سر باز امریکای در کشتزار های خاشخاش

«افغانستان:‌ بهشت مافیای مواد مخدر، جهنم جوانان معتاد» عنوان گزارش تحقیقی بود که به تاریخ دوم جدی ۱۳۹۱ در سایت افشاگر «حزب همبستگی افغانستان» منتشر شد. در این گزارش بیشتر عوامل داخلی قاچاق و کشت و تولید مواد مخد در افغانستان افشا گردیده بود.

اما در گزارش ذیل به عوامل بیرونی رشد این پدیده منفور در افغانستان مختصرا مرور شده تا دستان خونین امریکا در پس این تجارت مرگ آور و بربادگر کشورما برملا گردند.

كشت مواد مخدر در افغانستان هر چند سابقه طولانی دارد ولی این امر از بدو تجاوز شوروی و به واسطه نیروهای جهادی رونق بیشتر یافت تا اینكه در دوران تاریك طالبان به اوجش رسید. در اواخر حاکمیت طالبان، ملاعمر کشت کوکنار را ممنوع نمود که در نتیجه میزان تولید افغانستان بسیار کاهش یافت، اما با سقوط طالبان از سال ٢٠٠١ بازار آن در کشورما آنچنان رشد وسیع یافت که بالاتر از ٩٠ فیصد تولید تریاک جهان را به خود اختصاص داد.

نوروز حرام است

درحالیکه جشن نوروز فرامیرسد، تعدادی از ملایان و تاریک اندیشان علیه این میله عنعنوی مردم ما به تبلیغات دست زده و درین روزها از طریق اعلامیه ها، خطبه های جمعه و شفاهی آنرا «حرام» و «مخالفت شریعت غرای محمدی و دین اسلام» نامیده می‌کوشند به ادامه ضدیت شان با تاریخ و فرهنگ ما، این مراسم باستانی ملت را هم قدغن کنند.

مردم ما وقتی می‌بینند این علمای دینی در برابر شاخدارترین کجروی های خلاف اسلام و شریعت سکوت مرگبار اختیار می‌کنند، نمی‌توانند این فتوای شان را جدی بگیرند زیرا آنان می‌پرسند، در شرایطی که در افغانستان به خصوص اکثریت مردم فقیر سفره های شان تهی از نان است و به معنای واقعی محروم از هرگونه تفریح و سرگرمی مناسب حال شان هستند، رفتن به دامان طبیعت و فراموش کردن بسیار گذرای غم شان، ارکان کدام ایمان آنان را فرو می ریزد؟

هوگو چاویز

یک انسان بزرگ، سرسخترین یاور زحمتکشان، الگوی جنبش ملی دموکراتیک در امریکای لاتین، نمونه‌ای از ایستادگی در برابر دشواری ها و قدرت های تجاوزگر چشم از جهان پوشید. هوگو چاویز، رهبر پرآوازه خلق ونزویلا که سالها با سرطان درگیری داشت، به تاریخ ششم مارچ ٢٠١٣ برای همیشه وداع نمود و میلیونها هموطنش و تمامی عناصر مترقی و ضد استعمار در سراسر جهان را در بهت و سوگ نشاند. اما او درس های فراوانی از زندگی پربارش برای مردم تحت ستم بر جا گذاشت.

طی چندین دهه دیده نشده بود که مرگ یک شخصیت اینچنین با سوگ و درد همگانی بدرقه شده باشد. بیش از دو میلیون تن در کاراکاس در صف های طویل انتظار می‌کشند تا با «قومندان چاویز» آخرین دیدار و ادای احترام نمایند. تصاویری که از جانب خبرگزاری ها مخابره می‌شوند اقشار نادار ونزویلا را در حالیکه تصاویر چاویز را در آغوش گرفته گریه و ماتم دارند نشان می‌دهند. اگر دیدن این تصاویر دردآور اند، اما از جانب دیگر میرسانند که او تا چه حد در اعماق قلب مردمش جا باز کرده بود. چندین کشور دیگر امریکای لاتین نیز عزای عمومی اعلان نموده مردم سوگواری دارند. درگذشت او روزهاست که به سرخط اخبار جهان مبدل شده و در هر نقطه جهان مدافعان عدالت از نبود این رهبر خردمند قرن بیست و یکم اظهار تاسف می‌کنند.

برادلی مننگ، افشاگر جنایات امریکا

برادلی مننگ، سرباز امریکایی ٢٥ ساله‌ای است که اسناد محرم نظامی و دیپلماتیک امریکا را به سایت افشاگر «ویکی لیکس» سپرد که با انتشارش غوغا برپا شد و چهره واقعی جنایتکارانه دولت امریکا در جنگ افغانستان و عراق برای جهانیان نمایان گردید. مننگ در می ٢٠١٠ توسط ارتش امریکا در عراق دستگیر شد و تا کنون در بند بسر می‌برد.

