«کمیته امداد امام خمینی»، شبکه جاسوسی رژیم پلید ایران در افغانستان
- رده: مقالات
- نویسنده: حسیب خسرو
- منتشر شده در پنج شنبه، 11 عقرب 1391
دست اندازی و مداخلات خاینانه دولت آدمکش ایران در افغانستان از سه دهه بدینسو ادامه دارد. دولت آخندی ایران یک تعداد افغانهای خاین و میهنفروش و احزاب ضدملی و بیگانه پرست را به میدان کشیده تمویل نمود و سالهاست که از آنان جهت زرق ویروس بنیادگرایی نوع آخندی در کشور ما کار میگیرد.
روزنامه «وال استریت ژورنال» به تاریخ ٢٦ اکتوبر ٢٠١٢ طی مقالهای به قلم ماریا ابی حبیب به گوشههایی از برنامه وسیع استخباراتی و ویرانگر دولت ایران که زیر نام «کمک های انسانی» صورت میگیرد پرداخته است:
«ایران پروژه هایی را تمویل میکند و مصروف تمدید شبکه استخباراتیش در سراسر افغانستان است. به گفته مقامات امریکایی و افغان ایران تلاش میورزد که جای خالی امریکا را بعد از ٢٠١٤ پر کند.»
«وسیله اصلی گسترش نفوذ ایران در مرز شرقیاش، "کمیته امداد امام خمینی" میباشد که یک سازمان مرموز کمک دهنده است که در نقاط مختلف جهان فعال است. امریکا این کمیته را دوسال قبل به دلیل رسانیدن کمک به حزب الله لبنان در لیست سیاه قرار داد.»
به نوشته این روزنامه، کمیته امداد امام خمینی یک شبکه جاسوسی ایران است که از طریق دادن کمک به افغانها، به جمعاوری معلومات استخباراتی میپردازد. یک افغان به نام علی که با این کمیته کار کرده به روزنامه گفته است که این کمیته قبل از دادن کمک به خانواده های درخواست دهنده، یک پرسشنامه مفصل را بالای آنان خانه پری میکند که مطمئن شود این کمکها تنها به فامیلهایی داده شود که متمایل به ایران هستند.
درحالیکه همه مردم میدانند که ایران حتی در ارگ کرزی جواسیسش را دارد و بوجی های پول به آنان سرازیر میکند، که یک نمونه آن تحت ریاست عمر داوودزی رئیس دفتر کرزی چند سال قبل در مطبوعات وسیعا انعکاس یافت، اما بازهم مقامات ارگ در گفتگو با این روزنامه با چشم پارگی از نفوذ ایران ظاهرا اظهار نگرانی میکنند:
«یک مقام بلند پایه افغان در کاخ ریاست جمهوری گفت: "ایران نفوذ واقعی در اینجا دارد. با یک حرکت انگشت میتواند بیست هزار افغان را بسیج کند. این بسیار خطرناکتر از انتحاری هاییست که از پاکستان میآیند. حداقل شما میتوانید انتحاری ها را ببینید و با آنان بجنگید، ولی شما نمیتوانید به آسانی نفوذ سیاسی و فرهنگی ایران را ببینید و با آن مبارزه کنید."»
در ادامه این روزنامه نیز اشارهای به بکس های مملو از پول دارد که کرزی و دیگر مقامات ارگ بطور رشوه از رژیم منفور آخندی دریافت نموده اند:
«تعداد زیادی از مقامات افغان برای سالها از ایران کمک دریافت نموده اند. دو سال قبل حامد کرزی پذیرفت که در بدل حفظ "تعلقات خوب" دفترش بطور منظم از تهران بکس های پول بدست آورده است که تا یک میلیون یورو در آن وجود داشته.»
چند شبکه تلویزیونی خادم دولت ایران در افغانستان که احتمالا از جانب رژیم تمویل مالی میشوند.
و همین دلیل اصلی سکوت دولت جاسوسپیشه و فاسد کرزی در برابر موج تهاجم فرهنگی و سیاسی و مداخلات خاینانه رژیم آخندی در کشور ماست. با گرفتن این پول است که دولت پوشالی دست جواسیس و چوبدست های رژیم آدمکش ایران را کاملا در افغانستان باز گذاشته و به آنان اجازه میدهد که از طریق یک مشت آخند های چتلی خوار رژیم و جمعی از به اصطلاح روشنفکران خودفروخته و پلید ویروس کشنده بنیادگرایی آخندی را در کشور ما شیوع دهند.
ثانیا باداران امریکایی دولت کرزی نیز در برابر ایران سیاست دوپهلو دارند و با همه تضادهایی که با رژیم دارند، اما هنوز هم آنرا یک وسیله خوب برای پیشبرد اهداف منطقوی و جهانکشایی شان میدانند و در پس پرده با آن ساخت و پاخت هایی دارند. بطور مثال امریکا «کمیته امداد امام خمینی» را به مثابه یک کمیته تروریست در لیست سیاه قرار داده است، اما در افغانستان به این کمیته اجازه میدهد که آزادانه فعالیت داشته باشد و زهرافشانی کند. مگر نه اینست که سیاست رشد جهالت و بنیادگرایی در کشورما که این کمیته در پی آنست، در انطباق با سیاست کلی امریکا قرار دارد که از سالها به خاطرش سرمایه گذاری و تلاش نموده است تا مردم افغانستان را عمیقتر در جهل و تاریکی فرو برد؟ برای عملی نمودن این هدف امریکا، بنیادگرایان متحدین مطمئنش محسوب میگردند و ازینرو از دهسال بدینسو تقویت این گروه های سیاه و مرتجع و قاتل در راس برنامه های امریکا بوده است.
