حلیمه و سما، نمونه‌هایی از صدها قربانی در صحت عامه

سما
سما، دختر ۹ ساله‌ای که پس از بلعیدن سکه توسط مادرش به شفاخانه صحت عامه جلال‌آباد انتقال داده شد ولی در اثر بی‌توجه‌ای داکتران جان باخت.

ساعت ۱۱ شب است و پایواز استدعا می‌کند:

«داکتر صاحب، وضع مریض ما زیاد خراب است. از صبح تا حال دوامدار استفراغ می‌کند. داکتر صاحب داخله گفت به شما احوال بدهم که یکبار مریض را از نزدیک معاینه کنید.»

داکتر جراح در جواب با عصبانیت می‌گوید:

«ای وقت مریض شدن است؟ تمام روز کار کردیم حالی شما در نیم شب هم ما را آرام نمی‌مانید. تو برو از اتاق کاکا یک چایبر چای بیار، باز مریض ترا می‌بینم، تا او وقت نمی‌میرد.»

گفتگوی مختصر پایواز و داکتری در شفاخانه صحت‌ عامه ننگرهار.

بدون شک وضعیت در اغلب شفاخانه‌های افغانستان از این بهتر نیست: برخورد زشت با مراجعین، گرفتن میوه و غذا از نزد مریضان، بی‌توجه‌ای و بی‌پروایی در برابر مریض، بی‌نظافتی، تجویز ادویه غیرضروری و یا تاریخ تیرشده و سپس فروش دوباره آن به دواخانه مربوطه و ده‌ها معضل دیگر.

افزون بر آن، شمار زیادی از مریضان شاکی اند که داکتران موظف در شفاخانه‌های دولتی، کلینیک‌های شخصی خویش را داشته و بیماران را تشویق می‌نمایند تا جهت معالجه «درست» به آنجا مراجعه کنند. ولی از آنجایی که بیشتر مردم ما در وضعیت بد اقتصادی به‌سر می‌برند، راه دیگری ندارند به‌‌جز قبول این همه توهین و مراجعه به شفاخانه‌های دولتی که به ‌طور مناسب مداوا نشده و در بسا موارد مریضان بدتر و یا تلف می‌شوند. البته، در شفاخانه‌های خصوصی وضع به‌مراتب بدتر است و خفاشان پول‌دوست خون شان را می‌مکند.

در افغانستان هر روز ده‌ها مریض به‌‌خاطر نبود داکتران مسلکی و سهولیات نه معیاری بلکه ابتدایی، جان می‌بازند.

در ذیل نمونه‌هایی از بدرفتاری این «قصابان» (مردم ننگرهار داکتران سودجو را قصاب می‌نامند) را از زبان نزدیکان دو مریضی نقل می‌کنم که با وجود تکلیف‌های قابل علاج به آغوش مرگ رفتند.

به تاریخ ۲ میزان ۱۳۹۴، حلیمه‌ی ۱۸ ساله دختر رازمین از درد شکم شکایت می‌کند. برادر و مادرش او را جهت تداوی به «شفاخانه صحت عامه ننگرهار» می‌برند. وی را پس از معاینات ابتدایی در بخش عاجل، جهت التراساوند به کلینک شخصی‌ای به نام روشان می‌فرستند. در نتیجه معاینات تشخیص می‌شود که اپندکس مریض دچار التهاب شده و باید فوری جراحی شود. داکتران موظف به حلیمه‌ی فقیر و بی‌نوا توجهی نکرده و اولویت به مریضان واسطه‌دار و یا وابستگان زورمندان داده می‌شود.

برادر وی می‌گوید:

«از داکتران خواستیم که مریض ما را عملیات کنند تا تلف نشود ولی داکتران با خشم گفتند که نمی‌بینی که مصروف هستیم. منتظر نوبت خود باش و هر وقت نوبتت رسید باز عملیات می‌کنیم.»

