی و جامعه مدنی بازی آرام-آرام تهی از هویت ملی ساخته می‌کوشند با استعمارزدگی و استبدادپذیری عادت دهند.

بخش‌هایی از گزارش شاه امان‌الله خان از تفتیش قندهار

شاه امان‌الله خان که برای حاکمیت قانون و رشد معارف و علم تلاش فراوان داشت، در جریان حکمروایی‌اش بر چگونگی تطبیق قوانین و کار ادارات دولتی شخصا نظارت داشت و گاهگاهی به ولایات سر ‌زده ماموران صادق را مکافات و متخلفان را مجازات می‌کرد. او سفرهایی به ولایات شمالی، مرکزی و شرق و جنوب کشور داشت که از جمله از ۱۸میزان الی ۲۷ عقرب ۱۳۰۴ به قندهار رفت و به بررسی آن ولایت پرداخت که جزییات آن در کتابی تحت عنوان «تفتیش قندهار» به قلم امان‌الله خان آنزمان منتشر شد و در سال ۱۳۷۸ به کوشش حبیب‌الله رفیع با عنوان «حاکمیت قانون در افغانستان» تجدید چاپ گردید.

در ضمن به تاریخ ۴ قوس ۱۳۰۴، شاه امان‌الله در جمع وسیعی از وزرا، معینان، مدیران و ماموران ملکی و نظامی در قصر دلکشا گزارش کاملی از سفرش ارایه نمود تا برای آنان درس عبرت گردد. «حزب همبستگی افغانستان» بخش‌های کوتاهی از این گزارش را که در جریده «امان افغان» (شماره ۴۸، سال ششم، ۲۰ حوت ۱۳۰۴) انتشار یافته است نشر می‌کند که از لابلای آن می‌توان به افکار بلند و عشق این شاه مترقی به پیشرفت و تعالی کشور و جدیتش در اداره امور پی‌برد.

مراسم عروسی امان‌الله خان باید الهامبخش جوانان امروز گردد

شاه امان‌الله خان نه تنها استقلال کشور را کسب کرد، بلکه برای قانونمند ساختن جامعه و ارتقاع آن به مدارج بلند انسانی کارهای ماندگاری نمود. او هرچند بنابر عطش فراوان در آوردن تغییرات فوری در وطن دربدرش دچار اشتباهاتی شد، اما در یک مقطع مهم تاریخ ما ارزش‌های بزرگی را بنیان نهاد که با گذشت صد سال هنوز در مواردی بصورت تمام و کمال به آنها دست نیافته‌ایم.

مقایسه دردناک تاریخی

حدود صد سال قبل شاه امان الله خان با برگشت از سفر مشهور اروپایی اش، لویه جرگه‌ای دعوت نمود که در آن بخاطر پیشرفت و ترقی کشور یک سلسله قوانین جدید را تصویب نمود. با آنکه این شاه مردم‌دوست بخاطر بهبود وضعیت مردم و آبادانی کشور طرح‌های خوبی داشت اما تعدادی از روحانیون و ملاهای مرتجع سد برنامه‌های مترقی او شدند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 403 نفر