بحران اقتصادی و موج نوین جنبش‌های اعتراضی

خوکان میلیاردر
تظاهر کنندگان در نیویارک خشم شان را از بیعدالتی با خوک نامیدن میلیاردرهای والستریت به نمایش میگذارند.

بحران اقتصادی، بیماری بی‌درمان سیستم سرمایه‌داری بوده که عواقب مرگباری را برای کارگران و توده‌های زحمتکش به بار می‌آورد. منشاء این بحران‌ها تضادهای درونی تولید سرمایه‌داری است که با مناسبات حاکم سازگار نمی‌باشد. در گذشته‌های دور در عصر فیودالی، بحران‌ها در اثر کمبود تولید و عقب‌ماندگی نیروهای مولده بوجود می‌آمد ولی در عصر سرمایه‌داری با رشد عظیم وسایل تولید و توانایی‌های خلاق انسان، سرمایه داران به خاطر بدست آوردن سود بیشتر دست به تولید لگام گسیخته میزنند که موجب اضافه تولید شده و به تعطیل فابریکه‌ها و بیکاری میلیونها کارگر می‌انجامد.

در کشورهایی که دچار بحران می‌شوند، گدامها پر از کالاهایی می‌شوند که مردم توان خرید آنرا ندارند، میلیونها تن مواد غذایی به بحر انداخته می‌شود تا ارزش کالاها پایان نیاید ولی مردم از گرسنگی و سرما می‌میرند. سود از طریق استثمار کارگران تنها راه گردش ماشین نظام سرمایه‌داری است و وقتی سرمایه‌دار نتواند به این سود دست یابد فابریکه را تعطیل نموده‌ سراسر جامعه را بحران و بیکاری فرا می‌گیرد. بحران اقتصادی جاری از سرمایه‌گذاری وسیع در بخش مسکن در امریکا آغاز گشت و در حالی که صدها هزار منزل مسکونی خالی از سکنه اند، میلیونها امریکایی در جاده‌ها می‌خوابند و سرپناهی ندارند.

از آنجایی که هرج و مرج در عرصه تولید سرمایه‌داری حکمفرماست و صاحب سرمایه فقط به سودآوری فکر می‌کند و نه نیاز جامعه، و ثانیا نتیجه زحمت کارگران به جیب یک اقلیت کوچک می‌ریزد، این وضعیت خواهی نخواهی در مرحله معین به بحران می‌انجامد. با جهانی شدن سرمایه، اقتصاد کشورها به همدیگر وابستگی عمیق داشته، بحران اقتصادی امریکا به زودی سراسر جهان سرمایه را در کامش فرو برد.

بحران امریکا

سیستم سرمایه‌داری که خود آفریننده بحران است می‌کوشد بار آنرا بر دوش کارگران و زحمتکشان بیاندازد و حتی با راه انداختن جنگ های پیاپی و چپاول کشورهای فقیر بر بحران فایق آید. بدینصورت، سیستم حاکمه تحت نام سیاست ریاضتی عملا فلاکت، بی‌عدالتی، گرسنگی و بیخانمانی را بر مردم عام این کشورها تحمیل می‌کند و روزتاروز بر محدود کردن حقوق و آزادی‌های آنان اقدام می‌کند. در کشورهای اروپایی و امریکا بیکاری وسیع و فقر گسترده حاکم شده است. افرایش مالیات، بالا رفتن سن تقاعد و کاهش مبلغ تقاعد، کاهش بیمه‌های اجتماعی از جمله اقداماتیست که زندگی اقشار پایینی جامعه را فلاکتبارتر ساخته است این درحالیست که دولتها مبالغ کلان از بودجه ملی را به جیب شرکتهای غول پیکر می‌ریزند تا جلو ورشکستگی شانرا بگیرند. بطور مثال دولت اوباما ۷۸۷ میلیارد دالر را به بازار مسکن تزریق نمود که می‌توان آنرا واریز کردن پول از جیب ملت به جیب چند سرمایه‌دار نامید. بنابر گزارش موسسه «آکسفام» طی بحران جاری یک اقلیت کوچک صاحبان سرمایه های عظیم به سود های هنگفتی دست یافته اند. تنها در امریکا بیش از۵۰ میلیون نفر در فقر کامل بسر می‌برند.

