برادلی مننگ: «نمیخواستم بخشی از ماشین کشتار و جنایت دولت امریکا باشم»
- رده: مقالات
- نویسنده: احمر
- منتشر شده در جمعه، 18 حوت 1391
برادلی مننگ، سرباز امریکایی ٢٥ سالهای است که اسناد محرم نظامی و دیپلماتیک امریکا را به سایت افشاگر «ویکی لیکس» سپرد که با انتشارش غوغا برپا شد و چهره واقعی جنایتکارانه دولت امریکا در جنگ افغانستان و عراق برای جهانیان نمایان گردید. مننگ در می ٢٠١٠ توسط ارتش امریکا در عراق دستگیر شد و تا کنون در بند بسر میبرد.
ویدیوی حمله هوایی نظامیان امریکایی در بغداد به تاریخ ١٢ جولای ٢٠٠٧ که طی آن دو خبرنگار «رویترز» و شهروندان غیرنظامی عراقی بیرحمانه قتل عام شدند از جمله این اسناد بود که در سرتاسر جهان پخش شد. درین ویدیو که از هیلیکوپتر جنگی فلمبرداری شده به روشنی میشود میزان بربریت ارتش امریکا را دید که دو خبرنگار و مردم بیگناه را با ماشیندار قتل عام کرده حتی آمبولانسی که برای انتقال مجروحین به ساحه میرسد نیز مورد شلیک قرار میگیرد. قبل از انتشار این ویدیو دولت امریکا این حادثه را کار شورشیان عراقی نامیده انکار نموده بود.
فلم «قتل عام گرنی» در ولایت فراه از اسناد دیگریست که توسط مننگ به «ویکی لیکس» سپرده شده اما این سایت تاکنون موفق به رمزگشایی آن نشده است. طی این بمباردمان طیاره بمانداز بی-١ امریکا حدود ١٤٧ غیرنظامی را که اکثر شان زنان و کودکان بودند به تاریخ ٤ می ٢٠٠٩ در قریه گرنی ولسوالی بالابلوک ولایت فراه به خاک و خون کشاند.
٢٥٠٠٠٠ گزارش دیپلوماتیک سفارتخانههای امریکا و ٥٠٠٠٠٠ گزارش نظامی که به «کارنامه جنگ عراق و افغانستان» شهرت یافته اند مشمول اسنادی اند که به سایت «ویکی لیکس» سپرده شده اند.
«ویکی لیکس» بخشی از این گزارشها را به کمک روزنامههای مشهور دنیا مانند «گاردین»، «اشپیگل» و «نیویارک تایمز» از اپریل تا نوامبر ٢٠١٠ به نشر رسانید. درز این اسناد لقب بزرگترین رسوایی تاریخ را به خود گرفت و پرده از جنایات دولت امریکا و دستنشاندگانش در کشورهای مختلف برداشته باعث تشدید مبارزات مردم کشورهای عربی و موج جنبش ضدجنگ در داخل امریکا گردید. درین اسناد آنچه را که تا کنون دولت امریکا با خدعه و نیرنگ از دید مردم پنهان نموده و یا وارونه جلوه داده بود بصورت عیان در دید جهانیان قرار داد.
برادلی مننگ در ١٧ دسمبر ١٩٨٧ در شهر «کریسنت» امریکا به دنیا آمد. در کودکی از گرسنگی و فقر رنج میبرد و اغلب همسایههایش برای او غذا میدادند و این باعث گردید تا بر وضعیت جسمی و روحی او تاثیر منفی داشته باشد. تحصیلات مکتب او پراگنده بود تا این که برای دریافت بورس تحصیلی در پوهنتون در ارتش ثبت نام نمود. بنابر علاقهاش در علوم جغرافیه و کمپیوتر به حیث تحلیلگر مسایل استخباراتی گماشته شد و در اکتوبر ٢٠٠٩ به عراق رفت. در آنجا در بخش تحلیل وقایع امور نظامی و استخباراتی کارش را آغاز نمود و بدینطریق به معلومات محرمانه امریکا در عراق و افغانستان و دیگر کشورهای جهان دسترسی حاصل نمود.
صحنهای از ویدیوی کشتار سربازان امریکایی در بغداد که در نتیجه نمیر نورالدین و سعید شماغ دو خبرنگار «رویترز» و دوازده غیرنظامی به قتل رسیدند. امریکا قبلا شایع ساخته بود که دو خبرنگار توسط شورشیان عراقی کشته شده اند.
