از ایستادگی مردم ایتالیا علیه پایگاههای امریکا بیاموزیم
- رده: مقالات
- نویسنده: شریفه
- منتشر شده در سه شنبه، 24 دلو 1391
در ختم جنگ جهانی دوم، بعد از بمباردمان، تخریب و کشتار مردم بیگناه توسط فاشیستهای نازی از یک سو و جنگندههای متفقین به رهبری ایالات متحده از سوی دیگر، بعضی از شهرهای اروپایی در تصرف امریکا درآمده و بعدا به مثابه پایگاههای بزرگ نظامی باقی ماندند.
اکثر این پایگاهها در نقاط مختلف جهان به «شهرک»های امریکاییای مبدل شدهاند که تسلیحات، تجهیزات، پرسونل و خانواده های نظامیان در آنها جابجا شدهاند. این ساحات نه تنها کاملا تحت کنترول و نفوذ ارتش و استخبارات امریکا بوده بلکه وسیعا در پیاده ساختن سیاستهای چپاولگرانه و جهانخوارانه، مداخله در امور کشورهای میزبان و نیز در عملیاتهای گوناگون نظامی و بمباردمان - و در واقع کشتار غیرنظامیان و ویرانی سرزمینهای فقیر مانند افغانستان- مورد استفاده قرار میگیرند.
از سال ١٩٥٥ بدینسو یکی از چنین پایگاهها بنام «کمپ ایدرل» در «ویچنزیا»ی ایتالیا موقعیت دارد، شهری در شمال، سرشار از منابع طبیعی، معادن، آب و غیره. این شهر بدلیل قدامت و اهمیت تاریخیای که دارد جزء میراث فرهنگی یونیسکو محسوب میگردد.
در اوایل سال ١٩٩٤ امریکا و دولت وقت ایتالیا به سرکردگی رئیس جمهور فاشیست سویلو برلسکونی به دور از چشم مردم روی طرحی به توافق رسیدند که بر اساس آن قرار شد پایگاه مذکور وسعت داده شده ساحه «دالمولین»، یکی از میدانهای هوایی این شهر را نیز شامل گردد. این اقدام پایگاه متذکره را به بزرگترین قرارگاه نظامی ارتش ایالات متحده در خارج از مرزهایش مبدل میکند.
سرکوب تظاهرات توسط پولیس ایتالیا
در سال ٢٠٠٦ بود که اهالی ویچنزیا مطلع گردیدند که قرار است محل زندگی آنان «میزبان» مهمانان ناخواندهای گردد که در حال حاضر مشغول «صدور دموکراسی» به سایر کشورها اند! در حالی که باشندگان این شهر به شدت مخالف چنین اقداماتی بودند، دولت محلی و مرکزی ایتالیا با تبانی و سازش با مقامات امریکایی طرح را نهایی و به تصویب رسانیدند. بر مالیه دهندگان ایتالوی تحمیل شد تا ٤١٪ مصارف بودوباش نظامیان امریکایی و نیز پول پروژههای زیربنایی نظیر جادهها و برق را تمویل نمایند که به صدها میلیون یورو میرسد.
مردم ایتالیا نه تنها مصارف نظامی کشور خود بلکه بخش اعظم مصارف پایگاههای امریکایی را نیز به شکل پرداخت مالیههای بالا به دولت، متقبل میشوند. نظام حاکمه ایتالیا با کاهش هر چه بیشتر بودجه رفاه عامه، از میان کشورهای عضو ناتو، ٣٧٪ یعنی بالاترین هزینه پایگاههای امریکایی را به دوش دارد.
وقتی در اولین روزهای سال ٢٠٠٧ طرح توسعه پایگاه نظامی آماده پیاده شدن گردید، هزاران باشنده ویچنزیا که به هیچ وجه نمیخواستند افتخارات تاریخی و زیبایی شهرشان را از دست دهند، به مرکز شهر سرازیر شدند تا تصمیم خود را در مخالفت با این طرح اتخاذ نمایند. این سرآغاز جنبش عظیم مردمی علیه حضور نظامی امریکا بود. در ١٧ جنوری ٢٠٠٧ بالغ بر ١٥٠هزار نفر دست به دست هم داده و به شکل سمبولیک مرز شهر شان را حلقه زده، یکصدا خشم و مخالفت شدید شانرا با هرنوع نقشه نظامی در ویچنزیا به نمایش گذاشتند.
از این تاریخ به بعد صدها برنامه و اکسیون و کمپاین اعتراضی یکی پی دیگری ترتیب داده شد که مخصوصا جوانان نقش فعالی در آن داشتند. در عین حال معترضان هر روز حمایت و همبستگی بیشتری از اهالی سایر ایالات و شهرها را بدست میآوردند. دامنه این جنبش به ایتالیا محدود نمانده به تمام اروپا کشانیده شد. حد اقل دو فستیوال بزرگ اروپایی در حمایت از مردم ویچنزیا برگزار گردید.
