درنده‌خویی‌های بشیر قانت گلبدینی در چاه‌آب تخار

چاه آب، ولسوالی دورافتاده تخار که باشندگان بی‌دفاع آن سال‌هاست در پنجال‌های بشیر قانت، یکی از قومندانان حزب منفور گلبدین قرار دارند. بعد از آمدن راکتیار به کابل، سگان زنجیری‌اش در گوشه و کنار کشور منجمله بشیر قانت از غارهای شان بیرون شده یکبار دیگر دست به هرنوع جنایت و وحشیگری می‌زنند. نمونه‌ی بارز آن حادثه خونین امروز (جمعه؛‌ ۲۰ اسد ۱۳۹۶) است.

زندگی مشقت‌بار کارگران کوره‌های خشت‌پزی

کارگران کوره‌های خشت‌پزی به‌سان دیگر زحمتکشان و کارگران زندگی دشوار و مشقت‌باری دارند. آنان مجبورند که ۳ صبح از خواب بیدار شده و در تابستان طاقت‌فرسای ننگرهار زیر آفتاب سوزان تا ۱۱ چاشت کار ‌کنند. این کارگران در زندگی خود جز چند جوره کالا و یکی دو لحاف و دوشک کهنه چیز دیگری ندارند. اینان، گاه‌گاهی به‌خاطر افزایش مزد شان دست به اعتصاب می‌زنند، اما این اعتصابات با معامله‌گری منشی و اجاره‌دار (منشی و اجاره‌دار نیز از جمله کارگران اند اما با امتیازات و معاش بیشتر) به شکست مواجه می‌شوند.

کار شاق یک روزه «پاده‌وان‌ها» در بدل یک قرص نان

پاده‌وان (معادل گاوچران) اسم شناخته شده در اکثریت ولایات شمالی افغانستان است. پاده‌وان کسسیست که باید سپیده‌دم گله گاوها و خرهای قریه را یکجا به چراگاه برده و شام پس به قریه برگرداند که البته شغلی نهایت کم درآمد است. در هر قریه ولایات شمالی و شمال شرق بصورت قطعی لااقل یکی دو فامیل زندگی خویش را با این کسب تامین می‌دارند.

بند امیر، تفریحگاه بی‌بدیل در چنگال خاینان

کاسه‌های بزرگ پرآب در ژرفنای دره وسیع و دیوارهای سنگ رسوبی پوشیده از گیاه‌های رنگارنگ که آب نیلگون سد از آن فواره می‌کند به منظره نهایت زیبای طبیعی مبدل شده که چشم هر بیننده را به تماشا می‌کشاند. این حوض نیلی از قدمت جیولوژیکی برخوردار است اما ریشه مذهبی ندارد.(۱) بند امیر متشکل از ۶ بند زنجیره‌ای می‌باشد که در دامن سلسله‌کوه‌های بابا و هندوکش واقع گردیده و از شهر باستانی بامیان ۷۵ کیلومتر فاصله دارد.

هواخواهان حزب همبستگى در تظاهرات علیه نشست سران «جی۲۰» در هامبورگ

۷ و ۸ جولای ۲۰۱۷: سران بيست كشور بزرگ سرمايه‌داری در هامبورگ گرد هم آمدند تا پلان تازه تقسيم جهان را طرح‌ريزى و سياست تسلط‌گرایى و جنگ‌افروزى را در جهان وسعت بخشند. متخصصان، نمايندگان شرکت‌هاى اسلحه‌سازى، کارمندان دستگاه‌هاى استخباراتی، افراد باتجربه در جنگ‌هاى نيابتى و غير‌ نيابتى در كشورهاى اشغال‌شده و صدها جنايتكار شناخته‌شده دیگر كه جهان را همواره در آتش جنگ مي‌سوزانند، در این نشست دعوت شده بودند. از سوی دیگر صد‌هزار تن معترض از گوشه و کنار اروپا به هامبورگ سرازیر شده علیه این نشست دست به تظاهرات زدند. شعار مرکزی این تظاهرات G20, Welcome to Hell! (سران بیست کشور بزرگ جهان، به جهنم خوش آمدید!) بود.

درين تظاهرات اکثر نهادها و سازمان‌های ضد جنگ، احزاب چپ ، حقوق‌دانان، طرفداران صلح در دنياى بدون جنگ و سازمانهای کارگری اشتراك ورزیده بودند. پوليس آلمان با مجهزترين تكنولوژى روز عليه اين تظاهرات وسيع از خشونت ظالمانه كار گرفته تلاش ورزید که صداى مخالفان را خاموش سازد. با آن كه پوليس مانع ورود سيل مخالفان (G20) از كشور هاى هالند، فرانسه و بلژيك شد ولی نتوانست صداى مردم را خاموش و يا جلو شركت سیلی از معترضان را بگيرد.

جلریز، راه مرگ و گریز

از همان اول صبح مسافران با یکدیگر حرف نزده و فقط با یک سلام کنار هم در موترها می‌نشینند. همگان با ترس و تشویش باید جهت رسیدن به مقصد، سفر پرخطر مسیر جلریز-راه مرگ و گریز- را بپیمایند.