لازلو اندرو کمیشنر اتحادیه اروپا در امور اجتماعی و کار در کنفرانس خبری در بروکسل گفت حدود بیست و پنج میلیون و چهار صد هزار کودک در بیست و هفت کشور عضو اتحادیه اروپا در خطر فقر قرار دارند. وی تأکید کرد که بحران اقتصادی و اجتماعی جاری به طبقات ستمکش و فقیر جامعه اروپا خسارات سنگینی وارد کرده و در نتیجه اوضاع بدتر شده است. لازلو اندور نسبت به یک شکاف عمیق میان طبقات اجتماعی اروپا هشدار داد. وی افزود: پیش‌بینی از آینده بسیار تیره است و رشد اقتصادی رو به نزول.

بر اساس گزارش «یورو استت» در ماه نوامبر۲۰۱۲، در۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا ۲۶ میلیون و ۶۱هزار مرد و زن بیکار هستند که از جمله ۱۸ میلیون و ۸۲۰ هزار آن در حوزه یورو زندگی میکنند.

تظاهرات علیه بحران سرمایه داری

در میان این کشورها اسپانیا و یونان در وضعیت بدتری قرار دارند، نرخ بیکاری در هر دو کشور به ترتیب ۲۶.۶ فیصد و ۲۶ فیصد می‌باشد. در پرتگال و فرانسه نیز طی این مدت تعداد بیکاران افزایش یافته که حدود ۱۰.۷ درصد جمعیت فرانسه و ۱۶.۳ درصد جمعیت پرتگال بیکار اند. وزارت کار و امور اجتماعی چک نیز در ماه دسامبر۲۰۱۲ اعلام کرد که نرخ بیکاری در این کشور به ۹.۴ فیصد رسیده است.

آمار جدید حاکی از آن است که حدود ۴۰ میلیون نفر در اروپا از نبود غذا رنج میبرند و بیش از ۴میلیون نفر بدون سرپناه روی جاده‌ها و پارکها می‌خوابند.

فقر در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حال افزایش است. این خطر مخصوصاً جوانان، فامیل‌های بدون سرپرست و زنان را تهدید می‌کند. طبق آمار رسمی منتشر شده توسط اتحادیه اروپا، میزان بیکاری در میان جوانان در منطقه اقتصادی یورو، ۲۴.۴ فیصد است که از این جمله ۹.۸ فیصد آن زنان هستند.

ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا می‌گوید که یورو ساختمانی در حال سوختن است بدون هیچ راه خروجی.

سرکوب تظاهرات در انگلستان
برخورد فاشیستی پلیس انگلستان با تظاهر کنندگان

درحالی که این کشورها هزینه‌های درمانی و تعلیم و تربیه و سایر خدمات اجتماعی را برای مردم کاهش می‌دهند، اما همه ساله مصارف نظامی شان را افزایش داده و به جنگ و اشغالگری می‌پردازند. بودجه رسمی نظامی امریکا ۶۸۹.۶ میلیارد دالر، فرانسه ۵۸.۲ میلیارد دالر، آلمان ۴۳.۵ میلیارد دالر و ایتالیا ۳۲ میلیارد دالر بوده است که با این مصارف هنگفت می‌شد فقر را در سرتاسر جهان ریشه‌کن کرد اما بخش عمده این پول برای کشتار و بربادی کشورهای جهان سوم به کار رفته است.

ولی مردم به ستوه آمده از این وضعیت آرام ننشسته دست به اعتراض و مبارزه می‌زنند. طی سالهای گذشته شاهد ظهور جنبش‌های وسیع جهانی علیه نظام سرمایه‌داری کشورهای بحران زده بوده‌ایم که شعار نابودی سیستم را سر می‌دهند. این جنبش ها در ضمن علیه جنگهای غارتگرانه در عراق، افغانستان، سوریه، لیبی و ... نیز شعار می‌دهند و خواهان ختم آن اند.

فشار این ریاضت‌ها و استثمار در کشورهای یونان، ایتالیا، اسپانیا، انگلستان و... به اندازه‌ای شدید بود که حتی اتحایه‌ها و فدراسیونهای محافظه‌کار و طرفدار دولت نیز مجبور به اعتراض گردیدند.

اولین اعتراضات منسجم و جدی در سپتامبر ۲۰۱۲ در نیویارک موسوم به جنبش اشغال وال‌استریت به میان آمد. با آغاز این مبارزات ضد سرمایه‌داری، در مدت دو هفته بیش از ۵۰ شهر آمریکا به جنبش اشغال مراکز مالی پیوستند. مردم امریکا علیه سیاستهای اشغالگرانه‌ی کشور شان که سبب فقر و فلاکت، سرکوب و اختناق، استثمار و نابرابری می شود باهم و یکصدا به پاخاستند. شعار ما ۹۹ درصد میخواهیم قدرت را از یک درصدی که بر جهان حکم می رانند، باز پس بگیریم، به شعار و سمبل این جنبش بدل شد.