بزودی جنبشی موسوم به «نه به دالمولین» (No to Dal Molin) شکل گرفت و فعالان آن بر علاوه راهپیماییها به محاصره نمادین شهر ادامه داده، یکبار حتی دیوار حفاظتی منطقه دالمولین را درهم شکسته و برای سه روز مسلسل آنرا در تصرف خود نگهداشتند. مردم از اثرات مخرب این تاسیسات نظامی بر محیط زیست شان آگاهی زیادی بدست آورده و بیشتر درمییافتند که سیاستمداران شان با استفاده از دستگاههای دروغپراکنی و زورگویی، آنان را فریب داده در معرض خطر قرار میدهند.
با توجه به مخالفتهای شدید، گسترده و وسیع، مقامات اعلام نمودند که رفراندمی را در این رابطه برگزار خواهند کرد. اما فقط چهار روز قبل از برگزاری آن، دولت مرکزی به حکم برلسکونی جلو این همهپرسی را گرفت. این عمل دولت تنفر عمیق مردم را برافروخت. آنان مصمم گردیدند تا خود یکچنین همهپرسیای را برگزار نموده سرنوشت شان را مشخص کنند. در نتیجه این رفراندم غیر رسمی -که بصورت خیلی اصولی و تطبیق تمامی مقررات لازم برای انتخابات- به تاریخ ٥ سپتامبر ٢٠٠٨ با شرکت وسیع مردم برگزار گردید، ٩٥ فیصد مردم رای مخالف دادند. این رفراندم به اشکال گوناگون و سمبولیک در نقاط مختلف ایتالیا و حتی دور افتادهترین جزایر آن هم برگزار شد تا نمونهای باشد از همبستگی سرتاسری مردم این کشور علیه حضور نظامی امریکا.
انزو سسکاتو رئیس جنبش «نه به دالمولین» در پیامی به مناسبت موفقیت این رایگیری نوشت:
«این نمونه فوقالعادهای بود از این که مردم محل چگونه با توسل به دموکراسی پیروزی بدست میآورند.... بیش از دو سال است که اهالی این شهر نه تنها در جلوگیری از تعمیر پایگاهی موفق بودهاند که مخالف آن اند، بلکه نقش فعالی در سیاستی بازی کردهاند که بر زندگی آنان و دیگران در این کره زمین تاثیرگذار است. زنده باد دموکراسی!»
گرچه از فبروری ٢٠٠٩ توسعه و ساختمان پایگاه جدید رسما آغاز شد اما راهپیماییها، تظاهرات و فعالیتهای مردم علیه آن ادامه یافت. دولت امریکا با توجه به نفوذی که بالای مقامات فاشیست ایتالیا دارد و اهمیتی که این پایگاه برایش داشت، بهرصورتی سد مقاومت مردم ایتالیا گردید. تقریبا هر بار اعتراضات مردمی با خشنترین برخورد پلیس مواجه گردیده و حامیان و فعالان «نه به دالمولین» مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار گرفته و تعداد کثیری از آنان دستگیر شدهاند.
قابل یادآوریست که در این اعتراضات زنان نقش اساسی داشته و سازمانهای فمنیستی و فعالان حقوق زنان پیشاپیش هر صف ایستاده اند.
با وجود شعارهای مزورانه امریکا زیر نام «تسخیر قلوب و اذهان» و وعده های چربی که به مردم ایتالیا دادند که گویا با اعمار استدیوم های ورزشی و تیم های فوتبال با آنان همکاری خواهد نمود، هیچکدام این عوامفریبی ها نتوانسته باعث قناعت آنان گردد چون آنان استقلال و آزادی شانرا بر هرچیز دیگری اهمیت میدهند.
عناصر آگاه ایتالیا طی چندین دهه به تجریه دریافته اند که در بعضی از این کمپهای نظامی ایالات متحده بر علاوه تربیه دهها جاسوس، عملیاتهای سری فاشیستی و ضد کمونیستی نظیر Gladio سازماندهی شدهاند تا دولت و فضای سیاسی اروپا تا حد امکان تحت قیمومیت امریکا باشد، کاملا همانند سیاستهای بنیادگراپرور و جنایتکارپرور این دولت در افغانستان تکه تکه شده از زمان تجاوز روسها تا به امروز.
مردم رنجدیده افغانستان با درسگیری از تجارب تلخی که کشورهای مختلف اروپایی، جاپان، کوریا و غیره از پایگاه های نظامی امریکا داشته اند، باید نگذارند که دستگاه حاکمه این کشور به اشغال کامل و مطلق سرزمین شان نایل آید. باید قاطعانه علیه سیاستهای زورگویانه امریکا و غرب مقاومت نمود و این ایستادگی بدون شک حمایت هزاران و میلیونها آزادیخواه افغانستان، منطقه و جهان را با خود خواهد داشت.
به امید برپایی و اوجگیری چنین جنبشهای ضداشغال و ارتجاع داخلی، و مدافع استقلال و دموکراسی در کشور ویران و تاراج شدهی ما!