ویدیوی حمله هوایی نظامیان امریکایی در بغداد به تاریخ ١٢ جولای ٢٠٠٧ که طی آن دو خبرنگار «رویترز» و شهروندان غیرنظامی عراقی بیرحمانه قتل عام شدند از جمله این اسناد بود که در سرتاسر جهان پخش شد. درین ویدیو که از هیلیکوپتر جنگی فلمبرداری شده به روشنی می‌شود میزان بربریت ارتش امریکا را دید که دو خبرنگار و مردم بیگناه را با ماشیندار قتل عام کرده حتی آمبولانسی که برای انتقال مجروحین به ساحه میرسد نیز مورد شلیک قرار می‌گیرد. قبل از انتشار این ویدیو دولت امریکا این حادثه را کار شورشیان عراقی نامیده انکار نموده بود.

فلم «قتل عام گرنی» در ولایت فراه از اسناد دیگریست که توسط مننگ به «ویکی لیکس» سپرده شده اما این سایت تاکنون موفق به رمزگشایی آن نشده است. طی این بمباردمان طیاره بم‌انداز بی-١ امریکا حدود ١٤٧ غیرنظامی را که اکثر شان زنان و کودکان بودند به تاریخ ٤ می ٢٠٠٩ در قریه گرنی ولسوالی بالابلوک ولایت فراه به خاک و خون کشاند.

آزمایش های اتمی امریکا

امریکا به عنوان اولین و بزرگترین کشور دارای سلاح های هسته‌ای، بیشترین جنایات بشری را نسبت به شهروندان خود و تمام کشور های جهان طی آزمایشات اتمی‌اش انجام داده است که با گذشت چندین دهه راز های آن از پرده بیرون می‌افتند. بیرحمی دولت امریکا در جریان انفجارات اتمی در برابر مردم خودش آنقدر موحش و دردناک است که تا هنوز قربانیان از عواقب آن رهایی ندارند.

با آنکه تا حال هشت کشور در جهان به این سلاح ها دسترسی دارند، اما امریکا تنها کشوری است که از آن علیه ملت دیگری استفاده نموده است. امریکا در سال ۱۹۳۹ به دستور رئیس جمهور فرانکلین روزولت تلاش هایی را برای ساخت بمب هسته‌ای آغاز نمود تا در صورت نیاز علیه آلمان نازی از آن استفاده شود، اما «نازی» های امریکایی مردم بیدفاع جاپان را هدف قرار دادند تا آقایی خود را در برابر رقبای نظامی و سیاسی خود در جهان ثابت سازند.

دوستم و نورالله رهبران جنبش

احزاب جنگسالار که طی یازده سال گذشته هرکدام داد از دموکراسی می‌زنند در عمل بویی از دموکراسی را در خود نداشته و صحنه زورمداری و زدوبند های شدید و خونین می‌باشند. «حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان» یا به گفته مردم «حزب گلم جم» یکی از این احزاب است که بارها کشمکش های درونی اش حتی به کشت و خون و رسوایی کشیده است. کشته شدن رسول پهلوان، پیوستن جنرال ملک به طالبان و غیره نمونه هایی از پیامد های تخاصم رهبران حزب در گذشته بوده اند.

درین روزها یکبار دیگر تنش ها در سطح رهبری این حزب بالا گرفته است. دوستم شخصا سید نور الله سادات رئیس حزب را برکنار نموده به جایش عزیزالله کارگر را به حیث سرپرست جدید جنبش تعیین نموده است. سید نورالله و ٩ تن دیگر حتی از شورای مرکزی حزب نیز اخراج شده اند.

تظاهرات مردم ایتالیا علیه پایگاه امریکایی

در ختم جنگ جهانی دوم، بعد از بمباردمان، تخریب و کشتار مردم بیگناه توسط فاشیست‌های نازی از یک سو و جنگنده‌های متفقین به رهبری ایالات متحده از سوی دیگر، بعضی از شهرهای اروپایی در تصرف امریکا درآمده و بعدا به مثابه پایگاه‌های بزرگ نظامی باقی ماندند.

اکثر این پایگاه‌ها در نقاط مختلف جهان به «شهرک»های امریکایی‌ای مبدل شده‌اند که تسلیحات، تجهیزات، پرسونل و خانواده های نظامیان در آنها جابجا شده‌اند. این ساحات نه تنها کاملا تحت کنترول و نفوذ ارتش و استخبارات امریکا بوده بلکه وسیعا در پیاده ساختن سیاست‌های چپاولگرانه و جهان‌خوارانه، مداخله در امور کشورهای میزبان و نیز در عملیات‌های گوناگون نظامی و بمباردمان - و در واقع کشتار غیرنظامیان و ویرانی سرزمین‌های فقیر مانند افغانستان- مورد استفاده قرار می‌گیرند.

