گوشه‌ای از جاه‌طلبی‌های «امیر» اسماعیل خان

اسماعیل

طرح پیشنهادی اسماعیل خان وزیر برحال کابینه حامد کرزی مبنی بر تشکیل شورای مجاهدین و سپردن اداره و امنیت کشور بدست آنان حساسیت‌های شدیدی را بین مردم برانگیخت چون مردم به تجربه دریافته اند که این قومندانان خود منبع بدامنی و جنایت بوده و انتظار امنیت از اینان مسخره است. ثانیا از این طرح بوی جاه‌طلبی اسماعیل خان بالاست و مردم را به یاد دوره مکدر امارت او در غرب افغانستان می‌اندازد. به همین علت تشویش عمیقی مردم هرات را فرا گرفته است.

اسماعیل یک شخص شدیدا عقب‌مانده و کهنه فکر است. در عصر حاضر که سخن از کمپیوتر و انترنت و کشف ستاره‌ها و سیاره‌ها در میان می‌باشد،‌ به «امیر» خوانده شدن خود مباهات میکند. در زمان اقتدارش در هرات خود را والی نه بلکه امیر ولایتی هرات می‌خواند. و در زمان «امارت»ش دیدیم که به سبک طالبان چه فضای خفقان را مستولی ساخته بود. همه به خاطر دارند که تحت اداره او دختری اگر با پسر نامحرم در شهر گیر می‌افتاد فوری برای معاینه باکره‌گی به شفاخانه انتقال داده می‌شد.

وی زیر همین نام، تمام درآمد و امکانات هرات (علاوه از عواید دو بندر مهم و مشهور اسلام قلعه و تورغندی)، عایدات و مالیات جایداد‌های مردم و شاروالی و غیره را به میل خود صرف می‌نمود و تا مدتی که والی هرات بود به دولت مرکزی سهمی ازین پول نمی‌داد و یا هم چیزی ناچیز میداد. همین خودسری‌ها و روابط پنهانش با دولت جبار ایران بود که باعث شد باداران خارجی‌اش طی عملیات برق‌آسا افرادش را خلع سلاح نموده از گوش خودش کشیده به کابل انتقالش دهند.

مقبره میرویس
گفته می‌شود اسماعیل خان حدود یک میلیون دالر را صرف اعمار قبر پسرش که در یک درگیری شخصی کشته شد نموده است

«امیر» صاحب که از نام جهاد و شهیدان بیشترین سوءاستفاده را می‌کند، عملا به شهدای گمنام وطن ارزشی قایل نیست. او که هیچ یادی از دهها هزار شهید مبارز هرات نکرده اما برای پسرش میرویس که در یک درگیری شخصی با ظاهر نائب‌زاده به خاطر عیاشی‌هایش کشته شد، چندین جریب زمین بیت‌المال را غصب کرده مقبره پرزرق و برق ساخته و دهها قبر مربوط اهالی هرات را بخاطر کشیدن سرک الی باغی که در آن پسرش دفن است تخریب کرد. گفته می‌شود حدود یک میلیون دالر صرف مقبره پسرش نموده است اما مردم مظلوم را از یادبود مرده‌های شان که شاید زمانی قهرمانان جنگ ملی بودند محروم ساخت. (او به صورتی انتقام پسرش را نیز گرفت و ظاهر نائب‌زاده در مسیر راه مزار-کابل ظاهراً در حادثه ترافیکی بصورت مرموزی کشته شد). امیر صاحب جهادی به این هم اکتفا نکرد و چون خود خواهی‌اش حد و مرز نمی‌شناسد، چندین کوچه جاده بانک خون را بنام پسر عیاشش نامگذاری نمود در حالیکه برای دیگر شهدا نه بنای یادبودی ساخت نه مقبره‌های شان را احاطه کرد و نه کدام جاده و سرکی را بنام شان ثبت نمود.

به گفته عزیزالله «لودین» رییس مبارزه با فساد اداری، او به ارزش ده‌ها میلیون دالر جایداد عامه را نیز غصب نموده است اما از آنجاییکه اسماعیل حال یک مهره دولت پوشالی کرزی است و امریکا به این چنین افراد خودفروخته نیاز دارد، مثل فراوان موارد دیگر فساد رهبران جهادی، روی این فساد و چپاول او نیز پرده انداخته شد و فعلا قضیه خاموش است.

