آنا کامپبل بریتانیایی جانش را فدای آزادی روژاوا نمود
- رده: مقالات
- نویسنده: نوید نابدل
- منتشر شده در چهارشنبه، 01 حمل 1397
فقط ۲۶ سال عمر داشت؛ با وجود مخالفت پدر، از ساسکس شرقی بریتانیا به سوریه رفته به صفوف «واحدهای مدافع خلق» پیوست تا علیه داعش بجنگد و نهایتا در بمباردمان ارتش متجاوز ترکیه به تاریخ ۱۵ مارچ ۲۰۱۸ در شهر عفرین جان باخت. آنا کامپبل (Anna Campbell) که بعدا با نام مستعار هلین قرهچوخ فعال بود، در می ۲۰۱۷ وارد سوریه شد و با گذشتاندن یک دور تعلیمات نظامی و ایدئولوژیک، در نبردهایی علیه داعش در دیرالزور سوریه سهم گرفت.
با آغاز تجاوز نظامی دولت فاشیستی ترکیه بر عفرین، آنا کامپبل از قومندانش خواست او را به آنجا اعزام نمایند تا علیه ارتش ترکیه و متحدان داعشیاش بجنگد. هرچند در ابتدا درخواست وی رد شد، اما بنابر اصرار بیش از حد او موافقت صورت گرفت. در ویدیوی دو دقیقهای که بعدا پخش شد او با روحیه سرشار دلیل سهمگیری در عملیات عفرین را «پیوستن به انقلاب زنان و جنگیدن علیه نیروهای فاشیستی» عنوان کرده میگوید: «مسرورم و افتخار میکنم که همگام با رفقای شجاع و به یاد رفقایی که جان باختهاند در این نبرد علیه دشمن سهم میگیرم.»
آنا کامپبل قبل از رفتن به نبرد عفرین موهایش را سیاه رنگ کرد تا زیاد جلب توجه نکند.
نسرین عبدالله سخنگوی رسمی «واحدهای مدافع زنان» به روزنامه «گاردین» (۱۹ مارچ ۲۰۱۸) گفت:
«شهادت آنا کامپبل برای ما ضایعه بزرگیست چرا که او روحیه انترناسیونالیستی و انقلابی داشت. در تمام اعمال او میتوان به قدرت زنان پیبرد. من از جانب واحدهای مدافع زنان (یپگ) به خانواده وی تسلیت عرض میکنم و قول میدهم که راه وی ادامه خواهد یافت.»
پدرش، درک کامپبل به «گاردین» (۱۹ مارچ ۲۰۱۸) توضیح داد که دخترش با آگاهی از وجود جنبش انقلابی فمنیستی و سوسیالیستی در روژاوا خواستش برای رفتن به سوریه را با او مطرح کرد:
«میدانستم که وقتی او برای انجام کاری تصمیم میگرفت، دیگر نمیشد جلوش را گرفت. او به روژاوا رفت تا در ساختن دنیایی استوار بر برابری و دموکراسی، جایی که همه کس حق نمایندگی داشته باشد کمک کند.
آنا بسیار آرمانگرا و جدی بود و قلبا میخواست دنیای بهتری بسازد. او حاضر بود برای رسیدن به این هدف از هرچه دارد بگذرد.... او زندگی خود را وقف جنگیدن علیه قدرتها و امتیازات ناعادلانه کرده بود.»
در مصاحبه دیگری با «دیلی تلگراف» (۱۹ مارچ ۲۰۱۸) او دخترش را «بطور باورنکردنی اصولی، شجاع، مصمم و سرسپرده» تعریف میکند که بنابر همین دلیل مانع رفتن وی به سوریه نگردید هرچند میدانست که ممکن آخرین دیدار با او باشد. درک گفت: «نمیخواستم افکارم را بر وی تحمیل کنم که در صورت نرفتن هرگز مرا نمیبخشید.»
آنا به راه و آرمان عدالتطلبانهاش آنچنان تعهد عمیق داشت که حاضر بود به خاطر آن جان دهد.
حضور و جاویدان شدن آنا در مقاومت عفرین این پیام را به دیکتاتور خونآشام ترکیه دارد که او تنها با خلق مبارز و حماسهآفرین کورد نه که با هزاران انسان آزادیخواه و شرافتمند از سراسر جهان مواجه است که حاضر اند برای درهمشکستن زنجیر ستم و استبداد و تجاوز در کنار مبارزان کورد تا سرحد نثار خون شان نبرد کنند. همانگونه که داعش مشت محکمی از سوی زنان و مردان دلیر کورد بر پوزهاش خورد، اردوغان و ارتش فاشیستی آن نیز با همه ماشین جنگی قدرتمندش در برابر این جنبش پرافتخار محکوم به شکست است.
آنا هشتمین بریتانیاییست که در کنار نیروهای کورد سوریه در راه یک آرمان عادلانه و مترقی جان میبازد. صدهاتن از کشورهای مختلف جهان همین اکنون در صفوف «واحدهای مدافع خلق» میرزمند. اینان انسانهای مصمم و جانگذشتهای اند که به رسم هر انقلابی جدی، بر منافع فردی و زندگی راحت پشتپا زده، برای عدالت و والاترین ارزشهای انسانی قبول خطر کرده در برابر وحشیترین دشمنان عصر ما مشغول پیکار اند. آنان نقطه مقابل آن عده افغانهای پرمدعایی اند که برای فرار از عرصه مبارزه در داخل کشور هر تحقیر و دنائت را میپذیرند و بعد حضور شان در غرب را بصورت مسخره زیر عنوان «جهانوطنی» و اعتقاد به «انترناسیونالیزم» توجیه میکنند.
باید از روحیه بلند و فداکارانه آناها آموخت و آنرا سرمشق قرار داد.
همرزمان آنا در روژاوای سوریه عهد بستند که انتقام او را با ادامه بیتزلزل راهش بگیرند.