مننگ که همه روزه با گزارش هایی از جنایات و عوامفریبی های ارتش امریکا سرو کار داشت، به خوبی میدید که چه حقایق خونبار و ویرانگرانه دولتش از دید مردم پنهان نگداشته میشوند. او خود میگوید نگرانیاش درمورد افزایش اقدام نظامی ایالات متحده در خاورمیانه باعث شد که دست به این افشاگری زند چون وجدانش را شدیدا نآرام ساخته بود. برادلی از این وضعیت رنج میبرد و بنابر گفته خودش نمیخواست بخشی از ماشین کشتار و جنایت دولت امریکا باشد.
او این اسناد طبقه بندی شده را بصورت مخفیانه به سی.دی. کاپی میکند و بعد به کارت حافظه کمرهاش انتقال داده بیرون میکشد. ابتدا به خاطر سپردن این اسناد بصورت گمنام با روزنامههای «نیویارک تایمز» و «واشنگتن پست» تماس گرفت اما عدم علاقه آنان به این اسناد باعث شد که آنها را در اختیار سایت افشاگر «ویکی لیکس» گذارد.
در جریان اولین جلسه محاکمه به تاریخ ٢٨ فبروری ٢٠١٣، در دفاعیهاش اظهار داشت که یادداشتی را ضمیمه این اسناد چنین نوشته بود: «...احتمالاً این مهمترین اسناد زمان ما خواهد بود که ابهامات جنگ را برطرف و ماهیت واقعی جنگهای نابرابر سده بیست و یکم را افشا خواهد نمود.»
پس از نشر ویدیوی «حمله هوایی بغداد» در سایت «ویکی لیکس» او به یکی از دوستانش به نام «ادریان لامو» نوشت که این ویدیو را او در اختیار این سایت گذاشته است. لامو با «ایف.بی.آی» در تماس و این مساله را به آنان گزارش میدهد و بدینصورت برادلی در عراق دستگیر شد. او نخست در کویت برای ٢ ماه در قفس کوچکی زندانی بود بعد به امریکا انتقال داده شد. در جلسه محاکمهاش او فاش نمود که در کنار سپردن ویدیوی «حمله هوایی بغداد»، اسناد دیگری را نیز بدون کدام جبر و زور در اختیار این سایت گذاشته است.
مطابق قوانین نظامی امریکا، با عساکر بازداشت شده ارتش باید برخورد عادلانه صورت گیرد و به قضیه شان به زودترین فرصت رسیدگی شود، اما برادلی ١٠ ماه اول بازداشتش را در تک سلولی گذراند و اجازه ورزش و صحبت با دیگران را نداشت وحتی ماهها نور آفتاب را ندید. گاهی اوقات حتی مجبورش میکردند که کاملاً برهنه باشد. این برخورد با برادلی آنقدر غیرانسانی بود که حتا فیلیپ کرولی، سخنگوی وزارت داخله امریکا را واداشت تا آن را «مضحک و بیحاصل و احمقانه» نامد که نهایتا به خاطر این اظهارات وادار به استعفا گردید.
وضعیت اسفناک برادلی در زندان باعث شد که «خوان میندیز»، گزارشگر ویژه ملل متحد در امور شکنجه خواهان ملاقات با برادلی گردد ولی باوجود درخواستهای مکرر این گزارشگر طی چهارده ماه، دولت امریکا اجازه ملاقات را نداد و بالاخره آقای میندیز شیوه رفتار با برادلی را «ظالمانه و غیرانسانی» نامید.
در جون ٢٠١٠، نهادی به نام «شبکه حمایت برادلی مننگ» ایجاد گردید تا کارزاری را برای رهایی برادلی در سرتاسر جهان راه اندازی کند. گردهماییها و اعتراضات در دفاع از او در شهرهای مختلف امریکا و اروپا برگزار گردیدند. در هزارمین روز بازداشتش بدون اجرای محاکمه، تظاهرات سرتاسری جهانی تحت عنوان «١٠٠٠ روز بسیار زیاد است!» به راه انداخته شد. این شبکه در سایتش مینویسد «آنانی که این جنایات را افشا میکنند قهرمان و وطنپرست اند، اما دولت به جای مجازات جنایتکاران، افشاگر این جنایات را زیر فشار گرفته است.»
دفاع از مننگ در سراسر جامعه امریکا و بخصوص جنبش ضدجنگ آنکشور بیسابقه بود و از او به مثابه یک قهرمان تجلیل صورت گرفت. روزی نیست که یکی از شهرهای امریکا شاهد تظاهرات در دفاع از مننگ نباشد. سایتهای بیشمار اینترنتی و صفحات شبکه های اجتماعی مملو از مطالب، تصاویر و شعارهایی در دفاع از او اند. «برادلی مننگ را رها کنید!»، «افشای جنایت، جنایت نیست!»، «ما همه برادلی مننگ هستیم!»، «برادلی مننگ قهرمان ماست!»، «به جای برادلی، جنایتکاران را محاکمه کنید!» و غیره شعارها در همه جا سر داده میشوند.
