کار شاق یک روزه «پادهوانها» در بدل یک قرص نان
- رده: گزارشها
- نویسنده: نیک محمدپایدو
- منتشر شده در شنبه، 07 اسد 1396
پادهوان (معادل گاوچران) اسم شناخته شده در اکثریت ولایات شمالی افغانستان است. پادهوان کسسیست که باید سپیدهدم گله گاوها و خرهای قریه را یکجا به چراگاه برده و شام پس به قریه برگرداند که البته شغلی نهایت کم درآمد است. در هر قریه ولایات شمالی و شمال شرق بصورت قطعی لااقل یکی دو فامیل زندگی خویش را با این کسب تامین میدارند.
عبدالقادر
عبدالقادر پادهوان یکی از قریههای منطقه قچی ولسوالی ارگوی بدخشان است که پنجاه و پنج سال عمر دارد و قرار گفتههایش از ده سالگی مشغول پادهوانی است. مردم او را بنام قادر پادهوان می شناسند و با مزدی که از طریق پادهوانی بدست میآورد صرف مصارف روزگار خانواده ده نفری خود را مهیا میسازد. قریهای که عبدالقادر زندگی می کند حدود ۱۵۰ فامیل دارد که هر یک حتما گاو شیری داشته و برای اینکه آنها را روزانه به چراگاه بفرستند عبدالقادر را در بدل روزانه یک یا دو قرص نان فی فامیل و ۱۵۰ سیر گندم -فی فامیل یک سیر گندم در سال- استخدام کردهاند. عبدالقادر و پسرش در ختم هر روز وقتی پاده را به قریه میآورند نان خشک سهم خود را از خانهای که نوبتش است اخذ نموده و آن را با قدری آب سرد یا گرم تر نموده با سایر اعضای فامیل خود نوش جان نمایند.
پسر عبدالقادر
پسر عبدالقادر که گوشهای از پاده را با پدرش مراقبت میکند. گاهی پادهوانها قرارداد چراندن پاده را از قریه بدست میآورند ولی پسران خورد سن خود را به آن می گمارند و خود به کسب دیگری میپردازند.
تعداد پادهوانها به تعداد قریهها ارتباط دارد. هر قریه یک پاده دارد و برای چراندن و نگهداری آن در روز دو یا سه پادهوان استخدام میکنند. به این شکل اگر کم از کم در هر پاده دو نفر در نظر بگیریم بیشتر از 4 هزار قریه بدخشان حدود حداقل هشت هزار پادهوان دارد. به عبارت دیگر هشت هزار فامیل بدخشان مصارف زندگی خود را از طریق پادهوانی پیش میبرند. در دهات تخار، کندز، بغلان، بلخ، فاریاب، سمنگان و سایر ولایات شمال طیف گستردهای از افراد مصروف پادهوانی اند. اگر چنین کسبی در مناطق جنوبی و شرقی و غربی هم معمول باشد تقریبا بیشتر دو ملیون فامیل (حداقل شش نفره) در افغانستان پادهوان هستند.
اگرچه از مشاهده وضع لباس و خانه پادهوان و مزد روزانه آنان تقریبا همه چیز را راجع به زندگی پادهوانها میشود فهمید، ولی از صحبت با آنان و دانستن اینکه با این درآمد چگونه زندگیشان را پیش میبرند، زوایای بیشماری از درد و رنج ناشی از سطح پایین زندگی آنان و فقر و فلاکت شان را می توان حس کرد.
پادهوانها افراد کم حرف، سادهدل و پاک طینت اند که در کنار سایر اعضای فامیل شان سراسر عمر خود را با بداقبالی و آرزوهای ناکام به پایان میرسانند.
بدبختی پادهوانها و دیگر ستمدیدگان افغانستان به شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بستگی دارد. گرچه در هیچ دوری از تاریخ وضع بهتری نداشتهاند اما دولت فعلی و متشکل از مزدوران امریکا و تنظیمهای جهادی، عامل اصلی بدبختی پاده ستمهای چند لایه مردم دردمند افغانستان است. از آن جایی که سران و برنامهریزان و گردانندگان دولتی وابسته به تنظیمهای جهادی و تکنوکراتهای غربی اند برنامهها و پلانهای اقتصادی آنان هم سودی برای اقشار محروم جامعه نمیرساند و به همین لحاظ این دسته افراد و اقشار جامعه سال به سال بسوی فقر و بدبختی کشانده میشوند.
ستمدیدگان برای رهایی خود از فقر و فلاکت جز مبارزه چاره دیگری ندارند. اگر این اقشار همدست در مقابل شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به مبارزه برخیزند و با تغییر آن وضع رقتبار زندگی خود را تغییر دهند الی نجاتدهندهای وجود ندارد.