نویسنده مقاله به یک کتابخانه ساخت ایران در منطقه جبرئیل هرات اشاره میکند که در داخل آن بسته هایی از کتب انبار شده بود که عکس رهبر مذهبی ایران آیت الله خامنهای بروی جلد آن نمایان بود و این کتابها میان کودکان توزیع میشدند. یک کارمند این کتابخانه به نویسنده میگوید که ما راه دیگری نداریم، چون قنسلگری ایران در هرات ما را تهدید میکند که اگر کتابخانه مطابق برنامه آنان به ترویج برنامه های ایران نپردازد ادامه کمک به آن را متوقف خواهند کرد. این کارمند علاوه نمود که خواست دیگر آنان این بود که به تاریخ سوم جون سالگرد مرگ خمینی را برگزار کنیم.
این مقاله به نقل از داوود صبا والی هرات مینویسد که مداخله ایران به تبلیغات خلاصه نمیشود، ایران برای گروه های شورشی که در آن کشور مناطق امن در اختیار دارند، کمک میکند که علیه دولت افغانستان بجنگند. حتی ایران برای طالبان در ایران دفتری ساخته است و به آنان تسهیلات فراهم میکند.
نویسنده هرچند شبکه های تلویزیونی «تمدن»، «راه فردا»، «نور»، «نگاه»، «کوثر» و غیره را که وسایل تبلیغاتی رژیم فاشیست ایران اند نام نمیبرد اما به نقل از مقامات افغان نوشته است که دیپلمات های ایران از مدتهاست که بعضی رسانه های افغانستان را تمویل میکنند و حتی در اگست امسال مقامات سفارت ایران در کابل در دیداری با چهار تلویزیون و سه روزنامه افغان برای آنان اتحادیهای ساخت که خط سیاسی ایران را تبلیغ کنند.
یکی از رسانه های گندیده که بصورت رسوا اهداف شیطانی دولت هیتلری احمدی نژاد ـ خامنهای را پاسبانی و تبلیغ میکند «خبرگزاری صدای افغان (آوا)» میباشد که به وسیله حسینی مزاری گردانندگی میشود.
«وال استریت ژورنال» این افغانهای پلید را که در اتحادیه خبرنگاران ساخت ایران شامل اند معرفی نکرده است، اما از لابلای گزارشهایی که در پارهای از مطبوعات افغانستان و در شبکه های اجتماعی انتشار یافته بود میتوان کسانی چون حسینی مزاری، ذکریا راحل، رضوانی بامیانی، جواد محسنی، نور رحمان اخلاقی و عدهای دیگر را نام برد که چتلی خواران رژیم جلادمنش «ولایت فقیه» اند و درین اتحادیه مزدور و بلندگوهای تبلیغاتی ایران فعال اند.
در بخشی از مقاله از زبان غلام سعید راشد رئیس صحت عامه هرات نقل شده که کلنیک "سبز پارسیان" که بوسیله ایران ساخته شده، برای مراجعین مواد تبلیغاتی ایران را پخش میکند. وقتی او خواست درین ارتباط این کلنیک را مورد بازرسی قرار دهد، مسئولین اجازه این کار را ندادند اما وقتی او امر تعلیق این کلنیک را صادر نمود، فقط دو روز بعد مقامات بلندپایه ولایت دوباره اجازه ادامه فعالیت کلینک را صادر کردند. از آن تاریخ به بعد ایران از دادن ویزه برای آقای راشد و فامیلش ابا ورزیده است.
«وال استریت ژورنال» و سایر مطبوعات غربی به مزدوری احزاب و ائتلاف های سیاسی دستپخت رژیم ایران مثل حزب وحدت اسلامی، ائتلاف ملی، حرکت شیخ آصف محسنی و غیره که میلیونها دالر جیره از دولت قرون وسطایی ایران دریافت میکنند چشم میبندند چون تمامی این احزاب در کنار روابط تنگاتنگ با ایران، گروه های سیاه و میهنفروشی اند که به درد پیشبرد سیاستها تجاوزی امریکا در کشور ما میخورند.
کار وسیع جاسوسی رژیم در پس پرده «کار فرهنگی»، گوشه دیگر و خطرناکتر مداخله و خیانت جمهوری اسلامی در کشور ماست. یکی از این موسسات به اصطلاح فرهنگی که منحیث لانه جاسوسی رژیم تئوکراتیک ایران با پشتوانه مالی آنکشور فعالیت وسیع انجام میدهد «موسسه دُر دری» میباشد که از سالها در ایران فعال بود و حال مرکز کارش به کابل منتقل گردیده است. این جاسوسخانه تحت اداره کاظم کاظمی یک مشت شاعران و نویسندگان پادو جلادان آخندی را به دورش جمع نموده است و مصروف مزدور پروری در افغانستان است.