پس از عذر و زاری پی‌در‌پی، بالاخره ساعت ۱۱ شب نوبت جراحی حلیمه می‌رسد. عملیات عادی اپندکس که عموما در یک ساعت تمام می‌شود، ۴ ساعت دوام کرده و پس از پایان کار، مریض در حالت کوما بوده و به پاهایش خون نمی‌رسد. ساعتی بعد از عملیات، حلیمه می‌میرد ولی تا به امروز علت مرگش مبهم است. بنابر ادعای عده‌ای از داکتران، ازدیاد مواد بی‌هوش‌کننده عامل مرگ وی بوده است.

محمد شهید، مامای سما که قربانی دیگریست، داستان زجرکش ‌شدن خواهرزاده‌اش توسط داکتران شفاخانه صحت ‌عامه ننگرهار را چنین حکایت می‌کند:

«سما، خواهرزاده‌گک ۹ ساله من، در ۱۸ سنبله ۱۳۹۵ سکه پنج روپیگی را قورت کرده بود. هیچ مشکلی نداشت ولی مادرش از روی عاطفه وی را به شفاخانه صحت‌ عامه ننگرهار برد که مطمین شود کدام مشکل جدی ندارد. بی‌خبر از این که دخترش را به دستان خود نزد حیوانات جنگلی به‌‌خاطر دریدن می‌برد.

زمانی که داکتران سما را می‌بینند، با پینس و قیچی به جان او افتاده و گلویش را زخمی می‌کنند. از دهن سما خون می‌آید و داکتر بر سر مادر او قهر می‌شود که دهنش را با کاغذ تشناب پاک کند. سما که با پای خود به شفاخانه رفته بود در بغل مادرش به خانه برمی‌گردد. تمام شب نخوابیده و ناله و فریاد می‌کرد، هیچ چیزی خورده نمی‌توانست. چهره و چشمانش ورم کرده و کبود شده بود.

فردای آن روز، خواهرم به من زنگ زد که حالت سما خوب نیست. من که دور بودم، به او توصیه کردم که او را عاجل به شفاخانه ببرد. وقتی، بار دوم سما را به بخش عاجل شفاخانه می‌برد، داکتران موظف او را به بخش اطفال روان می‌کنند. داکتران اطفال می‌گویند که مربوط آنان نیست و باید به بخش گوش و گلو برده شود. در همین گیر و دار با گذشت هر دقیقه وضع سما وخیم‌تر می‌گردد. مادرش با داد و فریاد به داکتر می‌گوید تا چاره‌ای کرده و دخترش را نجات دهد.

داکتر سیروم و کنول نوشته و به مادر سما می‌گوید که از بیرون تهیه کند. اما زمانی که مادر سما با سیروم و کنول برگشت، دخترش دیگر زنده نبود.»

نا گفته نماند که چندین موسسه بین‌المللی به شفاخانه مذکور دوا و وسایل طبی کمک می‌کنند اما اکثرا توسط رییس و عده‌ای از داکتران به فروش رفته و مریضان مجبور می‌شوند تا معاینات و ادویه‌های مورد نیاز را در لابراتوارها و دواخانه‌های شخصی مربوط گلمراد، یک دزد نامدار ننگرهار، اجرا کنند.

طی گزارشی در برنامه صدای مردم تلویزیون شرق نشان داده شد که دیپوی شفاخانه صحت عامه پر از سیروم و انواع داروهای کمک‌شده بوده و داکتران آن را در بازار به فروش می‌رساندند.

این دو داستان، فقط شمه‌ای از جنایات بی‌شمار در بخش صحی علیه انسان‌های تنگدست این سرزمین است که عاملان آن فقط به چند داکتر محدود نشده و بایست مقاماتی در سطح وزیر و معین به میز محاکمه کشانیده شوند که چرا در حضور آنان، صحت عامه افغانستان از کلینیک‌های خیالی و فساد و ده‌ها خیانت دیگر بی‌داد می‌کند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 54 نفر