در سال ١٣٠٣ (١٩٢٤) شماری از ملاها و روحانیون افراطی به تحریک انگلیس‌ها علیه دولت امان‌الله خان دست به تبلیغ زده مردم را به شورش واداشتند. آنان تمامی اصلاحات دوره امانی را خلاف دین اسلام خوانده، این شاه مترقی و وطندوست را کافر و جهاد علیه او را فرض اعلان کردند. همین باعث بروز اغتشاش سمت جنوبی گردید. دولت با آنکه موفق به سرکوب باغیون گردید اما صدها تن از سربازان دولتی در آن جان باختند که به پیشنهاد امان‌الله خان بنای یادبودی به نام «منار علم و جهل» در کابل برای تجلیل از خودگذری آنان اعمار گردید که تا کنون در جوار باغ وحش کابل پابرجاست.

امان‌الله خان با میخائیل کالنین، رئیس شورای عالی سراسری شوروی در جریان سفرش به مسکو

با کسب استقلال افغانستان، اتحاد جماهیر شوروی نخستین کشوری بود که استقلال افغانستان را به رسمیت شناخت. شاه‌ امان‌الله خان که در برابر انگلیس‌ها می‌کوشید حمایت شوروی را با خود داشته باشد، چند هیئت به آن کشور فرستاد. از جمله محمد ولی خان دروازی با نامه‌ امان‌الله خان عنوانی ولادیمیر ایلیچ لنین به مسکو سفر نمود. به گزارش روزنامه «پراودا» (١٧ اکتوبر ١٩١٩)، ولی خان دروازی به تاریخ ۱۴ اکتوبر با لنین دیدار نمود. لنین شخصا نامه امان‌الله خان را پاسخ داده به دولت نوبنیاد امانی وعده همکاری داد. متن کامل این نامه را منحیث یک سند تاریخی عینا مطابق اصل تایپ نموده به نشر می‌رسانیم:

استقلال افغانستان به روایت کتاب تاریخ مکاتب امانی

کتاب «تاریخچه افغانستان» برای صنف پنجم مکاتب ابتدایی که در سال ۱۳۰۱ توسط وزارت معارف حکومت امانی تدوین و به چاپ رسیده، جریانات جلوس امان‌الله خان و کسب استقلال افغانستان را مختصرا شرح داده است. صفحات ۱۵۵ الی ۱۷۶ این کتاب را عینا تایپ نموده منحیث یک سند تاریخی به نشر می‌رسانیم:

پیام ملکه ثریا در جریده حقیقت

یکی از مشخصات دوره کوتاه اما پردستاورد امانی، برداشتن گام های ارزنده در راه رهایی زن بود. ظاهر شدن ملکه ثریا در انظار عمومی و دخیل شدنش در فعالیت های اجتماعی کار تاریخی و خارق‌العاده محسوب می‌شد که تا آنزمان حتی در کشورهای منطقه نمونه نداشت. معمول این بود که شاهان مستبد زنان بی‌شمار را فقط در حرامسرای شان نگهداشته همچون یک شی مورد عیاشی قرار می‌دادند. اما شاه امان‌الله، ملکه ثریا و همراهان مشروطه‌خواه شان در کنار لغو بردگی و بیگاری، کوشیدند زنان کشور را نیز از زیر بار زنجیرهای اسارت برهانند.

شاه امان‌الله خان

امان‌الله خان شاه مترقی و علم‌پرور افغانستان در کنار سایر دستاوردها، به تعلیم و تربیه نسل نو توجه جدی داشت. او مرتباً به مکاتب سر می‌زد و شخصاً از اولاد وطن امتحان می‌گرفت، شاگردان ممتاز را تقدیر می‌نمود، استادان شایسته را مکافات و استادانی را که در زمینه تعلیم و تربیه اطفال سستی می‌کردند، مجازات می‌نمود.

روزنامه «الاخبار القاهریه» در مطلبی به تاریخ ٢٨ سپتامبر ١٩٢٨ عصر امان‌الله خان را از نگاه معارف چنین توصیف می‌کند:

نطق اعلیحضرت غازی بجواب ملت افغانی در جریده حقیقت

امان‌الله خان یگانه شاه ترقی‌خواه و وطندوست بود که با کسب استقلال افغانستان تلاش ورزید که کشور ما را از عقب‌ماندگی و جهالت به سوی علم و روشنایی رهبری نماید. مداخلات استعماری انگلیس‌ها، که موجودیت یک افغانستان آزاد و مرفه را تهدیدی برای خود می‌شمردند، باعث شد که با اتکا به یک مشت وطنفروش و غدار حاکمیت او را سرنگون کرده افغانستان را دوباره به دست ارتجاع بسپارند. امان‌الله خان با همه اشتباهاتی که مرتکب شد، اما برای استقلال و ترقی کشورش عشق عمیق داشت که از لابلای نطق‌هایش نیز می‌توان به آن پی‌برد. در ذیل سخنرانی وی در مراسمی به تاریخ ۹ حوت ۱۳۰۳ در کابل را از جریده «حقیقت» نقل می‌کنیم:

روش دول استعماری در مشرق زمین

میرغلام محمد غبار، روشنفکر و تاریخ‌نگار مبارز و نامدار افغانستان، حدود شش دهه قبل، دسایس و نیرنگ های استعمار در کشورهای مشرق‌زمین را با دقت شرح داده است. او با آنکه بنابر جو اختناق و گریز از سانسور مجبور بود در لفافه سخن گفته و در برابر حاکمان مرتجع وقت هم از زبان نرم کار گیرد، اما به نکات ارزنده‌ای انگشت گذاشته است که امروز هم با وضاحت تمام می‌توان شیوه‌های محیلانه‌تر و رسواترش را با حضور استعمار خونین امریکایی در وطن خود دید.

برای بیداری ملت و آگاهی نسل جوان از این روش های استعماری، این مقاله را از شماره ۲۹ هفته نامه «وطن»، که با جانفشانی و زحمات غبار و یارانش چاپ می‌شد، بازتایپ نموده در سایت «حزب همبستگی افغانستان» منتشر می‌سازیم.

درسی از شاه امان‌الله خان: گام‌های کوچک عملی بهتر از لاف‌های بلندبالا

امان‌الله خان به‌مثابه شاه وطندوست و عاشق ترقی کشور، از کوچکترین زمینه‌ها برای بالندگی و پیشرفت کشور استفاده می‌کرد. در سال ۱۳۰۳ در لویه جرگه پغمان، او با آنکه زیر ضربات تعدادی از روحانیونی قرار گرفت که از جانب انگلیس‌ها ترغیب شده بودند تا حاکمیت مردمی او را تضعیف کنند، اما با این وجود تلاش پیگیر نمود که نمایندگان را برای برداشتن گام‌هایی برای ترقی کشور ترغیب نماید. اسناد این جرگه تحت عنوان «رویداد لویه جرگه دارالسلطنه» نشر شد که نسخه‌ای از آن در آرشیو ملی افغانستان موجود است. در قسمتی از آن زیر عنوان «تاکید پوشیدن البسه وطنی» به نکته جالب و آموزنده‌ای برخوردم که آن را عینا نقل می‌کنم:

یک مقایسه تاریخی، با معذرت از شاه امان‌الله خان

به تاریخ ۹ جوزای ۱۳۹۴ (۳۰ می ۲۰۱۵) «تلویزیون یک» از اسناد افتضاح‌آمیزی پرده برداشت که نشان می‌داد حسین نصرت آمر حوزه سوم امنیتی پولیس کابل بعد از آنکه مطلع می‌شود دختر مورد علاقه‌اش را سید ظاهر هاشمی آمر حوزه سیزدهم پولیس تصاحب کرده و در هوتلی در پل‌سرخ برده است، با جمعی از محافظانش به هوتل حمله برده با او درگیر می‌شود. دختر از ترس خودش را از منزل دوم هوتل پایین پرتاب می‌کند که در نتیجه پایش مجروح می‌شود. درین گزارش همچنان ورقه عرض زنی به نام ضیاگل به نمایش گذاشته شد که سمونمل نصرت در بدل پیشبرد کارش، از او درخواست رابطه جنسی نموده است.

Mir Ghulam Mohammad Ghobar

زنده‌یاد میرغلام محمد غبار، روشنفکر مبارز و تاریخ‌نگار شرافتمند کشور ما، ۶۴ سال قبل از امروز، وضعیت اجتماعی آنزمان مملکت را به تحلیل گرفته برای علاج دردهایش نسخه‌ای صادر کرده است. نسخه‌ای که امروز شدیدتر از گذشته ملت ما نیازمند آنست. اما اگر آنزمان غبار از اعضای پارلمان چشمداشت پاسداری از قانون را داشت، امروز پارلمان نیز به حدی گندیده و مافیایی است که چنین انتظاری از آن خودفریبی‌ای بیش نیست. امروز این وظیفه مبرم بر دوش تمامی عناصر و نیروهای ملی و عدالت‌خواه سنگینی می‌کند که با مبارزه و جانفشانی شان برای رویکار آمدن یک جامعه آزاد و قانونمند تلاش نمایند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 146 نفر