امریکا و غرب کشتزار های مواد مخدر را با خون افغانها آبیاری میکنند
- رده: مقالات
- نویسنده: واحد منصوری
- منتشر شده در یکشنبه، 11 حمل 1392
«افغانستان: بهشت مافیای مواد مخدر، جهنم جوانان معتاد» عنوان گزارش تحقیقی بود که به تاریخ دوم جدی ۱۳۹۱ در سایت افشاگر «حزب همبستگی افغانستان» منتشر شد. در این گزارش بیشتر عوامل داخلی قاچاق و کشت و تولید مواد مخد در افغانستان افشا گردیده بود.
اما در گزارش ذیل به عوامل بیرونی رشد این پدیده منفور در افغانستان مختصرا مرور شده تا دستان خونین امریکا در پس این تجارت مرگ آور و بربادگر کشورما برملا گردند.
كشت مواد مخدر در افغانستان هر چند سابقه طولانی دارد ولی این امر از بدو تجاوز شوروی و به واسطه نیروهای جهادی رونق بیشتر یافت تا اینكه در دوران تاریك طالبان به اوجش رسید. در اواخر حاکمیت طالبان، ملاعمر کشت کوکنار را ممنوع نمود که در نتیجه میزان تولید افغانستان بسیار کاهش یافت، اما با سقوط طالبان از سال ٢٠٠١ بازار آن در کشورما آنچنان رشد وسیع یافت که بالاتر از ٩٠ فیصد تولید تریاک جهان را به خود اختصاص داد.
در سال ٢٠٠١ تولید تریاک افغانستان فقط ١٨٥ تن بود که آنهم در مناطق تحت کنترول «ائتلاف شمال» زرع و قاچاق میشد. ستیون کول در کتابش «جنگ ارواح» مینویسد:
«مرکز مبارزه با مواد مخدر سی.آی.ای گزارش میداد که افراد مسعود به مقدار زیاد هیروئین و تریاک را به اروپا قاچاق مینمودند.»
عدهای از تحلیلگران به این نظر اند که ممنوع شدن کشت خشخاش توسط ملاعمر در واقع اشتباهی بود که ضربۀ محکمی به گروه طالبان وارد کرد چون این کار آنان یکی از منافذ سودآور را برای امریکا بسته بود بنا در اکتوبر ٢٠٠١ با برچیدن بساط طالبان و سازماندهی دوبارۀ تمامی قاچاقبران هیروئین و تفنگ سالاران «ائتلاف شمال» توانست حکومت جدیدی در کابل بوجود آورد و به سرعت شگفت آوری عواید از دست رفته را پس به چنگ گیرد. اما امریکا طالبان را به عنوان حامیان اصلی مواد مخدر در جنوب و جنوب غرب افغانستان مناطقیکه در آن بیشترین خشخاش کشت میشود حفظ نمود.
سیا و مواد مخدر افغانستان
دو نقطه اصلی در جهان به مثابه مراکز کشت تریاک شناسایی شده اند. «مثلث طلایی» شامل میانمار، لائوس و تایلند و «هلال طلایی» که افغانستان، پاکستان، ایران، ترکیه و غیره را در بر میگیرد. با آغاز جنگ ضدروسی، امریکا و غرب افغانستان را به مرکز ثقل «هلال طلایی» تبدیل کردند که تا امروز جایگاه اول را در تولید تریاک جهان در دست دارد.
رشد سرسام آور مواد مخدر در افغانستان به عملیات مخفی «سیا» در منطقه از زمان تجاوز شوروی برمیگردد. پیش از حمله شوروی به افغانستان، تولید تریاک در افغانستان و پاکستان، متوجه بازارهای کوچک محلی بود. اقتصاد وابسته به مواد مخدر افغانستان، پروژه به دقت طراحی شده سازمان سیا بود که توسط سیاست خارجی امریکا حمایت میشد.
در اواسط دهه ٨٠ میلادی، اسلامآباد به یکی از بزرگ ترین قرارگاه های اطلاعاتی امریکا در جهان تبدیل شده بود. سیا با حمایت «آی.اس.آی» عملا مناطق مرزی پاکستان و ساحات تحت کنترول مجاهدین در افغانستان را به مراکز تولید تریاک تبدیل کردند که بخش عمده مصارف جنگ ضدروسی از این طریق تامین میشد.
