فریب نخواهم خورد
- رده: هنر و ادبیات
- نویسنده: شعر از: آژن
- منتشر شده در شنبه، 08 قوس 1393
«فریب نخواهم خورد» چند سال قبل، هنگامی سروده شد که جورج بش خونخوار، رییس جمهور امریکا، جایگاه جنایتپیشهاش را به بارک اوباما سپرد و مطبوعات غرب و متحدانش برای آمادهسازی اذهان عامه، جهت رسیدن به امیال شوم شان، شب و روز داد میزدند که اوباما جای پای بش قدم نخواهد گذاشت و به اقشار زیرین و بخصوص سیاهپوستان توجه خواهد کرد. ولی حقیقت نشان داد که سیستم غارتگرانه سرمایهداری تعیینکننده است، نه رد و بدلشدن مهرهها از هر انس و جنسی که باشند. سیستم جنایتکارانه و منفور حاکم که در سراسر گیتی تروریزم و اسارت صادر میکند، مستلزم همبستگی و مبارزه بیامان ملل دربند دنیای ما است. حال با گذشت چندین سال و کسب لقب «بدنامترین رییس جمهور تاریخ امریکا» ماهیت واقعی اوباما برای اکثریت امریکاییان و جهان برملا گردید.
شعر من، گوشهای از حقایق را بازگو میکند، با اندک اصلاحات، به خوانندگان گرامی سایت تقدیم میکنم:
نصف ِ نصف جهان
به شان و شکلک تو
تاج و تخت و
بخت نهند
و گام نحس ترا
به فرش سرخ ریا
به ساز شنگ دلاویز دختران قشنگ
به لاله آلایند
و خور خاور را
طلوع باختر را
ز شانه ات خوانند
فریب نخواهم خورد
تو از قبیلهی جبرِ
و از نبیرهی گرگ
که ماسک ناجی انسان را به رخ زدهیی
و خون خلق جهان را
به جوی استعمار
کودکان کشتهشده عراقی
کودکان کشتهشده افغان
کودکان کشتهشده سوری
به هر کجای زمین
بار بار
رقم زدهیی.
غلامِ «نظم نوین»
ای سیاهِ مکاره!
اگر چه رنگ تو با رنج من شباهت داشت
فریب نخواهم خورد
تو آن حریص پلیدی
به سان «هیتلر» و «بش»
که از جنایت شان
آفتاب به گریه نشست.
ترا برای فریبم
برای جنگیدن
شکم فقر جهان را دوباره دریدن
و خون نسل جوان را
شراب نامیدن
سیاه زاییدند.
بگو، چگونه مرا
در عراق و مصر و یمن
بگو، چگونه مرا
در هوای کابل من
به سرب و زهر سخن
تن به تن
وطن کشتی
بگو، چگونه همان ناکسانی زائل را
غلامِ غارت خود ساختی
به گردهی من.
چی روزگار غریبی
چی رسم و تهذیبی
نجات قلب «سیاه» را
به «ایدز» و «ایبولا»
نیاز نسل جوان را
به سکس تجویز اند
برای شور و شعورت
عزیز «لاتینم»(۱)
پلنگِ ماشه بدستی(۲)
نشسته در قابو
برای قارهی ما
«داعش» است و «طالب جان»(۳)
فریب نباید خورد!
ترا که نام تو ننگ است
در سراچه عشق
ترا که گام تو ممنوع ست
میان جادهی خلق
ترا که ثروت و غارت همیشه آیین است
به گند خواهم سوخت
هرآنچه کاشتهیی
ذره ذره خواهم رُفت.
عقابِ زندگی
همبستگی
به گرد زمان
سرود صلح و صفا را
نوید بخشیده
غریو کوبانی
غرور پوک ترا
ای رذیل مرگ افزا
به ضرب شیر زنانش
به خاک مالیده
و رد پای ترا
ماچه گرگِ فاحشهزا
که انتحار و ترور است و
جنگ و ویرانی
به هر طرف دیده
دگر فریب محال است
مجال حسرت نیست
هوای فتح جهان را ز کله بیرون کن
که باز آمدنیست
شه سرود آزادی
شکوه آبادی
جهان از آن ستم دیدگان
خواهد شد.
۱- اشاره به امریکای لاتین
۲- منظور از «پلنگ ماشه بدستی» ملیشهها و یا شبهنظامیهای ساخت امریکا جهت سرکوب جنبشهای آزادیخواه امریکای لاتین است.
۳- حامد کرزی رییس جمهور پیشین افغانستان و یکی از دستنشاندگان امریکا آدمخواران طالبی را در سخنرانیهایش بارها «طالب جان» خطاب کرد.