اسماعیل در اوایل جنگ ملی که هنوز در اردوی افغانستان به رتبه لومړی بریدمنی ایفای وظیفه می‌نمود، ‌در اثر شورشی که در اواخر سال ۱۳۵۷ در فرقه زلمی کوت هرات به وقوع پیوست او نیز ضد رژیم خلق و پرچم قرار گرفت و به تورن اسماعیل مسما شد. البته قبل ازین، شورش و قیام‌های خودجوش مردم بیگانه‌ستیز و قهرمان هرات علیه رژیم پوشالی به سرکردگی و رهبری ده‌ها مبارز ملی و استقلال‌طلب براه انداخته شده بود که حماسه‌ها آفریدند و جان‌های شیرین خویش را فدای آزادی کشور و مردم خود کردند.

اما استخبارات کشورهای غربی با سیاستی که داشتند نه حامی خیزش‌های ملی بلکه با استفاده از پول و امکانات و تبلیغات رسانه‌های نظیر بی.بی.سی هر بی نام و نشانی را که خواستند، مطرح و مهم جلوه دادند. این مطبوعات غربی بودند که اخوانیان نظیر اسماعیل و مسعود را «قهرمان» ساخته و به ساخت و پاخت‌های شان با روسها در آنزمان پرده انداختند. اما قومندانانی که واقعا ضد روسها می‌جنگیدند و حاضر نبودند زیر بار سی.آی.ای.، آی.اس.آی و رژیم ایران بروند، همانند ملا نسیم آخندزاده سربه نیست شدند.

بعد از سقوط دولت دست‌نشانده نجیب، تورن اسماعیل هرات را متصرف شد و نتیجه سالها مبارزه و جانبازی مردم را قاپید و با یک مشت قومندانچه‌ها و اعضای خانواده‌اش به پول‌های افسانوی دست یافتند.

جاده میرویس در هرات
اسماعیل خان با استفاده از زور و مقامش اماکن زیادی را در هرات به نام پسرش نامگذاری نموده است.

اسماعیل چندین سال است که به شکل غیر مسلکی در وزارت ناکام آب و برق کار می‌کند. این در حالیست که در این پست حرکات غیرمسلکی و منافی منافع و ارزش‌های ملی از او سرزده است. طور مثال «امیر صاحب» زمانی فرموده بود که طی چهل روز مشکل برق پایتخت را حل می‌کند درحالیکه تا امروز هم مشکل برق کابل بصورت درست حل نگردید. در ضمن او صدها میلیون دالر را برای آوردن برق وارداتی‌ای که هر لحظه امکان قطع آن موجود است صرف نمود اما هیچ کاری برای ساختن بند‌ها برای مهار آب سرشار افغانستان و تولید برق ننمود.

تعصب و گرایشات سمتی، قومی و لسانی اسماعیل خان زبانزد عام و خاص است. در حالی که ولایات نیمروز، فراه و هرات هم مرز ایران اند در دو ولایت (هرات و نیمروز) از ایران برق وارد نموده و به کسانی توزیع نمود، ولی با مردم فراه عقده‌ای برخورد کرده و تا امروز مطلقا از برق دولتی محروم می‌باشند. مردم این ولایت مجبورند در بدل فی کیلو وات ۵۰ الی ۶۰ افغانی از برق جنراتوری استفاده نمایند.

اسماعیل خان در مسلک نظامی خود نیز چندان وارد نیست و در نتیجه بلند پروازی‌های نظامیش مردم زیادی را به کشتن داد و حتی خودش هم اسیر طالبان گردید. پیروزی‌هایی که در جنگ ملی ضد روسی نصیب مردم هرات شد نتیجه ایثار و فداکاری مردم آن ولایت بود نه ابتکار تورن اسماعیل.