جلریز در ۴۰ کیلومتری کابل و یکی از نزدیکترین ولسوالی‌های میدان‌وردک است که ناامنی و قربانی‌گرفتن‌هایش شهره عالم گشته و اما دادرسی هرگز نیافت. از جهت دیگر راه جلریز کوتاه‌ترین فاصله به ولایات مرکزی (بامیان، غور، دایکندی) و ولسوالی‌های دای‌مرداد، حصه اول و دوم بهسود ‌میدان‌وردک می‌باشد که شاید هم در آینده شاهراه افغانستان مرکزی باشد.

آلوده شدن چوک تلاشی و مکتبی با نام قومندان خونخوار حزب اسلامی

عطاگل مشهور به آدم خان، یکی از قومندانان خونخوار و جانی حزب اسلامی گلبدین، از اولین کسانی بود که به‌خاطر براندازی حکومت داوود خان با مسعود و سیاف یکجا از پاکستان سلاح آورد، اما برنامه‌ شوم وی از سوی مردم منطقه افشا شده و از ترس محاکمه دوباره به پاکستان متواری گردید.

پس از هجوم احزاب هفتگانه‌ی پشاوری، آدم خان برای ویرانی کشور به افغانستان برگشت و جبهه خود را در تورغر ننگرهار تاسیس کرد. در ابتدا، آدم خان شخص گمنامی بود. بر حسب ماهیت احزاب بنیادگرا، این قومندان سفاک طی نامه‌ای به مردم فرمان داد تا به جبهه تورغر گاو و گوسفند و گندم ارسال کنند، اما مردم سرخرود با دشنام‌های رکیک جواب نامه وی را دادند. زمانی که آدم خان از جواب مردم خبر شد، با تنی چند از قومندانانش بر ولسوالی سرخرود هجوم ‌برد و تعداد بی‌شمار اهالی آن ولسوالی را سلاخی کرد که از آن روز به بعد قساوت و بی‌رحمی او زبان‌زد همه شد.

سما
سما، دختر ۹ ساله‌ای که پس از بلعیدن سکه توسط مادرش به شفاخانه صحت عامه جلال‌آباد انتقال داده شد ولی در اثر بی‌توجه‌ای داکتران جان باخت.

ساعت ۱۱ شب است و پایواز استدعا می‌کند:

«داکتر صاحب، وضع مریض ما زیاد خراب است. از صبح تا حال دوامدار استفراغ می‌کند. داکتر صاحب داخله گفت به شما احوال بدهم که یکبار مریض را از نزدیک معاینه کنید.»

داکتر جراح در جواب با عصبانیت می‌گوید:

«ای وقت مریض شدن است؟ تمام روز کار کردیم حالی شما در نیم شب هم ما را آرام نمی‌مانید. تو برو از اتاق کاکا یک چایبر چای بیار، باز مریض ترا می‌بینم، تا او وقت نمی‌میرد.»

گفتگوی مختصر پایواز و داکتری در شفاخانه صحت‌ عامه ننگرهار.

حسن: «هیچکس به دادم نمی‌رسد!»

به تاریخ ۲۸ جوزا ۱۳۹۶ به دیدار هموطن داغدیده ما حسن رفتیم. وی حدود پنج ماه است که در جدول سرک پهلوی صحت عامه همراه با کودکانش به دلیل بی‌سرپناهی خیمه‌نشین گردیده است. حسن که مصروف تجارت موتر در جلال‌آباد بود، طی توطئه‌ای تمام ثروتش را از دست داد. او اعتراضش را به دولت رساند، اما روزگارش تلختر گردید، حتا تا جایی که به خانمش تجاوز صورت گرفت.

روایت پردرد چند خانواده قربانی حمله انتحاری چهارراهی زنبق

به تاریخ ۱۰ جوزای ۱۳۹۶، تانکری مملو از مواد منفجره در نزدیکی چهارراهی زنبق انفجار داده شد که در نتیجه بیشتر از ۶۰۰ تن کشته و زخمی به‌جا ماند. اغلب قربانیان این جنایت را انسان‌های تنگدست و میانه‌حالی می‌سازند که در تلاش لقمه نانی از خانه بیرون شده بودند و امروز خانواده‌های شان در داغ عزیزان خویش نشسته و اکثریت شان یگانه نان‌آور کاشانه خود را از دست داده‌اند. در شام روز حادثه، ع و غ با گروهی از چاکران و کامره‌های عکاسی برای اخذ عکس‌های فیسبوکی به دیدار زخمیان رفتند و به ظاهر غمشریکی کردند، اما امروز بازماندگان قساوت مذکور در بدترین شرایط به‌سر می‌برند و کسی بازخواست‌گر شان نیست. البته از دولتمندان خاینی که در پیش قدم‌های نحس گلبدین و ده‌ها جانی دیگر فرش سرخ هموار می‌کنند، چنین توقعی اشتباه نابخشودنی است.

دیدار با چند تن از قربانیان حادثه چهارراهی زنبق مسکونی منطقه فقیرنشین ده خدایداد شهر کابل و شنیدن داستان هولناک هر یک آنان دردی است که شاید هرگز نتوان فراموش کرد. البته این چند نمونه‌ای از حال زار قربانیان و بازماندگان شان است و دیگران وضعیت بهتری از اینان ندارند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 414 نفر