در پاکستان، جمعیت معتاد به هروئین در مقایسه با سایر کشورهای جهان، بیشترین رشد را داشت، به طوری که از نزدیک صفر در سال ١٩٧٩ به یک میلیون و دوصد هزار نفر در سال ١٩٨٥ رسید.
با تلاش سی.آی.ای. و آی.اس.آی. تولید تریاک افغانستان در سال ١٩٩١ به حدود دو هزار تن رسید درحالیکه این رقم در سال ١٩٨٢ به ٢٥٠ تن بالغ میگردید.
گروه های مجاهدین، هر ولسوالیای را که در داخل افغانستان تصرف میکردند، به روستاییان دستور میدادند تا تریاک کشت کنند. به طور گسترده و فراگیر در پاکستان، رهبران مجاهدین با همکاران صاحبان پاکستانی خود صدها فابریکه تولید هروئین را اداره میکردند.
حزب اسلامی تحت رهبری گلبدین که بیشترین کمکهای سی.آی.ای. را دریافت میکرد، در همکاری مستقیم با اسامه بن لادن بخش عمده تجارت هیروئین را نیز در چنگ داشت. این حزب با حمایت آی.اس.آی. آزادانه در مناطق مرزی پاکستان فابریکه های پروسس تریاک را گردانندگی میکرد.
در سال ١٩٩٥، چارلز کگان، مدیر «سیا» در عملیات افغانستان اعتراف کرد که در واقع این سازمان جنگ افغانستان را با عواید سرشار بدست آمده از مواد مخدر افغانستان پیش می برد.
جان کولی در کتابش «جنگهای نامقدس» شرح میدهد که چطور ویلیام کیسی رئیس سی.آی.ای.، ویلیام فرنچ اسمت، لوی سارنوال امریکا را وادار ساخت که یک حکم مخفی را امضا نماید که طبق آن سی.آی.ای از گزارش دهی در مورد قاچاق مواد مخدر معاف گردید و بدینصورت زمینه قانونی برای دست انداختنش به این تجارت مهیا گردید.
کولی مینویسد که در فبروری ١٩٨١، رونالد ریگان به یک پروگرام مخفیانه رای مثبت داد که طبق آن سی.آی.ای. برای معتاد ساختن سربازان روسی مستقر در افغانستان تلاش کند تا روحیه و کارآیی آنان را تضعیف نماید. از طریق باندهای بنیادگرای افغان، قسمتی از تولیدات مواد مخدر با شیوه های گوناگون به سربازان روسی رسانیده میشد.
حقایق ناگفته از زبان مقام های روسی
ویكتور ایوانوف رئیس كمیته دولتی ضد مواد مخدر روسیه به تاریخ ١٩ جنوری ٢٠١٣ در مسکو با بیان اینكه تعداد قربانیان هروئین افغانستان طی ١٠ سال اخیر به بیش از یك میلیون نفر رسیده است اعلام كرد: تروریزم در افغانستان عملاً وجود ندارد زیرا در داخل افغانستان حداكثر ٥٠ نفر از طرفداران القاعده باقی مانده اند در حالی كه در برابر این شبکه بیش از یکصدو پنجاه هزار سرباز امریکایی و ناتو مامور شده اند. یا به طور ساده در برابر هر عضو القاعده یکهزارو پنجصد سرباز امریکا میجنگد. به گفته او حدود ٣ میلیون كشاورز افغان در كار تولید مواد مخدر در این كشور جذب شده اند.
ایوانف همچنان گفته است درآمدهای بالای مواد مخدر بالغ بر ٥٠٠ میلیارد دالر سالانه یا معادل ٨ درصد تجارت قانونی جهان در بخش نفت و گاز میشود که بخش زیاد آن به جیب امریکا میریزد.
وی اضافه میكند: كسانیکه كار ترانزیت مواد مخدر را اداره میكنند، امروز در حقیقت بازیگران مالی و اقتصادی جهان و رهبران پشت پرده جهان و خصوصا طراحان و بانیان واقعی بحران اقتصادی جهان هم هستند.