وی زمانی که با طالبان درگیر جنگ گردید آنان ولایات قندهار، هلمند، نیمروز و فراه را اشغال کرده بودند و خط مقدم بین او و طالبان منطقه آب خرما (ساحه‌ای بین فراه رود و شیندند) گردید و مدتی درین منطقه باهم جنگیده بعد طالبان عقب‌نشینی و تا ولسوالی گرشک رفتند. اسماعیل بدون این که توازن قوای خود و دشمن را بداند، دوری و فاصله هرات تا گرشک را محاسبه کند و یا شناختی از ماهیت طالبان داشته باشد که درعقب شان دست کیست، عجولانه آنان را تا ولسوالی مذکور تعقیب کرد. بعدا روشن شد که طالبان عقب‌نشینی تاکتیکی نموده با تجدید قوا در این ساحه با یک ضد حمله سنجیده شده و شبخون صف اسماعیل را شکستند که در نتیجه صدها انسان مظلوم که فریب نیرنگ‌های «امیر» را خورده بودند به کام مرگ رفتند.

در این جنگ بود که حدود یک صد جنگجویی که از جانب شورای نظار به کمکش آمده بودند در ساحه «توت» به چنگ طالبان افتاده و بدون درنگی در زیر پل شاهراه همان منطقه تیرباران شدند. او خودش بدون اینکه به افراد خود توجه نماید با دار و دسته معدودش از راه اسلام قلعه به ایران فرار نمود و در نتیجه هرات بدست طالبان افتاد.

حس خودخواهی و جاه‌طلبی اسماعیل بیشتر از سایر برادران است: صاحب منصبی که در بخش صحیه فرقه میدان هوایی شیندند در سال‌های ۱۳۷۲-۱۳۷۴ ایفای وظیفه می‌نمود گفت:

«ما به طرفداری اسماعیل خان در ساحه آب خرما با طالبان درگیر جنگ بودیم که یکی از روزها اسماعیل خان افراد خود را در منطقه شوز (شاه حوض) طرف شمال آب خرما جمع کرد و به سخنرانی پرداخت. تمام حرفهایش روی کلمه جهاد متمرکز بود، همه را تشویق به جنگ علیه طالبان می‌کرد و می‌گفت این جهاد برحق است و هر کس درین جنگ شهید شود از نعمت‌های فراوان جنت برخوردار می‌گردد. بعد صاحبمنصب نسبتاً مسن دست خود را بلند کرد و پرسید این جنتی را که شما می‌گویید تنها برای اولاد غریب ساخته شده یا برای دیگران هم است. اسماعیل خان گفت نی جنت برای همه است. صاحبمنصب گفت شما که این اندازه قدر جهاد و جنت را می‌دانید و تشویق می‌کنید که مردم خود را به کشتن بدهند، پس میرویس جان پسر خود را نیز از فرانسه بخواهید تا در جهاد سهم بگیرد و از نعمت‌های جنت بهره‌مند شود. این حرف صاحبمنصب به مزاج اسماعیل خان خوش نیامد و با خشم تمام نزدیک صاحبمنصب شده او را به سیلی زده توهین کرد و گفت که تو به حرف زدن خود نمیفهمی.»

در روزهایی که او مردم را تشویق به جهاد می‌کرد، پسرش میرویس را به خاطر تحصیلات عالی به فرانسه فرستاده بود. این حرف بالای تمامی رهبران جهادی صدق می‌کند که پسران و دختران خود را از پول و خون ملت مظلوم خارج از کشور به تحصیل روان می‌کنند و مردم ناآگاه و بیخبر را تشویق به جنگ و همدیگرکشی می‌نمایند. به همین خاطر کسی یاد نخواهد داد که اولاد و یا اقارب رهبران جهادی در جریان جنگ ملی کشته شده باشد. تمامی نورچشمی‌های رهبر جمعیت اسلامی شخص برهان الدین ربانی، که پیشوای اسماعیل بود، از فاطمه ربانی گرفته تا صلاح‌الدین ربانی، شجاع ربانی، جلال ربانی و غیره در بهترین پوهنتون‌های امارات متحده و لندن تحصیلات عالی کردند و با ناز و نعمت کلان شدند اما همینها هم شرم نکرده حرف از «جهاد» و «مقاومت» می‌زنند و انتظار دارند که مثل پدران جنایتکار شان زیر این نام به مقام و دار و ندار کشور چنگ ندازند.

جاده میرویس در هرات
اسماعیل خان چندین کوچه جاده بانک خون هرات را بنام پسر عیاشش نامگذاری نموده است.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 113 نفر