کاپتیالیزم کارایی ندارد، نظام دیگری ممکن است
"کاپیتالیزم کارایی ندارد جهان دیگری ممکن است"

به تعقیب آن در ۱۵ اکتبر در بیش از ۸۰ کشور و تقریبا هزار شهر مختلف دنیا میلیونها نفر علیه سرمایه‌داری به اعتراض برخاستند. در شهرهای روم و مادرید ۲۰۰ هزار نفر تجمع کردند و این خیزش بنام جنبش «مردم خشمگین» مسمی شد. در همه‌ی این اعتراضات کارگران، پیشه‌وران، داکتران، رانندگان، ملوانان و... در صف مقدم قرار داشتند.

به تاریخ ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲ در اسپانیا یک مرد به جان‌آمده از شرایط وخیم و نابسامان اقتصادی و سیاست‌های پلید دولت، خود را به آتش کشید. تظاهرکنندگان پلاکارت‌هایی با شعارهای چون «تروریزم اجتماعی را متوقف کنید»، «بزودی دولت از مردگان نیز سرقت خواهد کرد»، «آی‌ام‌اف یعنی گرسنگی و بدبختی»، «زندگی مان را پس دهید» با خود حمل می‌کردند.

در آلمان نیز اتحادی به نام «توزیع عادلانه مالیات بر ثروت‌های بزرگ» که از چند اتحادیه کارگری و انجمن اجتماعی تشکیل شده است با بیش از ۴۰ هزار نفر، در اعتراض به وضعیت بد اقتصادی در شهرهای‌هامبورگ، بوخوم، برلین، فرانکفورت و کلن دست به تظاهرات زدند. یکی از مسئولان اتحادیه (Ver.di) در فرانکفورت چنین گفت:

بیخانمانی در اروپا
آمار جدید حاکی از آن است که حدود ۴۰ میلیون نفر در اروپا از نبود غذا رنج میبرند و بیش از ۴میلیون نفر بدون سرپناه روی جاده‌ها و پارکها می‌خوابند.

«آنانی که بحران را بوجود آورده‌اند باید بار آن را بدوش کشند نه مردم بیچاره و فقیر.»

به تاریخ ٢٩ سپتامبر ٢٠١٢ نزدیک به ١٠٠ هزار کارگر در لیزبن در اعتراض به افزایش مالیات و دزدی مزد کارگران و مبلغ تقاعد به جاده‌ها برآمدند که در تاریخ پرتگال بزرگترین تظاهرات به حساب می‌آمد. اعتراض‌کنندگان با شعار «مرگ بر صندوق بین‌المللی پول و مرگ بر بانک مرکزی» تظاهرات را همراهی می‌کردند. ارمنیو کارلوس رییس اتحادیه کارگران (CGTP) با تکیه بر چنین نیروی بزرگی گفت:

«ما دیگر حتا یک یورو کاهش دستمزدها را نخواهیم پذیرفت. این سرمایه است که باید پول بحران را بدهد و نه ما.»

کپتالیزم در اوج بحران معمولا به فاشیزم رو آورده به سرکوب وحشیانه خیزشها و اعتراضات دست می‌زند. مردم به ستوه‌آمده نه تنها از وضعیت بد اقتصادی رنج میبرند بلکه توسط ماشین سرکوب این رژیم‌ها همواره لت و کوب و شکنجه می‌شوند. هر تظاهرات توسط گلوله‌های پلاستیکی، گاز اشک‌آور و چوب و سوته و ضرب و شتم سرکوب شده و ده‌ها و صدها تن معترض به زندان انداخته می‌شوند. به دنبال جنبش «اشغال والستریت» در نیویارک، پلیس فدرال امریکا (اف.بی.آی.) فعالین آنرا تحت نظر گرفته و در اسناد داخلی اش، که اخیرا به مطبوعات درز نمود، از این جنبش به عنوان «تروریزم داخلی» یاد نموده است.

مبارزه با نظام سرمایه‌داری در هر گوشه و کنار این کشورها جریان دارد و مردم به این آگاهی رسیده‌اند که ثمره زحمات آنان توسط یک مشت مفت‌خوار که در تولید هیچ سهمی ندارند غصب می‌شود. آنان به این نتیجه رسیده‌اند که مبارزات فردی به جایی نمی‌رسد و بخاطر گرفتن حق خود باید منسجم به مبارزه پرداخت و تا زمانی که سیستم توزیع ناعادلانه بر جهان حاکم باشد مردم فقیر و گرسنه نمی‌توانند روی خوشبختی را ببینند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 309 نفر