مردم امریکا قربانیان مواد مخدر
در امریکا ١٠٨ میلیون تن معتاد به مواد مخدر اند که این رقم ٤٦ در صد کل نفوس این کشور را تشکیل میدهد. مطابق آمار مرکز ملی اعتیاد در امریکا ١/١٥ میلیون تن مواد مخدر و اعتیاد آور خود را از طریق دواخانه ها و خرید دوا های اعتیاد آور بدست میآورند. بیشترین معتادان جوانان بیست تا بیست و پنج سال هستند.
قسمت زیادی از مواد مخدر تولید شده در افغانستان به بازار های امریکا و انگلستان واریز میشوند که بدون دخالت دولت ناممکن است که این محموله ها سالم داخل خاک آن کشور گردند. همانگونه که در جریان جنگ ویتنام مقدار زیاد هیروئین در میان تابوتهای سربازان کشته شده جابجا شده به امریکا منتقل میشد، از افغانستان نیز احتمالا توسط طیارات نظامی انتقال مییابند.
فروش مواد مخدر در خاک امریکا غیر از سودآوری اقتصادی آن، برای فرو بردن جوانان آنکشور در نشئه و خواب خرگوشی برای حکامش اهمیت دارد. برای دولتی که با بیکاری، فقر، بحران های اقتصادی و جنبش عظیم ضدجنگ مواجه است، خنثی و بیخود شدن ٤٦ فیصد نفوسش در اثر استفاده از مواد مخدر موهبتی به شمار میرود.
صندوق بین المللی پول تخمین زده است که میزان پول شویی در سطح جهان در طول یک سال، بین ٥٩٠ میلیارد تا ٥/١ تریلیون دالر میباشد که این میزان ٢ تا ٥ درصد تولید ناخالص جهانی است. بخش بزرگی از این پول شویی مربوط به تجارت مواد مخدر میباشد که کارتل های مافیایی وابسته به دولتها به آن چنگ انداخته اند. قاچاق مواد مخدر پس از تجارت نفت و سلاح، سومین کالای بزرگ جهانی برای کشور های غربی میباشد که امریکا با اشغال افغانستان و تبدیل آن به بزرگترین تولیدکننده تریاک و چرس به این تجارت جهانی نیز چنگ انداخته است.
تضاد امریکا و انگلستان برسر تسخیر عواید مواد مخدر
افغانستان بخش اعظم هروئین مصرفی انگلستان را نیز تولید میکند. عواید سرشار مواد مخدر به همان پیمانه که برای امریکا سود آور است بریتانیا نیز از آن بیبهره نمانده است. جنگ پنهانی بین امریکا و انگلستان سالهاست بر سر هلمند و بخصوص ولسوالی مارجه که مرکز عمده زرع کوکنار در جهان به شمار میرود جریان داشته است. اختلاف بر سر تسخیر این ولایت یکی از موارد تضاد ها میان این دو قدرت در کشور ماست. اینان دهسال تمام هلمند را جنگزده و خطرناک جلوه دادند تا در پس پرده معامله های چرب شانرا برای تسخیر عواید کوکنار و منابع طبیعی این ولایت با خاطر آرام به پیش برند.
واشنگتن جنگهای اشغالگرانه در کشور های مورد تجاوز را از پول و مالیات مردمش پیش میبرد. در دوازده سال گذشته دو جنگ پر مصرف عراق و افغانستان صدها هزار کشته و بربادی وسیع به دو ملت برجا گذاشت. درین دو جنگ تا حال بیش از دو تریلیون دالر صرف شده و آمار تازه از ازدیاد مصارف آن به مرز شش تریلیون دالر خبر می دهند. اما این جنگها برای نهادهای مالی آنکشور که از خون و عرق ملت خود و مردم مستعمرات تغذیه می کنند سودهای بزرگی به همراه داشت. مصارف جنگها از جیب ٩٩ درصد مردم عام امریکا پرداخت گردید اما عواید سرشار آن به جیب یک درصدی ها در قصر سفید، پنتاگون و والستریت واریز میشوند.
زمین های تحت کشت خشخاش در افغانستان از ١٩٩٤ الی ٢٠١٢