تا اگست ٢٠١٢، بیش از ١٢٠٠٠ تن برای دفاع از برادلی ٦٥٠٠٠٠ دالر امریکایی اعانه دادند. در ٢٠١١ و ٢٠١٢ برادلی توسط هواخواهانش نامزد جایزه صلح نوبل گردید. خوانندگان «نیویارک تایمز»، برادلی را به حیث شخصیت سال ٢٠١٢ انتخاب نمودند. همچنان در انگلستان نیز هفتاد فیصد خوانندگان روزنامه «گاردین» به او رای داده و بدینترتیب منحیث شخصیت سال 2012 برگزیده شد. چندتن از برندگان جایزه نوبل نیز به صف مدافعین او پیوستند. در ٢٠١١، «گراهام ناش» و «جیمز ریموند» آهنگی را به نام «در هم رفته» سرودند که وضعیت روانی برادلی را بیان میکرد.
یکی از کسانیکه قاطعانه در کمپاین دفاع از مننگ نقش بازی کرد دانیل ایلسبرگ، کارمند سابق وزارت دفاع امریکا بود که در ١٩٧١، حدود چهارهزار صفحه اسناد اشد محرم پنتاگون را با این آمادگی که ممکن بقیه عمرش را در پشت میله های زندان بگذراند به رسانهها سپرد تا زمینه را برای ختم جنگ خونین امریکا در ویتنام میسر سازد. ایلسبرگ که خودش زمانی با انتشار «اسناد پنتاگون» شرمناکترین رسوایی جنگ ویتنام را برای امریکا به بار آورده بود و در وضعیت مشابه تحت فشار دولت قرار داشت، برادلی مننگ را عسکر قهرمان و وطنپرست واقعی امریکایی نامید.
اعتراضات در دفاع از برادلی مننگ روزتاروز اوج میگیرند.
این کارزار جهانی باعث شد که پس از ده ماه کوتهقفلی، برادلی به زندان عمومی انتقال داده شود. بالاخره محاکمه او پس از ٢ سال و ٩ ماه بازداشت برگزار گردید و با ٢٢ مورد اتهام به ٢٠ سال زندان محکوم شد. برادلی در دفاعیهاش گفت: «امریکاییها حق دارند تا "هزینه واقعی جنگ" را بدانند.» در ضمن او علاوه نمود که میخواهد با افشای این اسناد، بحثی در میان مردم امریکا آغاز شود که در مورد «جنگ علیه تروریزم» و نقش نیروهای نظامی امریکا در جهان تجدید نظر کنند تا جنایات مشابه جنگ عراق و افغانستان دیگر تکرار نشوند.
برادلی به نسلی از سربازان ضدجنگ امریکایی مربوط است که طی بیش از یک دهه گذشته، با قبول ریسک ها و قربانی علیه دولت متجاوز امریکا و جنگ های غارتگرانه اش در عراق و افغانستان برخاسته دست به افشاگری زده اند. این جمع از امریکاییان شرافتمند و باوجدان با حرکت های فردی و شجاعانه توانسته اند دولت جنگ افروز امریکا را در سطح جهان رسوا نموده دروغ هایش را که در پس پرده ضخیم رسانه های دروغپرداز پنهان بود به مردم جهان بیپرده به نمایش گذارند.
ظهور برادلی ها در بزرگترین ارتش مجهز با پیشرفته ترین ساز و برگ نظامی جهان میرساند که هیچ رژیم زورگو و جنایتکار قادر نیست برای همیشه تمامی نظامیانش را طوری تربیت دهد که کاملا از حس انسانی تهی گردیده همچون گلادیاتورهای عصر جدید مورد سوءاستفاده قرار گیرند. برادلی ها و دیگر سربازان ضدجنگ امریکایی رخ زیبای امریکا را نمایندگی میکنند و این نوید را میدهند که دستگاه ظاهرا شکست ناپذیر امریکا تا چه حد لرزان و ضربه پذیر بوده با ایستادگی مردم تحت سلطهاش مثل تمامی امپراتوری های جهان راه سقوط را خواهد پیمود.
اگر دولت امریکا و گردانندگانش دشمنان پلید خلقهای تحت ستم و بربادکنندگان کشور ما اند، اما برادلی ها، ایلسبرگ ها، مورتین ها، مایک پرایزنرها، جان پارکرها، ماتیس شیروسها و نظایر شان دوستان صدیق مردم ما به شمار میروند بنا ما نیز باید در هر سطح ممکن در کارزار دفاع از آنان سهم گرفته، ازخودگذری و احساس بزرگ انسانی شانرا تمجید و حمایت نماییم.