از سال ١٩٥٥ بدینسو یکی از چنین پایگاه‌ها بنام «کمپ ایدرل» در «ویچنزیا»ی ایتالیا موقعیت دارد، شهری در شمال، سرشار از منابع طبیعی، معادن، آب و غیره. این شهر بدلیل قدامت و اهمیت تاریخی‌ای که دارد جزء میراث فرهنگی یونیسکو محسوب می‌گردد.

محقق در یاد خمینی
درحالیکه سالروز رژیم آخندی را اکثر مردم ایران «دهه زجر» نامیده محکوم می‌کنند، جمعی از نوکرانش در افغانستان با گرفتن بوجی های تومان آنرا تحت عنوان «دهه فجر» تجلیل کردند.

در سی و چهارمین سالگرد حاکمیت جهل و تاریکی در ایران، در حالیکه رژیم آخندی غرق فساد و اختلافات عمیق داخلی و مواجه با جنبش توده‌ای مردم است، اما با سرازیر کردن پول سرشار به مریدان و نوکرانش در افغانستان سالگرد «انقلاب اسلامی» را در کشور ما تجلیل می‌کنند و رسانه های تمویل شده رژیم درین روزها دروغهای شاخدار سردمداران پلید ایران را نشخوار کرده از این ننگ انسانیت فرشته نجات می‌تراشند.

«خبرگزاری آوا» که چماق فرهنگی ایران در کشور ماست، مصاحبه‌ای با ابولفضل ظهره‌وند سفیر ایران در کابل، که گفته می‌شود از مهره های استخباراتی آنکشور است، انجام داده است. وی فاش نموده که «کمک ما به افغانستان هم وجه دولتی دارد و هم وجه غیررسمی که غیررسمی، خیلی بالاتر بوده است». او هرچند در باره این «وجه غیررسمی» توضیحات بیشتری ارائه نمی‌کند اما مردم ما به تجربه دریافته اند که این وجوه به جیب گروهی از مزدوران و جواسیس افغانش واریز می‌شود تا چهره کریه و گندیده دولت ایران را سفیده مالی نموده راه مداخلات و ویرانگری های خاینانه آنرا در کشور ما هموار سازند.

تظاهر مردم در اعتراض بر کشتار سه فعال کرد

سه زن مبارز کرد هریک سکینه جانسز، فیدان دوغان و لیلا شیلمز به تاریخ نهم جنوری ۲۰۱۳ در دفتر مرکز اطلاع رسانی کرد در پاریس ترور شدند. از این جمله سکینه جانسز یکی از فعالان سرشناس کرد بود که به خاطر سالها مبارزه برای رهایی مردمش به سمبول مقاومت ملتش مبدل شده بود.

سکینه جانسز بخاطر ستم و استبداد حاکم بر کردها در سال ۱۹۷۱ دست به مبارزه زد. وی که از ستم و فاشیزم دولت مستبد ترکیه علیه کرد های آنکشور به ستوه آمده بود بخاطر آگاهی دهی و رسیدن به آزادی، خواهان مبارزه منسجم و تشکیلاتی شد. او بارها بخاطر فعالیتهای سیاسی‌اش دستگیر و زندانی شد ولی نه شکنجه دشمن وحشی اراده و عزم وی را شکستاند و نه دامهای مکارانه آنان. او بارها در زندان دیاربکر که به «جهنم دیاربکر» شهرت داشت زندانی شد اما بازهم به مبارزه‌اش ادامه داد.

اسماعیل

طرح پیشنهادی اسماعیل خان وزیر برحال کابینه حامد کرزی مبنی بر تشکیل شورای مجاهدین و سپردن اداره و امنیت کشور بدست آنان حساسیت‌های شدیدی را بین مردم برانگیخت چون مردم به تجربه دریافته اند که این قومندانان خود منبع بدامنی و جنایت بوده و انتظار امنیت از اینان مسخره است. ثانیا از این طرح بوی جاه‌طلبی اسماعیل خان بالاست و مردم را به یاد دوره مکدر امارت او در غرب افغانستان می‌اندازد. به همین علت تشویش عمیقی مردم هرات را فرا گرفته است.

اسماعیل یک شخص شدیدا عقب‌مانده و کهنه فکر است. در عصر حاضر که سخن از کمپیوتر و انترنت و کشف ستاره‌ها و سیاره‌ها در میان می‌باشد،‌ به «امیر» خوانده شدن خود مباهات میکند. در زمان اقتدارش در هرات خود را والی نه بلکه امیر ولایتی هرات می‌خواند. و در زمان «امارت»ش دیدیم که به سبک طالبان چه فضای خفقان را مستولی ساخته بود. همه به خاطر دارند که تحت اداره او دختری اگر با پسر نامحرم در شهر گیر می‌افتاد فوری برای معاینه باکره‌گی به شفاخانه انتقال داده می‌شد.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 80 نفر